سرویس اجتماعی ـ هجوم بيرويه گردشگران به طبيعت، تهديدي براي اين مناطق است يا ميتوان آن را فرصتي دانست كه برنامهريزان گردشگري نتوانستهاند از آن بهرهبرداري كنند؟ آيا متوليان گردشگري تا كنون طرحي مديريتي براي سايتهاي طبيعي كشور داشتهاند تا از خسارتهاي احتمالي آن جلوگيري كنند و ضامن حفظ طبيعت باشند؟
نسرين صالحي، فعال اكوتوريسم، در يادداشتي كه با نام «تهديد يا فرصت» در ايسنا منتشر کرده، با نگاهي ديگر به وضعيت «تنگه واشي» به عنوان منطقهاي كه در چند سال اخير مورد هجوم گردشگران قرار گرفته و با مشكلات بسياري روبهرو شده، پرداخته است.
صالحي با نگاهي به اين تصوير، در يادداشت خود آورده است: تنگه واشي در نزديکي شهر فيروزکوه است. يکي از نکات جالبي که در اين منطقه به چشم ميخورد، ازدحام جمعيت و شلوغي بيش از اندازهای است که انسان را به تفکر واميدارد. در وهله نخست، کساني که دوستدار طبيعت هستند، قطعا ابراز ناراحتي ميكنند و از اين که مکاني که شايد تا چهار سال پيش، افراد اندکي از آن ديدن كرده بودند و اکنون چنين بيسامان در معرض تاراج گردشگران قرار گرفته است، در بهت و حيرت قرار ميگيرند.
اين هجوم بيرويه مسافران علاقهمند به مناطق طبيعي، مشکلاتي را در پي خواهد داشت. در اين منطقه نيز آثار آن نمايان شده است و در صورت رفع نكردن آن به معضلات اجتماعي و زيستمحيطي تبديل خواهد شد؛ از جمله اين مشکلات، ميتوان به هماهنگ نكردن با جامعه محلي پيرامون يا سوءمديريت مسافران اشاره كرد.
اما آيا به راستي اين تعداد افرادي که در تصوير ديده ميشوند، تهديدي براي آن محل است يا بايد آنها را فرصتي دانست که برنامهريزان گردشگري کشور توان بهرهبرداري از آن را ندارند؟
اين جمعيت زياد علاقهمند به طبيعت به خودي خود، نشاندهنده شعور بالاي جوانان و علاقهمندان به طبيعت است که بايد در سايه يک برنامهريزي اصولي و سياستگذاري کلان گردشگري کشور قرار گيرد.
آيا براي چنين سايت طبيعي ـ تاريخي، برنامهريزي و طرح مديريتي پيشبيني شده است؟ چند سايت گردشگري طبيعي در پیرامون کلانشهري مانند تهران به علاقهمندان طبيعت معرفي شده است؟
اگر متولي گردشگري در ايران با توجه به حجم علاقهمندان به طبيعتگردي که امروزه در دنيا نزدیک 30 درصد از مخاطبان گردشگري را از آن خود کرده است، سايتهاي طبيعي متنوع و متفاوتي را به علاقهمندان به طبيعت معرفي کند و براي هر يک، طرح مديريتي نيز وجود داشته باشد تا از تخريب آن جلوگيري شود، قطعا شاهد چنين صحنههايي نخواهيم بود.
اين واقعيت را بايد پذيرا باشيم که علاقهمندان به طبيعتگردي، روزبهروز در حال افزايش هستند؛ بنابراين، به برنامهريزي عمده نياز دارند. برنامهريزي کلان دولتي و ايجاد زيرساختهاي لازم براي مديريت زيستمحيطي و اجتماعي سايتهاي طبيعي و فرهنگسازي اجتماعي و آموزش غيرمستقيم به افراد جامعه براي چگونگي رفتار با جامعه محلي و محيط طبيعي نيز از ضروريات اين كار است.
هر مکان گردشگري اعم از طبيعي يا تاريخي به يک طرح مديريتي تدوين شده نياز دارد تا با حفاظت از آن مکان، مسائل و مشکلات اجتماعي را نيز پيشبيني کرده باشد و براي آنها راهکارهايي ارایه دهد تا ضامن بقاي آن مکان و تداوم بازديد افراد از آن مکان باشد. پيشبيني ظرفيت برد هر مکان گردشگري از ضروريات برنامهريزي آن بوده و بايد پيشبيني شود که حداکثر چه تعدادي ميتوانند از آن محل بازديد کنند.
پیرامون کلان شهري مانند تهران، سايتهاي طبيعي کافي بايد در نظر گرفته شوند تا پاسخگوي نياز علاقهمندان به طبيعتگردي باشند. در نظر گرفتن سايتها به خودي خود کافي نيست و بايد زيرساختهايي نيز فراهم شود تا از مشکلات و پیامدهای بعدي جلوگيري كند و اين به مطالعات کافي و در نظر گرفتن جميع شرايط نياز دارد.
متوليان گردشگري بايد ديد جامع و مانعي در برخورد با اين مشکلات داشته باشند و راهکارهاي لازم را بينديشند و از منفعل عمل کردن بپرهيرند.
هماکنون سرمايهگذاريهاي گردشگري در ايران چنان سخت و فرسايشي است که در عمل، سرمايهگذاران رغبت چنداني به سرمايهگذاري در اين صنعت نشان نميدهند و از سوي ديگر، بخش گردشگري نيز بازوي اجرايي براي اين کار ندارد. در نتيجه، سايتهاي طبيعي بدون داشتن متولي مورد استفاده عموم علاقهمندان قرار ميگيرند.
مسأله مهم ديگر نيز فرهنگسازي است. ايجاد بستري مناسب براي آموزش به افراد بايد از سنين کودکي آغاز شود. چگونگي مواجهه کودکان و نوجوانان با طبيعت و نحوه تعامل با آن از ضرورياتي است که تا کنون به درستي به آن پرداخته نشده است. چند درصد از کساني که از سيستم آموزش و پرورش خارج شدهاند، يک سفر در طبيعت داشتهاند که در آن آموزش ببيند و چگونگي درست رفتار كردن را ياد بگيرند؟ پس چگونه انتظار داريم، جوانان و نوجواناني که به طبيعت ميروند، با آن برخورد درستي داشته باشند و بتوانند به حفظ محيط زيست کمک کنند.
بنابراين، اگر اين دو نگرش را پذيرا باشيم که با فرهنگسازي درست در جامعه، طرحهاي مديريتي مناسب را براي سايتهاي گردشگري داشته باشيم، اين جمعيت عظيم مشتاقان ورود به طبيعت، پاسداران آن خواهند بود.