بازدید 9050

"زمان از دست رفته ..."

کد خبر: ۷۹۹۱۵
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۸۸ - ۲۰:۱۸ 04 January 2010
فرشاد مهدی‌پور در "الف" نوشت:

بیانیه تازه‌ای که میرحسین موسوی با محوریت حوادث روز عاشورا منتشر کرده، در پاره‌ای سطوح با موجی از خوش‌بینی مواجه شده است؛ عمده اين تحليل‌ها بر اين مبنا استوارند كه چون موسوي در بيانيه‌اش به‌طور تلويحي دولت را (كه پيشتر نامشروع مي‌ناميد) به رسميت شناخته، از اصلاح قانون انتخابات (با اين دريافت كه او نظام انتخاباتي موجود را پذیرفته) دفاع كرده، از حمايت آمريكا و انگليس از فعاليت‌هاش تبری جسته و اقدام توهين‌كنندگان به عزاي حسين(ع) را مذموم دانسته، این‌ها فرصتی است که بر مبنای آن‌ می‌توان باب مذاکره را گشود (هر چند موسوی با آن لجاجت همیشگی در بند آخر بیانیه‌اش گفت‌وگو را رد کرده است)؛ این موارد دقیقا همان نکاتی است که باعث شماتت موسوی از سوی هوادارانش نیز شده است.

اما بازخواني بيانيه اخير موسوي نشان مي‌دهد كه اين برداشت‌ها چندان به حقیقت نزديك نيست و او تغييرات وسیعی در مواضع خويش ايجاد نكرده است. مثلا این سخن موسوي مبني بر اين‌كه وي دعوتي براي تظاهرات روز عاشورا نداشته، در حالي عنوان می‌‌شود كه صفحه فيس‌بوك موسوي (که پیش‌تر برنامه‌هاي چهلم درگذشتگان در بهشت‌زهرا(س) یا حضور موسوی در نماز جمعه 26 تیر اکبر هاشمی‌رفسنجانی و یا... را اعلام كرده و آن موضوعات هم تحقق یافته‌اند)، اطلاعيه‌اي مبني بر دعوت به تظاهرات در روز عاشورا منتشر ساخته بود و مگر جز این است كه موسوي تاكنون بارها از نقش شبكه‌هاي اجتماعي مجازي سخن گفته و بر لزوم استفاده جريان سبز از این ابزار تأكيد كرده، چگونه در ماجرای اخیر (که این شبکه‌ها نقشی محوری ایفا کردند) خود را كنار كشيده و مي‌گويد در دعوت مردم دخالتي نداشته است؟!

نكته قابل توجه ديگر، لحن و ادبيات مطالبه‌گرانه‌اي است كه موسوي در مقدمه بيانيه (قبل از طرح ٥ پيشنهاد) برگزيده است. موسوي در تمامي موارد مطرح در بیانیه باز هم انگشت اتهام را به سوي دولت (و حاکمیت) نشانه گرفته و مي‌گويد كه اگر شعارهاي ساختارشكنانه سر داده شده، از آن‌روست كه اغتشاش گران با ترور، ضرب و شتم و ماشين زير كردن مواجه شده‌اند. حال آن‌كه به گواهي شاهدان عيني و گزارش‌هاي متعدد موجود، بسياري از موارد پيش‌گفته در ساعات اوليه تخریب‌گری اغتشاش‌گران ( همراه با شعارهای ضدملی و هتك حرمت عزاي ابا عبدالله (ص)) به‌وقوع نپیوسته‌ و اقدامات خرابکارانه مذکور، واكنش به کنش نيروهاي امنيتي نبوده است.

ديگر آنكه موسوي باز هم از محكوميت وهن به ساحت عاشورا (و مراسم تاسوعای حسینی) خودداري مي‌كند و در جمله‌اي شرطيه، حرمت شکنی احتمالی را اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد، تایید نمی‌کند. آيا اين همه تصوير و سند و... او را مجاب نكرده كه اتفاقاتي مهم و غیر قابل کتمان رخ داده است؟ آيا او هم به مانند مهدي كروبي، چشم‌هايش را بسته و جماعتي توهين‌گر، آشوب‌گر و ماجراجو را عزادار حسين(ع) مي‌نامد؟ اگر در برخوردهاي صورت گرفته از ظهر عاشورا اشتباهاتی صورت گرفته و بي‌گناهي آسيب ديده، مجرم مستحق مجازات است، اما تقريبا هيچ نشانه‌اي دال بر عزاداري هواداران موسوي در خيابان‌هاي تهران موجود نيست و هرچه دیده شده صداي بوق‌زدن‌ها و كف‌زدن‌هاست كه هنوز در گوش پايتخت شنيده مي‌شود.

خرسندي از آن‌كه موسوي دولت را مشروع دانسته و از تقلب سخن نگفته، آنجا رنگ مي‌بازد كه توجه كنيم او تاكنون حداقل 2 بار ديگر چنين سخناني را به زبان آورده است. موسوی در فیلم ویدئویی پس از حوادث 13 آبان، به‌دولت (و مجلس) توصیه‌هایی امنیتی و اقتصادی در مورد لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها می‌کند (پس در آن هنگام تلویحا دولت را به رسمیت شناخته) و یا در موردی دیگر او اخیرا از شورای نگهبان انتقاد کرده که اگر انتخابات درست بوده، چرا نتوانسته مردم را در این باره قانع کند و معنای سخن‌اش همان چیزی است که در پیشنهاد اصلاح قانون انتخابات وی گنجانده شده است. پس اين سخن هم تازه نيست، هرچند كه مي‌شود آن را به فال نيك گرفت و افسوس خورد كه چرا اينقدر دير چنين حرف‌هايي زده مي‌شود؟ موسوي به‌راحتي مي‌توانست صاحب اكثريت مواضعي باشد كه در اين بيانيه به زبان آورده و همراهي شهروندان و نخبگان را در فضایی آرام با خود داشته باشد.

آن‌چه موسوی در بخش پیشنهادها پیش کشیده، عمدتا مورد توافق بسیاری از نخبگان و دلسوزان بوده (و قرائت دیگر آن را در خطبه‌های نمازجمعه هاشمی‌رفسنجانی شنیده‌ایم) و شرط تحقق آن هم عادی شدن شرایط بوده، شرایطی که موسوی تا امروز امکان تعادل‌بخشی‌اش را فراهم نکرده بود و با جملاتی نظیر (در انتهای بیانیه مربوط به 16 آذر): 16 آذر دانشگاه را تحمل نمی‌کنید. 17 آذر چه می‌کنید؟ 18 آذر چه می‌کنید؟... مدام بر هیمنه آتش دمیده است.

***
ادامه وضع موجود به صلاح هيچ‌كس نيست؛ فضای رادیکالیزه و ملتهب سیاسی که حداقل بخشی از فضای عمومی حاکم بر تهران را از آستانه تحمل عبور داده است. موسوي هم ديگر رهبري جريان اعتراضي را برعهده ندارد (همان نكته‌اي كه در روزهاي اول پس از انتخابات به او گوشزد شده بود و او به نوعی در بیانیه اخیرش به آن اشاره کرده) و ضدانقلاب صحنه‌گردان اصلی وقايع تاسف‌بار کنونی است؛ ادامه رفتارهاي موسوي، موجب استمرار شرايط امنيتي شده و محدوديت‌ها را 2 چندان كرده است، چرا كه از جانب او هیچ‌گاه امکان تعامل فراهم نشد (و این عدم تعامل به واکنش‌هایی بعضا نادرست منجر شده که مطمئنا مورد تایید منتقدان موسوی نیست). بیانیه موسوی شش ماه دیر صادر شده و اين حرف‌ها براي فرداي ٢٥ خرداد نه تنها خوب، بلكه عالي بود. آنجا كه موسوي مي‌توانست خود را رهبر جمعيت منتقد دولت بداند و تا امروز ضمن تثبیت جایگاه سیاسی‌اش، مانع از اين همه فجايع انساني، فرهنگي و... بي‌حد و حصر براي كشور شود. اگر موسوي آن روزها اين بيانيه را مي‌داد، سير سياسي كشور حتما تغيير مي‌كرد. بیانیه موسوی 6 ماه دیر صادر شده است، اما اگر تنها به این نقطه منجر شود که صف براندازان را از معترضان جدا کند، باید آن را مورد توجه قرار داد.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل