کلیات
رابرت آنتونی دنیرو جونیور متولد ۱۷ اوت ۱۹۴۳، بازیگر و فیلمساز آمریکایی است. او منحصراً برای نه همکاری خود با فیلمساز مارتین اسکورسیزی شهرت دارد و دریافتکنندهٔ افتخارات مختلفی از قبیل دو جایزهٔ اسکار، یک جایزهٔ گلدن گلوب، جایزهٔ سیسیل بی دمیل و جایزهٔ یک عمر دستاورد هنری انجمن بازیگران فیلم بودهاست. دنیرو در سال ۲۰۰۹ جایزهٔ مرکز کندی را دریافت کرد.[۱] او در سال ۲۰۱۶ نشان افتخار آزادی رئیسجمهوری را از رئیسجمهور وقت ایالات متحده باراک اوباما دریافت کرد.
دنیرو در بخش منهتن نیویورک به دنیا آمد و بازیگری را در اچبی استودیو، هنرستان استلا آدلر و اکتورز استودیو لی استراسبرگ فرا گرفت. نخستین نقش برجستهٔ او در فیلم تبریکات (۱۹۶۸) بود و سپس با ایفای نقش یک بازیکن بیسبال در درام ورزشی طبل را آهسته بزن (۱۹۷۳) به شهرت رسید. نخستین همکاری او با اسکورسیزی در فیلم خیابانهای پایین شهر (۱۹۷۳) بود که در آن نقش جنایتکاری را ایفا میکند. او با بازی در نقش جوانی ویتو کورلئونه در حماسی جنایی پدرخوانده: قسمت دوم (۱۹۷۴) که برایش جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به همراه داشت، به بازیگری برجسته تبدیل شد. همچنین برای بازی در نقش تراویس بیکل در راننده تاکسی (۱۹۷۶) و سرباز جنگ ویتنام در درام شکارچی گوزن (۱۹۷۸) نامزد دریافت جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.
دنیرو برای ایفای نقش جیک لاموتا در درام زندگینامهای گاو خشمگین (۱۹۸۰) برندهٔ جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد. او مدتی بعد در سلطان کمدی (۱۹۸۲) ایفای نقش کرد و برای نقشآفرینیهایش در فیلم حماسی ۱۹۰۰ (۱۹۷۶)، حماسی جنایی روزی روزگاری در آمریکا (۱۹۸۴)، طنز پادآرمانشهری برزیل (۱۹۸۵) و فرار نیمهشب (۱۹۸۸) به شناخت بیشتری دست یافت. نقشآفرینی دنیرو در رفقای خوب، بیداریها (هردو در ۱۹۹۰) و تنگهٔ وحشت (۱۹۹۱) مورد تحسین قرار گرفت. مدتی بعد در زندگی این پسر (۱۹۹۳) ایفای نقش کرد و اولین فیلم بلند خود را در سال ۱۹۹۳ با داستانی از برانکس (۱۹۹۳) کارگردانی کرد. از دیگر نقشهایش میتوان به فیلمهای جنایی مخمصه و کازینو (هردو در ۱۹۹۵) اشاره کرد. دنیرو همچنین به خاطر نقشهای کمیکی خود در سگ را بجنبان (۱۹۹۷)، تحلیلش کنید (۱۹۹۹) و ملاقات والدین (۲۰۰۰) معروف است. در پی حضور در چندین فیلم ناموفق، او در سال ۲۰۱۲ برای ایفای نقش در کمدی عاشقانهٔ دفترچه امیدبخش نامزد دریافت جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. دنیرو در سال ۲۰۱۷ نقش برنارد میداف را در فیلم جادوگر دروغها به تصویر کشید و برایش نامزد جایزهٔ امی ساعات پربیننده شد. او در تریلر روانشناختی جوکر و حماسی جنایی مرد ایرلندی (هردو در ۲۰۱۹) ایفای نقش کرد.
دنیرو و جین رزنتال در سال ۱۹۸۹ شرکت تولید فیلم و تلویزیون ترایبکا پروداکشنز را تأسیس کردند. آنها چندین فیلم را در کنار یکدیگر تهیهکنندگی کردهاند. او همچنین در سال ۲۰۰۲ با رزنتال جشنوارهٔ فیلم ترایبکا را تأسیس کرد. شش فیلم دنیرو از سوی کتابخانهٔ کنگره که «از لحاظ فرهنگی، تاریخی یا زیباییشناختی قابل توجه هستند» در فهرست ملی ثبت فیلم ایالات متحده ثبت شدهاست.
کودکی
رابرت دِنیرو در هفدهم اوت سال ۱۹۴۳ در نیویورک به دنیا آمد. پدربزرگ پدر او جیووانی دی نیرو، که بعدها نامش به دلیل یک اشتباه در تلفظ به صورت دنیرو ثبت شد و مادربزرگ پدرش که آنجلینا مرکوریو نام داشت اهل فراتسانو در ایتالیا بودند که در سال ۱۸۸۷ میلادی به آمریکا مهاجرت کردند. پدر و مادر رابرت که با همدیگر در یک کلاس هنری آشنا شده بودند، زمانی که فرزندشان سه ساله بود از یکدیگر طلاق گرفتند. رابرت توسط مادرش و در محله «ایتالیای کوچک» در منهتن نیویورک بزرگ شد. محل زندگی پدرش نیز فاصله کمی با آنها داشت از این رو بود که رابرت بیشتر اوقات خود را نزد پدرش میگذراند.
زندگی زناشویی و فرزندان
رابرت دنیرو در سال ۱۹۷۶ با داین ابوت ازدواج کرد. آنها یک پسر به نام رافائل دارند. دنیرو از رابطهٔ قبلی خود درنا د نیرو را نیز به عنوان فرزند سرپرستی میکرد. آنها در سال ۱۹۸۸ از یکدیگر جدا شدند. دنیرو دو فرزند دوقلو به نامهای آرون کندریک و جولیان هنری دنیرو دارد که آنها حاصل لقاح مصنوعی و به طریق رحم اجارهای که توسط توکی اسمیت در سال ۱۹۹۵ صورت گرفت، هستند.
دنیرو در سال ۱۹۹۷ با گریس هایتاور ازدواج کرد و در سال ۱۹۹۸ فرزند آنها به نام الیوت به دنیا آمد. آنها در سال ۱۹۹۹ با یکدیگر به اختلافاتی رسیدند و رابرت دنیرو درخواست طلاق داشت اما این اتفاق در نهایت نیفتاد و در سال ۲۰۰۴ از نو پیمان ازدواج بستند اما در نهایت در سال ۲۰۱۸ از هم جدا شدند. در سال ۲۰۱۱ نیز فرزندی به نام هلن گریس از طریق رحم اجارهای به دنیا آمد.
دنیرو علاوه بر ۶ فرزندش دارای ۴ نوه است که یکی از آنها از دخترش، درنا و ۳ تای دیگر از پسرش، رافائل هستند.
دنیرو در سال ۲۰۱۶ اعلام کرد پسرش الیوت مبتلا به اوتیسم است و علاقهٔ خود به درمان و شناخت این بیماری را اعلام کرد.
در سال ۲۰۰۳ گزاش شد که دنیرو مشکل سرطان پروستات دارد و در مرکز سرطان مموریال اسلون–کترینگ تحت عمل جراحی قرار گرفت.
بازیگری
رابرت دنیرو ده ساله بود که کارش را با تئاتر آغاز کرد و در نمایشنامه «جادوگر شهر اُز» هنرنمایی کرد و بعدها به کلاس بازیگری لی استراسبرگ رفت و بازیگری را نزد او آموخت و بدین ترتیب بود که به بازیگری متد تبدیل شد، سبکی که مارلون براندو و جیمز دین آغازگران آن بودند و با رابرت دِ نیرو ،آل پاچینو، جک نیکلسون و داستین هافمن به اوج قدرت خود رسید. باید گفت که او بازیگری درونگراست و بازیهای تأثیرگذار او منبع الهام بسیاری از بازیگران معاصر نظیر دانیل دی-لوئیس و شان پن بودهاست تا جایی که دانیل دی-لوئیس را دنیروی انگلیس میخوانند و او نیز دنیرو را قهرمان خود در آغاز راه بازیگری دانستهاست. دنیرو در سال ۱۹۶۸ اولین فیلم خود را با عنوان تبریکات اثر برایان دی پالما کارگردان جوان آن سالهای سینما بازی کرد، پس از آن نیز در چند فیلم از همین فیلمساز با عناوین جشن عروسی و سلام مامان! ایفای نقش کرد. او در سال ۱۹۷۲ به عنوان یکی از کاندیدهای ایفای نقش در فیلم پدرخوانده مطرح شد ولی نقشی به وی نرسید و مجبور شد در فیلم دار و دستهای که نمیتوانست شلیک کند بازی کند.در سال ۱۹۷۳ در فیلم طبل را آهسته بزن که اولین فیلم حرفهای او محسوب میشود، در نقش یک بازیکن بیسبال که با بیماری مرگباری دست و پنجه نرم میکند خوش درخشید و در همان سال مارتین اسکورسیزی از او دعوت کرد تا در فیلم خیابانهای پایین شهر نقش یک جوان خوشگذران خیابانی به نام جانی بوی را بازی کند، موفقیت آن فیلم هم چشمگیر بود و آغازی شد برای کارهای درخشان دنیرو و مارتین اسکورسیزی.
دِ نیرو خیلی زود با تیم مارتین اسکورسیزی و فرانسیس فورد کوپولا آشنا شد. این کارگردانان که همچون رابرت د نیرو اصل و ریشهای ایتالیایی داشتند تصمیم بر ایجاد موجی از فیلمهای انتقادی از سیستم سرمایهداری و جو بیخیالی حاکم بر آمریکا گرفتند. علمدار این موج کوپولا بود. اما مارتین اسکورسیزی و رابرت د نیرو تیم هماهنگی از آب درآمدند. فیلمهای زیادی نیز تهیه و چند فیلم نیز کارگردانی کردهاست مانند داستانی از برانکس که فیلم بسیار زیبایی از آب درآمد.
مارلون براندو در مورد او گفتهاست:
به گمان من حتی خود دِ نیرو هم نمیداند که تا چه حد مهارت دارد.
او در سال ۲۰۰۸ جایزه دوربین طلایی را به خاطر یک عمر حضور جاودان در عرصه سینما تحت عنوان شاهکار جهانی در برلین از دستان مارتین اسکورسیزی دریافت کرد. باید گفت که مارلون براندو و دِ نیرو دو نفری بودند که به خاطر بازی درخشانشان در نقش دون ویتو کورلئونه موفق به دریافت جایزه اسکار گشتند که از دیدگاه بسیاری از منتقدان ماندگارترین نقش تاریخ سینماست بسیاری از منتقدان او را تواناترین بازیگر تاریخ سینما میدانند و این هیچ اغراق و بزرگنمایی نیست زیرا دنیرو در بسیاری از ژانرهای سینمایی نقش آفرینی کردهاست برای مثال میتوان در سینمای وحشت آثاری همچون فرانکشتاین و موهبت الهی را نام برد و در سینمای کمدی هم شاهکاری همچون سلطان کمدی را که در آن مقابل غول دنیای کمدی آن عصر یعنی جری لوئیس نقش آفرینی میکند را نام برد و آثار دیگری همچون ملاقات با والدین و ملاقات با فاکرها و در ژانر ورزشی هم وی در اثر جاودان مارتین اسکورسیزی یعنی گاو خشمگین نقش آفرینی کردهاست که از دیدگاه بسیاری از صاحب نظران سینمایی بهترین اثر ورزشی سینماست و همچنین از دیدگاه بنیاد فیلم آمریکا پس از همشهری کین، پدرخوانده و کازابلانکا بهترین فیلم تاریخ سینما است. اما در سبک گانگستری هم دِ نیرو شاهکاری دیگر همچون رفقای خوب اثر اسکورسیزی و تسخیرناپذیران اثر بیاد ماندنی برایان دی پالما را داراست.
رابرت دنیرو در سال ۲۰۱۲ با ایفای نقش پدر بردلی کوپر در فیلم دفترچه امیدبخش توانست پس از گذشت ۳۸ سال از فیلم پدرخوانده: قسمت دوم دوباره نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شود. او توانست جایزه فیلم هالیوود و انجمن منتقدان دیترویت را نیز برای همین نقش کسب کند.