بازدید 23805

آسیب شناسی انتخابات دهم ریاست جمهوری

علی مطهری
کد خبر: ۵۶۰۵۹
تاریخ انتشار: ۲۷ تير ۱۳۸۸ - ۱۳:۲۴ 18 July 2009
بدون شك انتخابات دهم رياست‌جمهوري از نظر ميزان مشاركت مردم افتخاري براي جمهوري اسلامي ايران بود اما حوادث تلخي كه پس از آن رخ داد آسيب‌شناسي اين انتخابات را ضروري مي‌نمايد تا درس‌هاي عبرتي براي آينده بگيريم.

بي‌ترديد آقاي احمدي‌نژاد در اين انتخابات پيروز شد اما بايد قبول كنيم كه اصولگرايي شكست خورد، همچنان كه به موازات شكست آقاي موسوي جريان اجتماعي اصلاح‌طلبي نيز شكست خورد زيرا هر دو طرف بر اصول و معيارهاي خود پايدار نماندند. نگاهي به نحوه و محتواي تبليغات و نيز رفتار دو طرف بعد از انتخابات، اين حقيقت را آشكار مي‌كند. نحوه و ادبيات مناظره آقاي احمدي‌نژاد كه به جاي پرداختن به عملكرد گذشته و برنامه‌هاي آينده خود، كار خويش را با افشاگري و متهم كردن برخي شخصيت‌ها و فرزندانشان آغاز كرد و فاقد متانت يك رئيس‌جمهور بود، اولين گام در راه احساسي كردن فضاي انتخابات بود.

در مقابل، آقاي موسوي در مناظرات خود چنان بر مساله دروغگويي اصرار داشت و تكرار مي‌كرد كه شكي باقي نگذاشت كه اين يك ترفند انتخاباتي و استفاده از اصل رواني تلقين است براي به در كردن حريف از ميدان و بهره‌برداري بعد از اعلام نتيجه انتخابات. شاهد ديگر بر شكست اصولگرايي و اصلاح‌طلبي در انتخابات اخير اين است كه همه نامزدها خصوصا آقايان كروبي، موسوي و احمدي‌نژاد براي جلب آراي بخشي از جامعه در انكار برخي احكام اسلام از يكديگر سبقت مي‌گرفتند.

در برنامه مستند آقاي كروبي از حجاب اختياري و نفي تعدد زوجات در ايران سخن رانده شد و هر سه نفر از مخالفت با گشت ارشاد سخن راندند بدون آنكه روشن كنند اگر طرح ارتقاي امنيت اخلاقي اشكالاتي در اجرا داشته است آنها چه طرح جايگزيني دارند و مثلا براي بهبود پوشش اسلامي كه در چند سال اخير انحطاط يافته چه تدبيري انديشيده‌اند و اصولا آيا وظيفه‌اي براي دولت از نظر اجراي بخشي از امر به معروف و نهي از منكر قائل هستند يا نه؟ همچنين هر سه، مميزي كتاب را انكار كردند و اين يعني مثلا آزادي نشر رمان‌هاي خانمان‌برانداز كه ريزترين روابط جنسي را تشريح كرده‌اند. چگونه اينها با اصولگرايي و اصلاح‌طلبي سازگار است؟ سخنان فمينيستي در برنامه مستند آقايان موسوي و كروبي كه طي آن اعلاميه جهاني حقوق بشر بر احكام اسلام ترجيح داده مي‌شد، شاهد ديگري بر شكست اصلاح‌طلبي است، همچنان كه توزيع گسترده سهام عدالت و كمك‌هاي نقدي در روستاها توسط دولت در آستانه انتخابات، يا فرصت ندادن به آقاي هاشمي رفسنجاني براي دفاع از خود در صداوسيما در مقابل اتهامات وارده به ايشان شاهد ديگري بر شكست اصولگرايي است.

اين است كه از نظر نگارنده آقاي احمدي‌نژاد در انتخابات دهم رياست‌جمهوري پيروز شد اما اصولگرايي شكست خورد و جريان سياسي اصولگرايي بايد به بازسازي خود بپردازد. اما حوادث ناگوار و تلخ بعد از انتخابات نيز ناشي از اشتباهات دو طرف بود گرچه طرف اصلاح‌طلب سهم بيشتري داشت. نامه سرگشاده آقاي هاشمي رفسنجاني به رهبري در واقع يك هشدار و تهديد بود گرچه مي‌توان آن را عكس‌العمل طبيعي ظلمي دانست كه در جريان مناظرات بر ايشان روا داشته شد. اين سخن آقاي موسوي در اواخر ساعات راي‌گيري كه من پيروز انتخاباتم و اگر غير از اين اعلام شود تقلب شده است، به معني كاشتن تخم آشوب و شورش بود.

بعد از‌‌آن نيز بيانيه‌هاي ايشان مشوق حضور در خيابان‌ها بود. به نظر مي‌رسيد كه آقاي موسوي نمي‌تواند از نيروي اجتماعي پديد آمده در جريان انتخابات و به قول خودش موج سبز و به تعبير ديگر از اين انرژي متراكم بگذرد و خود را در قامت رهبر يك نهضت اجتماعي مي‌ديد نه صرفا يك معترض به نتيجه انتخابات، همين امر باعث شد بسياري از كساني كه به ايشان راي داده بودند اعلام ندامت كنند و از آن نيروي اجتماعي كاسته شود، نيرويي كه مي‌توانست با هدايت درست آقاي موسوي مانعي براي تخلفات دولت دهم و عاملي براي هدايت آن باشد. در واقع آقاي موسوي دچار يك توهم شد و يك فرصت تاريخي را از دست داد.

اما از آن طرف، نظام جمهوري اسلامي برخورد با موج اعتراض را مي‌توانست بهتر از آنچه گذشت تدبير كند. دولت نبايد همه اعتراضات را در قالب پروژه ببيند كه مثلا اعتراض به نتيجه انتخابات بخشي از يك پروژه است كه هاشمي صحنه‌گردان آن است و موسوي و كروبي و خاتمي ژنرال‌هاي آن و جوانان احساسي پياده نظام آن و آمريكا و انگليس و اسرائيل و شبكه‌هاي ماهواره‌اي نيز عقبه اين اعتراضات هستند، پس هركس در آن سو قرار گرفته باطل مطلق و ما حق مطلقيم، بلكه فرضا چنين پروژه‌اي در كار باشد، بايد ميان ظاهر و باطن قضيه تفكيك قائل شد. ظاهر قضيه اين است كه عده‌اي از مردم درباره نتيجه انتخابات به هر دليلي از جمله نحوه اعلام نتيجه و قطع شدن پيامك‌ها و تعطيلي برخي پايگاه‌هاي اطلاع رساني و همچنين القائات برخي نامزدها مساله‌دار شدند، با اينها چه بايد كرد؟ آيا بايد در صدد اقناع آنها بود يا بايد فضا را امنيتي كرد؟

البته روشن است كه هميشه در اينگونه وقايع، اشرار و جانيان و تروريست‌ها نيز وارد صحنه مي‌شوند و ماهي خود را از آب گل‌آلود مي‌گيرند و باز روشن است كه جدا كردن آنها از مردم و برخورد متفاوت با اين‌دو كار بسيار مشكلي است. اما بايد اذعان كنيم كه برخي از نيروهاي ضدشورش ما آموزش كافي براي اين روزها را نديده‌اند و گاهي با زود وارد شدن به معركه مشكل‌آفرين مي‌شوند، چنان‌كه در كوي دانشگاه، مجتمع سبحان و مجتمع سعادت‌آباد شاهد بوديم، ضمن اينكه اساسا استفاده از لباس‌شخصي‌ها خلاف قانون است و فقط افراد نيروي ويژه و نيروي انتظامي حق ورود در اينگونه حوادث را دارند. بايد به اين نيروها آموزش داد كه صرف شعار دادن مجوزي براي حمله به افراد نيست و مادام كه قصد تخريب يا آتش‌زدن در كار نباشد نبايد فردي مورد ضرب و شتم قرار گيرد.

آسيب ديگر در اين انتخابات اعلام موضع برخي اعضاي شوراي نگهبان به طرفداري از آقاي احمدي‌نژاد، قبل و بعد از انتخابات بود، در حالي كه آنها بايد حافظ جايگاه داوري خود باشند و نظر خود را آشكار نكنند. همچنان كه در تركيب هيات رفع اختلاف خود بايد از اصلاح‌طلبان معتدل نيز استفاده مي‌كردند تا اين هيات مورد قبول كانديداهاي معترض نيز واقع مي‌شد. اما بديهي است كه آثار مثبت اين انتخابات بيشتر از آثار منفي آن بود. رشد اجتماعي‌اي كه مردم در جريان تبليغات انتخاباتي پيدا كردند و شناختي كه از ماهيت شبكه‌هاي ماهواره‌اي به دست آوردند سرمايه‌اي است كه در آينده به كار آنها خواهد آمد. همچنين افتخاري كه براي ايران از نظر شكستن ركورد مشاركت در انتخابات رياست‌جمهوري حاصل شد امر كوچكي نيست اگرچه هستند افرادي كه براي اولين بار به نيت بركناري احمدي‌نژاد راي دادند و راي آنها باعث افزايش مشاركت و بالا رفتن اعتبار نظام جمهوري اسلامي شد و احمدي‌نژاد نيز بركنار نشد و اين امر موجب آزردگي آنها گرديد. به هر حال بايد مزايا و نقاط مثبت اين انتخابات را سرمايه پيشرفت كشور قرار داد و معايب و آسيب‌هاي آن را مايه عبرت براي آينده تا ديگر چنين حوادثي تكرار نشود.

آسيب ديگر در اين انتخابات نوع رفتار اكثر اصولگرايان براي وارد كردن كانديداي جديد بود. آنها به جاي آنكه دنبال تشخيص اصلح باشند به دنبال كشف نظر رهبر بودند و برداشت غلط آنها از رابطه ولايت فقيه و انتخابات هرگونه ابتكار عمل را از آنها سلب كرد و اكثر آنها با چشماني گريان به آقاي احمدي‌نژاد راي دادند در حالي كه راه براي ورود فردي مانند آقاي ولايتي باز بود و اگر ايشان زودتر وارد ميدان مي‌شد و رهبري احساس مي‌كرد كه وي راي قابل توجهي دارد مخالفتي نداشت و از آن سو نيز احتمال عدم ورود آقاي موسوي زياد بود. به هر حال اصولگرايان بايد يك بازنگري در اصول فكري خود خصوصا برداشت خويش از ولايت فقيه داشته باشند تا ابتكار عمل و تحرك لازم را در جريانات اجتماعي به دست آورند.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
در مجموع مثبت بود ولی آقای رضایی هیچ اشتباهی نداشت چون آقای مطهری به ایشان رای دادند! فرضادرست اصولگرایی شکست خورد اما آقای احمدی نزاد که پیروز شد پس چرا این کاندید بی اشتباه آقای مطهری به ایشان تبریک نگفت؟
آقای مطهری! شما نماینده مردم هستید. بنظر بنده بهتر است بجای آسیب شناسی و برخورد انفعالی, قانون انتخابات را بنحوی اصلاح کنید که مانند کشورهای خارجی امکان هرگونه تقلب غیر ممکن شود. اولین کار هم تصحیح قوانین مرتبط با مجری و ناظر است.
نظرات آقاي مطهري را خيلي نزديك به حقيقت مي‌بينم. براي انتخابات رياست جمهوري بعدي آقاي علي مطهري گزينه بهتري است، از دكتر ولايتي هم بهتر است. كشور افراد بسيار صالح توانا و پايبند به اسلام دارد، ولي در موقع داوطلب شدن انتخابات قطع الرجال مي‌شود و متدينين جامعه مجبور مي‌شوند به كسي راي بدهند كه قبولش ندارند. اين وضعيت براي انقلاب آسيب آور است و بزرگان دين و انقلاب اسلامي دوستان امام و رهبري معظم فكري كنند. از دست ما كه جز دعا كردن براي سلامتي و اقتدار نظام اسلامي كاري بر نمي آيد.
آقای مطهری میدانم که این کامنت مثل صدها کامنت دیگرم چاپ نمیشود/اما عرض میکنم چه ظلمی به آقای هاشمی شد که شروع به آتش تهیه ریختن نمود ؟؟؟؟؟؟اگر آن اتهامت دروغ است احمدی نژادرا محاکمه ورسوا کنید اگر درست است پس خود کرده را تدبیر نیست /باید ایشان مثل آقی خزعلی عمل میکرد
با سلام
بهتر بود نظر رهبري را تفسير نمي كردند. ظلم بزرگي به رهبري است كه بگوييم ايشان از سر ناچاري راي به كسي دادند در حالي كه راي ايشان هنوز هم مخفي است.
اگر چه با بعضي تعابير ايشان نمي توانم موافق باشم اما د ر مجموع تحليل خوبي بود . سوالي كه براي من مطرح است تعريف اصول اصولگرايان و اصول اصلاح طلبان از ديدگاه ايشان است . مگر در اصل اين دو تفاوتي وجود دارد و آيا عمل به اصول مهم است يا صرف صحبت از آن ؟ بترسيم از اينكه براحتي در جايگاه قاضي بنشينيم و قضاوت كنيم.
جناب آقای مطهری من در مورد 3نفر با شما موافقم ولی آیا عملکرد آقای رضایی نقص نداشت چون شما به ایشان رای دادید؟خودتان میدانید که داشت پس شما که همیشه منصف بوده اید در این مورد هم نقدتان را بازگو میکردید
ايشان بسيار همه چيز را به همه چيز ربط ميدهند و در اخر حرف خود را ميزنند و القا ميكنند كه نظر آخر نظر رهبر است در صورتي كه رهبر انقلاب فرمودند نظر راي مردم است و من هم يك راي دارم چرا ايشان در انتهاي مطالب خود اينگونه ميگويند
با سلام حيف از شما كه اسيب شناسي احساسي بدون منطق و غير علمي را جايگزين اسيب شناسي علمي و كارشناسي كردي حيف شما لعنت بر پدر و مادر سياست و سياست زدگي كه چه كاره ها كه نمي كند كاش كمي صبر مي كرديد براي نوشتن هميشه وقت هست
تبارک ا... احسن الخالقين

به واقع از شهيد والامقام استاد مرتضي مطهري انتظار مي رفت که چنين فرزند صالح و برومندي را در جامعه اسلامي به يادگار گذارند.
تحليل عالمانه و بيطرفانه اين فرزند خلف استاد شهيد يکي از زيباترين مواضع وحدت آفرين در بحران انتخابات اخير است.
اي کاش کساني که پس از انتخابات بر طبل خودمحوري و عناد کوبيدند مي توانستند درک کنند که وحدت مردم و جامعيت نظام بسيار مهم تر از پست رياست جمهوري است.
اي کاش هر کس در جايگاه خود، فقط به نظرات خود و تخطئه ديگران فکر نمي کرد.
و اي کاش قبل از اينکه هزينه‌هاي نظام و مردم در اين وانفسا افزايش پيدا نکرده، متوليان امر به صراط حق بازگردند.
آمين يا رب العالمين
با سلام
در خصوص بخش آخر كه گفته شده كه اكثر آنها با چشمان گريان به احمدي نژاد راي دادند خيلي خنده دار است ايشان با گرفتن يك پرستيژ روشن فكري در آخر حرف دل خود را نسبت به آقاي احمدي نژاد زدنددر حاليكه بسياري از مردم با علاقه و افتخار به احمدي نژاد راي دادند.
و شما هم بهتر است دولت ائتلافی را فراموش کرده و قبل از آن با شورای نگهبان، وزارت کشور و دیگرانی که نقش تعیین کننده ای دارند مشورت کنید که چه کسی بیاد و چه کسی نیاد.
ممنون چه فکورانه نگاه کرده بودید به جای این همه شوری که در انتخابات بود ما نیاز به این شعور داریم به هر حال ممنون این همه کورسوی امیدی است به نقادی
آقای مطهری خوب است اما مباحث شما کافی نیست به خاطر اینکه مهره اصلی را وارد نمی کنید و به آن نمی بردازید و همین بحث شما را ابتر گذاشته و یک ملایی در مباحث احساس می شود تا کی جرات کنید و شجاع شوید
عنوان را بگذارید " آسیب شناسی انتخابات دهم ریاست جمهوری از دید یک اصولگرا "
جناب آقاي مطهري
با سلام به عنوان برادري مسلمان توصيه اي دارم و آن اين كه اگر به كلام ا... مجيد و احاديث رسول خدا (ص) و نهج البلاغه علي (ع) رجوع كنيم متوجه مي شويم ادبيات آن ها ادبياتي صريح و روشن وشفاف است و به همين دليل با صفت فصاحت و بلاغت متصف شده است . دو پهلو گويي كه موجب گمراهي و برداشت هاي اشتباه و سر در گمي مخاطب مي شود در آن وجود ندارد .متاسفانه بعد از انقلاب و بر خلاف رويه بزرگاني چون مرحوم آيت ا.. طالقاني و شهيد مطهري عده اي از عالمان دين به هر دليل ادبيات دوپهلو گويي را رواج دادند . دو پهلو گفتن يعني جوري حرف زدن كه هر دو طرف خوششان بيايد ونهايتا در صورت مقتضي!! گوينده بتواند حرف خود را در يكي از دو سمت اختلاف قرار بدهد . اين رويه همان چيزي است كه شهيد مطهري مي فرمودند نمي شود كاري كرد كه مسلمانت به زمزم شويد و هندو بسوزاند . اين ادبيات را ايشان شديدا نقد مي كردند . از جاذبه و دافعه مي فرمودند و نه به گونه اي حرف زدن كه طرفين دعوا هر دو خوششان بيايد و مردم هم تكليف خودشان با گوينده و مقصود واقعي و موضع حقيقي او را نتوانند تشخيص بدهند. دروصيت امام علي (ع) ببينيد ايشان نمي فرمايد ابن ملجم غلطي بزرگ كرده است با او برخورد كنيد . البته خوب است يك ضربه بزنيد ضمنما عفو هم چيز بدي نيست !! با صراحت ايشان تعيين تكليف مي كنند . يك ضربه زده يك ضربه بزنيد نه بيشتر .. در عين حال اگر خواستيد مي توانيد ببخشيد !!به عهده خودتان است .. و يا در ساير موارد چنان امام مو را از ماست مي كشد كه ابهامي نمي ماند . بد نيست آقايان به عهد نامه مالك اشتر نگاه كنند . امام علي (ع)جايي براي ابهام و تفسير و تعبيرهاي متفاوت باقي نگذاشته اند . آن جا كه مى‏فرمايد:...دل را سراپرده محبت توده مردم كن،بر آنان‏مهر ورز و با آنان نرم باش،مباد چون درنده شكار افكن به ريختن خون ‏آنان بپردازى چه،آنان بر دو گروهند،يا در دين با تو برادرند،يا در آفرينش‏با تو برابر.اما از آنان لغزش سر مى‏زند و بيمارى‏هاى روانى بر آنان عارض‏مى‏گردد و خواه ناخواه به ناروا دست مى‏زنند.پس آنسان كه دوست مى‏دارى‏خداى بر تو ببخشايد و از گناهانت در گذرد،تو نيز بر آنان ببخشاى و ازخطاهاشان در گذر چه،تو زبر دست و سرپرست آنانى و آنكس كه تو را برآنان فرمانروائى داد زبردست توست...با خداى در مياويز كه تاب قهر اوندارى...
بعد امام مى‏فرمايد به مردم جرئت و شهامت‏بده تا بتوانند حقشان را ازتو مطالبه كنند و ميدان را براى اعتراض آنان باز گذار و آنگاه مى‏گويد،ازرسول خدا(ص)مكرر شنيدم كه مى‏فرمود:
امتى كه بين آنان،حق ناتوان بى‏نگرانى و ترس از توانا گرفته‏نشود هرگز رستگار نخواهد شد
صراحت از اين بيشتر مگر مي شود ؟ فرماني واضح و آشكار چون بلاغي مبين تكليف همه را روشن كرده است .
اينجانب عامل بسياري از اختلافات و تفسير و تعبير هايي كه باعث اختلاف بين مردم مي شود را در دو پهلو حرف زدن و يكي به نعل و ديگري به ميخ زدن ها مي بينم كه كم كم دارد تبديل به ادبيات رايج بين مسئولين با هم و با مردم مي شود .رودربايستي هاي مصلحت انديشانه موجب تشكيك درحقيقت مي شود و باعث مي گردد تا هر كس هر جور خواست به تعبير و تفسير بپردازد و خود را محق بداند و بر مخالف نظر خود تيغ تكفير هم بكشد .
متاسفانه عده اي به اشتباه اين ادبيات را گفتمان سياسي مي نامند و گوينده آن را زبردست در سياست مي خوانند كه اين نيز با رسالت روشنگرانه و بلاغ مبين اسلام فاصله دارد . خوب است از قران نيز بياموزيم كه وقتي گروهي از يهود از لفظ راعنا كه واژه اي دو پهلو بود استفاده مي كردند خداوند اين كلمه را حذف مي فرمايد و واژه اي ديگر را كه نشود آن را مورد سوء استفاده قرار داد جايگرين مي فرمايد . براي چه ؟ براي اين كه كتاب مبين است .
جناب مطهري !
شما در يكي از مصاحبه هايتان يك جا مي گوييد موازين بيطرفي و داوري حكم مي كند كه اعضاي محترم در شوراي نگهبان از يك طرف حمايت نكنند .. تا اينجاي كار عالي است .. اما در ادامه و در جاي ديگري از اظهارات خود مي فرماييد آقايان داورها مورد وثوق هستند و هر گز اين طرفداري آن ها باعث نمي شود در داوري اشان خداي نا كرده خللي وارد كنند ! آخر برادر عزير !ما كه نفهميديم آيا داور مي تواند از يكي طرفداري كند يا نمي تواند ؟ آيا شارع مقدس و اخلاق قضاوت گفته است اگر داور ثقه بود اشكالي ندارد اگر از يكي طرفداري كند ؟ خدا مي داند اظهارات شما خواننده را به چنين برداشت هايي سوق مي دهد .. وقتي علي (ع) به قاضي كه او را با كنيه خطاب مي كند و طرف ديگر را با نام بدون كنيه اعتراض مي كند چرا شما شيخوخيت قاضي را خرج اين مي كنيد كه اگر از يك طرف طرفداري كرد درقضاوت او تاثير نمي گذارد .
برادر دانشمند !
درس پس مي دهم . فاصله حق و باطل مويي بيش نيست . بلاغ مبين را فراموش نكنيد . ادبيات دو پهلو مردم را خسته و چند دسته كرده است . عادت كرده ايم جوري حرف بزنيم كه بخشي از صحبت هايمان هم تيتر تند رو ترين روزنامه ها بشود و هم ميانه رو ها آن رابرجسته كنند !!حال آن كه اگر با بلاغ مبين سخن بگوييم همه تكليف خود را مي فهمند .. خدا را خوش نمي آيد با اين گونه حرف زدن همه را سرگردان كنيم . اقتضاي هدايت مردم صراحت است و لاغير ..
سلام دوست عزيز
اين چند ميليوني كه گفتي انتخابات قبلي شركت نمي كردند و حالا شركت كردن آيا آمده بودند به دولت عدالت گستر راي دهند كه مشاعي معاون اولشه؟
بهتر بود درست آسيب شناسي مي كردين بخصوص در مورد روابط علت و معلولي
با سلام
آقاي مطهري، حالاكه از سه نامزد گفتند بهتر بود از نامزد مورد انتخاب خودشان هم مي گفتند كه تا چه حد با معيارهاي اصولگرايي سازگاري داشتند؟ البته اگر صاحب سايت اجازه درج اين متن و پاسخ آن را بدهند!
آقاي مطهري گذر زمان هويت واقعي شما را نيز مثل خيلي هاي ديگر براي چشمان تيزبين بسيجي هاي متفكر و نسل سومي روشن خواهد كرد
به شدت حرفها و مواضع امثال شما را رصد مي‌كنم.
سلام
اقایان چوب خدا صدا ندارد گر بزند دوا ندارد
با سلام . اقای مطهری به نکات خوبی اشاره کرده اند ولی در وزن دهی و قضاوت نهایی، اسیر پیش فرض های ذهنی خودشان هستند.
آقاي مطهري هم به ميخ ميزنيد هم به نعل. درست است كه هر دو طيف افراط كردند. اما نظام هزينه سنگيني پرداخت. بي تقوايي در مبارزه انتخاباتي اشتباه نيست. تعمد است. و بيش از همه كسي مقصر است كه آغازگر اين بيراهه است نه واكنشگران آن. و كمترين نتيجه اش جدانمايي سياست از دين. در ثاني بپذيريد كه عدم تعرض به شعار دهندگان آموزش نميخواهد. وآيا قانون شكني قانونمداران با اين تذكرهاي اخلاقي شما درست مي شود؟!
و ایضا (با کمال احترامی که برای جنابعالی و پدر بزرگتان قائلم) شما چرا فقط پس از اینکه همه کارها به سرانجام خود رسید تز میدهید؟ در زمان انتخابات و قبل از آن کجا تشریف داشتید؟ مگر نه اینست که وظیفه شما به عنوان روشنفکر روشنی بخش افکار مردمان است نه روشن کردن ستونهای خبری "تحلیلی" سایت محترم تابناک.
این کار بسیار راحتی است که پس از طوفان تحلیل و نتیجه گیری کنیم. هنر را حضرت امام و رهبری و پدرتان داشتند که قبل از طوفان چگونگی مقابله به آن را به همه خبر میدادند.
با سلام ايا شركت 85 درصدي يك جامعه سالم را نشان ميدهد اين نشان ميدهد چقدر در ذهن مردم تفاوت بين كانديداها مي باشدوچقدرزندگي مردم به افراد بستگي دارد نه به سيستمها واين يك اشكال اساسي است كه متفكراني مثل شما بايد به ان بپردازند

جناب آقای مطهری عزیز
دوستان اصولگرا
با سلام و تحیت
متاسفانه بیشتر دوستان اصولگرا سطحی مسائل را تحلیل می کنند ( حداقل اینجوری نشان می دهند در اظهارات و نوشتارهای خود )
دوستان عزیز ، مسئله کشور انحرافی است که تقریبا از سال 1370 به بعد به تدریج در کشور ایجاد شد ، این انحراف ابتدا بصورت بطئی و بعد در سالهای 1384 به بعد بصورت علنی و با سرعت بیشتر .
این انحراف نادیده گرفتن خواست و تمایل مردم و بی اعتنایی به جهت گیری آنها بود.
تمرکز و تکیه نظام بر یک جناح ، چشم پوشی نسبت به فساد خودیها . بهره برداری یک سویه از قانون و انتظار داشتن از جناح مقابل به اجرای تکلیف بدون داشتن هر گونه حقی و مهمتر از همه نداشتن یک تئوری بنیادین جامع و مانع سیاسی که بتواند نیروهای فکری و نخبه جامع را نسبت به رفتارهای سیاسی یک سویه و جانبدارانه اقناع نماید.
دوستان عزیز اصولگرا مستظهر به قدرت حاکمه ( نهادهای امنیتی ، سیاسی ، انتظامی ، قضائی ، رسانه ای و ... ) خود را بی نیاز از ارتباط با بدنه نخبه جامعه دیدند و و نسبت به مطالبات آنها ( مطالبات به حق یا ناحق ) بی اعتنا شدند .
استفاده بی حد و حصر از نظارت شورای نگهبان و برخورد های سلیقگی و سیاسی به جای حقوقی در تائید و رد کاندیداها ، استفاده غیر کارشناسی از صدا و سیما و ارائه تحلیلهای خام ، بی پایه و اساس به بدنه جامعه ( طبقه متوسط ) بدون توجه به اثر گذاری یا بی اثر بودن آن.
بهره برداری از رانت قوه قضائیه به نفع منافع جناحی و سیاسی ( دهها مورد در سالهای اخیر اتفاق افتاده است که می توان نام برد ) و تفسیر منفعت طلبانه از قانون و ......
به تدریج شکافی را بین حاکمیت و بدنه جامعه ( طبقه متوسط ) که ستون هر کشوری محسوب می شود ایجاد نمود که در انتخابات اخیر ظاهر شد .
من به عنوان یک فرد از داخل نظام و دلسوز که از سفره انقلاب بهره برده ام به شما می گویم که اگر در سایت تان نمی خواهید واقع بینانه و بی طرفانه تحلیل کنید ، حداقل در خلوت خودتان رو راست باشید و بدانید که مردم دیگر مثل گذشته اطلاعات خود را از یک منبع رسمی و دولتی دریافت نمی کنند.
به عنوان یک کارشناس کوچک عرض می کنم که اگر همین امروز این رفتارها تغییر کند هزینه اش به مراتب برای نظام و کشور از فردا که صد در صد بصورت تحمیلی و همراه با درخواست های به مراتب رادیکال تری خواهد بود کمتر است .

من آنچه شرط بلاغت بودم گفتم
تو خواه پند گیر و خواه ملال
موفق باشید
به نظر من سخنان آقای مطهری هم باید مورد اسیب شناسی قرار بگیرد. مخصوصا جمله اول پاراگراف دوم
آقای مطهری به شما ارادت داشتم چون فرزند شهید بزرگواری هستید که در بزرگیش هیچ کس شک نمی کند چه دوست چه دشمن
اما بزرگوار امر به معروف و نهی از منکر به مصداق انتقاد از حاکمیت است نه دخالت در امور زندگی رعیت چرا که امام حسین (ع) که برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد آن زمان حاکم نبود بلکه به حاکمیت انتقاد داشت.
اگر چنین باشد که شما فرمودید پس این نکته کجا معنی می شود که: اگر امر به معروف و نهی از منکر نکنید، بدترین شما بر شما حاکم می شوند!
تابناکی های عزیز این که حدود یکماه قبل ارایه شده است!
لطفا" اگر درپی تنویر افکار عمومی هستید این نوشته را درج نمائید:
1 - اولا" معلوم نیست آقای مطهری اشکالات به وجود آمده قبل ، حین وبعد انتخابات راقبول داردیا خیر
2 - اگرقبول دارد آیا حقی برای طرفی که حقش ضایع شده قائل است ویاخیر
3 - ایشان خود جزو کدام طیف هستند
4 - سیاست یکی به نعل ویکی به میخ دراین شرایط خیلی جالب نیست
"بی تردید" رو خوب اومدی!
بنده به احمدی نژاد رای دادم و برای او وقت و هزینه شخصی گذاشتم. ولی با انتصاب مشایی به اشتباه بزرگ خود پی بردم و دیگه احمدی نژاد رو یک اصولگرای واقعی نمیدانم. آقای مطهری به خون پاک پدر شهیدت شما را قسم می دهم نمایندگان مردم در مجلس اجازه ندهند این جناب مشایی معاون اول بشه و دل بچه های شهدا خون!
در خصوص شناخت از شبكه هاي ماهواره اي بايد عرض شود كه مردم از قبل اين شبكه ها را مزدور مي دانستند، اما شناختي كه مردم در اين انتخابات به آن دست يافتند در خصوص رسانه به ظاهر ملي است كه با رفتاري بسيار بسيار كودكانه سعي در حذف مردم از صحنه را داشت كه مردم اين را با گوشت و پوست خود حس كردند. لطفا اگر حال كرديد اين نظر را انعكاس دهيد.
خدا لعنت کند گروه فرقان را که مطهریرا شهید کرد. من نمی دانم سن آقای علی مطهری چقدر است و در زمانشهادت پدر بزرگوارشان چندساله بوده است اماحقیقتاً از فرزند آقای مطهری جز این نیز انتظار نمی رود. اینکه بدون تعصب کور عیوب هر دو طرف را بگویی بسیار جالب است. خدا رحمت کند شهید مطهری را و حیف که ما امثال آن بزرگوار را در مملکت یا نداریم یا در گوشه ای عزلت گزیده اند و گرنه مسیر انقلاب ما بسیار تفاوت داشت با جایی که الان هستیم.
اين سخنان البته نظر جناب آقاي مطهري در مورد نتيجه انتخابات است واقعيت اين است كه جمعيت كثير شهر نشين و با سواد شهري كه مشاركت را از چهل و چند درصد در دوره قبل به 85 درصد رساندند براي خوشامد گويي به آقاي احمدي نژاد پاي صندوقها نيامده اند و اين آمار را متاسفانه با هيچ تردستي نمي توان وارونه جلوه داد!
در این موقعیت تاریخی به نظر من باید دنبال راه حل این بحران بود، حالا اینکه مقصر چه کسی بوده و اینکه در آینده دور باید روی چی سرمایه گذاری بشه در درجه دوم قرار میگیره.
آقای احمدی نژاد مگر کارنامه ی درخشانی در این 4 سال داشت که ازش در مناظرات دفاع کنه؟
یا شبیه شعارهای سال 84 که 180 درجه برعکس عمل کرد، میتونست برنامه بده
تنها کاری که بهش آموزش داده بودند، حمله به جای دفاع از عملکرد و منحرف کردن افکار بود.
با سلام، نقد واقع گرایی نبود، متناقض بودن آمار دولت با واقعیت مطلبی بود که اکثر مردم فهمیدند، هیچ نیازی به اصرار آ قای موسوی و این انکار شما ندارد
در ضمن کسانی که تا به حال رأی نداده بودند، از نظامی خوششان نمی آید که یکی از سران آن تا به حال آقای هاشمی بوده است، پس منطقی است که به آقای احمدی نژاد رأی بدهند چون به آقای هاشمی و اکثر سران نظام و دوره های مختلف این 30 سال ایراد اساسی گرفته است، (من تا حالا چندین بار نظر گذاشتم حذف کردید، این یکی رو بذارید) 
باسلام ازآقای دکترمطهری کمال تشکررامی نمایم .این بهترین تحلیل وموشکافی جریانات انتخابات اخیربود . البته اگرعده ای ایشان رابه خاطراین اظهارات ضدولایت فقیه ومنافق وطرفدار... معرفی نکنند.اینهاواقعیتهای جامعه سیاسی ماست که متاسفانه به خاطرگرایشات جناحی حاضربه پذیرش آن نیستیم .
لابد از دیدگاه فرزند رشید شهید مطهری بیانات گهربار آقای موسوی مبنی بر «رمال و کف بین بودن دولت»! که از سوی رهبر انقلاب «خجالت آور» عنوان شد، در شروع احساسی کردن فضا نقشی نداشت. جناب علی مطهری بیایید صادق باشیم و به فردی که 4 سال تمام آماج تهمت ها و افتراهای شرم آوری قرار گرفت حق بدهیم که در مواجهه با نماد اصلی این جریان اتهام زن، گلایه کند و پرده از واقعیاتی بردارد که باعث روشن شدن افکار عمومی و تمایل افراد بیشتری به ایشان شد. شما که دائماً سعی دارید خود را یک چهره تأثیرگذار در جریان اصولگرایی معرفی کنید و افکار و آرایتان را آرای اصولگرایی اصیل معرفی کنید، لازم است بدانید اولاً جریان اصولگرایی بسیار عظیم تر از این است که با برخی اقدامات جزئی و احیاناً نسنجیده دچار شکست شود، ثانیاً اگر آسیبی هم به این جریان وارد شده باشد بیشتر از سوی امثال شما و جناب لاریجانی، چهره های «برجسته»!ی اصولگرایی است تا از طرف احمدی نژاد. حیف که تحلیل بیانات گهربار! شما در این فرصت کم میسر نیست ولی ای کاش همانند پدر بزرگوارتان ـ که مقایسه افکار و آرا و بیانات شما با افکار آن شهید بزرگوار باعث تعجب و تأثر شدید است ـ کمی انصاف اسلامی به خرج داده و بلندگوی بیان نظریات نادرست جناح تجدیدنظر طلب نمی شدید و علیرغم ادعایتان پیروی عملی از قول ولایت فقیه ـ مبنی بر مخالفت با هر اقدام فراقانونی و بدعت گذاری و تأکید بر نقش شورای نگهبان ـ را در نوشته هایتان اثبات می کردید.(هر چند مطمئنم درج نمی کنید ولی وجدانم اجازه نداد در مقابل مطالب نادرست سکوت کنم، خدا هدایتتان کند!)
برچسب منتخب
# اسرائیل # توماج صالحی # انتخابات # روز دختر # نمایشگاه کتاب
وب گردی