گفتگو با امیر خلبان جهانگیر قاسمی/۳
زمان جنگ با چهذلتی میگشتیم کشتیهای دشمن را پیدا میکردیم. کلی هم ملاحظه داشتیم که فلانجایش آبی است یا عرشهاش قرمز است و چه و چه! همانموشک ماوریک که شما گفتی، خیلیراحت میرود و به هدف میخورد. اما ما همه سعی را میکردیم به عرشه نزنیم که کشتی قابلیت بازسازی داشته باشد.
کد خبر: ۱۳۰۱۸۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۰۸
گفتگو با امیر خلبان جهانگیر قاسمی/۲
وقتی هدف را زدیم و اعلام کردم، از رادار عکسالعملی نگرفتیم که ناگهان ما را زدند. سه موشک به هواپیما خورد که البته این را بعدا فهمیدم. دُم هواپیما سر یککوه پیدا شد و بقیهاش چهاپنج مایل آنطرفتر تکهتکه شد. اوضاع قابل کنترل نبود. به همیندلیل اجکت کردم.
کد خبر: ۱۳۰۰۸۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۰۳
گفتگو با امیر خلبان جهانگیر قاسمی/۱
رادار کرج گفت «هدف را بزنید!» گفتم نزدیک ساوه! ارتفاع ۲۵ هزارپا! چه هدفی میتواند باشد؟ چهپرندهای است که با اینارتفاع تا اینجا آمده است؟ عجب خلبان بیکلهای است! نزدیک رفتم هدف را بزنم که ناگهان رادار سوباشی گفت: «بابا! اونتانکره! دارد در منطقه گردش میکند! نزنید ها!»
کد خبر: ۱۳۰۰۰۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۱/۳۰