در مورد عبدالکریم حائری یزدی در ویکی تابناک بیشتر بخوانید

 

کلیات

عبدالكریم حائری یزدی (۱۲۷۶ـ ۱۳۵۵ق) معروف به آیت‌ الله مؤسس از مراجع تقلید شیعه، بنیانگذار و زعیم حوزه علمیه قم از سال ۱۳۰۱ تا ۱۳۱۵ش بود.

حائری سال‌های طولانی در حوزه علمیه کربلا، سامرا و نجف تحصیل کرد. او در سال ۱۳۳۳ق/۱۲۹۳ش برای همیشه به ایران بازگشت و در ابتدا به اداره حوزه علمیه اراک مشغول شد. آیت‌الله‌ حائری در سال ۱۳۴۰ق (۱۳۰۰ش) به دعوت عالمان قم، به آن شهر رفت و با شکل دادن به حوزه علمیه قم و بر عهده گرفتن ریاست آن، در قم ماندگار شد.

حائری در دوران ریاست حوزه قم بیش از هر چیز به برنامه‌ریزی برای تثبیت و پیشرفت حوزه می‌اندیشید. تحول در روش‌های آموزش در حوزه، تخصصی شدن ابواب فقه، توسعه دامنه معلومات دانش‌پژوهان حوزه، حتی آموزش زبان‌های خارجی، و به طور خلاصه تربیت محقق و مجتهد، از برنامه‌های او بود.

حائری خود را در معرض مقام مرجعیت قرار نداد و پس از وفات سیدمحمدکاظم یزدی (۱۳۳۷ق/۱۲۹۸ش) دعوت برای رفتن به عتبات و پذیرش مرجعیت شیعه را نپذیرفت و اقامت در ایران را وظیفه خود خواند. با این حال با افزایش شهرتش در قم، بسیاری از ایرانیان و برخی شیعیان سایر کشورها از مقلدان او شدند.

حائری از سیاست گریزان بود و در ماجرای مشروطه نیز در امور دخالت نکرد اما به سبب جایگاه اجتماعی‌اش در اواخر عمر، ناچار به حضور در امور سیاسی شد؛ او به مسئله کشف حجاب (۱۳۱۴ش) اعتراض کرد و تا زمان درگذشت، مناسباتش با رضا شاه پهلوی تیره بود.

برخی از شاگردان او از جمله سید روح الله خمینی، محمد علی اراکی، گلپایگانی، شریعتمداری، سیدمحمدتقی خوانساری و سید احمد خوانساری در سال‌های بعد به مقام مرجعیت رسیدند. حائری در امور اجتماعی نیز فعال بود و از جمله کارهای عام المنفعه او تأسیس بیمارستان سهامیه قم و تشویق به ساختن بیمارستان فاطمی قم بود.

زندگی‌نامه

عبدالکریم حائری در خانواده‌ای مذهبی در مِهرجِرد میبد در سال ۱۲۷۶ق به دنیا آمد. پدرش، محمدجعفر، را فردی متدین و پرهیزکار توصیف کرده‌اند.

حائری پنج فرزند داشت؛ دو پسر به نام‌های مرتضی و مهدی و سه دختر که با محمد تویسرکانی، احمد همدانی و سید محمد محقق داماد ازدواج کردند.

شیخ عبدالکریم حائری در ۱۷ ذی‌القعده ۱۳۵۵ق (۹ بهمن ۱۳۱۵)، پس از حدود ۱۵ سال اقامت در قم درگذشت. با وجود محدودیت‌های حکومتی، پیکر او تشییع باشکوهی شد و آیت الله سید صادق قمی بر او نماز خواند و در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.

تحصیل

عبدالکریم حائری، به خواست شوهرخاله‌اش میرابوجعفر به اردکان رفت و در مکتبخانه آموزش دید و پس از درگذشت پدرش، به نزد مادرش در مهرجرد رفت.

پس از چندی به یزد رفت و با سکونت در مدرسه محمدتقی خان، معروف به مدرسه خان، ادبیات عرب را نزد عالمانی چون سیدحسین وامق و سیدیحیی بزرگ، معروف به مجتهد یزدی فراگرفت.

عراق

او در ۱۲۹۸ق برای ادامه تحصیل، به همراه مادرش، راهی عراق شد. نخست به کربلا رفت و حدود دو سال زیرنظر فاضل اردکانی به تحصیل پرداخت و درس‌های سطوح میانی فقه و اصول را در آنجا آموخت. سپس برای ادامه تحصیل و استفاده از میرزای شیرازی، به سامرا رفت.

دوره تحصیل حائری در سامرا از ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۲ بود که نخست دو تا سه سال درس‌های سطوح عالی فقه و اصول را نزد استادانی چون شیخ فضل اللّه نوری، میرزا ابراهیم محلاتی شیرازی و میرزامهدی شیرازی به اتمام رساند و سپس در درس‌های خارج فقه و اصول سید محمد فشارکی اصفهانی و میرزا محمدتقی شیرازی، و مدتی در مجلس درس میرزا محمد حسن شیرازی شرکت کرد و از میرزا حسین نوری اجازه روایت دریافت کرد.

سید محمد فشارکی و عبدالکریم حائری چند ماه پس از درگذشت میرزای بزرگ (۱۳۱۲ ق) از سامرا به نجف نقل مکان کردند. حائری در نجف در درس فشارکی و آخوند خراسانی شرکت می‌کرد و در ماههای آخر عمر فشارکی، از او مراقبت هم می‌کرد.

بازگشت به ایران

حائری پس از درگذشت فشارکی و در سال ۱۳۱۶ق به ایران بازگشت و در سلطان آباد (اراک کنونی) حوزه درس دایر کرد.

سفر دوباره به عراق

شیخ عبدالکریم حائری در ۱۳۲۴ق، به علت استقلال نداشتن در اداره کردن حوزه اراک و بر هم خوردن آرامش آنجا به سبب نهضت مشروطه به نجف بازگشت. دوباره به حلقه درس آخوند خراسانی پیوست و در درس سید محمد کاظم طباطبائی یزدی نیز شرکت کرد؛ ولی به منظور دور ماندن از نزاع میان موافقان و مخالفان مشروطه پس از چند ماه به کربلا رفت.

حائری حدود ۸ سال در کربلا ماند و از آن زمان به حائری ملقب شد. او در کربلا به تدریس پرداخت و به منظور حفظ بی‌طرفی خود در صف آرایی‌های مشروطه، کتابی از آخوند خراسانی و کتابی از طباطبائی یزدی را درس می‌داد.

بازگشت به ایران

در دوره اقامت حائری در کربلا، از او برای بازگشت به اراک درخواست‌های زیادی شد. سرانجام، او در اوایل ۱۳۳۳ق/۱۲۹۳ش، به اراک رفت و در مدت اقامت هشت ساله‌اش در آنجا، علاوه بر اداره حوزه، به تدریس فقه و اصول پرداخت.

عبدالکریم حائری در پاسخ به نامه میرزامحمدتقی شیرازی، پس از فوت سیدمحمدکاظم یزدی (۱۳۳۷ق/۱۲۹۸ش) که از او خواسته بود به عتبات برگردد و خود را برای مرجعیت شیعه مهیا سازد، اقامت در ایران را وظیفه خود خواند و از قرارگرفتن ایران و ایرانیان در مسیر تباهی و انحطاط فکری اظهار نگرانی کرد.

تأسیس حوزه علمیه قم

حائری در ۱۳۳۷ ق به قصد زیارت حرم امام رضا(ع) عازم مشهد شد و در مسیر خود چند روز در قم ماند و با اوضاع این شهر و حوزه علمیه آن آشنا شد.

در رجب ۱۳۴۰ ق بار دیگر، در پی دعوت تنی چند از عالمان قم از او و نیز برای زیارت حرم حضرت معصومه(س) ، به قم رفت و با استقبال علما و مردم قم و درخواست آنان برای اقامت در این شهر مواجه شد. نخست تردید داشت، ولی پس از پافشاری شماری از عالمان، به ویژه محمد تقی بافقی، حائری استخاره کرد و سپس تصمیم گرفت در قم بماند؛ تصمیمی که در پی آن حوزه‌ای بزرگ در آن شهر تأسیس شد و حائری، آیت اللّه مؤسس لقب گرفت.

علاوه بر سید محمد تقی خوانساری که همراه حائری به قم رفته بود، بسیاری از شاگردان او، از جمله سید احمد خوانساری، سید روح الله خمینی، سید محمد رضا گلپایگانی و محمدعلی اراکی، [ به قم منتقل شدند.

سید ابوالحسن اصفهانی و محمدحسین نائینی ،که پس از تبعید شدن از عراق در ۱۳۰۲ ش، هشت ماه را در قم گذراندند، نیز در تثبیت این حوزه نقش مهمی داشتند.

با پرآوازه شدن حوزه علمیه قم و ورود شماری از عالمان و مدرسان و بسیاری از محصلان سایر حوزه‌ها و محصلان جدید، تعداد طلاب از هزار تن گذشت.

حائری با توجه به آشنایی با حوزه‌های بزرگ شیعی سامرا، نجف و کربلا، و اطلاع از شیوه مدیریت، ضعف‌ها و قوّت‌های پیشینیان خود و نیز تجارب خویش در حوزه اراک، بیش از هر چیز به برنامه ریزی برای تثبیت و پیشرفت حوزه می‌اندیشید. تحول در روش‌های آموزش در حوزه، تخصصی شدن ابواب فقه، توسعه دامنه معلومات دانش پژوهان حوزه، حتی آموزش زبانهای خارجی، و به طور خلاصه تربیت محقق و مجتهد، از برنامه‌های او بود.

مرجعیت

هر چند حائری هیچگاه خود را در معرض مقام مرجعیت قرار نداد و حتی با ترک حوزه علمیه عراق، از آن فاصله گرفته بود، پس از درگذشت سیدمحمدکاظم یزدی و شیخ الشریعه اصفهانی و میرزا محمد تقی شیرازی ، در فاصله سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۳۹ که حائری هنوز در اراک به سر می‌برد، شماری از کسانی که در تکاپوی انتخاب مرجع تقلید بودند، به او رجوع کردند.

پس از هجرت او به قم و افزایش شهرتش، رفته رفته بر مقلدان او افزوده شد تا اینکه بسیاری از ایرانیان و برخی شیعیان سایر کشورها، از جمله عراق و لبنان، از مقلدان او شدند.

 

در مورد عبدالکریم حائری یزدی در ویکی تابناک بیشتر بخوانید

هفت روایت معتبر از یک زندگی سراسر اخلاص؛
امام(ره) فرمودند: مگر تو می‌توانی تفنگ بلند کنی؟ گفتم: بنده یک ‎بار تفنگ بلند کردم و گلنگدن را کشیدم و ماشه را چکاندم. به ‎جای این‎ که من تفنگ را نگه دارم، تفنگ من را مسافتی عقب برد. امام تبسمی کردند و اظهار داشتند: جبهه تو همان مدرسه است و مسجد امین‎الدوله.
کد خبر: ۱۱۰۵۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۸۹/۰۵/۰۲