گفتگو با حاجقاسم صادقی/۳
اگر از پل ایستگاه ۷ عبور میکردند آبادان سقوط میکرد و تا الان جنگ بود. هیچکس نمیداند ولی اگر آبادان میرفت تا امروز جنگ داشتیم.
کد خبر: ۱۳۴۱۱۱۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۹/۰۱
به مناسبت هفته بسیج
آنچه در این قابها پیش چشم شماست، تنها چند تصویر ساده از روزگاری نهچندان دور نیست؛ بازنمایی فصلهایی است از ایمان، اخلاص و تکلیفمداری انسانهایی که در تندباد تهدیدها، قامت استوار کردند و با دلهایی سرشار از اعتقاد، به استقبال مسئولیتی رفتند که شاید برای بسیاری از آنان بزرگتر از سالهای عمرشان بود. بسیجیانی که بیهیچ انتظار و ادعا، از کوچهپسکوچههای شهرها و روستاها راهی جبهههایی شدند که سرنوشت کشور در آن رقم میخورد؛ نوجوانانی که لبخندشان بوی پاکی میداد و نگاهشان نشانی از آسمان داشت؛ مردانی کوچک در سن، اما بلندقامت در ایمان و شجاعت.این تصاویر، روایت خاموش لحظاتی است که تاریخ توان بازگویی همه عظمتشان را ندارد؛ سکوتی است میان صداها، که در آن میتوان عمق خلوص، مظلومیت و روح بزرگ آنان را لمس کرد. گویی زمان هنوز در همان خاکریزهای گِلی متوقف مانده و خاطره قدمهایشان بر سنگرها، در گوش جان نسل امروز نجوا میشود. بزرگمردانی که بار سنگین امانت دفاع از میهن را بر دوش کشیدند و میراثشان امروز همچنان مسئولیتی سنگین بر دوش ماست؛ مسئولیتی که مبادا در آن کوتاهی کنیم.
کد خبر: ۱۳۴۱۳۸۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۸/۳۰
معرفی عکاس
مریم کاظمزاده در سال ۱۳۳۵ در شیراز متولد شد. خانواده او مذهبی بود و از سال ۱۳۴۲ در بطن جریانات انقلاب قرار داشت. مادرش روحانی زاده بود و پدرش خوشنویس و کارمند اداره فرهنگ شیراز. همین دو ویژگی از پدر و مادر او را هم به مذهب و هم به هنر علاقمند کرد. اولین دوربین عکاسی را در ۱۳۵۲ از برادرش عیدی گرفت و همین آغاز علاقمندی او به عکاسی شد. بعد از گرفتن دیپلم در سال ۱۳۵۴ در امتحان آموزگاری در تهران پذیرفته شد، اما با اصرار خانواده یک سال بعد به انگلستان رفت و در آنجا به خواندن فیزیک و ریاضی در کالج مشغول شد. در همانجا بود که با اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشگاههای اروپا و آمریکا و به ویژه خانم مرضیه حدیدچی (دباغ) آشنا شد.
او تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در انگلستان به تحصیل مشغول بود. در زمان حضور امام خمینی در فرانسه او هم از انگلستان به فرانسه رفت تا با امام خمینی ملاقات کند. او در دیدارش با امام خمینی به صورت مکتوب از ایشان در مورد خبرنگار شدن زنها استفتاء کرد. امام چنین پاسخ دادند: مشروع است، به شرط رعایت حجاب. سپس در ۱۴ بهمن ۱۳۵۷ به همراه پرواز خانواده امام خمینی به ایران بازگشت و پس از پیروزی انقلاب در روزنامه انقلاب اسلامی مشغول به کار شد. او برای روزنامه عکاسی میکرد. سپس وارد گروه خبر آن روزنامه شد. کنجکاوی، شور و هیجان و حادثهجویی او را برای خبرنگاری به کردستان کشاند. در زمانی که دکتر چمران در کردستان بود مریم کاظمزاده در آنجا به خبرنگاری مشغول بود. در همانجا بود که با اصغر وصالی یکی از فرماندهان دستمال سرخها آشنا شد و ازدواج کرد. البته این ازدواج زیاد دوام نیاورد، چرا که اصغر وصالی در آبان ۱۳۵۹ در تنگه حاجیان گیلان غرب به شهادت رسید.
آثار عکاسی او در جنگ ایران و عراق از سوی انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس به صورت کتابی با عنوان عکاسان جنگ ایران ـ عراق در سال ۱۳۹۶ به چاپ رسیده است. این کتاب حاوی مجموعهای از تصاویر مربوط به انقلاب و جنگ ایران و عراق است که بین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۵ از دریچه دوربین مریم کاظمزاده به ثبت رسیده و با پارههایی کوتاه از خاطرات این بانوی عکاس از آن هنگام همراه شدهاند. این کتاب برگزیده هجدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس در بخش هنرهای تجسمی شد. مریم کاظمزاده در چهارم خرداد ۱۴۰۱ درگذشت.
کد خبر: ۱۳۰۵۷۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۸/۲۹
منافذ بینیام بسته شده بودند. با اینحال کاملا هشیار بودم. انگشتم را گذاشتم روی پره بینی چپم تا هوا را از منفذ سمت راست بینی خارج کنم و بتوانم نفس بکشم. دیدم هوا از منفذ سمت چپ بینیام خارج نمیشود. در عوض هوا از توی چشم راستم با صدای خُرخُر خارج میشود.
کد خبر: ۱۳۴۰۸۷۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۸/۲۹
مروری بر «پوتینقرمزها»/۱
یکبار در کافیشاپی در شهر برزیلیا نشسته بودم، یکسرخپوست برزیلی نزدیکم شد و گفت: میتوانم شما را به نوشیدن یکقهوه دعوت کنم؟ قبول کردم. پرسید: اهل کجایی؟ گفتم ایران. با تعجب نگاهم کرد و گفت: تو باید احمق باشی که بهشت عدالت خمینی را رها کردی و به جهنم آمدی! اگر ما سرخپوستها رهبری مثل خمینی داشتیم، اینطور اسیر اشغالگران سرزمینمان نبودیم.
کد خبر: ۱۳۴۰۶۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۸/۲۷
گفتگو با حاجقاسم صادقی/۲
این خطاست که فکر کنیم همه رزمندهها اهل نماز و عبادت بودند. ولی از آنطرف هم خطاست بگوییم همه اهل نماز نبودند. جهت اطلاعت بگویم. تهران قدیم ما چیزی نبود که الان میبینی.
کد خبر: ۱۳۳۹۸۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۸/۲۴
رایزنی فرهنگی عراق در ایتالیا مدعی شد جمهوری اسلامی ایران پس از بازپسگیری خرمشهر، با هدف دادن روحیه تهاجمی به نیروهای خود برای حمله به عمق خاک عراق، بهطور رسمی از مردم ایران خواسته کلیدهایی برای گشودن درهای بهشت بسازند و آنها را به نیروهای خود ازجمله بسیجیان، سپاهیان و نیروهای ارتشی اهدا کنند.
کد خبر: ۱۳۳۹۵۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۸/۲۲
گفتگو با حاجقاسم صادقی/۱
علما خودشان با زنبیل میآمدند خرید. بعضی ها با زنبیل، بعضیها با کیسه. شیخحسین انصاریان سرکههای بابای مرا دوست داشت. چندکوزه قدیمی در خانه داشتیم. بابا میرفت از میدون، انگور، سیب یا انجیر میخرید و اینها را در آنکوزهها سرکه می کرد. بابا، با ذکر سرکه درست میکرد. به همینخاطر سرکههایش برای علما دلنشین بود.
کد خبر: ۱۳۳۹۱۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۸/۱۹
خلجی لحظه به لحظه گزارش میداد: «از سمت راست انبوه آتش به سمتمان میآید. حالا از چپ میزنند. مواظب باش.» و چندثانیه بعد، صدای مهیب و ضربهای که هواپیما را بهشدت تکان داد، بیانگر اصابت موشک به آن و صدمه جدی بود. غفور اعلام کرد: «ما را زدند!»
کد خبر: ۱۳۳۸۴۱۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۸/۱۷
با صدای بلند داد زدم: آقای رئیس جمهور! من باید شما را ببینم. چند نفر از محافظان رئیس جمهوری دورم حلقه زده بودند ولی من دست بردار نبودم هی داد می زدم که آقای خامنهای! آقای رئیس جمهور! من باید شما را ببینم.
کد خبر: ۱۳۳۷۸۴۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۸/۱۲
گفتگو با آزاده خلبان فرشید اسکندری/۳
یکی را گرفته بودند که میگفتند ضدانقلاب است. به امام فحش داده و ما هم او را گرفتهایم. بنده خدا راننده تانکر آب پایگاه بود. نتوانستم تحمل کنم. گفتم «حاجآقا اینحرفها چیست میزنید؟ وقتی رفتیم قم زیارت امام، اولینکسی که شعار داد و سینه زد اینآقا بود.» ری شهری نگاهم کرد و گفت تو کی هستی؟ گفتم اسکندریام که دنبالش هستی. گفت «بهبه! چشممان به جمال شما روشن! چند وقت است پیغام میفرستادم. چرا نمیآمدی؟ میترسیدی؟»
کد خبر: ۱۳۳۶۷۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۸/۱۰
گفتگو با آزاده خلبان فرشید اسکندری/۲
انتهای باند پایگاه هوایی کرکوک، چندهواپیما بود که آنها را زدم. آنها هم آماده شده بودند بیایند سمت ما. تقریبا میدیدم که سربازها هرکدام از پشت تریپل ای ها فرار میکنند. چون چسبیده بودم کف زمین. سرعتم هم خیلی زیاد بود. ۳۰۰ نات سرعت داشتم. ولی انتهای باند منتظرم بودند و زدند. دیدم هواپیما خیلی ارتعاش دارد. ناگهان دماغ هواپیما افتاد پایین. اشهد را گفتم و یا علی! [دستگیره اجکت را] کشیدم.
کد خبر: ۱۳۳۵۷۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۸/۰۳
نبض خبر
سرتیپ خلبان محمدرضا عطایی از معروف ترین نبرد هوایی اف 14 ایران با جنگندههای عراق و شلیک اولین فونیکس از اف 14 شلیک و انهدام سوخوی عراقی در خاک ایران میگوید؛ رویارویی که در 19 شهریور 1359 یعنی پیش از آغاز رسمی و همه جانبه جنگ ایران و عراق در 13 شهریور 1359 رخ داد.
کد خبر: ۱۳۳۶۱۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۸/۰۲
فرمانده کل سپاه پاسداران گفت: اگر تعدی به ایران صورت گیرد پاسخ ما قویتر از دفاع مقدس ۱۲ روزه خواهد بود و برای دشمن جهنم برپا میکنیم.
کد خبر: ۱۳۳۵۶۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۷/۲۹
وقایع اتفاقیه
سردار افشار و رهبر معظم انقلاب که آن زمان رئیسجمهور بودند پابهپای هم به شهرهای کردنشین اهلتسنن سفر کردند. این سفر در آن شرایط خاص برکات بسیاری داشت. سردار داوود غیاثی راد؛ ماجرای یک عکس کمتر دیده شده از سردار افشار در کنار رهبر معظم انقلاب را روایت میکند.
کد خبر: ۱۳۳۵۱۱۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۷/۲۷
گفتگو با آزاده خلبان فرشید اسکندری/۱
آخرش از کوره در رفتم و گفتم «عباس جان نوکرتم! برای من چه فرقی دارد دختر باشد یا پسر! الان که اینجا هستم. خودت را ناراحت نکن! بیخیال! رد شو برو!» متوجه شد من ناراحت شدم. به همینخاطر صحبت را رها کرد و با بچههای دیگر شروع به سر و کلهزدن کرد.
کد خبر: ۱۳۳۵۰۱۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۷/۲۷
رئیس مجلس شورای اسلامی در پیامی درگذشت فرمانده برجسته و پیشکسوت دوران دفاع مقدس را تسلیت گفت.
کد خبر: ۱۳۳۴۶۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۷/۲۴
سردار علیرضا افشار رئیس ستاد مرکزی سپاه دردوران دفاع مقدس ، فرمانده اسبق نیروی مقاومت بسیج و رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ساعاتی قبل براثر عارضه قلبی دارفانی را وداع گفتند.
کد خبر: ۱۳۳۴۶۱۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۷/۲۴
اولین امتیاز کتاب، آمدن شخصیت حبیبه از عراق به ایران و فرستادن پسرانش (عدنان و عباس) به جبهه جنگ است؛ جنگی که یک طرفش عراق (کشوری که حبیبه و بچه هایش ساکن آن بوده اند و با شروع جنگ، از آن جا به ایران فرستاده شده اند) و طرف دیگرش ایرانی است که از الان به بعد هم قرار است در آن زندگی کنند و هم درمقابل وطن قبلی شان، عراق بایستند و با آن بجنگند.
کد خبر: ۱۳۳۴۳۰۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۷/۲۳
مرور برگههای تاریخ/
گفت: «حالا دلیل پیروزیهای شما را میفهمم! حالا متوجه میشوم چرا مردم شما خالصانه مقاومت میکنند! معلوم است چون در جبهههای شما هیچامتیازی بین افراد، حتی از خاندان رهبر شما نیست.»
کد خبر: ۱۳۳۴۱۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۷/۲۲