در مورد مهدی سجاده چی در ویکی تابناک بیشتر بخوانید

می‌خواهم در مورد داستان عیدی‌ امسال موضوعی را بگویم، اما ابتدا نکته‌ای را عرض می‌کنم؛ امروز در یکی از پیام‌رسان‌های اجتماعی تصویر تأسف‌باری را دیدم. یک طرف خانواده‌ای شاد بود که پدر گوشی‌اش را برای گرفتن سلفی بالا نگه‌داشته بود و در سمت دیگر خانواده‌ای که به دستان پدر خیره مانده بودند تا از قلکی که بالا گرفته بود، سکه‌ای از سر اقبال پایین بیفتد. توضیح تصویر این بود: «خانواده‌ها در قرنطینه، شرایط مختلفی دارند»
کد خبر: ۹۶۹۵۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۱۳

سال‌ها بعد، هفده یا هجده سال پیش، در نیمروز تابستانی از جلسه‌ای با هم بیرون آمدیم و کمی خیابان‌گردی کردیم. طرف‌های عصر هنگام خداحافظی پیشنهاد دادم به خانه من بیاید و شام را مهمان من باشد و این معامله تا صبحگاه روز بعد ادامه داشت. در تمام این ساعات طولانی که همسرم برای احترام مهمان گرانقدر من بیدار مانده بود، ما با حیرت و آشفتگی به سخنان یکی از اسطوره‌های ذهنی خود گوش می‌دادیم. اساس حرف‌های ایشان این بود که پس از ساختن سریال دایی جان ناپلئون، اینتلیجنت سرویس ماموران ویژه‌ای را به ایران فرستاده تا به هر شکل ممکن مانع فیلمسازی آقای تقوایی شود، چراکه آنها- انگلیسی‌ها- خوب فهمیده بودند که حریف‌شان در ایران کیست.
کد خبر: ۹۱۰۸۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۰