در مورد حضرت ابوالفضل در ویکی تابناک بیشتر بخوانید

حرم مطهر امام حسین(علیه‌السلام) و بارگاه با‌عظمت حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) در روز عرفه، شاهد حضور خیل عظیم زائرانی بود که با دلی پر از عشق به درگاه الهی التجا کردند. مراسم معنوی دعای عرفه با قرائت جمعی فرازهای این مناجات آسمانی در جوار دو حرم نورانی برگزار شد. زائران با اشک و نیایش، پیوند ناگسستنی خود را با سیدالشهدا(ع) و علمدار کربلا تجدید کردند. فضای روح‌افزای حرمین شریفین، آکنده از ندبه‌های عاشقانه و طلب مغفرت بود.
کد خبر: ۱۳۱۰۰۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۶

تصاویری از مراسم یوم العباس در حرم حضرت ابوالفضل العباس در کربلا را می‌بینید. / باشگاه خبرنگاران جوان
کد خبر: ۱۱۳۳۵۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۵/۱۵

خسینیه تابناک
نوای علی العباس واویلا حسین تنهاست واویلا و العطش از دم‌های قدمی در عزاداری حسینی است. عزاداری با این نوا را در تابناک می‌بینید و می‌شنوید.
کد خبر: ۱۰۷۰۸۶۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۸

آوازه رشادت ها، ایثار و جانفشانی و خصال بارز اخلاقی قمر منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام، در همه جای دنیا پیچیده است و هر انسان آزاده ای با هر کیش و آئینی ارادت ویژه ای به آقای آب و ادب دارد . آثاری از عرض ارادت برخی از هنرمندان نقاش و گرافیست کشورمان به محضر حضرت عباس علیه السلام است .
کد خبر: ۱۰۷۰۶۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۷

حسینیه تابناک؛
«امّید و سقّایِ حرم اباالفضل» یکی از اشعار سیفی اردبیلی است که در واقع گذری بر گفت‌و‌گوی امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) در روز عاشورا است. این شعر با نوای سلیم موذن زاده و محمدباقر تمدن به شهرت رسید. اجرای اصلی و طولانی این قطعه توسط سلیم موذن زاده را بر روی تصاویری از بیت الحرمین و حرم حضرت ابوالفضل العباس (ع) در تابناک می‌بینید و می‌شنوید.
کد خبر: ۱۰۷۰۵۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۲۶

تصویری متفاوت از گنبد حرم حضرت ابوالفضل (ع) را مشاهده می‌کنید.
کد خبر: ۹۹۹۹۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۱

شب تاسوعا در دشت کربلا
امام حسین (ع) با كمر خميده به عباس نگريست و سپس در بالين او نشست و گريه كرد تا عباس به شهادت رسيد. نقل شده‌ با صداى بلند گريه كرد و فرمود: «الان انكسر ظهرى و قلت‏ حيلتى و شمت بى عدوى: كنون پشتم شكست‌ و رشته تدبير و چاره‏‌ام از هم پاشيد و دشمن بر من چيره شد و شماتت كرد».
کد خبر: ۴۴۶۵۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۷

سخندانی و سخنوری میراث گرانسنگی بود که حضرت عباس (ع) از پیوند امیر بیان علی (ع) و بانوی ادب، ام البنین (ع) به دست آورده بود. پدرش کسی بود که در جنگ ها، فی البداهه رجز می‌سرود و مادرش نیز بانویی ادب دوست و شاعری توانا و از خاندانی ادب دوست و شاعر پرور بود.
کد خبر: ۹۶۸۸۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۱۰

در سالروز ولادت با سعادت قمر بنی هاشم حضرت اباالفضل‌العباس علیه‌السلام و روز جانباز، رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور پیامی از مقام شامخ جانبازان انقلاب اسلامی تجلیل کردند.
کد خبر: ۹۶۸۷۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۱۰

کد خبر: ۹۵۸۳۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۲

حسینیه تابناک؛
در ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان، نوحه «عمو عباس علمت کو عموی خوبم» یکی از قطعات مشهوری است که مجید بنی فاطمه مداح اهل بیت سال‌ها پیش اجرا و مشهور شد. اجرای تازه‌ای از این نوای مذهبی را در تابناک می‌بینید و می‌شنوید.
کد خبر: ۹۳۰۶۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۴

حسینیه تابناک؛
زیارت نامه حضرت عباس علیه السلام معمولاً همراه با آداب آن، در مجاورت حرم مطهر سقای کربلا خوانده می‌شود اما می‌توان این زیارت را به صورت کلی و از دور نیز خواند. این زیارتنامه را با تصاویری از گنبد و بارگاه حضرت ابوالفضل در تابناک می‌خوانیم و می‌شنویم.
کد خبر: ۹۲۲۷۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۱۸

آری، عباس (ع) شمشیر و شجاعت را از پدر به ارث می‌برد و مثنوی بلند مقاومت و ایثار را در شعر شانه و شمشیر می‌سراید و دشمن را از بیم برق شمشیرش، هراسان می‌سازد. دشمنان در کربلا، دست به نیرنگ می‌آلایند و برای او امان نامه می‌فرستند، ولی ناامید می‌شوند. گروهی به او حمله می‌کنند و پشیمان می‌شوند. سرانجام به دسیسه‌ای دیگر روی می‌آورند و ناجوانمردانه در خونش می‌کشانند.
کد خبر: ۹۲۲۷۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۱۸

حضرت ابوالفضل العبّاس حدود 15 سال از زندگانی بابرکت خویش را در کنار پدر بزرگوارش حضرت علی علیه السلام گذرانید و بعد از آن هم در سایه لطف و مرحمت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام زندگی کرد و همچون عبدی فرمان بردار، در خدمت این دو بزرگوار بود. آری، پدر و مادر گرانقدرش او را این چنین تربیت کردند که باید در برابر امام خود، متواضع و مطیع باشد. و چه خوب عباس علیه السلام این معنا را درک نمود!
کد خبر: ۸۹۰۷۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۲۱

جلوه‌هاي عاشورايي در دفاع مقدس
از ساختمان عملیات که بیرون آمدیم، راننده منتظر ما بود؛ اما عباس به او گفت: «ما پیاده می‌آییم، شما بقیه بچه‌ها را برسانید.» دنبالش راه افتادم جلو‌تر که رفتیم، صدای جمعیت عزاداری شنیده می‌شد. عباس گفت: «بریم به دسته عزاداری برسیم»، به خودم آمدم و دیدم عباس کنارم نیست، پشت سر من نشسته بود روی زمین، داشت بند پوتین‌هایش را گره می‌زد و بعد آن را آویزان گردنش کرد.
کد خبر: ۳۵۵۸۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۴