احتمالا وقتی پای صحبت مدیران تعدادی از شرکت ها بنشینید حداقل یکبار از تجربه ی شکست استراتژی شان در کار می گویند. اما متاسفانه اغلب آن ها نمی دانند که چرا با شکست مواجه شدند و کجای کار را درست انجام نداند. آن ها هنوز هم به این موضوع پی نبردند که مدیریت چه نقش پررنگی در هر حوزه ای دارد. مدیر یک شرکت یا حتی یک تیم بزرگ نقش بسیار مهمی در طرح ریزی، اجرا، نظارت بر انواع فعالیت ها داشته و نمی توان از تاثیر ویژه ی آن بر اجرای استراتژی ها چشم پوشی کرد.
هرگز نمی توان مدیریت را کار ساده ای پنداشت چرا که همیشه موانع و مشکلات بسیاری بر سر راه آن وجود دارد که می تواند بر کیفیت خدمات و نظارت بر فعالیت ها تاثیر بگذارد و ممکن است همین مشکلات موجب کاهش کیفیت مدیریت شده و معضلات بسیاری در آن عرصه به وجود آورد. فرض کنید اخیرا در شغل جدیدی به عنوان مدیر و رهبر یک گروه مشغول به کار شده اید. در ابتدای راه به شدت مشغول کارهایی می شوید که باید انجام شود. شاید همه چیز عالی به نظر برسد و به عنوان نتیجه ی تلاش شما، اعتماد به نفس اعضای گروه و زیردستان تان در حال رشد و پیشرفت است. اما پس از گذشت مدت زمانی کوتاه، کم کم متوجه می شوید که امور در برخی از بخش ها به بدترین شکل و به طور اشتباه جلو می روند.
دیگر آن انسجام در بین اعضای گروه تان دیده نمی شود، و فرهنگ ناخوشایند سرزنش کردن دیگران در میان چند نفر از اعضای گروه، خود را نشان داده است. یکی از کارهای مهم گروه در موعد مقرر به اتمام نرسیده است و شما آن قدر مشغول هدایت کردن افراد بوده اید که این موارد را ندیده اید و حالا دیگر خیلی دیر شده است!
این یک اتفاق وحشتناک است که ممکن است برای هر مدیر یا حتی صاحب کسب و کاری بیافتد. مدیریت یک امر غیرعادی، ترسناک یا جادویی نیست. همه شما می توانید مهارت ها و دانش خود را در این زمینه بالا ببرید تا همیشه خود و کارتان موفق باشید و موفق بمانید. چطور؟ با اجرای از استراتژی های مناسب. کتاب فراتر از استراتژی نوشته رابین اسپکیولند و ترجمه دکتر میثم شکری ساز به خوبی می تواند شما را در این حوزه و رسیدن به موفقیت راهنمایی کند.
حرف یا عمل؟!؟
قطعا این اصطلاح به گوش تان خورده که می گویند "حرف کجا و عمل کجا". در حقیقت منظور از این اصطلاح این است که حرف زدن و ادعا داشتن همیشه ساده است اما عمل و انجام آن به این راحتی ها نیست و دشواری های خاص خود را دارد. اما در حوزه مدیریت همیشه می بایست عمل در کنار حرف و برنامه پیش رفته و به واقعیت بپیوندد. در غیر این صورت تنها یک طرح و برنامه ی روی تکه ای کاغذ بیش نبوده. در حوزه مدیریت مفاهیم مهمی وجود دارد که یکی از آن ها استراتژی و طرح ریزی برنامه های اجرایی در موقعیت های مختلف است. "استراتژی" کلمه ای یونانی و به معنی مدیریت و رهبری است. در اصطلاح این کلمه به معنای تعیین اهداف و برنامه ریزی طرح های مشخص و هدفمند برای رسیدن به آن ها است. استراتژی یکی از مفاهیم اصلی مدیریت در حوزه های مختلفی همانند اقتصادی، تجاری، سیاسی و اجتماعی بوده و از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
تمام این ها طرح و برنامه هستند و به اصطلاح همان "حرف ها" می باشند و پیاده سازی و اجرای برنامه ریزی ها و استراتژی های همان "عمل" هستند. به همین دلیل همیشه می گوییم که پیاده سازی استراتژی ها، بسیار مهم تر و سخت تر از طرح ریزی و برنامه ریزی بوده و بدون انجام آن، کل اهداف و سیاست های پشت آن شکست خورده و سرمایه های مادی و معنوی بسیاری از منابع سازمان را هدر خواهد داد.
برنامه ریزی دیگر کافیست، اجرا کنید!
در بخشی از کتاب فراترازاستراتژی ترجمه دکتر میثم شکری ساز می خوانیم؛ از هر 10 استراتژی 9 استراتژی در پیاده سازی و اجرا با شکست مواجه می شوند. اما واقعا مشکل کجاست؟؟؟ شکست در هر استراتژی و برنامه، نه درباره خود استراتژی بلکه درباره پیاده سازی و اجرای آن است. یکی از مهم ترین و بزرگ ترین اشتباهاتی که اغلب مدیران به آن دچار می شوند، این است که این طور می پندارند که پس از تکمیل استراتژی و ارائه آن در غالب یک بخشنامه، کارشان تمام شده و همه چیز را به افراد دیگر و کارمندان شان می سپارند! انجام چنین کاری مساوی است با شکست حتمی یک استراتژی و به هدر رفتن تمام فکرها و ایده های همراه آن.
درضمن باید درنظر داشته باشید، چیزی که به آن فکر کردید و براساس آن طرح یک استراتژی را ریختید در اجرا کاملا متفاوت است. عموما در این راه همه چیز همان طور که مدیران می خواهند پیش نمی رود. در واقع چیزی که در گروه درباره آن بحث می شود با واقعیت زمین تا آسمان فرق دارد! هنگامی که مدیران اقدام به اجرای یک استراتژی می کنند، بازارها عوض شده و بی شک انتظارات مشتریان نیز تغییر کرده و محصولات و خدمات بسیاری از سوی رقیبان وارد بازار شده. به نظر شما چه باید کرد؟ آیا همه چیز تمام می شود و استراتژی را بوسیده و کنار می گذاریم؟!؟!
به هیچ وجه نباید چنین کاری انجام داد؛ افرادی که وظیفه اجرای استراتژی ها را دارند باید هرازگاهی روند اجرای آن ها را بررسی کرده و یک طرح اجرایی جدید ارائه دهند. هیچکس با علم بر این که یک استراتژی خوب نیست کار را شروع نمی کند. پس از شروع اجرای آن است که افراد از کیفیت با بی کیفیتی استراتژی باخبر می شوند. به همین دلیل هم فقط در یک صورت می توانید بفهمید که چه قسمت هایی خوب کار می کند و چه بخش هایی اصلا کار نمی کند، آن هم زمانی که روند اجرای استراتژی را مدام بازنگری کنید.
در کتاب فراتر از استراتژی نوشته رابین اسپکیولند و ترجمه دکتر میثم شکری به این موضوع تاکید می شود که پیاده سازی و یادگیری فنون اجرای آن ها، نه تنها مختص مدیران و برنامه ریزان این طرح ها، بلکه مختص تمامی افراد مجموعه بوده و همه می بایست مطابق فعالیت و نقشی که در مجموعه دارند، از اجرای دقیق آن آگاه بوده و به خوبی نقش خود را در این زمینه انجام دهند. در این کتاب می خوانیم که مدیران باید افراد سازمان را به پیاده سازی استراتژی درگیر کرده و آن را به بروز رفتارهای صحیح و مناسب در این راه تشویق کنند. در واقع نیروهای مجموعه، مشتریان استراتژی شما بوده و شما این استراتژی را به آن ها می فروشید. به طور کلی اجرای استراتژی ها کار بسیار مهمی بوده و پیش از شروع این فرآیند، مدیران می بایست ارزیابی های مختلف و وسیعی را انجام داده و نتایج آن ها را مستقیما در اجرا و پیاده سازی استراتژی ها اعمال کنند. یکی از این ارزیابی ها، ارزیابی آمادگی سازمان برای پیاده سازی استراتژی است. این ارزیابی بر اساس هشت جهت قطب نما طراحی شده و سوال های مهمی در هشت حوزه مختلف و مهم از مدیران پرسیده که جواب های آن ها نقش مهم و تعیین کننده ای در اجرا و پیاده سازی برنامه ریزی ها دارند.
همان طور که گفته شد، حوزه مدیریت و طرح ریزی و پیاده سازی استراتژی ها، یکی از مهم ترین و پر چالش ترین بخش های این حوزه مهم است. با آگاهی بر این چالش ها و برنامه ریزی صحیح برای رفع آن ها، می توانید بسیاری از این مشکلات و معضلات را رفع کرده و به طور صحیح و موثر استراتژی های مدیریتی در عرصه های مختلف را پیاده سازی کنید. کتاب فراتر از استراتژی، نوشته رابین اسپکیولند و ترجمه دکتر میثم شکری ساز، یکی از منابع مفید و معتبر در حوزه پیاده سازی استراتژی های سازمانی و آموزش نکات و فنون این حوزه است. با مطالعه این کتاب، می توانید بر این نکات مهم تسلط پیدا کرده و به بهترین شکل استراتژی های سازمانی خود را اجرا کنید.
انتهای رپرتاژ آگهی/