بن سلمان در سودای "اسکندر شدن"
به گزارش تابناک به نقل از ایسنا، بن هوبارد، مدیر دفتر نیویورک تایمز در بیروت و نویسنده کتابی با عنوان "به قدرت رسیدن محمد بن سلمان" در کتابش می‌گوید: برای ملک عبدالله، پادشاه سابق عربستان، محمد بن سلمان "جوانی مغرور" بود که تجاربش بسیار کمتر از بلندپروازی‌هایش بود. از همان ابتدا طرح‌های بن سلمان برای اصلاحات در معرض فشارهای شدید قرار داشت و بلندپروازی بن سلمان درباره چشم انداز ۲۰۳۰ که هدف آن کاهش اتکا به نفت به عنوان منبع اصلی درآمد و تحقق جامعه‌ای پویاتر بود، همان چیزی است موجب تعجب غرب شد. اما زمانی که بن سلمان نتوانست به وعده‌هایش مبنی بر زندگی بدون اتکا به نفت در عربستان از سال میلادی جاری عمل کند، مسائل به تدریج روشن شد.
هوبارد که رئیس دفتر روزنامه نیویورک تایمز در بیروت بوده و بیش از ۱۲ سال را در تهیه گزارشاتی از منطقه گذرانده در کتاب خود سخنان قانع‌کننده به شکل تحقیقات و تحلیل‌هایی عمیق ارائه می‌کند و با این کار به کارشناسان تاریخچه‌ای از زندگی بن سلمان می دهد.
این کتاب شامل مصاحبه با بن سلمان به عنوان یکی از هزاران شاهزاده سعودی نیست؛ شاهزاده‌ای که جنگ ویرانگری را در یمن به راه انداخته و اقدامات خطرناکی را در بازار جهانی نفت انجام می‌دهد و همچنان با جارد کوشنر، داماد و مشاور دونالد ترامپ که هیچ مهارتی ندارد گفتگو و مشورت می‌کند و درباره سیاست‌های دارای عواقب شدید از جمله مقابله با ایران با او صحبت می‌کند.
این نویسنده می‌گوید از آن جایی که ملک عبدالله، بن سلمان را جوانی مغرور می‌دانست تلاشش را برای پیشرفت ناکام می‌گذاشت اما بن سلمان با زبانی بزرگتر از حد و اندازه‌اش صحبت می‌کرد و می‌گفت که می‌خواهد "اسکندر بزرگ جدید" باشد. او درباره تجربه اقتصادی مارگارت تاچر، نخست‌وزیر پیشین انگلیس صحبت کرده و خودش را با کسانی مثل "استیو جابز" مقایسه می‌کند.
پیشتر قواعد جانشینی در عربستان اینگونه بود که بن سلمان نمی‌توانست هرگز به حکومت برسد تا اینکه دو شاهزاده بعدی سال ۲۰۱۲ از دنیا رفتند و سلمان، پدر محمد ناگهان بعد از مرگ ملک عبدالله بر تخت پادشاهی نشست.
محمد بن سلمان فساد کسانی را که از وی حمایت می‌کنند نادیده می‌گیرد و به خرید کاخ‌ها، کشتی‌ها و تابلوها ادامه می‌دهد. سال ۲۰۱۷ بن سلمان محمد بن نایف، پسرعمویش را که هم‌پیمان مورد اعتماد آمریکا در مبارزه با تروریسم بود از دایره ولایت عهدی کنار زد و او را در اقامت اجباری قرار داد.
بن سلمان همچنین کمپینی علیه فساد به راه انداخت و صدها شاهزاده و تاجر را در هتل ریتز کارلتون بازداشت و ثروت‌هایشان را مصادره کرد.
این نویسنده می‌گوید شاهزادگانی که در کنار بن سلمان بودند می‌توانستند همچنان به جمع‌آوری ثروت و رفاه ادامه دهند مثلا خود بن سلمان منزلی ۳۰۰ میلیون دلاری و کشتی تفریحی گرانقیمت و تابلویی ۴۵۰ میلیون دلاری خرید.
عصر کنونی مستعد ظهور اسکندرها نیست همانطور که هیتلر را له کردند و صدام را در سوراخ موش چپاندند بن سلمان را هم له خواهند کرد یک سیاستمدار عاقل و منطقی اوضاع زمانه را درک خواهد کرد ولی هیتلر ها و صدامها فاقد درک کافی بودند و اطرافیان ابلهشان به اندازه کافی چاپلوس بودند و چاپلوسانه آنان را با اسکندرها مقایسه میکردند تا سر شان را به باد دادند از اسکندر مقدونی گجستگ بخاطر ویران کردن ایران بیزارم اما اسکندر سوای شخصیت جنایتکار بیمار و خونریزش که تنها در این مورد بن سلمان از او پیشی گرفته در باقی موارد دارای نبوغ و مهارت ویژه نظامی بالایی بوده که توانسته بزرگترین قدرت نظامیانروز جهان یعنی امپراطوری ابران را آنهم با کمک چند ده هزار سرباز پیر و داوطلب یونانی شکست دهد در حالی که بن سلمان شخص ترسو فاسد و خونریزی است که هیچگاه در هیچ نبردی شرکت نکرده و هنری جز صدور فرمان کشتن مردم فقیر و محروم یمن و بریدن سر نوجوانان معترض عربستانی و تجهیز ادمکشهای سلفیو فرستادن انها به سوریه و عراق و ایران نداشته است .مضافا مقایسه بن سلمان که با پول نفت عربستان مشغول فساد و فحش و خوشگذرانی و بهدر دادن این ثروتهااست با شخصیت نابغه بزرگی همچون استیو جابزی که با کار و تحصیل و نبوغ توانسته شرکت بزرگی همچون اپل را ایجاد نماید نه تنها قابل مقایسه نیست که حتی توهین امیز است که یک دانشمند را با یک قاتل روانی مقایسه نماید.
بن سلمان تنها به یک نفر شبیه است و ان کسی نیست جز صدام حسین تکریتی کودتاچی و ادمکش که دهه ها حکمرانی عراق را در دست داشت و نهایت پس از دهه ها فساد و شرارات و ادمکشی و جنایت و تجاوز و جنگ با همسایگان عراق بالاخره پس از سقوط و و فرار و مخفی شدن در چاله ای و بعد دستگیری خفت بار و محاکمه عادلانه در دادگاه بهمراه همدستان جنایتکار و ادمکشش به دار مجازات اویخته و به درک واصل و به زباله دان تاریخ انداخته شد.