بازدید 25664
۱
دانستنی های حقوقی:

آشنایی با آثار رأی غیابی در دادرسی‌های کیفری و حقوقی

یکی از اصول مهمّی که دادگاه‌های حقوقی و کیفری باید در رسیدگی به پرونده‌ها رعایت کنند، حضوری‌بودن رسیدگی است. رعایت این اصل همواره برای مراجع قضایی امکان‌پذیر نیست و ازاین‌رو، در برخی از موارد با رأیی تحت عنوان رأی غیابی مواجه می‌شویم.
کد خبر: ۹۲۷۵۲۰
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۳۹۸ - ۰۷:۰۰ 04 October 2019
یکی از اصول مهمّی که دادگاه‌های حقوقی و کیفری باید در رسیدگی به پرونده‌ها رعایت کنند، حضوری‌بودن رسیدگی است. حضوری‌بودن رسیدگی بدین معناست که طرف دعوا حق دارد در جلسات رسیدگیِ دادگاه حضور یافته و ضمن شنیدن سخنان مدّعی، از حقوق خود (شخصاً یا از طریق وکیل) دفاع کند. بنابراین، لازم است که خوانده (در پرونده‌ی حقوقی) و متّهم (در پرونده‌ی کیفری) نزد قاضی دادگاه حاضر شوند.
 
به گزارش «تابناک» گاه پیش می‌آید که طرف دعوا از تشکیل پرونده علیه خود آگاه نمی‌شود یا در صورت آگاهی، تعمّداً از حضور در دادگاه امتناع می‌کند. بدیهی است که دادگاه نمی‌تواند دادرسی را به‌مدّت طولانی متوقف نگه دارد و هم‌چنان منتظر حضور خوانده یا متهم بماند؛ لذا دادگاه جلسات دادرسی را بدون حضور طرف مقابل تشکیل می‌دهد و در صورت امکان، «حکم غیابی» صادر می‌کند. در صورت صدور رأی غیابی، شخصی که محکوم شده است حق دارد به این رأی اعتراض کند. به این اعتراض «واخواهی» گفته می‌شود.

برای شناخت بهتر رأی غیابی و احکام قانونی آن، بهتر است آن را در دادرسی‌های حقوقی و کیفری به‌طور جداگانه بررسی کنیم.

رأی غیابی در دادرسی‌های کیفری

در دادرسی‌های کیفری معمولاً با شاکی، متّهم و کیفرخواست صادرشده از سوی دادسرا و نهایتاً رأی دادگاه مواجه هستیم. البته رسیدگی به برخی جرائم، نیازی به وجود شاکی و اعلام جرم توسط وی ندارد مانند محاربه.

درباره‌ی رأی غیابی، در ماده ۴۰۶ ق. آیین دادرسی کیفری چنین آمده است: «در تمام جرائم، به‌استثنای جرائمی که فقط جنبه‌ی حقّ‌اللهی دارند، هرگاه متّهم یا وکیل او در هیچ‌یک از جلسات دادگاه حاضر نشود و لایحه‌ی دفاعیّه هم نفرستاده باشد، دادگاه پس از رسیدگی، رأی غیابی صادر می‌کند. در این صورت چنانچه رأی دادگاه مبنی بر محکومیّت متّهم باشد، ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ واقعیِ رأی، قابل واخواهی در همان دادگاه است … مهلت واخواهی برای اشخاص مقیم خارج از کشور، دو ماه است.»

هم‌چنین تبصره‌ی ۳ این ماده می‌گوید: «در جرائمی که فقط جنبه‌ی حقّ‌اللهی دارند، هرگاه محتویات پرونده، مجرمیّت متّهم را اثبات نکند و تحقیق از متّهم ضروری نباشد، دادگاه می‌تواند بدون حضور متّهم، رأی بر برائت او صادر کند.»
درباره‌ی رأی غیابی در دادرسی‌های کیفری، نکات زیر باید در نظر گرفته شود:

۱. رأی دادگاه نسبت به شاکی همیشه حضوری بوده و به هیچ وجه قابل واخواهی از سوی وی نیست. هم‌چنین در جرائمی که شاکی خصوصی ندارند مانند جرائم علیه امنیت و آسایش عمومی از قبیل: محاربه و اختلاس، رأی صادرشده نسبت به دادستانی که علیه متّهم کیفرخواست صادر کرده نیز همیشه حضوری و غیر قابل واخواهی از سوی مقام مذکور است.

۲. ملاک عدم حضور متّهم یا وکیل وی و لایحه نفرستادن آن‌ها، در مرحله‌ی محاکمه و در دادگاه است؛ بنابراین اگر متّهم یا وکیلش در مرحله‌ی تحقیقات مقدّماتی در دادسرا حاضر شوند یا لایحه بفرستند، ولی در مرحله‌ی رسیدگی و محاکمه در دادگاه حضور نداشته باشند، رأی دادگاه نسبت به چنین متهمی باز هم غیابی و قابل اعتراض در قالب واخواهی است.

۳. حکم برائت یا محکومیّت متّهم، هر دو می‌توانند در صورت وجود شرایط ماده ۴۰۶ مذکور، غیابی باشند. امّا از آن‌جا که عقلاً هیچ نفعی برای متّهم در اعتراض به حکم برائت وی از ارتکاب جرم وجود ندارد، حتّی اگر وی در هیچ‌یک از جلسات دادگاه حضور نداشته باشد، باز هم حکم برائت صادر شده در مورد وی غیرقابل واخواهی خواهد بود.

در پایان باید یادآوری نمود که احکام غیابی دادگاه‌های حقوقی و کیفری علاوه بر این‌که قابل اعتراض در قالب واخواهی‌اند، در صورت وجود سایر شرایط، می‌توانند از طریق تجدیدنظرخواهی یا فرجام‌خواهی هم قابل اعتراض باشند.

رأی غیابی در دادرسی‌های حقوقی

در دادرسی‌های‌حقوقی، خواهان با تقدیم دادخواست به دادگاه ادّعا می‌کند که طرف دعوا یعنی خوانده حقّی را از وی تضییع یا انکار کرده و بر این اساس از دادگاه درخواست رسیدگی می‌کند.

با توجّه به ماده‌ی ۳۰۳ قانون آیین دادرسی مدنی «حکم دادگاه حضوری است، مگر این‌که خوانده یا وکیل یا قائم‌مقام یا نماینده قانونی وی در هیچ‌یک از جلسات دادگاه حاضر نشده و به‌طور کتبی نیز دفاع ننموده باشد و یا اخطاریه ابلاغ واقعی نشده باشد.»

به‌علاوه مطابق ماده ۳۰۵ همان قانون «محکوم‌علیه غایب حق دارد به حکم غیابی اعتراض نماید. این اعتراض واخواهی نامیده می‌شود. دادخواست واخواهی در دادگاه صادرکننده حکم غیابی قابل رسیدگی است.»

اهمّ شرایط و نکات قابل توجه درباره‌ی آراء غیابی صادرشده از دادگاه‌های حقوقی (غیرکیفری) به‌شرح زیر است:

۱. فقط احکام دادگاه‌های حقوقی ممکن است غیابی محسوب شوند و قرار‌ها هیچ‌گاه غیابی نیستند. (حکم رأیی است که دادگاه پس از ورود به ماهیّت دعوا و تعیین تکلیف نهایی آن صادر می‌کند و اگر رأی دادگاه یکی از این دو ویژگی را نداشته باشد، به آن قرار گفته می‌شود. در نتیجه قرار تصمیمی است که یا در ماهیت دعوا نیست، مانند قرار ردّ دادخواست یا تکلیف دعوا را معلوم نمی‌کند، مانند قرار ارجاع به کارشناس.)

۲. حکم دادگاه فقط نسبت به خوانده‌ی دعوا می‌تواند غیابی باشد. حکم دادگاه نسبت به خواهان، یعنی کسی که دادخواست به دادگاه می‌دهد و مدّعی است کسی حق وی را ضایع کرده است، همیشه حضوری است.

۳. حکم دادگاه نسبت به خوانده، در صورتی غیابی محسوب می‌شود که حداقل قسمتی از آن به‌ضرر وی باشد. یعنی اگر حکم دادگاه تماماً به‌نفع خوانده باشد، رأی صادرشده غیابی نیست، حتّی اگر خوانده‌در هیچ‌یک از جلسات دادرسی حضور نداشته و لایحه‌ای نفرستاده باشد. زیرا تشخیص حضوری یا غیابی بودن حکم، برای تشخیص امکان اعتراض به حکم غیابی در قالب واخواهی است؛ پس اگر حکم دادگاه تماماً به‌نفع خوانده باشد، قابل اعتراض نیست و غیابی بودن آن هم موضوعیّت پیدا نخواهدکرد. البته با تعبیر دیگری می‌توان گفت که هرچند حکم صادرشده در این‌گونه موارد نیز ممکن است غیابی باشد، ولی، چون نفعی در اعتراض به آن وجود ندارد، غیرقابل واخواهی است.

۴. برای غیابی محسوب‌شدن حکم، باید خوانده یا وکیل یا قائم‌مقام یا نماینده‌ی قانونی وی در هیچ‌یک از جلسات دادرسی حاضر نشده باشند. البته صرف حضور فیزیکی باعث تبدیل شدن حکم غیابی به حکم حضوری نیست و ملاک حضوری بودن، ایجاد امکان دفاع برای خوانده یا نماینده‌ی وی در اولین جلسه‌ی دادرسی است.

۵. برای غیابی محسوب‌شدن حکم باید این افراد به‌طور کتبی نیز دفاع ننموده باشند. یعنی اگر وکیل خوانده حتّی یک‌بار لایحه‌ای برای دفاع از موکّل خود به دادگاه فرستاده باشد، حکم صادرشده در نهایت حضوری بوده و به‌تبع آن، قابل واخواهی هم نخواهد بود؛ اگرچه خود خوانده یا وکیل یا قائم‌مقام یا نماینده‌ی قانونی وی نیز در هیچ‌یک از جلسات دادرسی حاضر نشده باشند.

۶. اگر اخطاریه‌ی دادگاه، به خود خوانده ابلاغ شده باشد؛ یا به هر نحو دیگری، خود خوانده از وجود دعوا علیه خود آگاه بوده باشد، در این صورت نیز حکم صادره حضوری بوده و قابل واخواهی نخواهد بود. درنتیجه، فقط در مواردی که اثبات شود خوانده از وجود دعوا علیه خود ناآگاه بوده، ممکن است در نهایت با حکم غیابی مواجه شویم و به تبع آن، امکان واخواهی از حکم را برای وی به رسمیّت بشناسیم.

با جمع‌بودن این شرایط، حکم دادگاه، غیابی خواهد بود.
تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۶
انتشار یافته: ۱
بسیاری از ظلم و ناحقی در حق مردم با صدور رای های غیابی هستش. شاکی با ترفندهای گوناگون به نفع خودش از دادگاه رای میگیره مثلا جمله آدرس غلط و نادرست خواهان رو به دادگاه اعلام میکنه و به این ترتیب ابلاغیه به دست خواهان نمیرسه یا اینکه با ترفندهایی ضابطین قضایی رو فریب میده تا حضور خواهان یا بستگانش رو در نشانی داده شده به دادگاه اعلام کن در صورتی که این مورد حقیقت نداره ولی متاسفانه قاضی حکم غیابی رو که معمولا به نفع شاکی هست رو صادر میکنه.
بهتره فکری به حال این مسئله کرد. مثلا حصول اطمینان صد در صد قاضی از دریافت ابلاغیه و وقت دادگاه توسط خواهان .
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس
آخرین اخبار