ازدواج شیرین است اما به شرط و شروط‌ها...
ازدواج شیرین است به شرط و شروط‌ها؛ آقا پسر، تحصیلات عالیه، خانه، ماشین، شغل، خانواده ثروتمند و سرمایه خوبی برای گرفتن عروسی باشکوه در یکی از باغ تالارهای معروف شهر داشته باشد و البته مهمتر از همه مهریه سنگینی به اندازه سال تولد دختر خانم متعهد شود.
به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، از آن طرف دختر خانم، سن پایین، تحصیلات عالیه و شغل داشته باشد و جهیزیه دهن پُر کنی به خانه بخت بیاورد و البته همه آنها هم مارک باشد؛ خلاصه آنکه اگر همه شرایط فراهم بود که خطبه عقد جاری می شود و حداقل در آغاز ازدواج همه به به و چه چه می کنند و اگر نبود که به هزار و یک علت چه دختر و چه پسر قید ازدواج را می زنند و هر کدام بهانه ای برای ازدواج نکردن می‌آورند.
اما هستند هم دختر و پسرهایی که در این میان به هم دل می بندند و جشن عقد و عروسی شان را به زمانی موکول می کنند که حداقل یکی از شرایط لازم برای ازدواج همچون شغل فراهم شده باشد؛ به عنوان مثال چهار سال از نامزدی افسانه و علیرضا می‌گذرد و افسانه حلا از طولانی شدن دوره نامزدی‌اش خسته شده.
او به خبرنگار ایسنا می‌گوید: من به هر کاری راضی‌ام ولی علیرضا راضی نمی‌شود، ای کاش سطح توقعاتش کمتر بود، و به خاطر من، هر شغلی را می‌پذیرفت...
افسانه 24 ساله و دانشجوی فوق لیسانس است، نامزدش علیرضا، پسردایی او، 29 ساله و کارشناسی عمران دارد؛ خواستگاری‌شان به صورت سنتی انجام شده و حالا 4 سال است که نامزد هستند.
حالا تعیین زمان عقد و عروسی به کار پیدا کردن علیرضا وابسته شده و قرار نیست تا پیدا نشدن شغل علیرضا هیچ برنامه‌ریزی برای جشن عقد انجام شود. پدر افسانه اجازة عقد نداده و شرط عقد را منوط به پیدا شدن شغل برای علیرضا دانسته است و خود افسانه هم معتقد است به هر کاری که نامزدش پیدا کند راضی است اما علیرضا نمی پذیرد.
توصیه افسانه به سایر دختران این است که در ازدواج سختگیری‌های بیجا نداشته باشند و بپذیرند که هیچ انسانی کامل نیست و نباید توقع داشت مرد کمبودها و نداشته‌های دختران را بعد از ازدواج جبران کند.
فاطمه 27 ساله و دانشجوی دکتراست و نامزدش نیز هم‌سن وی، دارای مدرک کارشناسی است و در عسلویه مشغول به کار؛ آنها 8 سال پیش در دوره کارشناسی هم کلاس بودند که بنا به مشکلات و شرایط خاصشان از چند ماه پیش نامزد شدند. قرار بود شهریور عقد کرده و بهمن ماه سال جاری نیز مراسم عروسی شان را بگیرند.
فاطمه فاصله های زمانی دوره نامزدی تا عقد و عروسی را برای شناخت بیشتر طرف مقابل و خانواده‌های همدیگر مفید دانسته است.
او چنین زمانی را فرصتی برای پس انداز و برنامه ریزی برای شروع زندگی در شرایط سخت اقتصادی دانست و اعتقاد دارد که پسر و دختر حتی اگر ده سال نیز با هم آشنا باشند، بعد از دوره نامزدی به خاطر پر رنگ شدن حضور خانواده ها، رابطه شان شکل دیگری از شناخت را نشان می‌دهد.
شناخت طرف مقابل اصلا به معنی شناخت خانواده وی نیست، چرا که مسائل جزئی در رابطه با خانواده ها وجود دارد که که باید با صبوری حل شوند وگرنه ممکن است تا پای به هم خوردن نامزدی نیز پیش برود.
وی، مشکلات ازدواج را مهریه های سنگین و هزینه های زیادِ تشکیل زندگی دانست و همچنین مقایسه کردن را نیز عامل منفی دیگری در زندگی دانسته است.
فاطمه به دختران توصیه کرد که نباید توقع روزهای صرفا شیرین و بدون مشکل داشته باشند، چرا که وجود روزهای سخت زندگی مشترک را کامل میکند. غالب دختران و پسران شناختی از نفس ازدواج ندارند و بدون مشاوره، مطالعه و خودشناسی ازدواج می‌کنند که انجام این امور روند زندگی را خیلی آسان میکند.
مهتاب 26 ساله و همسرش 32 ساله و هر دو فوق لیسانس اند و همسرش شاغل در یکی از ادارات است؛ آنان در سال 97 نامزد شده بودند، آشنای دور بوده و خواستگاری شان به شکل سنتی انجام شده بود، تیر ماه همان سال عقد کرده و قصد داشتند در همان سال نیز ازدواج کنند که به خاطر شرایط بد اقتصادی و تورمی که در سال 97 شاهدش بودند هنوز نتوانسته‌اند زیر یک سقف بروند.
مهتاب در انتخاب خود، اخلاق و منش و تعهد همسرش را ملاک قرار داده و خودش می‌گوید سطح توقع اش زیاد نبوده و توقع ماشین و یا خانه را از همسرش نداشته است؛ آنها از روز اول به هم قول دادند که شرایط یک زندگی آرامش بخش را برای همدیگر فراهم کنند و از زندگی آینده اش توقعی جز این نداشته باشند.
برخی خانواده‌ها انتظار دارند وقتی برای پسرشان به خواستگاری می‌روند، خانواده مقابل توقعی از آنها نداشته باشد ولی وقتی برای دختر خودشان خواستگار می‌آید قضیه فرق میکند، این اظهارنظر مهتاب است که گاها در بین دوستان و اطرافیان اش دیده و شنیده است.
وی معتقد است، اگر خانواده ها توقع بالا از خواستگار دخترشان دارند، بهتر است دختر با بردباری با خانواده صحبت کرده و مسائل را حل کند تا کوتاه بیایند.
مهتاب مسائل اقتصادی را یکی از مشکلات ازدواج دانسته و گفته، وقتی دختر و پسر در جامعه به قصد ازدواج با هم آشنا شدند، اگر احساس کنند برای هم مناسب نیستند، آن نامزدی را بهم می زنند اما خانواده ها به هم خوردن این نامزدی را خیلی زشت می دانند و به راحتی با این قضیه کنار نمی آیند که این امر ممکن است به یک ازدواج ناموفق بینجامد.
مهتاب به دختران توصیه کرد در سن پایین ازدواج نکرده و احساسی برخورد نکنند و بدانند از زندگی چه می‌خواهند، و سطح توقعات خود را پایین بیاورند.
دکتر عزت دیره، روانشناس در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، مهمترین مشکل ازدواج را مسائل اقتصادی دانسته و البته تصریح کرده، اعتماد بین فردی افت کرده که در زمینه ازدواج تاثیر گذاشته است.
او ادامه داده، انتظارات افراد در ازدواج خیلی بالا رفته و همه به علت افزایش رقابت در داشتن زندگی تجملاتی، مهریه‌های غیر واقع بینانه و مسائلی از این دست است، این مسائل پیچیده بوده و نمی‌توان گفت مقصر کیست یا راه حل ساده ای برای آن داد که اگر اینطور بود آمار ازدواج کاهش نمی یافت.
این روانشناس بالینی، نقش آگاهی از طریق خانواده، رسانه های معتبر، و آموزش های سبک زندگی سالم در مدارس و... را موثر دانست و گفت: با وجود گسترش دسترسی به اطلاعات و مهارت های ارتباط بین فردی، آگاهی بسیاری از افراد پایین است.
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی معتقد است که دوران نامزدی برای شناخت بیشتر از طرف مقابل و خانواده ها با یکدیگر است، تلاش برای شناخت در اثر تعامل اتفاق می افتد و بی توجهی به نشانه های مهم خصوصیات فردی و خانوادگی مانع تصمیم گیری مناسب است. البته زمان هم نقش تعیین کننده‌ای دارد، نباید آنقدر کوتاه باشد که شناختی حاصل نشود و نه آنقدر طولانی که دلسردی یا بی‌اعتمادی به وجود بیاورد.
وی ادامه می دهد: عدم دخالت های بیجا، انتقال تجربه های مفید، راهنمایی درست برای ارتباط موثر، و تلاش برای شناخت خانواده فرد مقابل، عدم برخورد هیجانی و عجولانه، همدلی با فرزندان جوان و حمایت اقتصادی و اجتماعی از آنها از تاثیرهای مثبت خانواده در ازدواج موفق فرزندانشان است.
شرکت در کارگاه‌های آموزش خانواده، مهارت های زندگی و ارتباط سالم زناشویی، مشاوره ازدواج و استفاده از مشاوره های کارشناسان روانشناسی، در نظر گرفتن ملاک های مهم در انتخاب همسر، شناخت از خانواده و فرهنگ فرد مورد نظر و انتظارات آنان، آگاهی از حقوق خود و همسر و تعهد نسبت به همسر در صورت اقدام به ازدواج از جمله راهکارهایی است که دکتر دیره به جوانان توصیه میکند.
ازدواج فقط ماه اول شیرین هست..بقیش چرت و تکرار مکررات هست...
هر کی میگه ازدواج شیرینه یا ازدواج نکرده یا کمتر از سه ساله که ازدواج کرده 
| 
با توجه به شرایط قانونی ایران برای خانوم ها خوب است 
| البته برای مردان ببخشید این را می گویم ازدواج در ایران برای مردان از سم , مهلک تر است.در چاله ای می افتید که بیرون آمدنش بسیار سخت است.و برای بعضی که اصلن ممکن نیست | و برای زنان مهلک تر. کار تمام نشدنی منزل به تنهایی کنار کار بیرون از منزل به اندازه مردان. توقعات تمام نشدنی شوهر و خانواده اش که انگار تخم دو زرده کرده ان.مسئولیت فرزندانی که تمام توقعاتشون مادی و معنوی از مادرشونه. و حق و حقوق انسانی که به محض ازدواج از دست میدی | لابد برای زنان عسل شیرین است!!!اگه قراره بد باشه ازدواج برای هر دو طرفه!!!
| برای زنها هم به بردگی گرفته شدن اصلا منطقی نیست
راحت ترین راه رسیدن به ماشین شاسی بلند اخذ مهریه است.والاااااا | مگه قانون برای مقدار مهریه اجباری براتون گذاشته؟ مثل حق طلاق و حق خروج از کشور و ...دختر هم سطح خودتون بگیرید تا مجبور به پرداخت مهریه بالا نباشید. تازه اجباری هم نیست دختر شاه پریون رو با مهریه گول بزنید بعد کمپین راه بندازین که چرا باید مهریه بدیم؟
| بعضیا خوب خودشون رو نشون میدن 
| به بهخخخخخب دیگه چیا بلدی عمو جان؟
| و البته راحت ترین راه گرفتن اقامت در یک کشور خارجی ازدواج با کسی است که سیتیزن است.نه؟ کل این داستان ها هیچ کدوم به زندگی در این وضعیت مشقت بار منتهی نشده، کل توصیه ها از جانب افرادی است که فعلا در دوران شیرین پیش از ازدواج و انرژی و انگیزه بالای قبل از ازدواج قرار دارن و توصیه کردن این دوستان که هنوز عسل قبل از ازدواج رو دارن میل میکنن و توصیه این دوستان به دیگرن نسبت به اسان گیری زندگی محلی از اعتبار نداره.کسی که شغل نداره نباید بره سمت ازدواج کما اینکه افراد شاغل در زندگیشون موندن.
اانقد مردم به ازدواج ترغیب نکنین.ازدواج ترغیب کردن نمیخواد.تشویق نمیخواد.هیج جای دنیا ترغیب نمیکنن.این مربوط به تصمیم افراده.حتی کشورهای با رشد منفی جمعیت.
بجای این جور روایت ها بهتره راهکارهای و شرایط اقتصادی رو مورد بحث قرار بدین
خیلی ساده و مختصر هزینه همین زندگی ساده که این دوستان بهش توصیه می کنن و میگن سخت نگیرین رو بنویسید. ببینید دو نفر در ماه همون زندگی ساده که معلوم نیست تعریفش چیه چقد هزینه داره
برای امها روشن کنین زندگی ساده چیه و بعدش براورد کنین همین زندگی قشنگی که این دوستان دارن چقد هزینه داره بعد میشه افراد رو ترغیب کرد که اول ببینن درامد ججوره بعد تصمیم بگیرن.
یکبار هم که شده با منطق و استدلال مطلب بنویسید نه داستان های تخیلی !
من نمی دونم این چه زندگی مشترکیه که همه سختی هاش روی کوول مرده؟ همسر بنده کار میکند حقوق خوبی هم داره ولی همه حقوقش را پس انداز می کند یا طلا جواهر می خرد ( البته این باعث نمی شود که از من توقع خرید طلا جواهر نداشته باشد)پس معنی زندگی مشترک چیه ؟ معنیش اینه مرد مثل تراکتور کار کنه و فقط زن در خوشی های زندگی شریک باشه؟
البته من خودم درامد بدی ندارم و کم و بیش از پس زندگی بر می آیم اما انتظار ندارم وقتی یک مشکل مالی پیش بینی نشده اومد در زندگی زنم بگه ربطی به من نداره من وظیفه ندارم توی این زندگی خرج کنم
متاسفانه در ازدواج ما اصل را فدای فرع کرده ایم. اصل ازدواج پیوند زناشویی برای رفع نیاز غریزی و طبیعی انسان ها و تداوم نسل است. اگر این اصل را پذیرفته باشیم، موارد دیگری مانند میزان در آمد مرد یا زن، میزان مهریه، کیفیت جشن عروسی و ... به میزان توان آنها بستگی خواهد داشت و فرعی هستند. نکته دیگری که مهم است این است که ما به وظایف خودمان در خانواده طبق دستور خداوند تعالی پایبند نیستیم و نتیجتا برای چیزهایی که خدا مهم نمی داند با هم دعوا می کنیم. تصور ما این است که ما قرار است در ازدواج همه خوبی ها را در زندگی مشترک بدست آوریم. در حالیکه ازدواج یکی از مهمترین امتحانات خدا برای هر فردی است و در امتحان ما باید با مشکلات دست و پنجه نرم کنیم تا آنها را حل کنیم نه اینکه مشکل حل شده را تحویل بگیریم.
جناب مسئول: کاسبی مهریه را جمع کنید نمی دانم امار دارید یا خیر .من هم آمار در این مورد ندارم ولی دور و بر خودم خیلی میبینم که این مهریه شده ابزار کاسبی برخی دختر ها.چیزی ک با کار کردن باید ده ساله به دست بیاورند با ازدواج و از طریق مهریه چند ماهه بدست می آورند.چیزی که قبلا حداقل زبانا بیان نمی شد الان علنا توسط دختر ها بیان میشود و به هم توصیه می کنند ازدواج کن اگه طرف خوب بود, خوب زندگی می کنی ,نبود, مهریه ات رو می گیری با مهریه ات خوب زندگی میکنی( شنیدم ...بار ها)
مردم مهریه بالا می گیرند چون حق طلاق با مرده و اگر مرد مطلوب نبود بدون مهریه نمی شه طلاق گرفت در ضمن در ایران هوسرانی مرد از طریق صیقه و چند همسری تشویق هم می شه و زن بدون مهریه نمی تونه خودش را اداره کنه
شما فکر کن دختر بیست ساله شما به یک شاخه گل سرخ مهریه بره خونه ی بخت
بعد بیست سال همسرش بگه من الان شرایط مالی خوب دارم و دلم می خواد همسر جدید جوان داشته باشم یا زنهایی را صیقه کنم
دختر شما باید دستش را تکون بده بره دنبال کارش یا بسوزه و بسازه ؟؟
یا داماد گرامی فوت کنه
وقتی زن فقط یک هشتم از اموال همسرش ارث می بره زن بدون مهریه باید بره گدایی ؟؟
من خانم های مسن بسیاری را دیده ام که بعد فوت همسر و تقسیم ارث توسط بچه ها مستاجر و بی درامد شده اند چون خانه و مغازه فروش رفته
مهریه به خیلی جاها ربط پیدا می کنه
وقتی جامعه زن را به خانه نشینی و فرزند آوری تشویق می کنه آینده ی زن با این قوانین چطور تامین می شه ؟؟؟
دختر همسایه ما عاشق کیانو ریوز هست بعد میگه میخوام مهاجرت کنم آمریکا باهاش ازدواج کنم بهش میگم بابا عقل هم خوب چیزیه یه چیزی بگو که بشه
میگه:" از اهداف خود با انسان های کوچک سخن نگویید چون به شما می گویند امکان پذیر نیست.برای آنها نشدنیه نه برای شما"
من الان چی به این طفل معصوم بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در ازدواج باید توکل بر خدا نمود و صبر پیشه نمود . صبر و صبر و میوه ی صبر شیرینتر میوه است که تمامی ندارد. با این مقاله ها کسی به ازدواج ترغیب نمیشه اگه می خواهید ازدواج زیاد بشه مشکل بیکاری و بی مسکنی جوان ها را حل کنید دوست من چون پدرش پولدار بود مهریه نخواست و بسیار عاشقانه ازدواج کرد هر چند بعدا مشخص بود این ماجرا فقط نقشه ی اخاذی بوده حالا جناب داماد شاخ شمشاد بعد دو سال هوس کرده بره با عشق اولش
کتک می زنه طوری که پزشک قانونی تشخیص نده
با عشق اولش روابط عاشقانه داره طوری که دوست من می دونه و نمی تونه اثبات کنه
می گه 3 میلیارد بابا جانت پرداخت کنه تا من طلاق بدم وگرنه تا آخر عمرت در این جهنم بسوز !
بعید نیست با عشق اولش مخفیانه ازدواج کرده باشه چون اخیرا شبها دیر میاد یا اصلا نمیاد
آقایونی که داد و فریاد می کنید به خاطر مهریه از این نامرد ها کم نداریم هااااا
در اقوام نزدیک ما دختر خانومی هست که ده سال پیش که سالی بیست تا خواستگار داشت می گفت هزار سکه مهریه می خوام الان هم که سی و نه سالشه و سالی یک خواستگار داره میگه هزار سکه میخوام بابا کمی تعقل هم بد نیست به خدا نمی دونم دخترا چطور به این فرمول رسیدند که هر چه زیبا تر مهریه بالاترحالا کاش این زیبائیه واقعی بود
خدا بگم بعضی از این آرایشگر ها رو چی کار کنه که این توهم خود مدل پنداری رو در دختر ها ایجاد کردند.الان ده , بیست میلیون دختر داریم که فکر می کنن از میس یونیورس زیبا ترند و لیاقتشون خیلی بیشتر از اینه که با این مرد ها ی دور و برشون ازدواج کنن
چرا قانون نمیزارن که مهریه حتما زمان عقد دریافت بشه و چرا انقدر قوانین ازدواج علیه مرد هاست مشکل خودتونید که زیر بار زور می رید اگه کسی انتظار بیش از حد داشت قبول نکنید اگر همه قبول نکنند درست میشهپسر جهزیه زیاد خواست نه دختر نمیدیم خدافظ
دختر مهریه خواست نه نداریم خدافظ
یک نسل که دختر ها و پسر ها ترشیدند همون خانواده واسه پسر و دختر بعدیش یاد می گیره سخت گیری نکنه وگرنه بچه اش میمونه ور دل خودش
یعنی چی خونه فلان متری می خوام فلان جای تهران >>>آقا این پدر مادر های دختر خانوم ها اوضاع رو اینجوری کردند.من رفتم خواستگاری میگه جهیزیه من توی خونه زیر صد و بیست متر جا نمیشه بعد میگه خونه جایی باید بگیری که دخترمون نزدیک ما باشه دلش تنگ میشه هر روز بیاد سر بزنه.آخه مرد حسابی اون محلی که تو میگی خونه متری سی و هفت هشت میلیونه من اگه نخوام آویزون بابام بشم باید از کجا بیارم چهار میلیارد.در ضمن اگر پدر یک پسری دارایی داره برای خودشه چرا بعضیا فکر می کنن اگر خانواده پسر تمکن داره پسره باید از همون اول خونه زندگی لاکچری داشته باشه اگه کسی بخواد روی پای خودش بایسته باید له بشه؟
ایرانی ها برخلاف دین وادعاهاشون کاملا برعکس درمورد ازدواج عقیده دارند .ازدواج دیر هنگام توام با عدم نشاط مهریه زیاد ورکورد دار دردنیای اسلام که صدها برابر است .
امار طلاق چندین برابری
فرزند آوری کمتر
بدای جوانهای مسوولان بتید کار درست میکردن به جای بخشش پول به کشورهای دیگه به فرض شغل هم پیدا بشه برای امثال علیرضا که شما فرمودید آیا ثبات شغلی هم هست؟ آیا شما تضمین می کنی کارخانه یا شرکت خصوصی که امثال ایشان در آن قرار است کار کند ورشکست نشود و ایشان بعد از ازدواج بیکار و شرمنده زنش نشود.کار های دولتی که ثبات بیشتری دارد هم که ماشالا برای از ما بهترون استشما تضمین می کنید اجاره بهای منزل قیمتش نامتعارف بالا نرود و امثال فردی که شما نام بردی اگر امسال توان رهن مسکن دارد سال دیگر هم این توان را داشته باشد و یهو قیمت رهن مسکن دو برابر نشود؟
این ها را که کنار هم می چینی پسر تصمیم میگیرد بیخیال شود و همان زندگی بی رمقی که دارد را ادامه دهد و مجرد بماند
ازدواج شیرین است به شرط و شروط‌ها؛ آقا پسر، تحصیلات عالیه،..........همه ر با وضع زندگی و فرهنگ خودتان حساب نکنید
خیلی از جوان ها هستند که اگر کاری داشته باشند ولو با حداقل درآمد حاضر به ازدواج هستند ولی افسوس که نه کار دارند و نه گوش کسی شنوا است
ما که شیرینی ندیدیم شما اگه دیدین خوش به حالتون.فقط غرغر و نق نق این حرفایی که میزنید خیلی قشنگه،حرفه بزرگان هم همینه.فقط ای کاش نمایندگان مجلس و وزرا و معاونان و قضات و .....تعداد دعوتی و منو شام و هزینه عروسی و مهریه فرزندانشون رو میگفتن.عروسی پسر ی نماینده رفتم.بنده خدا ازین حرفا زیاد میزنه ولی رو بستی که میاوردن سر میز ورق طلا بودکه من نمیدونستم و از کفم رفت.انواع میوه و ...شام هم اعیانی بود.البته که تابناک اینا رو تایید نمیکنه.عروس خانم هم از فامیل بزرگان تشریف دارن و کلا زندگی خوب و لاکچری دارن همه جا شعار شعار .بس کنید این شعار دادن رو