مردی که دنبال زن دوم میرود فقط هوسران است!
رواج ازدواج دوم که در محیط خارج از خانه شکل میگیرد، باعث مشکلات زیادی در خانوادهها و جامعه میشود. زیرا در این ازدواجها آرامش فکری وجود ندارد و احساسات تصمیمگیرنده هستند. از طرفی شکلگیری خانواده بدون شناخت مشکلاتی ایجاد میکند و باعث میشود در مدت کوتاهی مسائل، به چشم زوج بزرگ آید که قبل از ازدواج متوجه آن مسائل نبوده اند.
به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه خراسان، در این زمینه با زنی که همسر دوم شده است به گفتگو نشستیم.
اسمت چیه؟ نسرین.
چند سالته؟ ۲۵ سالمه.
برای چه به این جا آمدی؟ برای گرفتن طلاق و مهریهام.
چرا؟ به هزار دلیل. اول این که شوهرم زن دارد، دوم این که شوهرم از من ۱۵ سال بزرگتر است، سوم این که دست بزن دارد، چهارم این که بد دهن است، پنجم این که خرجی نمیدهد، ششم این که مرا در خانه زندانی میکند و...
یعنی چه شما را در خانه زندانی میکند؟ من حق ندارم از خانه خارج شوم و حتی خودش هم مرا جایی نمیبرد. من همیشه تنها هستم.
نمیدانستی همسر دارد؟ چرا میدانستم، اما او میگفت که با همسرش مشکل دارد و او را دوست ندارد. حتی از لحاظ زناشویی او را تامین نمیکند. بعد هم گفت: اگر تو هم با این ازدواج موافقت نکنی، من حتما ازدواج میکنم، اما من تو را دوست دارم. با این حرفها عقلم را از دست دادم و شیفته شهرام شدم.
کجا با هم آشنا شدید؟ من برای کار به کارخانه او رفتم و در آن جا منشی شدم. از آن جا رابطهمان کمکم بیشتر شد.
چگونه؟ مرا تا خانه میرساند، کار به من زیاد میداد تا همه بروند و بعد با حرفها و کارهایش دل مرا به دست آورد و سرانجام قرارهای بیرون کارخانه شروع شد.
بچه هم از زن اولش دارد؟ بله، سه تا بچه دارد؛ یک دختر ۱۶ ساله و یک پسر هفت ساله و یک دختر سه ساله.
شما چی؟ نه، من بچه ندارم.
چه شد که با او ازدواج کردید؟ بعد از چند ماه او خود را انسانی مومن و پاک نشان داد و گفت: ما داریم گناه میکنیم و باید محرم شویم. من احساس کردم او راست میگوید برای همین یک صیغه دوماهه خودش خواند و بعد از دوماه که من نگران بودم، نکند خانوادهام متوجه شوند، برای صیغهنامه قانونی اقدام کردیم. به همین علت مرا به پزشکی قانونی برد و در آن جا یک نامه گرفت.
چرا این کار را کرد؟ چون اجازه پدر نخواهد.
بعد از آن چه شد؟ حدود یک سال و نیم صیغه بودم، اما دیگر خسته شده بودم. با آن که یک خانه برایم گرفته بود شبها باید خانه پدرم میرفتم، چون آنها از این موضوع مطلع نبودند. برای همین به او گفتم من دیگر نمیتوانم یا این موضوع باید تمام شود یا مرا عقد کنی.
او عقدت کرد؟ بله، اما با هزار جنگ و دعوا مرا عقد کرد کهای کاش نمیکرد.
چرا از همسر اولش جدا نشد مگر با او مشکل نداشت؟ به شهرام گفتم از همسرت جدا شو، اما او گفت: گناه دارد. از او بچه دارم.
بعد چه شد؟ تازه چهره واقعی شهرام را شناختم. هنوز دو ماه از عقدمان نگذشته بود که فهمیدم زن اول او هفت ماهه حامله است. او دست بزن داشت و مرا اذیت میکرد و روانیام کرده بود و هزار بدی دیگر که قبل از آن نفهمیده بودم.
چرا همان موقع جدا نشدید؟ شهرام میگفت: اوضاع درست میشود، اما کار به جایی رسید که مرا در خانه زندانی میکرد.
آیا به زن اولش خرجی میدهد؟ بله به آنها خرجی میدهد، اما به من نه.
چرا تو را زندانی میکند؟ چون میترسد مرا از دست بدهد. میگوید من جوانتر و خوشگلتر هستم.
از تو چه میخواهد؟ میخواهد من هم بچهدار شوم تا دیگر نتوانم کاری کنم و تا آخر عمر با کارهای بدش کنار بیایم.
حالا میخواهید چه کار کنید؟ طلاقم نمیدهد، آمدهام که مهریهام را بگذارم اجرا تا مجبور شود طلاقم دهد.
شاید ندارد که به شما خرجی بدهد؟ او کارخانهدار است، حتی عیدها و برای تولدم هیچ چیز نمیگیرد، دیگر نمیتوانم تحملش کنم.
دیگر او را دوست ندارید؟ نه، آن موقع من کور بودم، اما حالا میدانم که اشتباه کردم.
به نظر شما همسر دوم شدن درست است؟ به نظر من هر زنی همسر دوم شود، اشتباه کرده است. با این کار زندگی خود را تباه میکند. باید زنان چشمانشان را باز کنند و خوب ببینند و از روی احساس تصمیم نگیرند. همچنین بدانند که اگر مردی با زنش مشکل داشته باشد از او جدا میشود نه این که به خاطر بهانههای واهی دل من یا هر دختر دیگر را به دست آورد. آنها این طور صحبت میکنند، اما جز هوس دنبال چیز دیگری نیستند.
کسانی که اگر دختر وپسر نامحرم هرکاری بکن خم به ابرو نمیارن اما از ازدواج موقت پیرن عثمان روبالا میبرن
کسانی که اگر مرد با چنتا زن از طریق نامشروع ارتباط داشته باشه وبالعکس میگن حقشونه اما اگر کسی بخواد کارخدایی کنه بدترین صفتها رو بهش نسبت میدن
یکی نیست بگه. .... پس بنابر تیتر الکن شما همه ائمه هوسرانن
تنوع بیشتر و مسئولیت کمتر
چرا با آنها به دنبال کامیابی خود نبوده؟!!
برخی مردان نیز تا چشمشان به زن جوانتر و زیباتر از زن خودشان می افتد همه خوبی های زن خود را فراموش کرده و عقلشان کور می شود و اختیارشان به دست شهوت می افتد.
اما تعجب از زنان امروزی و به اصطلاح حامی حقوق زنان است که خود پای در راه زن دوم بودن می گذارند ولی بعد از برخوردن به مشکل، نقش مظلوم و نیمه عقل را بازی می کنند.
مرد متاهل تا تکلیف ازدواج اولش مشخص نشده نباید مجدد حق ازدواج داشته باشه
این چه تیتیریه؟؟؟
می تون بره با یکی دیگه ؟؟
اگر ناسازگاره حق و حقوقش را بده طلاق بگیرند بره سراغ یکی دیگه
اغلب این مردان همسر اولشون هیچ مشکلی نداره
فقط هوسران و تنوع طلب هستند
خانم ها که از این مسائل ضربه بیشتری میخورند خیلی ابراز ناراحتی میکنند نمیدانم چرا کاری نمیکنند که مردها کمتر دچار به قول خانم ها هوس شوند ؟ آیا بی حجابی و کم حجابی و برخی ناز و عشوه های عمدی و سهوی و مکالمه غیر لازم و گرم گرفتن های به هر دلیل (روشنفکرانه) به این مشکلات دامن نمیزند؟ آیا دیو هوس مردان را بیدار یا بیدارتر نمیکند ؟ و این بیداری مصونیت خانم ها را به خطر نمیندازد و به قول خودشان به دام چرب زبانی مردی که دیو هوسش بیدار شده نمیفتند؟ بهتر نیست عاقل باشیم و با دستورات حکیمانه دین مبین مخالفت نکنیم ؟
در ثانی در کل دنیا خانواده موجود نیست ؟؟
چطوره ایت آفات فقط دامنگیر مردان ایرانی می شه ؟؟
بهتره یه نگاه به آمار طلاق بکنید و نتیجه ی چهل سال بگیر و ببند را ببینید
اگه خوب بود الان آمار طلاق این شکلی نبود
عاقبت زن دوم و بلا شدن به زندگی مردم همینه دوزار هم واسه هیشکی ارج و قرب ندارید








