این آخر هفته تمام ایران کتاب می‌خریم
مریم شهبازی: همراه می‌شویم«با مهر تا مهر»، کمپینی برای کودکان و نوجوانان مناطقی از کشورمان که نوروزی متفاوت از سایر هموطنانشان سپری کردند؛ اهالی استان‌های خوزستان، لرستان و گلستان که بخش عمده‌ای از خانه و زندگی‌شان گرفتار آسیب‌های ناشی از سیل شد. البته اینها مواردی است که از آنها شنیده‌ایم و نیازی به تکرار دوباره‌شان نیست. بنابراین به سراغ اصل مطلب می‌رویم، قراری که مبنای شکل‌گیری این کمپین فرهنگی شده که شاید طی روزهای اخیر در صفحات شخصی برخی چهره‌های فرهنگی - هنری با پوستر آبی‌رنگ آن روبه‌رو شده باشید. قبل از آن گفته‌های برخی چهره‌های فرهنگی-هنری و ورزشی درباره مشارکت در چنین اقداماتی را در اختیارتان بگذاریم به ذکر نکاتی درباره این کمپین می‌پردازیم.هر چند این کمپین با مشارکت تشکل‌ها و NGOهای مختلفی شکل گرفته و رنگ و بویی مردمی به خودش گرفته اما بانی اصلی برپایی‌اش سازمان «جوانان جمعیت هلال احمر» است. در تماسی که با «شهاب‌الدین صابونچی»، رئیس این سازمان داشتیم او به ذکر نکات بیشتری پرداخت و گفت: «شاید برای بسیاری این سؤال مطرح شود که در شرایطی که ساکنان این استان‌ها گرفتار این مصیبت شده‌اند ارسال کتاب چه دردی را دوا می‌کند! اتفاقاً پاسخ این سؤال مهم‌ترین دلیلی است که منجر به راه‌اندازی کمپین مذکور شد. طی دوماه ابتدایی سال مبالغ قابل توجهی از سوی مردم و سازمان‌ها به دستمان رسید که براساس مصوبات قرارگاه سیل صرف نیازهای اساسی سیل‌زدگان شده و می‌شود.» صابونچی مسأله اصلی این کمپین را توجه به بحث کتاب و ارتقای فرهنگ می‌داند و از آن به عنوان نکته مغفول‌مانده چنین اتفاقاتی یاد می‌کند. نکته‌ای که به گفته این مقام مسئول مرکز توجه آن مخاطبان کودک و نوجوان است که حالا با ایام فراغت تحصیل از مدرسه و دانشگاه روبه‌رو هستند. صابونچی ادامه داد: «طی این مدت به شخصه با چهره‌های متعددی روبه‌رو شده‌ام که علاقه‌مند به حضور در این استان‌ها هستند. بنابراین فکر کردیم چه بهتر که کتاب‌ها به وسیله آنان به دست مخاطبان هدفمان برسد.»او یکی دیگر از فواید شکل‌گیری کمپین «با مهر تا مهر»را در این می‌داند که حداقل این هموطنانمان گمان نمی‌کنند که آنان را فراموش کرده‌ایم. اسامی کتابفروشی‌هایی که به این طرح پیوسته‌اند امروز از طریق رسانه‌ها در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌گیرد و مردم از این طریق می‌توانند از میزان تخفیفی که هر کتابفروشی در نظر گرفته باخبر شوند، البته تمام مراکز «شهر کتاب» در این طرح حضور دارند. اهدای این کتاب‌ها همراه با کتابخوانی و قصه‌خوانی چهره‌های مختلف خواهد بود.«انجمن تصویرگران ایران» هم از جمله تشکل‌های حاضر در این کمپین هستند، «کیانوش غریب‌پور» رئیس هیأت مدیره آن هم یکی دیگر از افرادی است که در گفت‌و‌گو با او از ضرورت حضور در چنین کمپین‌هایی پرسیدیم و او گفت: «حالا که نگرانی‌های اصلی سیل فروکش کرده ،وقت آن است که فکری برای بهبود شرایط فرهنگی این عزیزان بکنیم. باید بدانیم که فرهنگ هیچگاه تعطیل‌بردار نیست.» او تأکید بسیاری دارد که با استفاده از ابزارهای فرهنگی نظیر کتاب می‌توان کاری کرد که ساکنان کم سن و‌سال مناطق آسیب‌دیده راحت‌تر آماده کنار آمدن با شرایط شوند و حتی منجر به علاقه‌مند شدن آنها به فعالیت‌های فرهنگی هم شد. به قول بیتی که «احمدمسجد جامعی» هم برای این فراخوان و هم برای دعوت مردم به حضور در این کمپین از فردوسی آورده بود: «بکوشیم تا رنج‌ها کم کنیم/دل غمگنان شاد و خرم کنیم»
اقدامی قابل تقدیر
شهرام ناظری | موسیقیدان و خواننده
نه فقط این کمپین، بلکه شرکت در همه کارهایی که بنای آنها ارتقای فرهنگ بویژه در نقـــاط محـــــروم است، وظیفه‌ای بر گردن همه ماست و بسیار قابل تقدیر به شمار می‌آید. من در حدی که از عهده‌ام برآید تلاش می‌کنم در اغلب این برنامه‌ها شرکت کنم و مردم را هم به حضور پرشور دعوت می‌کنم. متأسفانه نه تنها در استان‌هایی که با این آسیب روبه‌رو شده‌اند بلکه در سراسر کشورمان با ضعفی جدی در پرداخت به مسائل فرهنگی روبه‌رو هستیم. حداقل از این طریق می‌توان قدری آنهایی را که باید، متوجه ضرورت پرداخت به کتاب و کتابخوانی کرد. حواسمان باشد که تعطیلات تحصیلی آغاز شده و این کودکان و نوجوانان از کمترین امکانات فرهنگی و تفریحی هم محروم هستند.
همه حمایت کنیم
هوشنگ مرادی کرمانی | نویسنده
سالی که زلزله بم رخ داد به همراه برخی اهالی فرهنگ و هنر برای برپایی دوره‌های کتاب و قصه‌خوانی عازم کرمان شدیم. تجربه خوبی بود چرا که دیدیم حتی در آن شرایط هم می‌توان کاری کرد که قدری از آسیب وارده به روح و روان کودکان و نوجوانان کم شود. متأسفانه بالاترین آسیب بلایای طبیعی اغلب متوجه مناطقی می‌شود که با محرومیت‌های بیشتری در دسترسی به محصولات فرهنگی روبه‌رو هستند. کار خوبی است و امیدوارم نه تنها تشکل‌های فرهنگی بلکه چهره‌های مطرح همه حوزه‌ها، از فرهنگ و هنر گرفته تا ورزش از شهرت خود برای تشویق هرچه بیشتر مردم به حضور در چنین مشارکت‌هایی بهره بگیرند. نه تنها کتاب، بلکه برپایی کنسرت و اجرای تئاتر هم می‌تواند به این بهانه ،منجر به ارتقای فرهنگ و هنر شود.
گام‌هایی به ظاهر کوچک
لیلی گلستان | نویسنده و مترجم
سال‌های قبل از انقلاب کانون پرورش فکـــری کـــودکان و نوجوانان به وسیله کتابخانه‌های ســـیار برای ارســـال کتـــاب به دورافتاده‌ترین و محروم‌ترین مناطق کشور تلاش می‌کرد. اغراق نیست که بگویم به واسطه این کار ارزشمند برخی از آن کودکان که به‌طور هفتگی موفق به دریافت امانی کتاب می‌شدند حالا به چهره‌هایی شاخص در میان اهالی فرهنگ و هنر تبدیل شده‌اند. بنابراین به جای کوچک شمردن کمپین‌هایی نظیر«با مهر تا مهر»باید باور کنیم که حتی با قدم‌های کوچک هم می‌توان سرمنشأ کارهایی بسیار مهم شد. در این دو روز به کتابفروشی‌ها برویم، کتاب بخریم و در بهبود شرایط کودکان و نوجوانان سرزمینمان سهیم شویم.
کتاب‌هایی با عطر گل یاس
محمدصالح علا | شاعر و نویسنده
کتاب خواندن تنها ورق زدن برگ‌های کاغذی یک کتاب نیست، وقتی اتفاقات زندگی ساکنان سایر نقاط را دنبال می‌کنیم، وقتی به درد دل‌های هموطنان خوزستانی و مشکلاتی که گرما و گرد و غبار برای آنان پدید می‌آورد گوش می‌دهیم، هم به نوعی کتاب می‌خوانیم. با این حال کتاب خواندن به آن شکلی که مد نظر ماست راهی برای اتصال به سرچشمه‌ای زلال به شمار می‌آید. کار تحسین‌برانگیزی است و امیدوارم همه مردم و همه آنهایی که کاری از دستشان برمی آید مشارکت کنند. فقدان کتاب و بی‌توجهی به ضرورت کتابخوانی، آسیب بزرگی است، پنجشنبه و جمعه این هفته همگی به کتابفروشی‌های اعلام شده برویم، منتها حواسمان باشد کتاب‌ها را با بوسه‌های صدادار و با عطر گل یاس برای کودکان و نوجوانان سرزمینمان بفرستیم.
محدود به کمپین‌ها نشویم
محمد بنا | سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی
اهمیت این کار در حدی است که حتی اگر بتوانیم به دست یکــی از کــــودکان و نوجوانان ساکن این شهرها کتاب برسانیم هم کار ارزشمندی انجام داده‌ایم.البته این قبیل اقدام‌ها را نباید تنها به اتفاقات اینچنینی محدود کنیم چرا که کتاب یکی از مهم‌ترین ابزارهای آگاهی‌بخش به شمار می‌آید. از همین‌رو شاید بد نباشد در کنار مشارکت در این کمپین حتی اگر شده یک جلد کتاب هم برای خانواده‌مان بخریم تا توفیق این کار متوجه خودمان بشود. مشارکت در چنین کارهایی در نهایت منجر به آن می‌شود که راهی برای بازگشتمان به سیرت پاکی که در ابتدای آفرینشمان از آن برخوردار بوده‌ایم ،فراهم شود.
مالیات خوشی را بپردازیم
هادی مرزبان | بازیگر و کارگردان تئاتر
در روزگاری که کارهای فرهنگی در پایین‌ترین درجه اهمیت برای برنامه‌ریـــزان قـــــرار دارند، هر قدمی که در راستای بهبود وضعیت این حوزه برداشته شود به گمانم خیر دنیا و آخرت را به دنبال خواهد داشت. این کار آنقدر اثرگذار است که شاید تأثیر شگرفی بر آینده هر یک از این کودکان باقی بگذارد، ای کاش می‌توانستیم ببینیم که سال‌ها بعد هر یک از آنها با کتابی که در دست می‌گیرند به کجا می‌روند و به قولی چه کاره می‌شوند. امیدوارم سلبریتی‌های حوزه‌های مختلف حضور پررنگی در این کار داشته باشند و بدانند که چنین مشارکت‌هایی به نوعی مالیات خوشی‌های آنان به شمار می‌آید.
از نیاز روح و فکر غافل نشویم
شایان مصلح | بازیکن تیم فوتبال پرسپولیس
کتاب خواندن نه تنها به واسطه راه افتادن کمپین‌هایی از این دست، بلکه حتی در شرایط عادی زندگی هم باید به جزئی جدایی‌ناپذیر از زندگی هر یک از ما تبدیل شود.هر چند در شرایط بحرانی و بروز اتفاقات ناگوار اولویت اصلی با تأمین نیازهایی نظیر ایجاد سرپناه و تأمین پوشاک و مواد غذایی است اما تأمین نیاز روح و فکر هم اهمیت بسیاری دارد. طی یکی-دوماه اخیر با پیام‌های بسیاری از سوی دانش‌آموزان این استان‌ها روبه‌رو شده‌ام که درخواست‌های مکرری برای راه اندازی کمپینی برای عقب افتادن امتحان کنکور داشته‌اند. شاید بد نباشد که در میان کتاب‌هایی که خریداری خواهیم کرد حواسمان به آثار کمک آموزشی هم باشد.
ضرورت توانمندسازی روحی
شهرام اقبال‌زاده | نویسنده و مترجم
بعد از وقوع زلزله سرپل ذهاب که عازم منطقه مذکور شدیم درصـــدد راه انـــدازی خانه‌های فرهنگ و هنر برای تأمین کتاب و ترویج مطالعه برآمدیم. به ما می‌گفتند در شرایطی که خانه‌های مردم ویران شده کتاب به چه درد آنان می‌خورد! حالا حکایت همین کمپین است، قبول دارم که اولویت با بهبود شرایط زندگی و اسکان مردم آن مناطق است اما بچه‌ها در این مناطق افسرده شده‌اند و اگر کاری برای آنها انجام ندهیم امید و انگیزه‌شان از میان خواهد رفت. انجام کارهای اساسی نظیر ساخت وسازهای زیربنایی به عهده دولت است اما توانمندسازی روحی کاری است که از عهده ما اهالی فرهنگ و هنر برمی‌آید.
این مطلب نخستین بار در روزنامه ایران منتشر شده است.
