در نتیجه خلف وعدههای فراوان مسئولان، کافی ست طرحی رونمایی شود تا بسیاری به دیده تردید به آن بنگرند و بپرسند آیا چیزی جز نمایشی جدید را باید انتظار بکشند؟
به گزارش «تابناک»، در روزگاری که بسیاری از طرحهای ارائه شده توسط مسئولان چیزی بیش از رنگ و لعابهای زیبا دادن به ایدههای نخ نمای قدیمی نیست، یکی از دشوارترین امور، تشخیص طرحهای واقعی از طرحهای نمایشی است.
طرحهایی که اگرچه همه بر شعار خدمت به مردم و گره گشایی از امور جامعه و مواردی از این دست اصرار دارند، اما در نهایت تاسف بسیاری شان نمایشی و در راستای خودنمایی مسئلان و تبلیغ کارامدی شان است و بس.
اتفاقی که به کرات شاهد آن بوده و هستیم تا جایی که کافی است یک سوال ساده درباره وعده و وعیدهای پرشمار مسئولان از اطرافیانمان بپرسیم تا نمونههای فراوانی برایمان مثال بزنند.
وضعیتی که موجب شده اعتماد کردن به طرحهایی که رونمایی میشوند، بسیار دشوار باشد، حتی اگر پای طرحی عام المنفعه در میان باشد و امکان سنجش صحت و سقم آن نیز فراهم باشد.
درست مانند طرحی که اخیرا در سکوت رونمایی شده و هدف از آن، تلاش برای بازگرداندن کودکان جامانده از تحصیل (یا دست کم شماری از این کودکان) به مدارس است.
طرحی که بنای آن در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گذارده شده تا نخستین مواجهه با آن با طرح این سوال همراه باشد که چرا بانی طرح وزارت آموزش پرورش نیست؟
ابهامی که این ظن را تقویت میکند که با طرحی نمایشی مواجهیم که قرار نیست جز پرکردن کارنامه بانیان و مجریانش، کارکرد دیگری داشته باشد. پیش داوریای که اگرچه منصفانه نیست، اما تجربه نشان داده که اغلب صحت آن در آینده نزدیک مشخص خواهد شد.
این در حالی است که مجریان طرح مدعی هستند برای احصای دانش آموزان بازمانده از تحصیل در سراسر کشور، تنها به آمارهای موجود در آموزش و پرورش و نهادهای مشابه اکتفا نکرده و با یاری جستن از منابع مختلف اطلاعاتی موفق شده اند فهرستی جامعتر از همه فهرستهای دیگر به دست آورند.
فهرستی که بر مبنای آن، به تلفن همراه سرپرستان خانوادههای دارای فرزندان جامانده از تحصیل پیامک زده اند و از ایشان درخواست کرده اند که علت ترک تحصیل فرزندشان را در جواب پیامک نوشته و ارسال کنند.
پیامکهایی که میشود با کمک شان به نتایج آماری خوب و قابل اتکایی رسید که نشان میدهند مهمترین دلایل جاماندن از تحصیل و بی سوادی و کم سوادی چیست و برای مقابله با آنها برنامه ریزی نمود.
راهکاری دوراندیشانه و از سر دلسوزی که البته اشکالاتی هم به آن وارد است. از جمله این اشکال که آیا نمیشد چنین امر مهمی را به شیوههای جدی تری پیش برد نه ارسال پیامک؟ آیا گره زدن این امر بسیار مهم به پیامک و پاسخ پیامک منطقی است؟
اشکالاتی که به این موارد محدود نیست و به ارسال نشدن پیامک به برخی خانوادههایی که فرزند جا مانده از تحصیل دارند و یا ارسال شدن به برخی دیگر از خانوادهها که مشمول طرح نیستند و مواردی از این دست نیز میرسد. اشکالاتی که گاه از جنس اشتباه هستند و گاه فوایدی هم دارند!
درست مثل اشتباهی که موجب شده این طرح به نوعی محک بخورد. به این صورت که پیامک مربوطه به اشتباه به خبرنگاری مخابره شده و او هم در پاسخ، علت را مشکلات مالی خوانده تا بسنجد این طرح چگونه طرحی است.
سنجشی که نشان داده مجریان طرح در صدد گره گشایی از مشکلات خانوادهها و دانش اموزان جامانده از تحصیل هستند چراکه با وی تماس گرفته اند و تاکید کرده اند که حاضرند زهینههای تحصیل دانش اموزش را بپردازند تا به کلاسهای درس باز گردد.
روسفید شدن طرحی که به ظاهر اشکالات زیادی میتوان به آن وارد دانست، اما با جدیت در حال پیگیری ست و میتوان امید داشت در سایه اجرای مداوم آن، روز به روز از شمار آینده سازانی که از حق تحصیل محروم میپانند، کاست.