بر اساس تازهترین نتایج رتبه بندی بین المللی تایمز، حضور دانشگاههای ایران در این رتبه بندی جهانی با رشد چشمگیر ۶۰ درصدی مواجه شده و به گفته سرپرست پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) ایران رتبه اول کشورهای اسلامی را هم در این رتبه بندی جهانی کسب کرده است.
به گزارش «تابناک»، بر اساس تازهترین گزارش پایگاه رتبه بندی تایمز -که یکی از معتبرترین نظامهای رتبه بندی بین المللی دانشگاههاست-، دانشگاههای کشورمان در سال اخیر رشد چشمگیری داشتهاند تا جایی که شاهد حضور ۲۹ دانشگاه از جمهوری اسلامی ایران در جمع ۱۲۵۸ دانشگاه برتر جهان از ۸۶ کشور هستیم. این درحالی است که از کشورمان در حد فاصل سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ تنها یک دانشگاه در این رتبه بندی حضور داشته است.
پیش از این و در مرداد سالجاری هم گزارشی از رتبه بندی شانگهای منتشر شد که براساس آن ۱۳ دانشگاه ایرانی در سال ۲۰۱۸ در جمع ۱۰۰۰ دانشگاه برتر جهان قرار گرفتند. شانگهای هم یکی از معتبرترین رتبه بندیهای جهانی است که نتایج آن توسط دانشگاه شانگهای ژیائوتنگ منتشر میشود.
علاوه بر گزارش تایمز و شانگهای، در اردیبهشت ماه هم آماری از رتبهبندی لایدن منتشر شد که براساس آن طی سال ۲۰۱۸، تعداد ۲۳ دانشگاه از ایران در جمع ۹۳۸ دانشگاه برتر جهان قرار گرفتند، در حالی که در سال ۲۰۱۷ این تعداد برابر با ۱۸ دانشگاه بوده است.
اکنون اگر بدانیم این رتبه بندیها اغلب براساس میزان پژوهش، وجهه بین المللی، ارتباط با صنعت در دانشگاهها و بررسی مواردی از این دست تعیین میشوند، میتوان نتیجه گرفت که آیندهای روشن پیش روی بخش دانشگاهی در کشورمان قرار دارد؛ آیندهای روشن و نوید بخش که میبایست ثمرات آن را در سطوح مختلف در سالهای پیش رو شاهد باشیم. اما چنین آیندهای پیش رویمان قرار دارد؟
موضوعی که در این خصوص میبایست مورد توجه قرار گیرد این است که افزایش تعداد دانشگاههای ایران در رتبه بندیهای بین المللی، رشد جایگاه علمی ایران در میان سایر کشورها و صد البته کشورهای اسلامی، زمانی ارزشمند است که نمود آن در بهبود شرایط اجتماعی، اقتصادی و... کشورمان دیده شود و همگان شاهد تاثیرگذاری دانشگاههای کشورمان در سطوح مختلف جامعه باشند. اینکه دانشگاههایی داریم که میکوشند به رشد علمی برسند تا ارتقا و بهبود شرایط زندگی ایرانیان را رقم بزنند.
به عبارت بهتر، اگر دانشگاههای کشورمان تنها به بهبود شاخصهای مورد بررسی موسسات و پایگاههای رتبه بندی بین المللی، حضور در همایشها و کنفرانسهای بین المللی و مسائلی از این دست اکتفا کنند، اما از نتایج این پژوهشهای علمی در بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی و... استفاده نشود، تنها میتوان نتیجه گرفت که با پیشرفتی بی اهمیت مواجه بودهایم. آنقدر بی اهمیت که حتی میتوان تعابیری مانند اتلاف سرمایههای مختلف را برای توصیفش به کار برد.
بر این اساس، بعد از اعلام اخبار مسرت بخش رشد علمی دانشگاههای کشورمان ضرورت دارد که بررسی کنیم ارتقای جایگاه علمی ایران نسبت به سالهای گذشته براساس رتبه بندیهای بین المللی تا چه میزان به حل مشکلات و چالشهای فراگیر جامعه کمک کرده است؟ آیا این رشد علمی توانسته در مسائل مختلف کمکی به کشورمان بکند و مثلا به طرح راهکارهایی برای رهایی از مسائل و بحرانهایی که کشورمان با آنها دست به گریبان است، منجر شود؟
اندک تاملی در این پرسش و بررسی بحرانها و چالشهای اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و... طی سالهای گذشته کافی است تا به کم کاری نهادهای علمی و پژوهشی در کشورمان پی ببریم. کم کاری نهادهایی که بارها ثابت کردهاند تنها زمانی به مسائل و دغدغههای کشور ورود پیدا میکنند که نهاد، سازمان، وزارت خانه یا ارگانی با ایشان قرارداد امضا کند و بعد از رد و بدل کردن پول، دست به کار پژوهشهای موضوعی و ارائه راه حل شوند؛ قراردادهایی که نمونههای بسیاری از آنها را میتوان یافت و ذکر کرد.
به زبان سادهتر، با وجود بهبود جایگاه علمی دانشگاههای ایران در سالهای اخیر، تغییر محسوسی در رابطه میان دانشگاهیان و جامعه به وجود نیامده است. نمونه آن مشکلات اقتصادی کنونی کشور است که درصورت ارتباط بهتر دانشگاهیان با جامعه و مسئولان، ممکن بود به طرح راهکارهای علمی برای برون رفت از وضعیت فعلی یا حتی از آن پایین تر، شکل گیری فضای تضارب آرا در دانشگاههای کشور در این خصوص منجر شود.
همان پیشگامیای که از دانشگاهها در سراسر جهان انتظار میرود. مراکزی علمی که میبایست پیش از دیگران به مشکلات واقف شوند و در نقد روندهای غلط و ارائه راهکارهای صحیح، گام بردارند، اما در کشورمان به رخوتی عجیب مبتلا هستند و سکوتی کر کننده آنها را فرا گرفته است. انگار نه انگار که هیچ مشکل و معضلی نیست که مطرح شود و مجموعهای بزرگ از دانشگاهیان متخصص در آن حوزه در کشورمان حضور نداشته باشند.
وضعیت نامطلوبی که اکنون بهترین زمان برای رفع آن است. در زمانی که وضعیت علمی کشورمان به گزارش موسسات و نهادهای بین المللی رشد یافته و بستر برای نقش آفرینی دانشگاهها در عرصههای مختلف فراهم است، به شرطی که امثال وزارت علوم، یا معاونت علمی ریاست جمهوری یا دیگر نهادهای مسئول هم پای کار بیایند و با یادآوری مسئولیت جامعه دانشگاهی نسبت به جامعه و مردم، مطالبه از دانشگاهها را در عرصههای مختلف در دستور کار قرار دهند. اتفاقی که اگر رخ دهد، میتوان امید داشت رخوت و سکوت دانشگاهها بشکند و از بین برود.