در شرایطی که دنیا با سرعتی وصف ناشدنی به سوی پیشرفت در حرکت است، ما در تمام جنبههای زندگی مان به همان ساز و کارهای قدیمی چسبیده ایم. پای این فرسودگی حتی به دانشگاههای ما و علمی به خورد دانشجو داده میشود هم باز شده تا بوی کهنگی از در و دیوار سیستم دانشگاهی ما ببارد.
به گزارش «تابناک»، کافی است نگاهی به چارتهای درسی دانشگاهها بیندازیم تا این کهنه بودن را به خوبی مشاهده کنیم. چارتهای درسی در بسیاری از دانشگاهها سالهاست از جای خود تکان نخورده اند و دانشجوی امروز همان واحدی را پاس میکند که دانشجوی سه دهه قبل هم پاس میکرد.
وقتی به محیط دانشگاهی در ایران قدم میگذاری حس میکنی جهان به جای پویا بودن، ایستاست؛ انگار نه انگار که هر لحظه در دنیا کشف تازهای به ثبت میرسد و گویی همه چیز متوقف شده است و روی دور تکرار است، بدون اینکه حتی ذرهای تکان بخورد.
وضعیت دانشگاه، یعنی زندهترین و حساسترین نهاد در هر جامعهای چیزی نیست که بتوان به این سادگیها از آن غفلت کرد، ولی مسئولان ما بی توجه به آنچه در دنیا روی میدهد از اینکه روی دور تکرار هستند، بسیار خشنودند و هیچ تلاشی برای تغییر صورت نمیگیرد.
این علاقه به عدم تغییر را میتوان در انتخاب رؤسا و مدیران دانشگاهی هم دید. مدیرانی که کمترین علاقه را به تغییرات گسترده در نظام دانشگاهی دارند، معمولا بالاترین مناصب را به دست میآوردند؛ و این مقاومت در برابر تغییر در شرایطی است که دانشجو روز به روز دلمردهتر و سرخوردهتر میشود.
دانشجویان بی ذوقِ خستهای که حوصله درس و کلاس را ندارند، همانهایی هستند که پشت کنکور برای قبولی در دانشگاه خود را به آب و آتش میزدند. اما چه چیزی آنها را اینگونه بی میل کرده است؟ ریشه این مسئله به نظام دانشگاهی راکد در کشور ما باز میگردد که دانشجو را تبدیل به فردی تنبل و بی انگیزه میکند که کمترین دغدغه را برای آینده دارد.
هر آنچه که در دانشگاههای ما میگذرد، گواه این مسئله است: واحدهایی که با بی میلی هر چه تمام پاس میشوند، دانشجوهایی که دنبال هر بهانهای برای پیچاندن کلاس هستند و میخواهند به خروجی نزدیک شوند و مدرک بگیرند. با حفظ کردن یک سری مطالب به درد نخور، بی علاقگی به رشته تحصیلی و هزار و یک مصیبت دیگر که از خروجیهای دیگر این سیستم هستند.
فرسودگی علم در ایران در شرایطی است، که دانشجوهای توانمند در ایران کم نیستند. کسانی که لیاقت جایگاههای بهتری را دارند و تنها راهی که ایشان را به منزل مقصود رهنمون میسازد، تجدیدنظر جدی در سیستم آموزشی و به روز کردن آن است. استفاده از روشهای نوین از یک سو میتواند از رکود آموزشی در کشور ما بکاهد و از سوی دیگر موجب کاربردی ترشدن علم میشود. با به روز کردن علم میتوان از ظرفیت آن برای حل مشکلات در جامعه استفاده کرد.
به روز رسانیای که ظاهرا قرار نیست رقم بخورد و این دورنمای نامطلوب، حتی بدتر از چارت ثابت و همیشگی دانشگاهها در کشورمان از گذشته تا به حال است. دورنمایی که میشود نشانه هایش را از سخنان مسئولان آموزش عالی در کشورمان دریافت که در آن از شهریه و ظرفیت و حقوق و مزایا و حتی ارز دولتی به وفور یاد میشود، اما از به روز رسانی و تطبیق با اصول علمی جدید به قدر ذرهای هم خبری نیست.