ضجه‌های پسر ۶ ساله جان پدر اعدامی را نجات داد
صبح چهارشنبه صدای گریه‌های پسر کوچولویی که قرار بود با پدر اعدامی‌اش وداعی تلخ داشته باشد محوطه ندامتگاه کرج را پر کرده بود. پسر 6 ساله خود را در آغوش پدر انداخته و محکم او را چسبیده بود.
به گزارش روزنامه ایران، مرد جوان اشک می‌ریخت و سرتا پای بچه را غرق در بوسه میکرد. می‌دانست این آخرین ملاقاتشان خواهد بود. بچه را به مادر خود سپرد و به سمت چوبه دار به راه افتاد. اما خانواده مقتول که شاهد این صحنه رقت انگیز بودند انگار دلشان از گریه‌های پسرکوچولو لرزیده بود دیگر مثل قبل بر اجرای حکم اصرار نداشتند و بالاخره در آخرین لحظات در اقدامی خداپسندانه با دادن مهلتی دو ماهه به مرد جوان اجرای حکم را ناتمام گذاشتند.
مرد جوان در سال 93 پسر 21 ساله‌ای را در کمالشهر کرج با شلیک گلوله به قتل رسانده بود. وی پس از دستگیری مدعی شد به خاطر اینکه به روابط این پسر با همسر خود ظنین شده بود او را کشته است. وی پس از محاکمه در شعبه یک دادگاه کیفری استان البرز به قصاص محکوم شد اما صبح دیروز درست پای چوبه دار با وساطت قضات و التماس‌های خانواده‌اش سرانجام خانواده مقتول به او فرصتی دو ماهه برای زندگی دادند.
در مزحمتهای ناموسی یا گاها روابط خارج از خانواده یکی از زوجین متاسفانه قانون بسیار سهل گیر است و باعث میشود طرف خودش قانونشو اجرا کنه .زندانهای طولانی ،محرومیتهای اجتماعی و مالی گسترده و کمر شکن باید برای چنین مجرمین و زوجهای خائنی گذاشته بشه . 
| 
خب طلاق بگیره وقتی خیانت دید. حق نداره کاری کنه نه خودش نه قانون. وقتی همسرت بهت اهمیت نمیده اصرار داری باز باهاش باشی یعنی زورگویی یعنی چی؟ دو ماهه دیگه اعدام بشه؟؟؟ | یعنی اگر تا دوماه دیه پسرشون رو جور کرد داد رضایت میدن وگرنه اعدام خداوند خیرشون بده فرصتی دو ماهه؟؟ دل سوزاندن برای همچنین اشخاصی، اشتباهه و باعث میشه اون بچه هم در آینده یکی مثل پدرش بشه. | دقیقا 
| یا نرفتی پای چوبه دار ..ویا فرزند نداری...در ضمن خانواده مقتول بهتر می داند چه کند.. بعد دو ماه؟! دو ماه برای چی؟ یا میگذرن یا اعدام میشه. قانون جدیده!؟ | برای پرداخت دیه | دو ماه زمان برای جور کردن مبلغ دیه برای جلب رضایت خدا خیرشون بده خیلی سخته ولی خدا به دل این خانواده بزرگوار بده از خون عزیزشون بگذرن. الهی آمین چه کاریه یعنی دوماه دیگه میخوان اعدامش کنن.چرا بدبختو زجرکشش میکنن فرصت دوماهه این بچه هرگز خوشبختی را درک نخواهد کرد حتی اگر پدرش اعدام نشه این جوان دچار لغزش شده است.لطفا مجازاتی غیر از اعدام برایش پیگیری کنید.همیشه راهی برای جبران است.با کشتن او عزیز از دست رفته زنده نمی شود.چه بسا مقتول در دیار باقی که مملو از معنویت است خواهان بخشش والدین خود است.خانواده دیگری را بی سرپرست و فرزندی را یتیم نکنید.لطفا لطفا از خانواده مرحوم بخواهید عفو کنند و مجرم مجازات دیگر را تحمل کند. یا علی | آدم اینقدر شکاک که حاضر باشه به خاطر شک به رابطه یه نفر رو بکشه باید اعدام میشد. اگرم شک طرف درست باشه حق نداره جون یه انسان رو بگیره خیلی راحتمیرفت شکایت میکرد زنشو بدون پرداخت مهریه طلاق میداد .چرا تا یه مشکلی پیش میاد اولین فکر کشتن طرفه مقابله مگه تو عصر حجر داریم زندگی میکنیم؟ چرا از امثال این قاتل ها طرفداری میکنید؟ حالا آزاد بشه میره زنشم میکشه. یک نمونشو جلوی دادگاه خانواده دیدیم چطوری زنشو با چاقو کشت. امثال شماها هستید که با دفاع از قاتل و منصرف کردن مردم از قصاص باعث شدین قاتلین با خیال راحت مرتکب قتل بشن و بدونن میتونن رضایت بگیرن. خون رو باید با خون شست و حتی به نظرم قانون رضایت رو باید بردارن واعدام اجباری باشه دو مرد بخاطر خیانت یک زن به کام مرگ فرو می روند و دو خانواده از هم می پاشد، بچه ای یتیم می شود و مادری داغدار...اون زن باید اعدام بشه که بجای تقاضای طلاق خیانت کرده...
با اعدام قاتل ، مقتول زنده نخواهد شد . ولی با عفو قاتل از سوی اولیا دم ، کودک 6 ساله زندگی مجدد پیدا خواهد کرد. مطمئنا پدر این کودک هم تا آخر عمر مدیون خانواده مقتول بوده
و در پی جبران خواهد بود. گذشت و بخشش ، باعث برکت در زندگی جوان از دست داده ، خواهد شد.
درودبه شرف اين خانواده ان شاء الله بتوانند ببخشند عاقبت تماشای برنامه ها و سریالهای مبتذل ماهواره ای که مروج اصلی فساد در جامعه و مشوق روابط نامشروع . خیانت است همین است. کسی که دست به این کار می زنه مسلما دوباره این کار رو تکرار می کنه. راه حل خیانت حتی اگه وجود داشته که تازه مشکوک بوده قتل نیست طلاقه. مقایسه کنید با یک بچه به دنیا امده در ممالک مترقی، بعد به اینده مملکت فکر کنید! این مرد از نظر روانی مشکل داشته. هیچ انسان سالمی حتی علیرغم اثبات چنین خلافی در همسرش دست به قتل نمی زند! فوقش طلاقش می دادی. چرا تبلیغات می کنید آزاد شوند؟! کم داریم در جامعه؟! چشمش کور همان موقع غصه پسر خردسالش را می خورد...