بازدید 3142
درباره ادبيات نااميدکننده افشين؛

قطبي مثل روزی که از پرسپوليس رفت

اين ادبيات و استدلال مربي اي که مي خواهد بماند و تا پايان جام ملتهاي آسيا بجنگد، نيست. مردي که اميد به آينده وجه غالب و ممتاز مربيگري اش بود اکنون خودش را رو در روي بازيکناني که شخصاً انتخاب کرده قرار مي دهد و چهره يک مربي به بن بست رسيده را به تصوير مي کشد. درست مثل روزهايي که ديگر تمايلي به ادامه همکاري با پرسپوليس نداشت و به صندلي هواپيمايي که در تاريکي شب تهران را ترک مي کند، مي انديشيد.
کد خبر: ۷۹۸۴۰
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۸۸ - ۱۰:۳۸ 04 January 2010
«ما مي توانستيم به اين تورنمنت نياييم. مي توانستيم در خانه بنشينيم، به هيچ تيمي نبازيم و اين همه انتقاد نشنويم، اما من فوتبال را با ريسکهايش دوست دارم.»ادعاي افشين قطبي در گفتگو با خبرنگاراني که به قطر اعزام شده اند تا حدودي پذيرفتني است. او البته با هوشمندي کامل تورنمنت قطر را انتخاب کرد و خوب مي دانست کسب نتايج اميدوارکننده در اين مسابقات آرامش را به فضاي اطراف تيم ملي باز مي گرداند.

به نوشته قدس؛ اين انتخاب از آن جهت هوشمندانه بود که تيمهايي مثل قطر، مالي و کره شمالي نه آن چنان قدرتمند به نظر مي رسيدند که مقابل آنها از پيش بازنده باشيم و نه آن قدر حقير بودند که پيروزي بر آنها تأثيري در سوق دادن ذهن توده به سمت اطمينان به سرمربي کنوني تيم ملي نداشته باشد. قطبي شانس موفقيت در تورنمنت قطر را بيش از احتمال شکست مي دانست، اما اکنون محاسبات او فاصله بعيدي از واقعيت گرفته اند و سرمربي تيم ملي تصوير جديدي از بضاعت فوتبال ملي در ايران را پيش روي خود مي بيند.

افشين قطبي از علاقه مندي به ريسک پذيري در فوتبال صحبت مي کند، اما پيداست که سطح تيمهاي حاضر در مسابقات در حدي نبود که به يک تصميم شجاعانه و انتحاري نياز داشته باشد. در فضاي نااميدکننده کنوني فوتبال ايران باختن به قطر و مالي و ديگران اتفاقي نيست که چشمها را از فرط تعجب گرد کند.

مجيد جلالي اشاره صحيحي دارد: اگر قطبي را هم برکنار کنيم اتفاق خاصي نمي افتد. بيماري فوتبال ايران پيشرفته تر از آن است که با تغيير مربي مداوا شود.برکناري قطبي داروي تسکين دهنده اي است که تا مدتي سر و صداها را مي خواباند، اما به محض از راه رسيدن بازيهاي تدارکاتي و رسمي بعدي دوباره آش همان آش و کاسه همان کاسه خواهد بود.

مسأله اصلي اين است که آيا افشين قطبي در فضاي غبارآلود کنوني فوتبال ايران علاقه اي به حضور روي نيمکت تيم ملي دارد يا با آغوش باز به استقبال برکناري مي رود؟ ادبيات امروز او شبيه روزهايي است که انديشه ترک پرسپوليس را در ذهن مي پروراند.

قطبي مي گويد: بازيکنان ايراني حرف گوش نمي کنند. آنها ساز خودشان را مي زنند و هر حرکتي که صلاح بدانند انجام مي دهند.

اين ادبيات و استدلال مربي اي که مي خواهد بماند و تا پايان جام ملتهاي آسيا بجنگد، نيست. مردي که اميد به آينده وجه غالب و ممتاز مربيگري اش بود اکنون خودش را رو در روي بازيکناني که شخصاً انتخاب کرده قرار مي دهد و چهره يک مربي به بن بست رسيده را به تصوير مي کشد. درست مثل روزهايي که ديگر تمايلي به ادامه همکاري با پرسپوليس نداشت و به صندلي هواپيمايي که در تاريکي شب تهران را ترک مي کند، مي انديشيد.

فارغ از تحليلهاي تاريک و روشني که درباره فعاليت افشين قطبي روي نيمکت مربيگري تيم ملي ايران ارائه مي شود، مسأله اصلي ظرفيت رواني و ميزان استقامت اوست؛ شکست مقابل مالي ادبيات افشين قطبي را تغيير داد و حتي هوادارانش را به اين فکر فرو برد که آيا براي او تنها درج «سرمربي تيم ملي ايران» در رزومه مربيگري اش کفايت مي کرد؟ آيا اين همان افشين قطبي است که مي خواست بيش از يک سال بجنگد و جام قهرماني ملتهاي آسيا را بالاي سر ببرد؟
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل