ورزشی »
مردودي كادرفني رضازاده
نكته تاسف‌آور اين است كه همچنان ورزش ايران مجبور به نقش آفريني در نمايش‌هاي بيگانگان است و گويي هيچ اراده‌اي براي مقابله با اين موضوع وجود ندارد. به راحتي اعلام مي‌كنند كه آزمايش دوپينگ يك ورزشكار مثبت و يا منفي است و براي رفع و رجوع آن بايد دلارهاي بيت‌المال را هزينه كنيم.
کد خبر: ۷۷۱۶۷
| ۲۳ آذر ۱۳۸۸ - ۲۰:۱۷ 14 December 2009
| 2790 بازدید
همه شواهد و قراين موجود در وزنه‌برداري ايران نشان مي‌دهد كه اين رشته ورزشي در آستانه يك فاجعه بزرگ و تعليق دوباره از حضور در رقابت‌هاي بين‌المللي است.
به گزارش ايسنا، اگر در سال 2006 به يك باره كوه آتشفشان پنهان كاري‌ها، اعمال خلاف قانون و خلاف اخلاق ورزشي و مصرف فله‌اي مواد غير مجاز در وزنه‌برداري ايران فوران كرد، اكنون مي‌توان اندك اندك گدازه‌هاي اين كوه را ديد كه يكي پس از ديگري سربرمي‌آورد، تا ريشه درخت آبروي ورزش ايران را بخشكانند.
با نگاهي دقيق و موشكافانه به رخدادهاي يك سال اخير وزنه‌برداري و روند حركتي اشتباه فدراسيون و كادرفني مي‌توان به علت‌هاي به وجود آمدن شرايط كنوني پي برد. شرايطي كه هر دم از باغش گلي تازه مي‌رويد.
در ادامه اين گزارش به تشريح تك تك اين علت‌ها خواهيم پرداخت. اگرچه از موشكافي بسياري از مسايل مغرور و از بيان بسياري از مطالب نيز رنج مي‌بريم؛ اما، هدف تنها در راستاي اصلاح شرايط موجود است.
** زير يوغ بيگانه
در 10 سال اخير كه وزنه‌برداري ايران توانسته نقش اساسي‌تري در دنياي وزنه‌برداري ايفا كند، به طور كلي مجموعه وزنه‌برداري ايران وارد بازي‌هايي شده‌اند كه به هيچ وجه با منافع و آبروي اين ملت هم راستا نبوده است.
آنهايي كه از نزديك با جهان وزنه‌برداري در سال‌هاي اخير آشنا شده و از زد و بندهاي آن تاحدود زيادي آگاهي يافته‌اند، مي‌دانند كه مدال‌هاي وزنه‌برداري (اگرچه ما به آن افتخار مي‌كنيم) چندان هم خوش رنگ نيست.
فدراسيون بين‌المللي وزنه‌برداري كه هم اكنون تحت مديريت "تاماش آيان" است، توانسته امپراتوري عجيبي در اين رشته ورزشي برپا كند. در سال‌هاي نه چندان دور شايعه‌هاي بسياري در زمينه خريد و فروش مدال‌هاي مختلف به كشورهاي گوناگون در رقابت‌هاي بين‌المللي مطرح بود كه متاسفانه با گرفتن دامن ايران، به يقين به اين موضوع پي برديم.
همگان بازي‌هاي المپيك سيدني را به خاطر دارند. جايي كه جوان نامدار ايراني در حالي كه سال گذشته‌اش در آتن بهترين قهرمان يونان را شكست داده بود و طلا گرفته بود، در صحنه رقابت‌هاي سيدني قرباني آسيب ديدگي ساختگي شد تا ميليون‌ها علاقه‌مند را به اين دل خوش كند كه آسيب ديده و دليلي براي مدال نگرفتن داشته باشد.
اما، واقعيت ماجرا را همان گونه كه بسياري از نزديكان از پيش اعلام كرده‌اند، از گريه‌هاي چند روزه نصيري‌نيا مشخص بود. در آن رقابت بسيار مهم براساس همين زدوبندها، اراده‌ي "ملوكانه!" مسوولان فدراسيون بين‌المللي بر قهرماني "پيروس ديماس" از يونان قرار گرفته بود كه چنين هم شد. بدين ترتيب پيش از رقابت به نصيري‌نيا به صورت رسمي اعلام مي‌كنند كه نمونه‌اش مثبت شده و نمي‌تواند در رقابت‌ها شركت كند. نمونه‌اي كه باز هم براساس همين لابي‌ها هيچ‌گاه مثبت اعلام نشد!!
اين جريان در سال‌هاي اخير بسياري از اوقات دامنگير ايران بوده است. البته هميشه به ضرر ما نبوده. گاهي هم (البته به خاطر منافعي كه خودشان داشته‌اند) اين موضوع به نفع ما تمام شده. نمونه بارزش را در حوادث سال 2006 به وضوح مي‌توان ديد.
براساس عملكرد فدراسيون بين‌المللي، فدراسيون ايران هم چون دوران استعماري بارها و بارها مجبور به ايفاي نقش‌هاي مختلف بوده است و بارها و بارها مجبور به پرداخت هزاران دلار شده‌ايم.
با چنين مقدمه‌اي شايد بسياري از اتفاق‌هاي عجيب و غريب وزنه‌برداري در سال‌هاي اخير تاكنون كمي روشن شود.
نكته تاسف‌آور اين است كه همچنان ورزش ايران مجبور به نقش آفريني در نمايش‌هاي بيگانگان است و گويي هيچ اراده‌اي براي مقابله با اين موضوع وجود ندارد. به راحتي اعلام مي‌كنند كه آزمايش دوپينگ يك ورزشكار مثبت و يا منفي است و براي رفع و رجوع آن بايد دلارهاي بيت‌المال را هزينه كنيم.
** نمره مردودي براي كادرفني رضازاده
حسين رضازاده پس از بازي‌هاي المپيك 2008 پكن در راس كادرفني تيم‌هاي ملي وزنه‌برداري قرار گرفت. در حقيقت او همه كاره تيم‌هاي ملي وزنه‌برداري شد و با مربيان پرتعداد كارش را آغاز كرد. او اگرچه با قهرماني نوجوانان و جوانان آسيا آغاز كرد؛ اما، مثبت شدن آزمايش كنترل دوپينگ ستاره تيمش يعني "محسن داوودي" همه اميدها را نااميد كرد.
اگرچه رسانه‌ها در آن زمان در راستاي حمايت از قهرمان سابق و به احترام همه افتخارآفريني‌هايش بر اين امر سرپوش گذاشته و مثبت شدن آزمايش داوودي را يك سهو قلمداد كردند؛ اما، نكته‌اي كه پس از آن كمي وجدان‌هاي بيدار را آگاهي مي‌داد پيگيري‌ها و سخنان اولياء محسن داوودي نوجوان بود كه مي‌گفت: «داروها در اردو تجويز شده بود.»
گرچه اين اتهام بزرگي است و در اين مجال در پي تصديق اين مدعا نيستيم؛ اما، اتفاق‌هاي پس از آن هر ناظر خوشبيني را نيز بدبين مي‌كند.
حسين رضازاده و كادرفني تيم ملي كه در آن بيش از هفت مربي در اردو حضور داشت در اين زمينه در رقابت‌هاي ديگر هم با ناكامي مواجه شدند. اوج اين مساله مثبت شدن آزمايش دوپينگ رشيد شريفي در رقابت‌هاي قهرماني آسيا بود. او كه ستاره تيم ايران در اين رقابت‌ها بود، بعدها بنابر منابع آگاه مجبور شد كه بار گناهش را به تنهايي بر دوش گيرد تا ديگران از گناه مبرا باشند.
اما، جز خداوند يگانه اكنون بسياري از نزديكان به وزنه‌برداري مي‌دانند كه رشيد شريفي، جواني كه به تازگي ازدواج كرده و از اصفهان به تهران نقل مكان كرده بود و همه اميدش حقوق تيم ملي وزنه‌برداري بود، با چه سياستي با مشكل مثبت شدن آزمايش دوپينگش مواجه شد. گرچه فضاي سنگين موجود تاكنون اجازه تفحص در اين زمينه را به كسي نداده و يا هيچ اراده‌اي براي تفحص وجود نداشته است.
نوار ناكامي‌هاي وزنه‌برداري ايران در يك سال اخير در رقابت‌هاي جوانان جهان هم پاره نشد و در آخرين گزارش فدراسيون بين‌المللي، "انوش آرمك" جواني كه در رقابت‌هاي جهاني روماني چهارم جهان شد، دوپينگش مثبت است.
بدين ترتيب اگر دوپينگ داوودي در سال 2009 مثبت مي‌شد و يا اينكه يك نمونه ديگر بوجود آيد، بار ديگر هم ايران از حضور در مجامع بين‌المللي محروم و هم محكوم به پرداخت هزاران دلار به بيگانگان خواهد شد.
همين ترس هم در روزهاي اخير باعث شده تا تيم‌هاي ملي نوجوانان و جوانان ايران كه قرار بود در آخر هفته جاري در رقابت‌هاي قهرماني آسيا شركت كند، با تصميم مسوولان به اين رقابت‌ها اعزام نشوند.
** نتيجه‌ي عقلاني
در اين نتيجه عقلاني از عملكرد كادرفني به مسووليت حسين رضازاده، مصلحت ايجاب مي‌كند تا درمورد سعيد علي حسيني كه در آستانه قرباني شدن است، سكوت كنيم كه اميدواريم براساس همان بازي‌هاي از پيش اشاره شده، مشكلش حل شود. اما، از عملكرد كادرفني ايران به دو نتيجه عقلي مي‌توان رسيد.
اول اينكه سه دوپينگي يك سال اخير ايران بدون اجازه اين كادرفني پرتعداد اقدام به استفاده از مواد غير مجاز كرده‌اند. براساس اين فرض اين اتهام به كادرفني وارد است كه چرا نتوانسته‌اند به خوبي ورزشكاران را از لحاظ روحي و رواني تحت كنترل خود قرار دهند تا آنها از اين مواد استفاده نكنند. آيا اين موضوع يكي از اصلي‌ترين وظايف مربيان محسوب نمي‌شود؟ آيا بخشي از بار گناه ورزشكاران برعهده مربيانشان نيز محسوب نمي‌شود؟
فرض دوم كه شايعه‌هاي بسيار بسيار زيادي درمورد آن وجود دارد، تجويز داروهاي غير مجاز توسط كادرفني است كه به هيچ وجه تاكنون به اثبات نرسيده است. گرچه برخي حتي نام داروها، زمان مصرف، زمان پايان مصرف، چگونگي اعلام پايان مصرف و بسياري از جزئيات اين مساله را اعلام كرده‌اند كه خبرگزاري دانشجويان ايران به هيچ وجه نمي‌خواهد صحه‌اي بر اين ماجرا قرار دهد كه البته وجود اين مساله نه تنها خيانت به نخبه‌ترين جوانان اين مملكت است، بلكه عقوبتي الهي را در پي خواهد داشت.
در اين شرايط نياز به يك عزم جدي در تحقيق و تفحص از شرايط كنوني وزنه‌برداري وجود دارد. يك بار هم كه شده كميته تحقيق و تفحص را پيش از وقوع يك فاجعه تشكيل دهيم نه پس از آن.
** مديريت ضعيف و منفعت طلب
بهرام افشارزاده در دو سال ابتدايي حضور در وزنه‌برداري همه تلاشش را براي احياي اين ورزش پس از سوختن مزرعه آن انجام داد. توسعه وزنه‌برداري در بخش‌هاي مختلف كشور و داشتن تيمي پاك از افتخارهاي او بود. اين موضوع را به تحقيق مي‌توان گفت كه تا دو سال پس از مثبت شدن آزمايش دوپينگ 9 وزنه‌بردار ايراني، ديگر ايران دوپينگي در وزنه‌برداري نداشت. اما، لغزش از زماني آغاز شد كه او نيز به هواي كميته ملي المپيك افتاد و دور مديريت به دست ديگران.
افشارزاده گرچه از روز نخست نيز مي‌دانست كه نمي‌تواند هر دو حوزه را اداره كند، اما هيچ‌گاه به جديت درصدد ايجاد يك مديريت متمركز در وزنه‌برداري برنيامد. گرچه هنوز هم او به عنوان مدير اصلي وزنه‌برداري ايران بايد پاسخگوي همه اتفاق‌هاي اخير و اتفاق‌هاي آينده باشد. حداقل افشارزاده پس از ترك فدراسيون مي‌توانست با داشتن دبير و نايب رييس قوي كار را اداره كند كه او نيز در اين امر كوتاهي كرد.
او در يك سال اخير بايد نظارت بيشتري روي وزنه‌برداري و به ويژه عملكرد كادرفني مي‌داشت و تاحدودي خرد جمعي را با تك روي‌ها حاكم مي‌كرد. اصلي‌ترين وظيفه او در اين روزها سروسامان دادن به مشكلات كنوني است.
اما، گذشته از افشارزاده بايد از محمد علي‌آبادي و حتي كيومرث هاشمي نيز خرده گرفت كه چرا در انتخاب رييس جديد وزنه‌برداري تعلل كرده و اين موضوع را به دلايل كوچك به عقب افكندند. سهل انگاري و حتي منفعت طلبي مجموع مديريت ورزش ايران در يك سال اخير باعث شده تا وزنه‌برداري كشورمان در آستانه يك فاجعه بزرگ قرار گيرد. فاجعه‌اي كه مي‌تواند دامنگير همه‌مان شود.
** نتيجه كاربردي
براساس همه آنچه گفته شد ايسنا مواردي را براي برون رفت از اين شرايط پيشنهاد مي‌كند:
1- هرچه زودتر رييس و كادر مديريتي فدراسيون وزنه‌برداري مشخص شود تا اين فدراسيون از وضعيت يك بام و دو هوا درآيد.
2- كادرفني كنوني با توجه به موارد ياد شده تا زمان مشخص شدن ماجرا در حالت تعليق درآيند.
3- كميته تحقيق و تفحص براي رسيدگي به وضعيت دوپينگ و ابعاد آن در وزنه‌برداري ايران از سوي سازمان تربيت بدني و حتي مجلس شوراي اسلامي تشكيل شود.
4- فدراسيون وزنه‌برداري ايران مشكل به وجود آمده براي سعيد علي حسيني را هرچه سريع‌تر برطرف كند.
5- كادر مديريتي فدراسيون جديد، براي حفظ منافع ملي در زدوبندهاي فدراسيون بين‌المللي شركت نكند.
به گزارش ايسنا، اگر در سال 2006 به يك باره كوه آتشفشان پنهان كاري‌ها، اعمال خلاف قانون و خلاف اخلاق ورزشي و مصرف فله‌اي مواد غير مجاز در وزنه‌برداري ايران فوران كرد، اكنون مي‌توان اندك اندك گدازه‌هاي اين كوه را ديد كه يكي پس از ديگري سربرمي‌آورد، تا ريشه درخت آبروي ورزش ايران را بخشكانند.
با نگاهي دقيق و موشكافانه به رخدادهاي يك سال اخير وزنه‌برداري و روند حركتي اشتباه فدراسيون و كادرفني مي‌توان به علت‌هاي به وجود آمدن شرايط كنوني پي برد. شرايطي كه هر دم از باغش گلي تازه مي‌رويد.
در ادامه اين گزارش به تشريح تك تك اين علت‌ها خواهيم پرداخت. اگرچه از موشكافي بسياري از مسايل مغرور و از بيان بسياري از مطالب نيز رنج مي‌بريم؛ اما، هدف تنها در راستاي اصلاح شرايط موجود است.
** زير يوغ بيگانه
در 10 سال اخير كه وزنه‌برداري ايران توانسته نقش اساسي‌تري در دنياي وزنه‌برداري ايفا كند، به طور كلي مجموعه وزنه‌برداري ايران وارد بازي‌هايي شده‌اند كه به هيچ وجه با منافع و آبروي اين ملت هم راستا نبوده است.
آنهايي كه از نزديك با جهان وزنه‌برداري در سال‌هاي اخير آشنا شده و از زد و بندهاي آن تاحدود زيادي آگاهي يافته‌اند، مي‌دانند كه مدال‌هاي وزنه‌برداري (اگرچه ما به آن افتخار مي‌كنيم) چندان هم خوش رنگ نيست.
فدراسيون بين‌المللي وزنه‌برداري كه هم اكنون تحت مديريت "تاماش آيان" است، توانسته امپراتوري عجيبي در اين رشته ورزشي برپا كند. در سال‌هاي نه چندان دور شايعه‌هاي بسياري در زمينه خريد و فروش مدال‌هاي مختلف به كشورهاي گوناگون در رقابت‌هاي بين‌المللي مطرح بود كه متاسفانه با گرفتن دامن ايران، به يقين به اين موضوع پي برديم.
همگان بازي‌هاي المپيك سيدني را به خاطر دارند. جايي كه جوان نامدار ايراني در حالي كه سال گذشته‌اش در آتن بهترين قهرمان يونان را شكست داده بود و طلا گرفته بود، در صحنه رقابت‌هاي سيدني قرباني آسيب ديدگي ساختگي شد تا ميليون‌ها علاقه‌مند را به اين دل خوش كند كه آسيب ديده و دليلي براي مدال نگرفتن داشته باشد.
اما، واقعيت ماجرا را همان گونه كه بسياري از نزديكان از پيش اعلام كرده‌اند، از گريه‌هاي چند روزه نصيري‌نيا مشخص بود. در آن رقابت بسيار مهم براساس همين زدوبندها، اراده‌ي "ملوكانه!" مسوولان فدراسيون بين‌المللي بر قهرماني "پيروس ديماس" از يونان قرار گرفته بود كه چنين هم شد. بدين ترتيب پيش از رقابت به نصيري‌نيا به صورت رسمي اعلام مي‌كنند كه نمونه‌اش مثبت شده و نمي‌تواند در رقابت‌ها شركت كند. نمونه‌اي كه باز هم براساس همين لابي‌ها هيچ‌گاه مثبت اعلام نشد!!
اين جريان در سال‌هاي اخير بسياري از اوقات دامنگير ايران بوده است. البته هميشه به ضرر ما نبوده. گاهي هم (البته به خاطر منافعي كه خودشان داشته‌اند) اين موضوع به نفع ما تمام شده. نمونه بارزش را در حوادث سال 2006 به وضوح مي‌توان ديد.
براساس عملكرد فدراسيون بين‌المللي، فدراسيون ايران هم چون دوران استعماري بارها و بارها مجبور به ايفاي نقش‌هاي مختلف بوده است و بارها و بارها مجبور به پرداخت هزاران دلار شده‌ايم.
با چنين مقدمه‌اي شايد بسياري از اتفاق‌هاي عجيب و غريب وزنه‌برداري در سال‌هاي اخير تاكنون كمي روشن شود.
نكته تاسف‌آور اين است كه همچنان ورزش ايران مجبور به نقش آفريني در نمايش‌هاي بيگانگان است و گويي هيچ اراده‌اي براي مقابله با اين موضوع وجود ندارد. به راحتي اعلام مي‌كنند كه آزمايش دوپينگ يك ورزشكار مثبت و يا منفي است و براي رفع و رجوع آن بايد دلارهاي بيت‌المال را هزينه كنيم.
** نمره مردودي براي كادرفني رضازاده
حسين رضازاده پس از بازي‌هاي المپيك 2008 پكن در راس كادرفني تيم‌هاي ملي وزنه‌برداري قرار گرفت. در حقيقت او همه كاره تيم‌هاي ملي وزنه‌برداري شد و با مربيان پرتعداد كارش را آغاز كرد. او اگرچه با قهرماني نوجوانان و جوانان آسيا آغاز كرد؛ اما، مثبت شدن آزمايش كنترل دوپينگ ستاره تيمش يعني "محسن داوودي" همه اميدها را نااميد كرد.
اگرچه رسانه‌ها در آن زمان در راستاي حمايت از قهرمان سابق و به احترام همه افتخارآفريني‌هايش بر اين امر سرپوش گذاشته و مثبت شدن آزمايش داوودي را يك سهو قلمداد كردند؛ اما، نكته‌اي كه پس از آن كمي وجدان‌هاي بيدار را آگاهي مي‌داد پيگيري‌ها و سخنان اولياء محسن داوودي نوجوان بود كه مي‌گفت: «داروها در اردو تجويز شده بود.»
گرچه اين اتهام بزرگي است و در اين مجال در پي تصديق اين مدعا نيستيم؛ اما، اتفاق‌هاي پس از آن هر ناظر خوشبيني را نيز بدبين مي‌كند.
حسين رضازاده و كادرفني تيم ملي كه در آن بيش از هفت مربي در اردو حضور داشت در اين زمينه در رقابت‌هاي ديگر هم با ناكامي مواجه شدند. اوج اين مساله مثبت شدن آزمايش دوپينگ رشيد شريفي در رقابت‌هاي قهرماني آسيا بود. او كه ستاره تيم ايران در اين رقابت‌ها بود، بعدها بنابر منابع آگاه مجبور شد كه بار گناهش را به تنهايي بر دوش گيرد تا ديگران از گناه مبرا باشند.
اما، جز خداوند يگانه اكنون بسياري از نزديكان به وزنه‌برداري مي‌دانند كه رشيد شريفي، جواني كه به تازگي ازدواج كرده و از اصفهان به تهران نقل مكان كرده بود و همه اميدش حقوق تيم ملي وزنه‌برداري بود، با چه سياستي با مشكل مثبت شدن آزمايش دوپينگش مواجه شد. گرچه فضاي سنگين موجود تاكنون اجازه تفحص در اين زمينه را به كسي نداده و يا هيچ اراده‌اي براي تفحص وجود نداشته است.
نوار ناكامي‌هاي وزنه‌برداري ايران در يك سال اخير در رقابت‌هاي جوانان جهان هم پاره نشد و در آخرين گزارش فدراسيون بين‌المللي، "انوش آرمك" جواني كه در رقابت‌هاي جهاني روماني چهارم جهان شد، دوپينگش مثبت است.
بدين ترتيب اگر دوپينگ داوودي در سال 2009 مثبت مي‌شد و يا اينكه يك نمونه ديگر بوجود آيد، بار ديگر هم ايران از حضور در مجامع بين‌المللي محروم و هم محكوم به پرداخت هزاران دلار به بيگانگان خواهد شد.
همين ترس هم در روزهاي اخير باعث شده تا تيم‌هاي ملي نوجوانان و جوانان ايران كه قرار بود در آخر هفته جاري در رقابت‌هاي قهرماني آسيا شركت كند، با تصميم مسوولان به اين رقابت‌ها اعزام نشوند.
** نتيجه‌ي عقلاني
در اين نتيجه عقلاني از عملكرد كادرفني به مسووليت حسين رضازاده، مصلحت ايجاب مي‌كند تا درمورد سعيد علي حسيني كه در آستانه قرباني شدن است، سكوت كنيم كه اميدواريم براساس همان بازي‌هاي از پيش اشاره شده، مشكلش حل شود. اما، از عملكرد كادرفني ايران به دو نتيجه عقلي مي‌توان رسيد.
اول اينكه سه دوپينگي يك سال اخير ايران بدون اجازه اين كادرفني پرتعداد اقدام به استفاده از مواد غير مجاز كرده‌اند. براساس اين فرض اين اتهام به كادرفني وارد است كه چرا نتوانسته‌اند به خوبي ورزشكاران را از لحاظ روحي و رواني تحت كنترل خود قرار دهند تا آنها از اين مواد استفاده نكنند. آيا اين موضوع يكي از اصلي‌ترين وظايف مربيان محسوب نمي‌شود؟ آيا بخشي از بار گناه ورزشكاران برعهده مربيانشان نيز محسوب نمي‌شود؟
فرض دوم كه شايعه‌هاي بسيار بسيار زيادي درمورد آن وجود دارد، تجويز داروهاي غير مجاز توسط كادرفني است كه به هيچ وجه تاكنون به اثبات نرسيده است. گرچه برخي حتي نام داروها، زمان مصرف، زمان پايان مصرف، چگونگي اعلام پايان مصرف و بسياري از جزئيات اين مساله را اعلام كرده‌اند كه خبرگزاري دانشجويان ايران به هيچ وجه نمي‌خواهد صحه‌اي بر اين ماجرا قرار دهد كه البته وجود اين مساله نه تنها خيانت به نخبه‌ترين جوانان اين مملكت است، بلكه عقوبتي الهي را در پي خواهد داشت.
در اين شرايط نياز به يك عزم جدي در تحقيق و تفحص از شرايط كنوني وزنه‌برداري وجود دارد. يك بار هم كه شده كميته تحقيق و تفحص را پيش از وقوع يك فاجعه تشكيل دهيم نه پس از آن.
** مديريت ضعيف و منفعت طلب
بهرام افشارزاده در دو سال ابتدايي حضور در وزنه‌برداري همه تلاشش را براي احياي اين ورزش پس از سوختن مزرعه آن انجام داد. توسعه وزنه‌برداري در بخش‌هاي مختلف كشور و داشتن تيمي پاك از افتخارهاي او بود. اين موضوع را به تحقيق مي‌توان گفت كه تا دو سال پس از مثبت شدن آزمايش دوپينگ 9 وزنه‌بردار ايراني، ديگر ايران دوپينگي در وزنه‌برداري نداشت. اما، لغزش از زماني آغاز شد كه او نيز به هواي كميته ملي المپيك افتاد و دور مديريت به دست ديگران.
افشارزاده گرچه از روز نخست نيز مي‌دانست كه نمي‌تواند هر دو حوزه را اداره كند، اما هيچ‌گاه به جديت درصدد ايجاد يك مديريت متمركز در وزنه‌برداري برنيامد. گرچه هنوز هم او به عنوان مدير اصلي وزنه‌برداري ايران بايد پاسخگوي همه اتفاق‌هاي اخير و اتفاق‌هاي آينده باشد. حداقل افشارزاده پس از ترك فدراسيون مي‌توانست با داشتن دبير و نايب رييس قوي كار را اداره كند كه او نيز در اين امر كوتاهي كرد.
او در يك سال اخير بايد نظارت بيشتري روي وزنه‌برداري و به ويژه عملكرد كادرفني مي‌داشت و تاحدودي خرد جمعي را با تك روي‌ها حاكم مي‌كرد. اصلي‌ترين وظيفه او در اين روزها سروسامان دادن به مشكلات كنوني است.
اما، گذشته از افشارزاده بايد از محمد علي‌آبادي و حتي كيومرث هاشمي نيز خرده گرفت كه چرا در انتخاب رييس جديد وزنه‌برداري تعلل كرده و اين موضوع را به دلايل كوچك به عقب افكندند. سهل انگاري و حتي منفعت طلبي مجموع مديريت ورزش ايران در يك سال اخير باعث شده تا وزنه‌برداري كشورمان در آستانه يك فاجعه بزرگ قرار گيرد. فاجعه‌اي كه مي‌تواند دامنگير همه‌مان شود.
** نتيجه كاربردي
براساس همه آنچه گفته شد ايسنا مواردي را براي برون رفت از اين شرايط پيشنهاد مي‌كند:
1- هرچه زودتر رييس و كادر مديريتي فدراسيون وزنه‌برداري مشخص شود تا اين فدراسيون از وضعيت يك بام و دو هوا درآيد.
2- كادرفني كنوني با توجه به موارد ياد شده تا زمان مشخص شدن ماجرا در حالت تعليق درآيند.
3- كميته تحقيق و تفحص براي رسيدگي به وضعيت دوپينگ و ابعاد آن در وزنه‌برداري ايران از سوي سازمان تربيت بدني و حتي مجلس شوراي اسلامي تشكيل شود.
4- فدراسيون وزنه‌برداري ايران مشكل به وجود آمده براي سعيد علي حسيني را هرچه سريع‌تر برطرف كند.
5- كادر مديريتي فدراسيون جديد، براي حفظ منافع ملي در زدوبندهاي فدراسيون بين‌المللي شركت نكند.
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
نظرسنجی
با اخراج بازرسان آژانس انرژی اتمی موافق هستید؟
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.