بازدید 4854
۲
چندخط درستایش دربی تهران

«نان» آورد!

رسول بهروش
کد خبر: ۷۴۲۲۶۴
تاریخ انتشار: ۰۶ آبان ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۴ 28 October 2017
هشتادوپنجمین دربی پایتخت هم بعد از کلی هیاهو و جار و جنجال به پایان رسید و پرسپولیس سه امتیاز این مسابقه را از آن خودش کرد. البته این بازی ار نظر کیفی چندان چنگی به دل نزد و پایین‌تر از سطح انتظار بود؛ به‌خصوص که هر دو تیم از مربیان خارجی روزمه‌دار و مجرب استفاده می‌کردند.
با این حال حتی در حاشیه همین دربی ملالت‌بار و کم‌موقعیت هم می‌شد شور و شوق کم‌نظیر و هیجان محض هواداران را احساس کرد. آنهایی که روز پنجشنبه بازی را در استادیوم تماشا کردند، بار دیگر از این همه جوش و خروش، عشق و انرژی و طراوات و احساس لذت بردند. 

داربی تهران، پایتخت عشق فوتبال ایران است؛ آوردگاهی که در هوایش می‌شود بوی خوش دلدادگی بی‌توقع را استشمام کرد. همه چیز اما همین نیست. برگزاری مسابقه‌ای در این سطح و با این حجم از توجه، ارزش‌های دیگری هم دارد که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد؛ مثل اینکه در پایان این مسابقه سفره ده‌ها خانواده تهی‌دست رنگ و بویی مختصر می‌گیرد و چرخ زندگی آنها ولو برای چند روز هم که شده، روان‌تر می‌چرخد.
کافی است یک بار در استادیوم حاضر باشید و حاشیه‌های مسابقه‌ای همچون داربی را لمس کنید؛ در این صورت خواهید دید که خیلی از هموطنان ما از کنار چنین بازی‌هایی نان می‌خورند و برای چند صباح هم که شده از شرمندگی زن و بچه در می‌آیند. از آن کسی که مقابل ورزشگاه بساط پرچم و شال و کلاه پهن کرده تا آن ساندویچ‌فروش و صاحب کتری بزرگی که چای دست مردم می‌دهد، از راننده‌های تاکسی و ون که هواداران را از نقاط مختلف شهر به استادیوم می‌رسانند تا بلیت‌فروش و بوفه‌دار ورزشگاه، از آنهایی که قلم و دست‌شان می‌گیرند و صورت هواداران را رنگ می‌زنند تا کارگران شریفی که صبح فردا محوطه سکوها را تمیز می‌کنند... مسابقه‌ای مثل داربی حکم تنوری را دارد که نان حلال خیلی‌ها از آن بیرون می‌آید؛ خانواده‌هایی که اغلب شرایط مالی‌شان مطلوب نیست، به جایی وابسته نیستند و ژن خوب هم ندارند که سر از آن بالا بالاها در بیاورند. یک بازی صد هزار نفری اینطوری، شکم هزاران نفری را سیر می‌کند که من و شما هیچ‌وقت آنها را نمی‌بینیم؛ در این شرایط آیا واقعا نمی‌توان چنین بزمی را ارزشمند و حتی از جهاتی «مقدس» دانست؟

مسابقه‌ای در ابعاد دربی، خریدار و فروشنده‌هایی دارد که همه راضی هستند. فروشنده نانش را به خانه می‌برد و خریدار هیجانش را فرو می‌نشاند. او آنجا در استادیوم انرژی‌اش را به بی‌ضررترین شکل ممکن خالی می‌کند تا شاید در سطح جامعه آرام باشد و مثل خیلی‌های دیگر به یک بمب ساعتی ترسناک تبدیل نشود. پرسپولیس و استقلال نشان داده‌اند می‌توانند ال‌کلاسیکوی منطقه را بسازند، اما افسوس که خودشان بارسا و رئال نیستند. شاید بزرگترین اشتباه عمدی یا سهوی برخی مسوولان این است که اجازه نمی‌دهند این دو تیم به اندازه حق‌شان قدرت بگیرند. پرسپولیس و استقلال می‌توانند خیلی قدرتمندتر از این، روی قله‌ها باشند و در آسیا هم آقایی کنند، اما دست و بال آنها را بسته‌ایم و کاری کرده‌ایم که از خورشید به اندازه یک چراغ نور بیرون بیاید؛ چراغی که البته نور همان هم شب تار خیلی‌ها را روشن می‌کند.
تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
عالی بود. لذت بردم.
ديدگاه جالبي بود. ممنون از نويسنده.
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل