چرا ساز دانشگاه و صنعت با هم کوک نیستند؟
دانشگاهها مکانهایی هستند که باسوادترین و تواناترین افراد جامعه را میتوان در آنجا یافت. صنایع، چرخ اقتصاد و سازندگی را میچرخانند. ریشه پیشرفتهای کشورهای توسعهیافته، ارتباط دو نهاد دانشگاه و صنعت بوده است. دانشگاه بهعنوان محلی برای تولید اندیشه و صنعت بهعنوان محلی برای ساختوساز و تولید محصول؛ اما در ایران چنین اتفاقی نیفتاده است. ارتباط چندانی بین دانشگاه و صنعت وجود ندارد و این مسئله هم به دانشگاهها و هم به صنایع آسیب زده است. در این مقاله میخواهیم ببینیم چرا ارتباط دانشگاه و صنعت در ایران برقرار نیست و چه راهحلهایی برای این مسئله وجود دارد.
چاپ مقاله در مجلات معتبر، در همه دانشگاههای جهان بهعنوان یک فاکتور مهم برای ارتقا اساتید شناخته میشود؛ اما این مسئله مسخ شده است. چاپ مقاله و انتشار آن، در ابتدا بهعنوان روشی برای ارائه گزارش کار بود. اگر شما استاد دانشگاه یا پژوهشگر علمی بودید، با چاپ و انتشار مقاله، یافتهها و نتایج خود را با دیگر پژوهشگران جهان به اشتراک میگذاشتید. از این طریق، هم کار علمی شما به نامتان ثبت میشد و هم دیگران بهجای تمرکز روی آن، روی موضوع دیگری کار میکردند. از سویی، همین مقالات به افرادی که در حوزه مشابه فعالیت میکردند، کمک میکرد. آنها از نتایج و روشهای شما برای پیش برد کار خود استفاده میکردند و بدین طریق چرخ علم هر چه سریعتر به پیش میرفت. چاپ مقاله یک ابزار توزیع دانش در جهان بود.
دانشگاه، زادگاه اندیشه
نقد حکومت باعث میشود حکومتها اصلاح شوند و درنهایت به یک حالت بهینه که منافع آحاد مردم را تامین کند، برسند.
ارائه اندیشههای جدید باعث خلق نظریهها و اختراعات نوین میشود. این نظریهها و اختراعات درنهایت باعث پیشرفت جوامع میشوند. برای مثال نظریههای جامعهشناسی، اقتصادی و سیاسی که در طول سالها در دانشگاهها متولد شدهاند، تاثیرات چشمگیری در مسیر زندگی انسانها ایجاد کردهاند. نظریات زاده شده در علوم پایه، به ابداعات و اختراعات منجر میشوند و چرخ زندگی را آسانتر میچرخانند.
انقلاب صنعتی و لزوم ارتباط با دانشگاه
هر مشکل کوچکی میتوانست آنها را از گردونه رقابت خارج کند و یا باعث شود به نحو چشمگیری عقب بمانند. تولید ابزارهای بهتر، ابداع روشهای بهینهتر و ایجاد ساختارهای کاراتر، یک دغدغه دائمی برای صنایع بود. صنایع برای رفع این نیاز مرجعی قابل اتکا داشتند. دانشگاه. دانشگاهها کارایی خود را با نقد همواره حکومت، تولید نظریات گوناگون و اختراعات جدید نشان داده بودند.

فاصله میان مشکلات صنعت و دانشگاه بسیار زیاد است.
چه بسا بسیاری از صاحبان و بنیانگذاران صنایع، زاده همین دانشگاهها بودند. صنایع برای حل مشکلات خود به دانشگاه مراجعه میکردند. این تعامل یک معامله برد برد بود. صنایع بهبود مییافتند. دانشگاهها هم بابت خدمات خود درآمد کسب میکردند. از این طریق، دانشگاه مستقیما به یک بنگاه اقتصادی بدل میشد و افراد فعال در آن نیز متناسب با کار خود، حقوق دریافت میکردند. این یک تعامل مفید بود.
از سویی این تعامل دائمی با صنایع، باعث میشد دانشجویان مهارتهای لازم در صنعت و بازار کار را یاد بگیرند. آنها پس از فارغالتحصیلی به دلیل همین دانش، مهارت و تجربه، میتوانستند مستقیما در یکی از صنایع مشغول به کار شوند.
دانشگاههای امروز
یک مثال دیگر از این مورد کامپیوترهای کوانتومی هستند. نظریه مربوط به کامپیوترهای کوانتومی در سال ۱۹۸۵ به طور جدی مطرح و در سال ۲۰۰۷ یک نمونه اولیه از آنها توسط شرکت دیویو (D-Wave) ساخته شد. این کامپیوتر هنوز در حدی نیست که بتوان آنها را بهعنوان یک محصول نهایی عرضه کرد. احتمالا بین ۵ تا ۱۰ سال دیگر نیز زمان لازم است.
در این مثال فاصله زمانی بین خلق نظریه و مطرح شدن ایده تا اجرای عملی آن حدود ۲۰ سال و بیشتر است. فاصله زمانی بین ارائه نظریه و محصول نهایی از این هم بزرگتر است.
به این سیاق، یک سیستم تعاملی بین دانشگاه و صنایع وجود داشت. این سیستم علاوه بر آنچه گفتیم، یک سود دیگر هم برای جامعه به همراه داشت. تعامل دائمی صنایع و دانشگاهها باعث میشد دانشگاهها متناسب با نیازهای صنایع، نیروی انسانی تربیت کنند. از این روی هم برای افراد تحصیلکرده موقعیت شغلی ایجاد میشد و هم صنایع پیشرفت میکردند.
حل مشکلات جاری صنایع و تحقیقات صنعتی از مهمترین بخشهای تعامل بین دانشگاه و صنعت است. از دل همین تحقیقات صنعتی، مقالههای پرباری تولید میشود؛ زیرا در موارد متعددی، برای یافتن راهحل مسائل روز صنایع، لازم است پاسخ پرسشهای بزرگتری داده شود. پرسشهایی از مرز علم و فناوری هستند.
ارتباط صنایع و دانشگاهها در ایران
۱- دست آشکار دولت بجای دست پنهان بازار
حمایت دولتی روحیه رقابت را در شرکتها از بین میبرد. در این شرایط شرکتها برای بقا به دانش پناه نمیبرند.
شرکتهای دولتی از بودجههای دولتی تامین میشوند. از این روی عموما علاقهای به توسعه و پیشرفت ندارند. درآمد دولت از منابع عمومی همچون مالیات و فروش نفت به دست میآید. این صنایع حتی اگر ضرر ده هم باشند، نباید تعطیل شوند. آنقدر بزرگ هستند که تعطیل شدنشان، افراد زیادی را بیکار میکند. به این دلیل این شرکتها نه در زمانی که کاملا متعلق به دولت بودند و نه امروز که خصولتی هستند، انگیزهای برای پیشرفت، توسعه و ارائه راهکارها و محصولات جدید ندارند.
۲- دولت قیمتگذار به جای دولت خدمتگذار
از سویی نبودن بازار آزاد و دریافت تعرفه گمرکی بالا، تنبلی را در کارخانههای داخلی تزریق میکند.
برای مثال شرکت ایرانخودرو در سال ۱۳۴۱ بنیانگذاری و ۵ سال پس از ایرانخودرو یعنی در سال ۱۳۴۶، شرکت هیوندای کره جنوبی تاسیس شده است. با یک مقایسه ساده بین محصولات ایرانخودرو و هیوندای، میتوانید میزان پیشرفت چند ساله این دو کارخانه را مقایسه کنید. نبود قیمتگذاریهای دولتی و وجود بازار آزاد در کره جنوبی، انگیزه پیشرفت و تحقیق و توسعه را در شرکتهای کرهای ایجاد کرده است.
و فرصت همچنان باقی است
البته نباید فراموش کنیم که همین تعرفه، یک منبع درآمد مهم برای دولت است و از این روی نداشتن بازار آزاد و وجود قیمتگذاریهای دولتی با اینکه درنهایت به ضرر مصرفکننده و تولید کننده است، اما درآمد فراوانی برای دولت حاصل میکند.
نبود انگیزه رقابت و به صرفه نبودن واردات فناوری، تحقیق و توسعه در شرکتهای داخلی را به بیارزش میکند. تحقیق و توسعه مهمترین نقطه تلاقی دانشگاه و صنعت در تمام دنیاست و صنایع ایران هیچ انگیزه و علاقهای به آن ندارند.
مشکل دانشگاهها
در ۱۵ سال گذشته که تعداد دانشگاهها بسیار افزایش یافته و کیفیت آنها نیز شدیدا کاهش یافته است. دو دوره کارشناسی، مهارتها و مباحثی تدریس میشوند که در بازار کار به درد نمیخورند. این مشکل در تمامی رشتهها وجود دارد و در دانشگاههای سطح پایین بسیار بدتر میشود؛ زیرا در این دانشگاهها مدرسهای باسواد کمیاب هستند. در نتیجه، آنچه در انتها روی میدهد، اتلاف وقت برای دانشجو و هزینههای گوناگون اقتصادی برای کشور است؛ زیرا علاوه بر اینکه افراد حداقل چهار سال دیرتر وارد بازار کار میشوند، بلکه به دلیل مدرکگرایی بسیار دیر کار پیدا میکنند. دیر وارد شدن به بازار کار، درنهایت باعث میشود مجموع درآمد آنها تا آخر عمر، کمتر از افراد بدون تحصیلات دانشگاهی باشد.
دوره تحصیلات تکمیلی
اگر شما استاد دانشگاه باشید، برای چاپ مقاله باید روی موضوعات روز کار کنید. مباحثی که در دنیای علم در همه جهان، طرح میشوند، چند سال از صنایع دنیا جلوتر هستند؛ اما صنایع در جهان، با کمال میل روی این موضوعات سرمایهگذاری میکنند؛ زیرا میخواهند همواره محصول جدید و بهتر تولید کنند و در بین رقبا پیشرو باشند. فناوریها و روشهای مورد استفاده در صنایع ایران معمولا قدیمی است. محصولات تولیدی نیز به همین سیاق قدیمی هستند و کیفیت پایینی دارند. به زبان دیگر، صنایع در ایران چند ده سال عقبتر از صنایع دست اول جهان هستند.
از آنجایی که اساتید دانشگاه میخواهند مقاله چاپ کنند و باید به مباحث روز دنیای علم بپردازند، بین آنچه در دانشگاه و صنعت در جریان است، دهها سال فاصله زمانی وجود دارد. استادان دانشگاه علاقهای به حل مشکلات صنعت ندارند زیرا با حل این مشکلات نمیتوانند مقاله چاپ کنند و ارتقا شغلی بگیرند.
اساتید دانشگاه میخواهند به مباحث روز دنیای علم بپردازند و مقاله چاپ کنند. اما صنعت دهها سال عقبتر از مرز دانش است.
فضای دانشگاهها که فرهنگ چاپ هر چه بیشتر مقالات را ایجاب میکند، موجب میشود دانشگاهیان علاقهای به همکاری با صنایع نداشته باشند. دانشگاهها در یک دور باطل گیر افتادند.
دور باطل دانشگاه
دانشگاهها در بستر این نیاز به وجود آمد؛ اما آنچه در ایران رخ داد متفاوت بود. جامعه هنوز به سطحی نرسیده بود که چنین نیازهای را احساس کند. دانشگاهها در ایران بیشتر یک کپی از دانشگاههای غربی بودند. آن هم یک کپی ناقص. زمانی که وارد دانشگاه شدم، جامعه شهرستان محل سکونت من، دانشگاه را محلی برای تفریح و سرگرمی تلقی میکردند.
دلیل دیگر به وجود آمدن این دور باطل، سیاستهای غلط در حوزه دانشگاهها است. سیاستهای همچون نحوه ارتقا شغلی و تحصیلات رایگان یا ارزان.
راه حل
۱- اصلاح نظام اقتصادی
لازم است نقش تعرفههای گمرکی روشن شود و دولت نیز به این نقش وفادار بماند. تعرفههای گمرکی حتی برای محصولاتی که به هیچ عنوان در ایران تولید نمیشوند ولی بسیار ضروری هستند، زیاد است؛ مثلا برای واردات کامپیوتر و قطعات آن، تعرفهای بین ۲۰ تا ۵۰ درصد وجود دارد. چنین تعرفهای صرفا باعث میشود قیمت کامپیوتر و قطعات بالا برود و درنهایت به ضرر مصرفکننده است. از سویی همین مسئله فرصتهای زیادی را در حوزه آیتی (IT) از بین میبرد.

آیا هدف از تعرفه واردات کامپیوتر هم حمایت از تولیدکننده داخلی است؟
وجود بازار آزاد، سرمایهگذاری خارجی را به صرفه میکند. سرمایهگذاری خارجی باعث تولید ارزش و شغل میشود. هنگامی که شاغلین ایرانی در صنایع پیشرفته جهانی کار کنند، بعد از مدتی در این فعالیتها مهارت مییابند. یک کارگر ساده برای همیشه کارگر ساده نمیماند.
از سویی، معرفی محصولات باکیفیت خارجی باعث میشود تولیدکنندههای ایرانی نیز تکانی به خود بدهند. تحقیق و توسعه به صرفه باشد و پای دانشگاهها به صنایع باز شود. این یک معامله برد برد است. معاملهای که در آن صنایع، دانشگاهها و مردم سود میکنند.
۲- هماهنگی آموزشهای پایه و دانشگاهی
۳- اصلاح سیستم دانشگاهی
آیا کسی میخواهد شرایط بهتر شود؟
طبیعی است که یکشبه نمیتوانیم به شرایط ایدهآل برسیم؛ اما در یک شب میتوانیم تصمیم بگیریم که به سمت اقتصادی کارا، مولد، همراه با دانش، اخلاق و معرفت حرکت کنیم.
گزارش خطا
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۷
انتشار یافته: ۱
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟





