بازدید 7568

فرهنگ؛ چرخ پنجم درشكه

حميدرضا عابدي
کد خبر: ۷۱۰۲۰
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۸۸ - ۱۱:۰۹ 02 November 2009

اگر قرار بر ارزیابی عملکرد مسئولان فرهنگی در چند سال اخير باشد، با استناد به نگاه و دغدغه‌هاي بالاترین مقام نظام، می‌توان دریافت که متأسفانه، عملكرد ايشان، « ناموفق» بوده و يا به عبارتي رضايت بخش نبوده است.

این ناموفق بودن نیز دلایل متعددي دارد؛ البته از سوي دیگر، برای موفق بودن در عرصه فرهنگ و هنر عناصر متفاوتی باید با مشارکت و انسجام، چرخ فرهنگ را به حرکت درآورند. هنرمندان، پژوهشگران، مسئولان اجرایی و سرانجام،  جامعه مخاطبان، عناصر شریک در این روند هستند.

در این بین، عنصر «مخاطبان» در حقیقت مصرف کنندگان محصول برآمده از مشارکت عناصر دیگر (مسئولان، هنرمندان و پژوهشگران) هستند که با وجود اهمیت نیازها و ذایقه‌شان، اما تعیین کننده این خواسته‌ها، درک درست مسئولان، هنرمندان و پژوهشگران است و از همين روی، در آسیب شناسی ناموفق بودن فعاليت‌ها و مديريت‌هاي فرهنگي، کمترین نقش را دارند یا به تعبیر دیگر، نه تنها از متهمان نیستند بلکه باید از شاکیان نیز به شمار آیند.

ناگفته نماند در بین این عناصر، «اهالی فرهنگ و هنر» هم مهمترین عنصر هستند، چرا كه این افراد با اتکا به داشته‌های مادی و معنوی و ترکیب آن با خلاقیت، به آفرینش و تولید آثار فرهنگی و هنری می‌پردازند؛ اما نکته مهم در این میان، نیازهای سخت افزاری این گروه است؛ نیازهایی که جنبه‌های متفاوتی دارد؛ از نیازهای فردی و خانوادگی گرفته تا نیازهای اجتماعی و حرفه‌ای.

نیازهای «فردی» ایشان نیز از دو قسمت نیازهای «روحی و روانی» و نیز نیازهای «مادی» تشکیل می‌شود.

نیازهای روحی و روانی ایشان با استفاده از مواردی همچون پژوهش‌ها، کتب، آثار صوتی و تصویری و آرامش ویژه‌ای که نیاز دارند، تأمین می‌شود و نیازهای مادی آنها نیز «توان ارتزاق» و نیز داشتن امکان «تهیه مواد سخت افزاری لازم» است که تأمین بخش عمده ای از این نیازها به «عرضه» هر چه بهتر محصولات هنری بستگی دارد.

در واقع، چرخه خلق اثر هنری با «رساندن محصول به دست مخاطب» تکمیل می‌شود و در حقیقت «تکامل هنر» را در پی دارد.

این مهم وقتی که قرار بر خلق آثار مبتنی بر «پژوهش» و «برنامه‌ریزی» برای «فرهنگ سازی» است، شرایط ویژه‌ای دارد.

اکنون باید از حضور مسئولان اجرایی و مدیران فرهنگی هنری یاد شود كه چند وظیفه بسیار مهم دارند:

الف) درک دقیق و اصولی از آرمان‌های کلان و پیش برنده نظام و برنامه ریزی برای تحقق آن

ب) درک دقیق و عمیق از نیازها و ذایقه مخاطبان به ويژه جوانان به عنوان کسانی که موتور اصلي تحقق آرمان‌های نظام هستند.

پ) تعامل و تفاهم با اهالی فرهنگ و هنر، به عنوان سرمایه‌های بسیار عظیم کشور که تبیین کننده هر چه بهتر آرمان‌ها و تجلی‌بخش این آرمان‌ها، در قالب‌های عینی، با آثار فرهنگی و هنری هستند.

در حقیقت، با وجود این گروه است که مسئولان و مخاطبان، نیازهای لازم برای پیشبرد آرمان‌ها و اهداف را دریافت کرده، امکان «حرکت» در همه ابعاد جامعه پدید می‌آید.

اما ایفای این نقش بسیار حیاتی و مهم در گرو چیست؟

پیش از این به خواسته‌های لازم و ضروری این گروه اشاره شد، نیازهایی که بسیار بدیهی است و با تأمینشان، همه رویکردهای فرهنگی، جامه عمل به خود می‌گیرد و نه تنها فرهنگ دیگر مظلوم نیست، بلکه نقش اساسی خود را ایفا می‌کند.

برای تأمین این نیازها نیز مسئولان قوای مقننه و اجراییه مفادی را در نظر گرفته‌اند.

در واقع بنا به تجارب گذشته و حال، دولت در برنامه بودجه، سهمی هرچند بسیار اندک را برای فرهنگ و هنر در نظر گرفته و مجلس شورای اسلامی با بررسی دقیق و کارشناسی، آن را برای اجرا به دولت بازگشت داده و می‌دهد؛ اما با وجود اندک بودن این بودجه، آنچه به نظر می‌رسد، انجام نمی‌شود تأمین و تخصیص این بودجه در راه مشخص شده و مجاري اصلي است.

کافی است سری به مراکز مهم فرهنگی هنری زده شود؛ می‌بینیم که چرخ بسیاری از برنامه‌ها یا متوقف شده یا با کندی بسیار حرکت می‌کند؛ هرچند این مسأله گویا، گریبانگیر دیگر دستگاه‌ها نیز شده، تا جایی که فرمانده نیروی انتظامی را به چنان تنگنایی کشانده که در روز شهادت جمعی از سرداران سپاه در سیستان، در جلوی دوربین 30/20 اعلام کرد که با وجود گذشت هفت ماه از سال (در آن روز)، هنوز اعتبار لازم برای حفاظت از مرزها را دریافت نکرده‌اند، اما به هر روی، باید چاره ای برای این موضوع اندیشیده شود.

اکنون کافی است از پژوهشگران پرسیده شود که چندین و چند طرح اساسی در زمینه تولید آثار هنری به دلیل نبود اعتبار یا کنار گذاشته شده یا به صورت کژدار و مریز پیش می‌رود؟!

نگارنده قصد هیچ قضاوتی ندارد و در انتظار ارزیابی‌های پژوهشگران می‌ماند؛ اما آن چنان که اخبار و رویدادها نشان می‌دهند، مراکزی همچون صدا و سیما، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران یا تاکنون ـ نيمه ماه هشتم سال ـ اعتبارات تخصیصی را دریافت نکرده‌اند و یا اگر تخصیصی صورت گرفته، بخش بسیار اندکی از میزان تعیین شده است و همین پیامدهای فراوانی برای این دستگاه‌ها داشته است.

از جمله مهمترین این پیامدها، نبود رغبت در هنرمندان برای همکاری با این مراکز متولی فرهنگ و هنر است. در چنین شرایطی است که هنرمندان تجسمی آثارشان را به حراج‌های کریستی لندن و ابوظبی و دوبی ارایه می‌کنند، عکاس‌ها به آژانس‌های مطرح عکس دنیا، فیلمسازان به جشنواره‌های ریز و درشت خارجی و ... روی می‌آورند.

نگارنده هرگز نمی‌خواهد در این مجال، به این نتیجه برسد که با نبود برنامه ریزی و عملکرد نامناسب، هنرمندانی را که با سرمایه‌گذاری‌های فراوان و گسترده تربیت می‌کنیم، به راحتی به دیگران وامی‌گذاریم، اما ممکن است یکی از تبعات کوتاهی‌های مسئولان اجرایی، گرویدن به دیگران باشد.
حتی اگر فرض را بر حفظ روح و روان و داشته‌های معنوی بگیریم، آثار فراوان هنری این عزیزان، عاید هر فرد و يا کشوری می‌شود به جز مردم و کشور خودشان.

با کمی پرس و جو هنرمندان پیشکسوتی را می‌توان یافت که با سیلی‌های فراوان صورتشان را سرخ نگه داشته‌اند، اما حاضر نشده‌اند آثارشان را به غیر واگذارند؛ اما میزان تحمل این عزیزان چه اندازه‌ است؟ يا این که چه دستگاه و نهادي، مسئول حفظ این داشته‌های فرهنگی است؟

و يا در مقابل خواسته این سرمایه‌های عظيم كشور كه «معقول و منطقی» است، چرا یا پاسخی نمی‌شنوند یا اگر دریافت می‌کنند، اقناع کننده نیست؟

کوتاه سخن این که هم‌اکنون تخصیص‌ ندادن بودجه، بسیاری از مراکز فرهنگی هنری را با مشکلات جدی و گاه فوت موقت‌روبه‌رو کرده است؛ مشکلاتی که به ظاهر مربوط به این دستگاه‌هاست، اما در واقع پیامدهای متعددش تک تک آحاد جامعه را متضرر می‌کند؛ ضرری که به نظر نمی‌رسد، به راحتی امکان جبران آن نباشد!

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
خرید چیلر
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
فیلم خروس جنگی را نگاه کرده اید که دین و طرفداران دین را چگونه به تفسیر کشیده است؟ نمی دانم که این فلیم کی درست شده حتما باید در دوران خاتمی باشد. توان ندارید در یک فلیم ارائه ای درست از دین و دوست داردان دین بدهید تازه هم می آئید چنان ریشه دین را می زنید بعد می گوئید چرا دانشجویان و جوانان این گونه شده اند.
با تشکر از نویسنده محترم ،به عنوان کسی که سالهاست در زمینه های فرهنگی دغدغه های زیادی داشته است. باید بگویم در دهه اخیر اساس مشکلات ایران بر پایه فرهنگ است . اما بی فرهنگی در همه زمینه ها:در مدیریت ،در مسایل اجرایی،دراقتصاد ،درسیاست ،در برخورد بامسایل اجتماعی مثل برخورد با جوانان،در مبارزه با فسا در انواعش،در مبارزه با آلودگی هوا ،در مسائل شهری،در ترافیک ، ومهمتر از همه در خودفرهنگش، بگویید در کجا این معضل نیست.مطمئن باشید تا مدیران کشور نخواهند با دانش محوری و شایسته سالاری به صورت تخصصی برای اجرای این برنامه کاری کنند. چیزی درست نخواهد شد و آش همان آش وکاسه همان کاسه خواهد بود.و ضررش برای مردم.
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # توماج صالحی # خیزش دانشجویان ضد صهیونیست # روز معلم