در روزهای گذشته، حرف و حدیث ها بر سر تفکیک چند وزارتخانه در دولت آتی از جمله وزارت ورزش از جوانان مطرح شد. موافقان این تفکیک مدعی هستند، با عملیاتی شدن این لایحه، حوزه جوانان به یک سازمان مستقل تبدیل خواهد شد و در شرایط جدیدی، مسائل جوانان کاملاً تخصصی و بدون مشارکت موضوعات دیگر، پیگیری، مدیریت و ساماندهی می شود و اتفاقی مشابه نیز برای حوزه ورزش رخ خواهد داد.
به گزارش «تابناک»؛ وزارت ورزش و جوانان کنونی در سال 1389 و در دولت دهم پس از ادغام دو سازمان تربیت بدنی و ملی جوانان در مجلس هشتم تشکیل شد و رسما به عنوان عالیترین مرجع متولی رسیدگی به مسائل مربوط به ورزش و جوانان در ایران شد؛ وزارتخانه ای که همچنین مقرر شد مدیریت فعالیت های قرآنی جوانان کشور را نیز بر عهده بگیرد.
پیش از شکل گیری این وزارتخانه دو سازمان تربیت بدنی و ملی جوانان هر یک مستقل مسائل مرتبط با هر دو حوزه را پیش می بردند و مدیریت مسائل ورزشی و جوانان کشور جدا از هم دنبال می شد.
در سال 89 و با این استدلال که مسائل ورزشی و جوانان تا حدود زیادی به یک دیگر نزدیک است و نیز این استدلال که نیاز است این دو حوزه در سطحی بالاتر و مستقل مدیریت شوند، لایحه تشکیل وزارت ورزش و جوانان مطرح و در مجلس هشتم به تصویب اکثریت نمایندگان مجلس رسید.
شاید بزرگ ترین موهبت این اقدام ارتقای سطح مدیریت کلان این دو حوزه مهم و حیاتی کشور بود که به جای مدیریت توسط یک رئیس، صاحب وزارتخانه شدند و در زمینه های متعدد مثل دریافت بودجه، استقلال رأی و... توانستند دوره ای جدید از کارآمدی را به آزمون بگذارند.
بزرگ ترین مشکل پیش آمده در فرایند ادغام این دو وزارتخانه را نیز می توان ترکیب دو فعالیت متفاوت با یکدیگر دانست که اساساً سنخیتی با یکدیگر ندارند و هر یک برای پیشبرد اهداف عالی خود به مدیریتی تخصصی نیاز دارند.
اکنون و پس از یک تجربه هفت ساله در مدیریت یکپارچه این دو حوزه، بار دیگر صحبت هایی مبنی بر تفکیک این دو وزارتخانه زده می شود که بر اساس آن این بار قرار است در یک بازه زمانی نامشخص تجربه وجود سازمان جوانان و وزارت ورزش مستقل برای پیشبرد اهداف این دو بخش در کشور ایجاد شود.
در این بین، نگرانی و پرسش های مطرح است که هنوز از سوی مسئولان به خوبی برای افکار عمومی و کسانی که دغدغه آینده ایران را دارند، تشریح نشده است.
اینکه تفکیک دو وزارتخانه مذکور و ایجاد استقلال در این دو نهاد، عملاً چه تفاوتی با گذشته و دوران قبل از ادغام خواهد داشت و به بیان بهتر، مبادا با این تصمیم یک عقب گرد سیاسی و مدیریتی در کشور رخ دهد؟
نگرانی دیگر آنکه با شرایط حاکم بر تصمیم کنونی و تأکید طراحان تفکیک بر تخصص گرایی در حوزه جوانان، اساساً چه تضمینی وجود دارد که حوزه ورزش و جوانان در آینده به متخصصین واگذار شود و این افراد به چه میزان در توسعه هر دو بخش موفق خواهند بود؟
نکته دیگری که باید به آن دقت کرد این است که در شرایط کنونی، دیگر کشور ایران را نمی توان چون گذشته یک کشور جوان توصیف کرد، تأکید برخی دولتمردان بر تفکیک این دو حوزه با وجود گرایش سنی جامعه به میان سالی، نگرانی دیگری است که می تواند به بی توجهی به جامعه میانسال (جوانان سال های قبل) از سوی مسئولان ختم شود.
برای اینکه شرایط کنونی و شرایط ایده آل با افق دید بهتری بررسی شود، بهتر این است که نحوه مدیریت کلان برخی کشورهای جهان در سطح وزارتخانه، به ویژه کشورهای توسعه یافته و بزرگ جهان توجه شود.
مروری بر نحوه برخورد چهارده کشور جهان با مسائل حوزه جوانان و ورزش که بیشتر آنها کشورهای توسعه یافته و جهان و موفق در این دو بخش هستند، حاوی درس های آموزنده ای است.
در مهم ترین کشورهای توسعه یافته جهان، بخش جوانان و ورزش جدا از سطح وزارت، مدیریت می شود و البته بسیاری از آنها هر دو یا یکی از این دو حوزه را در محور وزارتخانه های خود قرار نداده اند.
با این حال، چند کشور توسعه نیافته و ضعیف جهانی نیز هستند که دقیقاً شرایطی مشابه شرایط کشور ایران دارند و در آنها با ادغام دو حوزه جوانان و ورزش، وزارت ورزش و جوانان شکل گرفته است.
در ادامه به صورت کلی به شرایط ورزش و جوانان و مدیریت کلان آن در چند کشور جهان اشاره می شود.