تاملی بر نامه دبیر مجمع به رییس جمهور
اگر تغییر وضعیت سیاسی در آمریکا اراده ترامپ را نسبت به تعهد آمریکا سست و اروپا را مردد کرده است، آیا راهی جز آنچه دکتر رضائی برای احقاق حقوق ملت ایران از طریق قوانین بین المللی توصیه می کند و عینیت بخشیدن به اقتصاد مقاومتی در کشور باقی می ماند؟
دیپلماسی ایرانی: نامه منتشره به قلم دکتر محسن رضائی دبیر مجمع تشخیص مصلحت به رئیس جمهور در خبرگزاری ایسنا، از دو منظر، خواننده را به تعمق وا می دارد که پس از بیان مفاهیم کلیدی این نامه برای خوانندگان محترم به نکاتی اشاره می شود:
اول: احساس مسئولیت سنگینی که ایشان به عنوان یک مدیر استراتژیک در تئوری و عمل در قبال ملت و سر زمین و حکومت دارد و بر اساس این تکلیف عمیقا اعتقادی، سیاسی، کاستی های دولت و راهکارهای حکمرانی خوب در عرصه سیاست داخلی و خارجی را بیان می کند. این بخش از نامه سرشار از احساس درد و نوع دوستی و در عین حال بینش استراتژیک در حکمرانی است که بزرگان حکمت، سیاست، فلسفه و استراتژیست های شرق و غرب به آن اهتمام جدی داشته و آن به بقاء و فنای نظام های سیاسی مربوط می شود، آن جا که باید به اعتماد و رضایتمندی ملت، اقتصاد و دفاع ملی به عنوان سه عنصر اصلی بقای ملت و سرزمین و حکومت توجه کرد.
دوم: این که دبیر مجمع تشخیص مصلحت، در عرصه سیاست داخلی از خود گذشتگی ملتی را بیان می کند که پاسخ از خود گذشتگی های خود را از حکمرانان دریافت نکرده است، به خصوص آن جا که از مادر شهید دستفروش و زن جانبازی که خودسوزی می کند یا عرق شرمی که به خاطر تنگناهای اقتصادی بر جبین پدر نزد همسر و فرزندن می نشیند واین شرایط را شایسته شان و منزلت ملت بزرگ ایران در چنین سرزمین وسیع وغنی نمی داند و در عرصه سیاست خارجی به دغدغه های ناشی از فقدان نوعی بینش استراتژیک برای تبدیل تهدیدات اقتصادی به یک فرصت تاریخی ظرف سال های گذشته اشاره می کند و ایران منطقه ای را حلقه گم شده سیاست خارجی ایران می داند.
نکته حائز اهمیت دیگر در خاتمه نامه دکتر رضائی، عبرت از گذشته و دعوت به اتحاد کامل و برادری برای به کارگیری توانائی های داخلی و بها دادن به مردم و معیشت آنان است که طبعا امید است رییس جمهور لبیک گوید؛ زیرا از دغدغه اصلی رئیس جمهور و همه دلسوزان کشور بوده و هست. دغدغه ای که اخیرا مقام معظم رهبری نیز در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری از واژه "به شدت مسئول هستیم در قبال فرهنگ و معیشت مردم" استفاده کرده و بر آن تاکید کردند که این قلم نیز به اختصار از منظر سیاست خارجی به نقد، نقد نامه دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام می پردازد:
دکتر رضائی به درستی "بسیج سرمایه انسانی و مالی داخلی" را توصیه می کند و اقتدار و "ایران منطقه ای" و این راهبرد جز از طریق تجمیع اندیشه های سیاسی، امنیتی و استراتژیست های که در تئوری و عمل در خنثی کردن توطئه های جهانی علیه ایران کارآزموده شده اند، میسر نخواهند شد. شورای عالی امنیت ملی وظیفه ای مهمتر از این که اهمیت ایران و مؤلفه های قدرت این ملت و سرزمین و حکومت را تبدیل به قدرت در "ایران منطقه ای" کند، ندارد. در چنین شرایطی دیگر بیمی از غرب زده گانی نخواهد بود که به دنبال رابطه راهبردی با آمریکا هستند؛ زیرا اراده و استقلال ملی و اعتماد مردم به حکومت و درایت و زعامت امت توسط رهبر است که مسیر کشور را تعیین می کند و نه غرب زدگان؛ اگر چه باید مراقب دیگر اشکال رابطه مبتنی بر سلطه نیز بود، چه سلطه کالای خارجی که به قول گاندی آن قدر که کالای انگلیسی هند را زیر سلطه برد، توپ های انگلیسی نبرد؛ که راهی جز همان اقتصاد مقاومتی و مردم داری و اعتماد عمومی وجود ندارد و چه سلطه تفکراتی که اعراب را منتفع و ایران را متضرر می کند؛
آقای رئیس جمهور پاسخ دهید!




