دیپلماسی ورزشی، فوتبال و «ایرانِ فرهنگی»

شاید در حال حاضر که امکان میزبانی از تیم‌های عربستانی را در ایران نداریم، بتوان با ضرب‌المثل «عدو (عدوان) شود سبب خیر» مفهوم‌سازی کنیم و با دیپلماسی ورزشی، روابط‌مان را با حوزه‌ی تمدنی «ایرانِ فرهنگی» بیش از پیش بهبود و گسترش دهیم.
کد خبر: ۶۷۴۴۶۱
|
۱۶ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۹ 06 March 2017
|
4957 بازدید
رضا کدخدازاده در فرهنگستان فوتبال نوشت: شاید در حال حاضر که امکان میزبانی از تیم‌های عربستانی را در ایران نداریم، بتوان با ضرب‌المثل «عدو (عدوان) شود سبب خیر» مفهوم‌سازی کنیم و با دیپلماسی ورزشی، روابط‌مان را با حوزه‌ی تمدنی «ایرانِ فرهنگی» بیش از پیش بهبود و گسترش دهیم.

مسابقه دو تیم پرسپولیس و الهلال اگرچه با نتیجه‌ی تساوی به پایان رسید ـ که بنا به گفتهی بسیاری از کارشناسان فوتبال، نتیجه نسبتاً خوبی بود ـ اما اگر با شرایط مسابقات قبلی دو تیم، که به میزبانی پرسپولیس در ایران انجام شده بودند بنگریم، حاوی نکات قابل تأملی است. پرسپولیس در طول تاریخ رقابت‌های آسیایی، شش‌بار به مصاف حریفان عربستانی در ایران رفته است که پنج پیروزی و تنها یک تساوی به‌دست آورده است. این آمار جالب بیش از هر چیز نشان می‌دهد تنشی که عده‌ای خودسر به وجود آورند و در نهایت با لابی قوی عربستانی‌ها، میزبانی تیم‌های ایرانی در ایران از آنها گرفته شد، تا چه اندازه به نفع عربستان، و تا چه اندازه به ضرر نمایندگان ایران تمام شد.

بر کسی پوشیده نیست که مقصّر اصلی در به‌وجود آمدن این شرایط که در نهایت نیز به ضرر ایران تمام شد، چه کسانی هستند؛ اما به هر حال، کشور باید در هر شرایطی در مقابل حوادث گوناگون از ظرفیت‌های موجود استفاده کند.
در موضوع مورد بحث این نوشتار به این می‌پردازیم که کشور ثالثی که ما برای میزبانی در رقابت با تیم‌های عربستانی معرفی کردیم، نه‌تنها فضای موجود در آن چندان به نفع ما نبود، بلکه تا حدود زیادی به سود تیم‌های عربستانی بود.

چند ماه پیش که قرار بود تیم‌های ایرانی و عربستانی کشورهای مورد نظر خود را به عنوان میزبان از سوی خود معرفی کنند، برخی از ورزش‌دوستان ایرانی پیشنهاد دادند که کشور تاجیکستان را به عنوان میزبان معرفی کنیم. اما به دلایل گوناگون در نهایت کشور عمان را برای انجام این مهم به کنفدراسیون فوتبال آسیا معرفی کردیم. اگرچه می‌توان گفت که از نظر کیفیت، کشور عمان برای میزبانی نمایندگان ایران کشور بهتری نسبت به سایر کشورهای عربی خلیج فارس است، اما با توجه به علقه‌ی عربی آنها، میزبان ایده‌آلی برای ما در برابر تیم‌های عربستانی نمی‌تواند باشد.

شواهد نشان می‌دهد که حتی در مسائلی غیر سیاسی (مانند ورزش)، میزان رابطه و سطح تعاملات سیاسی بین دو کشور بیش از هر چیز مهم است. در حال حاضر ایران از نظر دیپلماتیک و سطح روابط سیاسی، رابطهی قابل توجهی با کشورهایی همچون عراق، سوریه و افغانستان دارد؛ اما متأسفانه در هر سه کشور، در حال حاضر وضعیت جنگی وجود دارد و حتی خود این کشورها در رقابت‌های مختلف ورزشی، ایران را برای میزبانی از رقبای خود معرفی می‌کنند. در این‌که شرکای اصلی ما در منطقه، در وضعیت جنگی به سر می‌برند، طنزی تلخ نیز نهفته است که ای کاش یک کشور دوست و شریک استراتژیک نزدیک هم داشتیم که در شرایط صلح و آرامش به سر می‌بُرد!

به هر حال اتفاقات این‌چنینی، هر چند در عرصه‌ای غیر از عرصهی سیاست رخ می‌دهند، اما می‌توانند نشانه‌هایی داشته باشند که سیاست خارجی خود با کشورهای همسایه را به نوعی مورد بازبینی قرار دهیم. این‌گونه مواقع است که کم‌توجهی ما به کشورهای آسیای مرکزی (که در حوزهی ایران فرهنگی قرار دارند) بیش از هر زمانی به‌چشم می‌آید. اگر ما روابط دیپلماتیک بهتری با این منطقه می‌داشتیم، قطعاً شهرهای خجند، سمرقند و بخارا گزینه‌های به مراتب بهتری از مسقط، برای میزبانی تیم‌های ما از تیم‌های عربستانی بودند.

اگر ما در سالیان گذشته توجه بیشتری به افزایش سطح روابط‌مان با کشورهایی مانند تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان (که قرابت‌های فرهنگی قابل توجهی با آنها داریم) کرده بودیم، حداقل نتیجه‌اش این بود که الان در مقابل یک تیم عربی، میزبانی را معرفی نمی‌کردیم که خودش نیز عرب باشد. جالب این‌که عمان یکی از کشورهای مورد نظر عربستان برای میزبانی از تیم‌های ایرانی نیز بود. همین مسأله و همین‌طور فضای ورزشگاه مسقط در جریان مسابقهی دو تیم پرسپولیس و الهلال عربستان (که کاملاً به نفع نماینده عربستان بود) نشان داد تا حدود زیادی طبیعی است که فضای ورزشگاه یک کشور عربی، به نفع یک تیم عربی باشد و نمایندهی ایران، تنها در ظاهر، عنوان میزبانی رقابت را یدک بکشد.

هر چند در طول سالیان گذشته، ریشه‌های فرهنگی و هویتی «ایرانِ فرهنگی» در کشورهای آسیای مرکزی تا حدود زیادی به دلایل مختلف مورد تغییر و تخفیف قرار گرفته است، اما همچنان زمینه‌هایی مناسب برای افزایش پیوندهای فرهنگی بین ما با این کشورها وجود دارد که حداقل می‌تواند در عرصه‌هایی مانند ورزش (که حساسیت کمتری ایجاد می‌کند)  به تقویت و بازیابی این عوامل کمک کند.

به عنوان مثال پس از این‌که زمزمه‌هایی مبنی بر انتخاب تاجیکستان به عنوان میزبان تیم‌های ایرانی در مقابل نمایندگان عربستان شنیده شد، مدت زمان زیادی نگذشت که این مهم با استقبال مردم و برخی از مسؤولان تاجیکستان مواجه شد. در همین مورد «تارنمای ورزش سه» گزارش کرد: «رستم آکیموف، مدیر رسانه‌ای تیم استقلالِ تاجیکستان که در مراسم قرعه‌کشی لیگ قهرمانان آسیا حضور داشت در رابطه با احتمال درخواست ایران برای میزبانی تاجیکستان از بازی نمایندگانش در رقابت با عربستانی‌ها گفت: اگر مسؤولان تیم‌های ایرانی پیشنهاد این موضوع را بدهند مسؤولان فوتبال تاجیکستان در این‌باره تصمیم‌گیری خواهند کرد و بدون شک هموطنان من از میزبانی نمایندگان ایرانی استقبال زیادی می‌کنند. تیم‌هایی مانند استقلال و پرسپولیس تیم‌هایی هستند که در کشور تاجیکستان، هواداران زیادی دارند و قطعاً بازی‌های آنها با استقبال ویژه‌ای روبه‌رو می‌شود.»

در پایان لازم است به این نکته نیز اشاره شود که هر چه در برقراری و بهبود روابط با کشورهایی که در حوزه‌ی تمدنی «ایرانِ فرهنگی» قرار دارند تأخیر صورت بگیرد، فاصلهی بین ما با آنها ممکن است بیشتر و بیشتر شود. درست است که پیوندهای ما با این مناطق، ریشه در تاریخ، فرهنگ، زبان و مؤلفه‌های گوناگون دارد، اما جوامع بشری تا حدود زیادی دستخوش تغییر و تحول می‌شوند؛ به عنوان مثال، حرکت جوامع به سمت نوسازی و توسعه، باعث می‌گردد برخی از پیوندهای گذشته، به تدریج تحت تأثیر پیوندهای جدید قرار بگیرند و تغییر کنند. فرهنگ‌ها و پیوندهای فرهنگی اساساً پدیده‌های سخت و کاملاً تغییرناپذیر نیستند، بلکه همواره در حال دگرگونی‌اند و شکل‌هایی جدید نیز پیدا می‌کنند. فرهنگ‌ها بر یکدیگر اثر می‌گذارند و عناصری از آنها باقی می‌ماند و عناصری از آنها نیز از بین می‌رود.

پس در نتیجه لازم است در حوزه‌ی تمدنی «ایرانِ فرهنگی»، دیپلماسی فرهنگی فعال‌تری داشته باشیم تا ضمن تقویت و بازسازی پیوندهای فرهنگی، در سایر حوزه‌ها نیز بتوانیم نقشی فعال‌تر ایفا کنیم. این‌که ما با کشورهایی همچون تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان، پایین‌ترین سطح رابطه در منطقه را داریم، اصلاً اتفاق خوشایندی نیست. دیپلماسی ورزشی (به ویژه ورزش پر طرفدارِ فوتبال) می‌تواند زمینه‌ای مناسب برای آغاز روابط ما با این کشورها و به‌طور کلی با منطقه‌ی آسیای مرکزی (که بخش مهمی از «ایرانِ فرهنگی» است) باشد. شاید در حال حاضر که امکان میزبانی از تیم‌های عربستانی را در ایران نداریم، بتوان با ضرب‌المثل «عدو (عدوان) شود سبب خیر» مفهوم‌سازی کنیم و با دیپلماسی ورزشی، روابطمان با حوزه‌ی تمدنی «ایرانِ فرهنگی» را بیش از پیش بهبود و گسترش دهیم.

حالا که تهران، تبریز، اصفهان، اهواز و… به هر دلیلی نمی‌توانند میزبان ما برای رقابت با نمایندگان عربستان باشند، کجا برای ما بهتر از خجند، دوشنبه، مرو، سمرقند و بخارا؟!
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
نظر شما

سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

برچسب منتخب
# ترامپ # قیمت طلا # مذاکره ایران و آمریکا # قیمت سکه # سلاح پلاسمایی # سریال پایتخت
نظرسنجی
توافق نهایی ایران و آمریکا تا چه زمانی انجام می شود؟
الی گشت