بازدید 25151
مرور روزنامه‌های شنبه بیستم دی؛

پیش‌بینی‌های جدید برای کف قیمت نفت

در حالی که حوادث اخیر فرانسه در کانون توجه روزنامه‌هاست، نقش شیوه رفتار کشورهای غربی و دوگانگی استانداردهای آن‌ها در بروز این حوادث، مورد توجه قرار گرفته است. ادامه کاهش قیمت نفت و تأثیر آن در نوسانات ارزی، اصولگرایان و همایش وحدت و پیش‌بینی‌هایی در‌باره آینده مذاکرات هسته‌ای، دیگر مطالب مهم روزنامه‌های اول هفته هستند.
کد خبر: ۴۶۵۱۸۷
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۱ 10 January 2015

در حالی که حوادث اخیر فرانسه در کانون توجه روزنامه‌هاست، نقش شیوه رفتار کشورهای غربی و دوگانگی استانداردهای آن‌ها در بروز این حوادث، مورد توجه قرار گرفته است. ادامه کاهش قیمت نفت و تأثیر آن در نوسانات ارزی، اصولگرایان و همایش وحدت و پیش‌بینی‌هایی در‌باره آینده مذاکرات هسته‌ای، دیگر مطالب مهم روزنامه‌های اول هفته هستند.

پیش‌بینی‌های جدید برای کف قیمت نفت

روزنامه دولتی ایران سخنان معاون نظارتی بانک مرکزی را با تیتر «نفت ارزان مهم‌ترین دلیل نوسان نرخ ارز است» مورد توجه قرار داده و نوشته: معاون نظارتی بانک مرکزی درباره دلایل افزایش اخیر نرخ ارز در بازار، اظهار داشت: هرچند مجموعه‌ای از عوامل باعث شد تا قیمت ارز در بازار افزایش یابد ولی مهم‌ترین دلیل آن کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی و نقش عربستان سعودی در این بازار است. حمید تهرانفر درجمع خبرنگاران ادامه داد: با کاهش قیمت نفت علاوه بر کاهش درآمدهای ارزی دولت، این امر تأثیرات نامناسبی نیز بر بودجه خواهد داشت.

وی در ادامه گفت: صرافی‌ها در دور جدید افزایش قیمت ارز و التهابات اخیر نقشی نداشته و خلافی انجام نداده‌اند. تهرانفر در پاسخ به این پرسش که آیا صرافی‌ها در افزایش دور جدید نرخ ارز تأثیر داشته‌اند یا خیر، افزود: البته این امکان وجود دارد که اگر بازار از کنترل خارج شود، صرافان نیز اقداماتی را برای افزایش قیمت‌ها در بازار ارز انجام دهند اما هم‌اکنون این بازار تحت کنترل بانک مرکزی است.

دنیای اقتصاد نیز در شروع گزارشی با تیتر «پیش‌بینی‌های کف قیمتی جدید: نفت WTI و برنت به ترتیب ۳۵ و ۴۰ دلار» در تحلیل شرایط بازار نفت نوشته: روز گذشته در شرایطی بهای نفت در بازارهای جهانی باز هم کاهش یافت که همچنان مازاد عرضه مهم‌ترین تغییر بنیادی اخیر در این بازار است. با این حال، به‌زعم کار‌شناسان میزان بالای افت قیمت نفت طی ۶ ماه (بیش از ۵۰ درصد)، صرفا با تغییر بنیادی مزبور قابل توجیه نیست. در این بین بررسی «دنیای اقتصاد» نشان می‌دهد نسبت معاملات بلندمدت (انتظار افزایش قیمت) به کوتاه‌مدت در بازار آتی، ۸۰درصد کاهش یافته که بیانگر غلبه نگاه «خرسی» (انتظار کاهش قیمت) در بازار نفت است. به این ترتیب، در بازار آتی اثرگذاری عوامل مستقیم بر قیمت نفت محموله‌ای، موجب تشدید سفته‌بازی، این بار در جهت معکوس شده است.

این روزهای بازار نفت به گونه‌ای است که به اصطلاح معامله‌گران «کسی تلاشی برای گرفتن چاقوی در حال سقوط نمی‌کند». به عبارت دیگر، شرایط بازی در این بازار کاملا تغییر کرده و وضعیت «خرسی» (انتظار افت قیمت) به نوعی همه گیر شده است؛ به‌طوری که حتی در قیمت‌های کمتر از ۵۰ دلاری نفت خام آمریکا (اگر قیمت‌ها را نسبت به ۲۰ سال پیش تعدیل کنیم، نفت معادل ۳۰ دلار بر بشکه معامله می‌شود)، هنوز پیش‌بینی‌های کاهشی به چشم می‌خورد. به‌رغم آنکه عمده کار‌شناسان به بازگشت قیمت نفت امیدوارند، اجماعی درخصوص زمان یا کف قیمتی که نفت پس از رسیدن به آنجا مسیر خود را تغییر می‌دهد، وجود ندارد. این موضوع تا حدی سبب فراواکنشی (overreaction) در این بازار شده و به نحوی سفته بازان (speculators)، این بار در جهت کاهش قیمت‌ها، سیر نزولی قیمت نفت را تسهیل کرده‌اند. در این گزارش، «دنیای اقتصاد» عوامل اثرگذار بر قیمت نفت در طول تاریخ، وضعیت فعلی بازار نفت، اثر سفته‌بازی در معاملات آتی و سناریوهای آینده طلای سیاه را بررسی می‌کند.

از دیدگاه تئوری‌های اقتصادی سه عامل کلی عرضه، تقاضا و انتظار بازار، تعیین‌کننده قیمت نفت هستند. در اقتصاد کلاسیک اعتقاد بر این است که در یک بازار آزاد، جایی که عرضه و تقاضا با یکدیگر برابر می‌شوند (در اصطلاح به تعادل می‌رسند) تعیین‌کننده قیمت تعادلی هر کالایی است. با این حال، در بازار نفت شرایط متفاوتی حاکم است و نقش انتظارات بازار بسیار پررنگ می‌شود. نفت کالایی است با کشش عرضه و تقاضای (به ویژه تقاضا) بسیار پایین؛ به عبارت دقیق‌تر، این کالا واکنش کُندی به تغییرات قیمتی دارد و در نتیجه نمی‌تواند با کاهش یا افزایش قیمت‌ها به سرعت شاهد تغییرات عرضه و تقاضا باشیم. در واقع، نبود جایگزین مناسب برای نفت موجب می‌شود که افزایش قیمت‌ها نتواند تقاضا را به سرعت کاهش دهد و عرضه نیز نمی‌تواند در کوتاه‌مدت رشد چشمگیری پیدا کند. از سوی دیگر، کاهش قیمت‌ها با توجه به نبود زیرساخت‌ها نمی‌تواند به سرعت تقاضای بیشتری ایجاد کند؛ البته در این شرایط کاهش سریع‌تر عرضه عمل راحت‌تری است. کم‌کشش یا بی‌کشش بودن تقاضای نفت سبب می‌شود تا انتظارات معامله‌گران تأثیر بسزایی در تعیین قیمت نفت داشته باشد. از آنجا که متعادل شدن عرضه و تقاضای نفت بسیار آهسته انجام می‌شود، انتظارات بازار می‌تواند نوسانات قابل توجهی را در این بازار ایجاد کند.

تا کنون تحقیقات بسیاری درخصوص عوامل اثرگذار بر بازار نفت و نحوه تعیین قیمت تعادلی آن انجام شده است. در این میان، صندوق بین‌المللی پول (IMF) در یکی از پژوهش‌های خود در سال ۲۰۱۲ به بررسی این عوامل پرداخته است. در این پژوهش، عواملی که در هر روز موجب نوسان قیمت نفت می‌شدند از سال ۱۹۸۴ تا ۲۰۰۷ مورد بررسی قرار گرفته‌اند (در مجموع حدود ۶ هزار روز معاملاتی). همان‌طور که در جدول مربوطه مشاهده می‌شود، معاملات سفته‌بازی، اعلام برنامه‌های اوپک و موجودی نفت آمریکا بیشترین اثرگذاری را بر معاملات و تعیین قیمت‌ها داشته‌اند. در واقع، عوامل مزبور در روزهای مورد بررسی این پژوهش بیشترین تکرار را داشته‌اند. اختلالات در تولید، تحولات سیاسی در خاورمیانه و تغییرات آب و هوایی آمریکا از دیگر عواملی بودند که از آن‌ها بسیار در دوره مطالعه پژوهش، به‌عنوان عامل اثرگذار بر قیمت نفت یاد شده بود.

گیوتین کنگره روی سر مذاکرات


در حالی که دیگر روزنامه‌ها اولین دیدار وزرای خارجه ایران و آمریکا در سال جدید میلادی را مهم دانسته‌اند، خراسان در گزارشی از تحرکات کنگره آمریکا علیه توافق هسته‌ای نوشته: یک سناتور آمریکایی از نزدیک شدن قانونگذاران جمهوری خواه به تصویب لایحه‌ای برای تحریم جدید ایران در صورت شکست مذاکرات هسته‌ای خبر داد. در حالی که یک ماه از فینال دور ششم مذاکرات در ژنو گذشته است آغاز به کار یکصدو هشتمین کنگره آمریکایی با اکثریت جمهوریخواه و تصاحب دومجلس نمایندگان و سنای این کشور توسط این جناح منتقد دولت، احتمال شروع دور تازه واکنش منتقدان و رقبای تندرو کاخ سفید علیه مذاکرات هسته‌ای با ایران را در اذهان متبادر می‌کند که اظهارات سناتور مارک کرک مبنی بر اینکه تحریم‌ها علیه ایران جزو نخستین اولویت‌های تصمیم گیری جمهوری‌خواهان در کنگره است نشان از عجله این قانونگذاران تازه وارد آمریکایی برای مواجهه با موضوع هسته‌ای ایران دارد.

بر اساس گزارش‌ها کنگره قصد دارد در راستای سیاست چماق و هویج لایحه تحریم شدیدی را علیه ایران به تصویب برساند تا در صورتی که مذاکرات به نتیجه نرسید بلافاصله این تحریم‌ها اعمال شود. براین اساس ایسنا به نقل از فاکس نیوز اعلام کرد مارک کرک، سناتور جمهوری خواه ایالت ایلینوی دومین رأی گیری بزرگ کنگره را مربوط به تحریم‌های ایران برشمرد و اظهارداشت: این بزرگ‌ترین موضوعی است که با آن سر و کار خواهیم داشت و اینکه کنگره هیچ نقشی در این زمینه نداشته باشد، واقعا نامناسب است. براساس گزارش فاکس نیوز اظهارات مارک کرک حکایت از آن دارد که جمهوری خواهان کنگره به گمان اینکه دولت اوباما در مذاکره با ایران به اندازه کافی محکم نیست، تقاضای قدرت بیشتر در این فرآیند را دارند.

باب کروکر سرپرست کمیته روابط خارجی سنا نیزکه پیش از این گفته بود در حال کارکردن روی لایحه‌ای است که به کنگره اجازه می‌دهد پیش از آنکه اوباما بتواند هرگونه توافق نهایی با ایران را امضا کند درباره آن اظهارنظر کند ساعاتی پس از انتخاب به عنوان رئیس کمیته روابط خارجی سنای جدید با بیان اینکه پارلمان ایران قطعا قرار است‌». توافق هسته‌ای را مورد ارزیابی قرار دهد، اظهار داشت: باید انتظار داشت که کنگره ایالات متحده هم این موضوع را ارزیابی کند؛ ما باید بتوانیم هر توافق نهایی را ارزیابی و بررسی کنیم.

طرح کرک منندز که گفته می‌شود حمایت بسیاری از سناتور‌ها در هر دو حزب را به همراه خود دارد، تحریم‌هایی را به تصویب می‌رساند که در صورت «شکست مذاکرات یا عدم پایبندی ایران به توافق» اجرایی می‌شود. حامیان این طرح در تلاش هستند تا حد نصاب کافی برای «ضد-وتو» کردن آن را در میان نمایندگان سنا جلب کنند. بر اساس قوانین آمریکا، رئیس‌جمهور امکان وتوی مصوباتی را که آرای دو سوم نمایندگان سنا را به دست آورده باشد، ندارد.

ماجرای یک دقیقه سکوت شورای امنیت!


محمدرضا وصفی در سرمقاله ایران با تیتر «سحر غرب، ساحران را بلعید» نوشته: بخشی از جامعه رفاه‌زده اروپا به هیچ‌وجه توان درک درست و انسان‌شناسی فرهنگ اسلام و مسلمانان را ندارند و مسلمانان هم فرهنگ لیبرال دموکراسی غرق در رفاه را نمی‌ پذیرند. همین مسأله باعث می‌شود رفتارهای نشریه فکاهی شارلی ابدو که سابقه فعالیت تقریباً ۵۰ ساله دارد، به چنین تزاحم‌ها و تضادهایی منجر شود؛ اما مسأله اینجاست که دو جوان الجزایری‌الاصل در دارالایتام‌های فرانسه بزرگ شده‌اند. این دو برادر جوان برای پلیس و دستگاه امنیتی فرانسه کاملاً شناخته شده بودند و برادر بزرگ‌تر به نام سعید حدود هشت سال پیش به دلیل جمع کردن گروه‌هایی برای پیوستن به القاعده (در سال‌های ۱۹۹۸-۱۹۹۶) توسط دستگاه امنیتی فرانسه دستگیر اما پس از مدتی آزاد می‌شود. این جوان که از قبل از وقوع انقلاب‌های عربی و در دوران حضور نظامی امریکا در عراق با گرایش‌های افراطی درصدد عضوگیری برای القاعده بوده در فرانسه آزادانه فعالیت می‌کرد، همانند عامل گروگانگیری کافه سیدنی استرالیا که کاملاً برای دستگاه امنیتی استرالیا شناخته شده بود.

کنار هم قرار دادن حوادث تروریستی به وقوع پیوسته در روزهای اخیر در اروپا به روشنی بیانگر این مطلب است که در اروپا شاید در حوزه اقتصاد و فرهنگ کشور‌ها توانسته باشند به یک اتحاد برسند اما در حوزه امنیت، سران کشورهای اروپایی به شدت از مبادله اطلاعات با یکدیگر خودداری می‌کنند و همین پنهان‌کاری اطلاعاتی حوادث تروریستی را رقم می‌زند. از سوی دیگر، حادثه حمله به نشریه شارلی ابدو از این منظر حائز اهمیت است که دو برادر عامل این حمله با برنامه، دست به این اقدام زده‌اند. آن‌ها هم با انتخاب سوژه خود که یک نشریه کاملاً شناخته شده فرانسوی و به نوعی یک مرکز نمادین بود و هم با انتخاب زمان حمله خود که روزهای آغازین سال نو میلادی بود، توانستند موج بسیار سهمگینی را به راه بیندازند به طوری که بزرگ‌ترین اتفاق تروریستی ۴۰ سال اخیر فرانسه رقم خورد و فرانسوا اولاند اعلام کرد عاملان حمله، قلب فرانسه را هدف قرار دادند. افراط‌گرایان همچنین این حمله را به گونه‌ای انجام دادند که با وجود حضور نیروهای انتظامی در اطراف این نشریه، دستگیر نشدند.

آنچه مسلم است، اینکه غرب و اروپا به واسطه مداخله در تحولات دنیای اسلام و به طور ویژه تحولات چند سال اخیر خاورمیانه، اشتباهات مهلکی مرتکب شده که پیامدهای تلخی برای آن‌ها داشته است. به نظر می‌رسد این پیامد‌ها در آینده نیز شدت پیدا کند، زیرا روزانه افرادی از اروپا و امریکا به داعش می‌پیوندند که این افراد روزی به کشورهای مبدأ خود برمی‌گردند و با‌‌ همان عقاید افراطی به دنبال احقاق حقوق خود خواهند بود. از ابتدای شکل‌گیری انقلاب‌های عربی نیز این بحث مطرح بود که آیا اروپا باید در این انقلاب‌ها ورود پیدا کند یا خیر؟ اروپا تصور می‌کرد با ورود به این تحولات و سوق دادن جریان‌های افراطی به سوی خاورمیانه از نظر اقتصادی و فرهنگی سود خواهد برد غافل از اینکه افراط‌گرایی در مرزهای خاورمیانه نخواهد ماند و حادثه هفته گذشته فرانسه به خوبی نشان داد: «سحر، ساحر را بلعیده است‌».

به همین خاطر جمهوری اسلامی ایران از روز نخست با حضور غرب در منطقه مخالف بود و اتفاق‌های امروز و فردا نشان می‌دهد که مقامات ایرانی تنها به خاطر منافع کشورهای منطقه نبود که با حضور غربی‌ها در خاورمیانه مخالفت می‌کرد، بلکه نفع خود غربی‌ها هم در آن بود که در چالش‌های منطقه خاورمیانه، مداخله نکنند، زیرا چالش غرب و دنیای اسلام هنوز حل نشده است و دنیای اسلام پذیرای فرهنگ غربی‌ها نیست.

رسالت نیز «ماجرای یک دقیقه سکوت شورای امنیت!» کانون تحلیل خود از ماجرای حوادث اخیر پاریس قرار داده و نوشته: اخیرا شورای امنیت سازمان ملل به احترام جان باختگان حمله تروریستی به دفتر مجله فکاهی و البته هتاک شارلی ابدو در پاریس، یک دقیقه سکوت کرد. شورای امنیت این حادثه را که براثر آن سردبیر این مجله و چند تن از کاریکاتوریست‌های آنجان باختند، «حمله تروریستی وحشیانه» توصیف کرد. در خصوص سکوت اعضای شورای امنیت سازمان ملل متحد در خصوص حمله تروریست‌ها به کاریکاتوریستهای هتاک نشریه شارلی ابدو (که در سال ۲۰۱۲ میلادی کاریکاتورهای موهنی را علیه پیامبر اسلام منتشر کرده بودند)، سؤالات و ابهامات زیادی به ذهن خطور می‌کند. در جریان حملات ددمنشانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه که ۵۱ روز ادامه پیدا کرد، شورای امنیت سازمان ملل متحد درکسوت یک تماشاچی رفتار کرده و به خاک و خون کشیده شدن هزاران زن و کودک فلسطینی بی‌گناه برای آن‌ها اهمیتی نداشت.

حتی شورای امنیت سازمان ملل متحد در مقابل کشتار افراد بی‌پناه در مدرسه سازمان ملل در غزه نیز حاضر نشد یک دقیقه سکوت کند! گویا از دید مقامات سازمان ملل متحد و‌بان کی مون دبیر کل این مجموعه، تنها کاریکاتوریستهای نشریه شارلی ابدو ا رزش یک دقیقه سکوت کردن را دارند! بهتر است در این زمینه کمی بیشتر تأمل کنیم. در جریان کشتارمسلمانان می‌انمار و زنده زنده سوزانده شدن آن‌ها در آتش خشم و کینه طرفداران دولت برمه، شورای امنیت سازمان ملل متحد حاضر نشد حتی ثانیه‌ای سکوت کند! همچنین در جریان کشتار دسته جمعی مردم سوریه توسط گروه‌های تروریستی النصره و داعش و کشتارهای دسته جمعی مسلمانان در عراق نیز شورای امنیت صرفا به ابراز نگرانی اکتفا کرد. با این حال زمانی که چند خبرنگار غربی توسط گروه داعش کشته شدند، موج محکوم شدن جنایات داعش در خاورمیانه آغاز شد و سرانجام ائتلاف صوری مبارزه با داعش توسط آمریکا و متحدان غربی آن ساخته و پرداخته شد! بی‌احترامی علنی شورای امنیت سازمان ملل متحد نسبت به همه مردم دنیا و اعمال تبعیض و نژادپرستی علنی در این مجموعه موروثی به جا مانده از جنگ جهانی دوم، تاسف هر انسان آگاهی را بر‌می‌انگیزد.

در اینکه حوادث تروریستی در همه جای دنیا محکوم است، هیچ شک و شبهه‌ای وجود ندارد اما نحوه رفتار و مواجهه شورای امنیت سازمان ملل متحد با این حوادث است که ذهن انسان را آزار می‌دهد. آیا دامنه و وسعت جنایات رژیم صهیونیستی در غزه میلیون‌ها برابر نسبت به آنچه در نشریه شارلی ابدو اتفاق افتاد بیشتر نبود؟ آیا بدن بی‌جان کودکانی که در آغوش مادران خود به خواب ابدی فرو رفته و جای گلوله‌ها و ترکش خمپاره‌های دشمن صهیونیستی بر روی بدنشان گویای عمق فاجعه بود، لیاقت یک دقیقه سکوت را در شورای امنیت سازمان ملل متحد نداشتند؟! البته پاسخ این سؤال از صورت سؤال نیز آزار دهنده‌تر است: بدیهی است که بسیاری از اعضای دائمی و غیر دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد، خود نیز در کشتار مسلمانان دنیا در مقیاسی وسیع و گسترده دخیل بوده‌اند. افزایش تصاعدی صادرات تسلیحاتی کشورهایی مانند فرانسه (که امروز مدعی ضربه خوردن از تروریسم شده است)، و آلمان به کشورهای دیکتاتوری عربی و رژیم صهیونیستی خود گویای همه ماجراست.

اتحاد با پایداری شاید؛ با احمدی‌نژاد هرگز!


شهروند از جمله روزنامه‌هایی است که همایش وحدت اصولگرایان را در مطلبی با تیتر «اتحاد با پایداری شاید؛ با احمدی‌نژاد هرگز» مورد توجه قرار داده و نوشته: اصولگرایان روز پنجشنبه برای پنجمین‌بار دور هم جمع شدند تا پروژه «همگرایی و وحدت» یک گام دیگر به ایستگاه نهایی خود نزدیک‌تر شود. این‌بار سالن همایش‌های مصلای تهران میزبان ریش‌سفیدان اصولگرا بود و حضور کمرنگ جبهه پایداری را اگر اتفاقی بدانیم می‌توان گفت، بیشترشان آمده بودند تا درباره انتخابات آینده به استراتژی واحد برسند، فهرست مشترک ارایه کنند و رقیب را پشت‌سر بگذارند. رقیبی که حالا صدای نفس‌هایش را پشت گوششان احساس می‌کنند. شاید به همین دلیل بود که غلامعلی حدادعادل در سخنرانی خود گریزی به سال‌های اصلاحات زد و گفت: «از سال‌های ۷۶ تا ۸۴ حرف‌های قشنگی با رفتارهای زشت مطرح شد که باعث شد مردم در انتخابات‌ سال ۸۴ این بساط را به‌هم بریزند؛ امروز هم اگر مطبوعات‌‌ همان حرف‌ها را بزنند، مطمئن باشند که مردم با تجربه‌ای که دارند، خیلی زود تصمیم می‌گیرند و عکس‌العمل نشان می‌دهند‌».

انتقاد از اصلاحات و تمجید از اصولگرایی اما به سخنان حدادعادل محدود نماند، سیدرضا تقوی عضو شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه اصولگرایی را فوق احزاب عنوان کرد و گفت: «ما یک جریان حمایت از نظام راه انداخته‌ایم که البته خیلی از احزاب هم به همین موضوع اعتقاد دارند» آخرین سخنران همایش روز پنجشنبه اصولگرایان سیداحمد علم‌الهدی امام جمعه مشهد، قسمت بیشتر سخنانش معطوف به موانع وحدت در میان اصولگرایان بود، او گفت: «آن چیزی که ما امروز در آن مشکل داریم در آفات و آسیب وحدت است ولی در اصل وحدت مشکل نداریم. آفات آن خط‌کشی‌های بین ماست که بگوییم فلان شخص ولایتمدار نیست و من هستم و فلان شخص نخبگی ندارد و باید دنباله‌رو باشد؛ این مسائل آسیب به وحدت است‌». علم‌الهدی همچنین به ریزش‌های اصولگرایان در سال‌های اخیر نیز اشاره کرد و گفت: «به عناصری که یک روز اصولگرا بودند و امروز از این جریان ریزش کردند نباید فرصت بدهیم که خط‌کشی‌ها را ایجاد کنند و همواره باید به این موضوع توجه داشته باشیم که تشکل‌های پیشکسوت اصولگرایی از ابتدای انقلاب تاکنون استخوان خرد کرده‌اند و تجربه اندوخته‌اند» او همچنین گفت: «وضعیت ما امروز در عرصه سیاست‌‌ همان وضع جنگ صفین است؛ چراکه جریان مقابل ما یک جریان غیرخودی است».

پنجمین همایش همگرایی اصولگرایان اما همچنان که پیش‌بینی می‌شد حاشیه‌هایی پررنگ‌تر از متن داشت، بر خلاف انتظار آنچه رسانه‌ها از این همایش در صدر عناوین خبری خود قرار دادند نه استراتژی‌های همگرایانه که موضع ریش‌سفیدان اصولگرا درباره احتمال اتحاد مجدد با احمدی‌نژاد و ائتلاف با اعضای جبهه پایداری بود. در مورد احمدی‌نژاد شاید جنجالیترین تی‌تر را سیداحمد علم‌الهدی به رسانه‌ها داد هنگامی که در پاسخ به خبرنگاران گفت: «آقای احمدی‌نژاد یک نفر بود که عوضی رفت و مُرد و تمام شد. او که یک جریان نیست او مقابل ولایت ایستاد و سقوط کرد» این سخنان علم‌الهدی را می‌توان واکنشی به گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای در هفته گذشته مبنی بر تمایل دوطرف برای ائتلاف با یکدیگر در انتخابات مجلس دانست، گمانه‌زنی‌هایی که در همایش روز پنجشنبه به شدت از سوی اصولگرایان رد شد. برخی از شخصیت‌های شرکت‌کننده در همایش اصولگرایان اما درباره احتمال اتحاد با جبهه پایداری در انتخابات این احتمال را رد نکردند از جمله این واکنش‌ها می‌توان به اظهارات محمد رضا باهنر اشاره کرد که در این‌باره گفت: غیرممکن نیست، داریم صحبت می‌کنیم.

مهم‌ترین برداشت روزنامه شرق از این همایش نیز «سهم اصولگرایان جوان و پایان دوره احمدی‌نژاد» است. شرق نوشته: سخنان آیت‌الله «علم‌الهدی» دو وجه کلیدی مشخص داشت: تأکید بر پایان عمر سیاسی احمدی‌نژاد و حمایت از سهم‌دهی به اصولگرایان جوان. آنجا که به نوعی از پایان جلوداری سیاسی دو تشکل «جامعه روحانیت مبارز» و «جامعه مدرسین» گفت و اینکه آن‌ها که زمانی پیاده‌نظام جریان اصولگرا بودند، الان برای خودشان بزرگان قوم شده‌اند و نمی‌خواهند پیاده‌نظام باقی بمانند. او به طور مشخص، خواهان درنظر‌گرفتن سهمی برای این گروه در جریان اصولگرایی شد: «در گذشته، جامعه روحانیت و جامعه مدرسین در رأس قرار داشتند و نخبگان براساس تجربه، تصمیم‌گیری می‌کردند و در ادامه نیز نیروهای متدین در میدان حرکت به‌ عنوان پیرو و پیاده‌نظام عمل می‌کردند که در ‌‌نهایت، اصولگرایی فاتح می‌شد. این مربوط به اصولگرایی است و در ۳۵سال گذشته آن پیاده‌نظام‌ها پیرو بودند اما امروز خودشان بزرگان قوم شده‌اند و نمی‌توان گفت باید امروز هم پیاده‌نظام باشید و هرچه ما می‌گوییم قبول کنید چراکه باید بپذیریم این‌ها بزرگ شده‌اند؛ در محیط آکادمیک و روحانیت صاحب اندیشه هستند لذا باید در تصمیم‌گیری‌ها سهیم شوند‌».

«علم‌الهدی» در پاسخ به سؤالی درباره وحدت اصولگرایان با «احمدی‌نژاد» هم به پایان دوره تاثیرگذاری سیاسی رئیس سابق دولت اشاره کرده و گفته‌ است: «احمدی‌نژاد یک نفر بود که عوضی رفت و مرد و تمام شد. او که یک جریان نیست. او مقابل ولایت ایستاد و سقوط کرد‌». امام‌جمعه مشهد اما نخواست که درباره «مصباح‌یزدی» و نقش و سهمش در وحدت اصولگرایی موضع شفافی بگیرد و به‌ صراحت سخن بگوید؛ به جای آن، تنها به یک نصیحت توصیه‌وار بسنده کرد و گفت: «اینکه جریانات اصولگرایی به حرف‌های آیت‌الله‌مصباح چقدر گوش می‌کنند، یک امتحان است که امیدواریم در آن پیروز شوند‌».

«علم‌الهدی» صحبت‌های دیگری هم داشت؛ مثل اینکه «وحدت اصولگرایانه یک امر قطعی وفطری است و ما چه از یکدیگر گله داشته باشیم یا نه، یکی هستیم‌». اگرچه شواهد تاریخی چندان با این ایده همراه نیست. «علم‌الهدی» درحاشیه این همایش درباره «میرحسین‌موسوی» و «مهدی کروبی» هم گفته ‌است: «ما تابع شورای‌عالی امنیت ملی هستیم و هرگاه این شورا مصلحت ببیند، محاکمه هم صورت می‌گیرد‌». در پاسخ به این سوال که «مهدی کروبی» و «میرحسین موسوی» برای محاکمه اعلام آمادگی کرده‌اند، گفته ‌است: «محاکمه که درخواستی نیست، محاکمه بعد از کیفرخواست دادستان صورت می‌گیرد و کسی نمی‌تواند برای خودش درخواست محاکمه کند، این‌ها مجرمند و مجرم هم هیچ‌گاه درخواست محاکمه نمی‌کند؛ هرگاه شورایعالی امنیت ملی موافقت کرد، همانطور که رئیس محترم قوه قضاییه فرمود، جرم مجرم مورد پیگرد قرار می‌گیرد‌».

همایش دیروز به ‌نوعی تعیین ‌تکیلف «احمدی‌نژاد» در نزد اصولگرایان هم بود. به جز اظهار نظر «علم‌الهدی»، «حداد‌عادل» هم وقتی با این پرسش روبه‌رو شد که آیا مسایلی که در مورد وحدت اصولگرایان مطرح کردید، شامل آقای «احمدی‌نژاد» هم می‌شود یا خیر؟ گفت: «اول ببینیم آقای احمدی‌نژاد خودش را اصولگرا می‌داند یا نه؟ آیا تا به حال شنیده‌اید که ایشان بگویند من اصولگرا هستم؟» شاید «احمدی‌نژاد» تا به حال نگفته ‌باشد که «اصولگرایم» اما اصولگرایان چه؟! آن‌ها بار‌ها و بار‌ها در گفته‌ها و نوشته‌های خود از دولت «احمدی‌نژاد» با عنوان دولتی اصولگرا یاد کرده ‌بودند. به طور مشخص روزنامه کیهان در یکی از سرمقاله‌های دی‌ماه٨۴ خود از این می‌نویسد که جریانی سیاسی میزان عظیمی از وقت و انرژی خود را صرف داستان‌سرایی درباره خرافه‌گرایی و تحجر دولت اصولگرا کرده ‌است و این‌‌ همان سوالی بود که خبرنگاران هم از «حداد‌عادل» پرسیدند و رئیس فراکسیون اصولگرایان به آن‌ها گفت: «درست است جریان اصولگرایی از آقای احمدی‌نژاد حمایت کرد اما وقتی دیدند رفتارشان متفاوت شده، انتقاد جدی هم کردند. خود من هم از همه منتقد‌تر بودم که اگر موافق بودم، سر ریاست مجلس، آن مخالفت‌ها با من نمی‌شد‌». او درباره شایعاتی مبنی بر تقابل «جلیلی» و «لاریجانی» در انتخابات مجلس سال آینده هم گفته‌ است: «نگرانم که با همین شایعه‌سازی‌ها و حاشیه‌سازی‌ها، کشور را به سمت سال‌های ٧۶ تا ٨۴ ببرند که نتیجه‌اش دلزدگی مردم از جریان موجود می‌شود‌».




تور تابستان ۱۴۰۳
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # جهش تولید با مشارکت مردم # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل
آخرین اخبار