در حالي که 72 ساعت از حادثه خونين ترور بينظير بوتو ميگذرد، پرويز مشرف و جريان طالبان، در کنار هم متهمان رديف اول ترور نخستوزير سابق پاکستان و رئيس حزب مردم اين کشور به شمار ميروند، هرچند برخي تحليلگران معتقدند اين دو جريان با همکاري هم دست به اين ترور سرنوشتساز براي آينده پاکستان زدهاند.
به گزارش خبرنگار «تابناک»، اين دو جريان به دليل توان انجام عمليات تروريستي روز پنجشنبه و همچنين منافعي که از آن ميبرند، در معرض اتهام قرار گرفتهاند. در اين انفجار به دليل سطح بالاي حفاظت بينظير بوتو، عوامل ترور پس از شليک گلوله به سر خانم بوتو، عمليات انتحاري انفجار را هم انجام دادند تا بر خلاف انفجار در مراسم ورود بوتو به پاکستان، هدف قطعي قتل وي محقق شود و در عين حال، 43 تن ديگر نيز قرباني اين حادثه شوم شدند.
يک کارشناس برجسته مسایل پاکستان به خبرنگار «تابناک» گفت: واقعيت آن است که جريان افراطي طالبان در زمان نخستوزيري بينظير بوتو به وجود آمد و نصرالله بابر، وزير کشور خانم بوتو، مؤسس اين جريان به شمار ميرود.
وي توضيح داد: در واقع بايد گفت از آنجا که پاکستان پايگاه جدي جريان اسلامگرايان افراطي و وهابيون که مبناي به وجود آمدن جريان طالبان هستند، به شمار ميرود، تمام مقامات قدرتمند پاکستان کموبيش با اين جريان ارتباط داشتهاند، کما اين که همه آنها از مشرف گرفته تا نواز شريف و بينظير بوتو با آمريکاييها هم روابط استراتژيک و
گسترده داشتهاند.

وي در توضيح تاريخچه روابط حکام پاکستان با جريان طالبان گفت: اين جريان در زمان بوتو با کمک آمريکاييها تأسيس شد و در زمان نواز شريف که روابط خوبي هم با سپاه صحابه و عربستان سعودي داشت، قدرت گرفت و توانست حکومت افغانستان را هم به دست گيرد. با اين حال، پس از حادثه 11 سپتامبر و چرخش سياست آمريکا درباره طالبان و القاعده، آنها به دولت پاکستان فشار آوردند تا با اين جريان برخورد نمايد.
اين کارشناس مسایل پاکستان ادامه داد: پرويز مشرف پس از کودتا اگرچه با تغيير سياست دولت پاکستان، برخورد با عوامل القاعده را آغاز کرد، اما تلاش ميکرد در يک روند دوسويه از يک طرف رضايت آمريکا را جلب کند و از طرف ديگر، وارد چالش و درگيري جدي با جريان طالبان پاکستان نشود و از اين رهگذر، بيش از همه جايگاه خود را در اسلامآباد تثبيت کند و ضمن حفظ خط قرمزهايي براي ابقاي جريان طالبان، تا حدي آنها را به کنترل خود درآورد.

وی ادامه داد: به رغم اقدامات انجام شده از سوي مشرف، هماکنون بدنه سازمان اطلاعات پاکستان (ISI) که قدرت امنيتي جدي پاکستان به شمار ميرود، با طالبان همراه است و هنوز با اطلاع يا بدون اطلاع دولت حاکم براي طالبان فعاليت ميکند.با اين وجود، گفته ميشد در صورت به قدرت رسيدن خانم بوتو، وي با هماهنگي بيشتري که با آمريکا برقرار ميکند، به وزيرستان پاکستان که پايگاه اصلي طالبان است و هنوز هم برخي تصور ميکنند بنلادن در آنجاست، حمله کرده و با اسلامگرايان تندرو نيز برخورد خواهد نمود و برخي آزاديهايي که مشرف براي اين جريان قائل بود را نيز خواهد شکست.
اين کارشناس گفت: کساني که معتقد به نقشآفريني جريان طالبان در ترور بينظير بوتو هستند، به همين امر استناد ميکنند و به اعتقاد آنها اين جريان بومي پاکستان براي ادامه حيات کژدار و مريز خود در زادگاهش پاکستان، بوتو را از سر راه برداشته است. با اين حال، تسلط جريان ISI پاکستان به اندازهاي است که ميتوان گفت، قطعا از برنامه ترور مطلع بوده و حتي اگر ترور به دست طالبان انجام شده باشد، ISI ميتوانست مانع آن شود، همانگونه که چندي پيش با آگاهي از نقشه ترور مشرف، در عرض 48 ساعت شماري از سران ارتش برکنار و اعدام شدند.

وی در توضيح گزينه ديگر گفت: عدهاي که معتقدند اين ترور ساخته و پرداخته جناح حاکم پاکستان به رهبري مشرف است، معتقدند با قتل بوتو، بزرگترين رقيب سياسي مشرف، از صحنه پاکستان حذف شده و از آنجا که مشرف پس از کنارهگيري از ارتش در مقام رياست جمهوري قدرت چنداني نداشت، حذف بوتو منافع گستردهاي براي او به همراه داشته است. به گفته اين عده، دروغگوييهاي مکرر دولت پاکستان، به عهده نگرفتن اين ترور و تکذيب اجراي آن از سوي القاعده از ديگر دلايل نقش عوامل مشرف در ترور به شمار ميروند. چراکه اگر القاعده اين ترور را انجام داده بود، باید با کمال افتخار انجام موفق آن را به عهده ميگرفت و ديگر آن که انجام چنين عملياتي در سطح بالا با شليک گلوله از سوي القاعده، سابقه نداشته است.
اين کارشناس در پايان گفت: حالتي هم که بيش از همه محتمل است، انجام اين ترور به دست عوامل طالبان با هماهنگي و دستور عوامل مشرف است؛ به گونهاي که منافع هر دو طرف را تامين ميکند و در عين حال مرکزيت القاعده دستور ترور را صادر نکرده است.