اسیدپاشی روی همسر و فرزند به قصد ازدواج مجدد
مردی برای اینکه بتواند با زن مورد علاقهاش ازدواج کند روی همسر و فرزند خود اسید پاشید. این واقعه صبح روز جمعه 16 فروردین رخ داد و کارآگاهان پلیس آگاهی استان بوشهر بعد از حدود یک ماه تحقیق سرانجام پدر خانواده را به عنوان متهم بازداشت کردند.
به گزارش شرق، صبح روز حادثه هنگامی که زن 35ساله و پسر 9سالهاش در خانهشان واقع در مجتمع والفجر برازجان تنها بودند زنگ خانه به صدا درآمد. زن جوان وقتی در را باز کرد با زن ناشناسی مواجه شد و فرد غریبه ناگهان مایعی را که داخل سطل بود روی او و پسربچه ریخت و پا به فرار گذاشت. دو مجروح در حالیکه فریاد میکشیدند از همسایهها کمک خواستند و دقایقی بعد اهالی مجتمع به کمک مادر و فرزند شتافتند و آنها را به بیمارستان رساندند. در آنجا مشخص شد این دو قربانی اسیدپاشی شدهاند. پزشکان با انجام معاینههای اولیه متوجه شدند زن جوان دچار 25درصد سوختگی از ناحیه صورت و دست شده و پاهای کودک نیز بهشدت سوخته است.
در همان حال که پزشکان مداوای دو مجروح را آغاز کرده بودند، پلیس از واقعه مطلع شد و تیمی از ماموران با حضور در بیمارستان تحقیقاتشان را آغاز کردند. زن جوان درباره نحوه وقوع حادثه گفت: «وقتی صدای زنگ را شنیدم پسرم را بغل کردم و جلو در رفتم همین که در را باز کردم زن غریبهای وارد شد او مانتو و شلوار پوشیده و صورتش را طوری پوشانده بود که اصلا دیده نمیشد. آن زن سطلی در دست داشت و وقتی آن را رویمان خالی کرد هر دو بهشدت سوختیم. بعد از آن دیگر نتوانستم کاری انجام دهم و آن زن فرار کرد.»
کارآگاهان که مطمئن بودند این جرم به دلیل خصومت شخصی انجام شده است به تحقیق درباره افرادی پرداختند که با این خانواده اختلاف داشتند. تفحصهای اولیه پلیس نتیجهای دربرنداشت اما بعد از گذشت چند روز زنی که در همسایگی این مادر و پسر زندگی میکرد، به عنوان مظنون شناخته شد. او از پیش اختلافاتی با همسایه خود داشت و هیچ بعید نبود کینهاش را با اسید خالی کرده باشد. کارآگاهان مظنون را بازداشت و تحقیقات را از وی آغاز کردند. این زن در بازجوییها منکر جرمش شد و گفت: «زمان وقوع حادثه در خانه بودم و فقط بعد از داد و فریادهای آن مادر و پسر متوجه ماجرا شدم.»
زن جوان با وجود انکار جرم چند روزی را در بازداشت ماند و ماموران سعی کردند مدارکی را که به کشف حقیقت منجر میشد، به دست بیاورند اما تجسسهای پلیس ثابت کرد این زن همانطور که مدعی شده در این جرم نقشی نداشته است. به این ترتیب تحقیقات به نقطه اولیه بازگشت و این بار پلیس شواهدی را پیش روی خود دید که نشان میداد شوهر قربانی اختلافاتی با همسرش داشت. این مرد وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، گفت زمان وقوع حادثه در محل کارش حضور داشت اما تحقیقات پلیس فاش کرد این ادعا کذب محض است. اینگونه بود که سوءظن نسبت به این مرد بیشتر شد و او بالاخره بعد از چند جلسه بازجویی به اسیدپاشی اعتراف کرد.
متهم به کارآگاهان گفت: «من چندی قبل به زن جوانی علاقهمند شدم و تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم اما نمیتوانستم در حالیکه همسر و فرزند دارم به هدفم برسم. در طول این مدت خیلی با خودم کلنجار رفتم و وقتی دیدم زندگی بدون عشق جدید برایم بیمعنی است مصمم شدم زن و بچهام را از سر راه بردارم تا به هدفم برسم. برای این کار از پیش نقشهای را طراحی و سطلی اسید تهیه کردم.»
مرد جوان در ادامه اعترافاتش گفت: «روز حادثه به بهانه اینکه که باید به محل کارم بروم از خانه خارج شدم. من از قبل البسه زنانه تهیه کرده بودم تا موقع ارتکاب جرم شناسایی نشوم. سرانجام در حالیکه صورت خود را پوشانده بودم به خانهمان رفتم و روی صورت زن و بچهام اسید ریختم و به سرعت فرار کردم.»
بنابر این گزارش متهم بعد از افشای حقیقت روانه بازداشتگاه شد و تحقیقات از وی همچنان ادامه دارد.
به گزارش شرق، صبح روز حادثه هنگامی که زن 35ساله و پسر 9سالهاش در خانهشان واقع در مجتمع والفجر برازجان تنها بودند زنگ خانه به صدا درآمد. زن جوان وقتی در را باز کرد با زن ناشناسی مواجه شد و فرد غریبه ناگهان مایعی را که داخل سطل بود روی او و پسربچه ریخت و پا به فرار گذاشت. دو مجروح در حالیکه فریاد میکشیدند از همسایهها کمک خواستند و دقایقی بعد اهالی مجتمع به کمک مادر و فرزند شتافتند و آنها را به بیمارستان رساندند. در آنجا مشخص شد این دو قربانی اسیدپاشی شدهاند. پزشکان با انجام معاینههای اولیه متوجه شدند زن جوان دچار 25درصد سوختگی از ناحیه صورت و دست شده و پاهای کودک نیز بهشدت سوخته است.
در همان حال که پزشکان مداوای دو مجروح را آغاز کرده بودند، پلیس از واقعه مطلع شد و تیمی از ماموران با حضور در بیمارستان تحقیقاتشان را آغاز کردند. زن جوان درباره نحوه وقوع حادثه گفت: «وقتی صدای زنگ را شنیدم پسرم را بغل کردم و جلو در رفتم همین که در را باز کردم زن غریبهای وارد شد او مانتو و شلوار پوشیده و صورتش را طوری پوشانده بود که اصلا دیده نمیشد. آن زن سطلی در دست داشت و وقتی آن را رویمان خالی کرد هر دو بهشدت سوختیم. بعد از آن دیگر نتوانستم کاری انجام دهم و آن زن فرار کرد.»
کارآگاهان که مطمئن بودند این جرم به دلیل خصومت شخصی انجام شده است به تحقیق درباره افرادی پرداختند که با این خانواده اختلاف داشتند. تفحصهای اولیه پلیس نتیجهای دربرنداشت اما بعد از گذشت چند روز زنی که در همسایگی این مادر و پسر زندگی میکرد، به عنوان مظنون شناخته شد. او از پیش اختلافاتی با همسایه خود داشت و هیچ بعید نبود کینهاش را با اسید خالی کرده باشد. کارآگاهان مظنون را بازداشت و تحقیقات را از وی آغاز کردند. این زن در بازجوییها منکر جرمش شد و گفت: «زمان وقوع حادثه در خانه بودم و فقط بعد از داد و فریادهای آن مادر و پسر متوجه ماجرا شدم.»
زن جوان با وجود انکار جرم چند روزی را در بازداشت ماند و ماموران سعی کردند مدارکی را که به کشف حقیقت منجر میشد، به دست بیاورند اما تجسسهای پلیس ثابت کرد این زن همانطور که مدعی شده در این جرم نقشی نداشته است. به این ترتیب تحقیقات به نقطه اولیه بازگشت و این بار پلیس شواهدی را پیش روی خود دید که نشان میداد شوهر قربانی اختلافاتی با همسرش داشت. این مرد وقتی تحت بازجویی قرار گرفت، گفت زمان وقوع حادثه در محل کارش حضور داشت اما تحقیقات پلیس فاش کرد این ادعا کذب محض است. اینگونه بود که سوءظن نسبت به این مرد بیشتر شد و او بالاخره بعد از چند جلسه بازجویی به اسیدپاشی اعتراف کرد.
متهم به کارآگاهان گفت: «من چندی قبل به زن جوانی علاقهمند شدم و تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم اما نمیتوانستم در حالیکه همسر و فرزند دارم به هدفم برسم. در طول این مدت خیلی با خودم کلنجار رفتم و وقتی دیدم زندگی بدون عشق جدید برایم بیمعنی است مصمم شدم زن و بچهام را از سر راه بردارم تا به هدفم برسم. برای این کار از پیش نقشهای را طراحی و سطلی اسید تهیه کردم.»
مرد جوان در ادامه اعترافاتش گفت: «روز حادثه به بهانه اینکه که باید به محل کارم بروم از خانه خارج شدم. من از قبل البسه زنانه تهیه کرده بودم تا موقع ارتکاب جرم شناسایی نشوم. سرانجام در حالیکه صورت خود را پوشانده بودم به خانهمان رفتم و روی صورت زن و بچهام اسید ریختم و به سرعت فرار کردم.»
بنابر این گزارش متهم بعد از افشای حقیقت روانه بازداشتگاه شد و تحقیقات از وی همچنان ادامه دارد.
گزارش خطا
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۵۳
انتشار یافته: ۸
هوس بازی و بیغیرتی بیداد میکنه
خودش روی زن و بچش اسید ریخت.....
یعنی خدا ازش میگذره؟
اين آدم در زمان ارتكاب جرم همانطور كه از حرف هاش معلوم هست در شرايط نا متعادل روحي بوده. به قول اينشتن "عشق مثل ساعت شني است هرچه بر شدت عشق افزوده ميشود از ميزان عقل كم ميگردد"
بايستي به مقوله زندگي مشترك نگاه جديدي داشت تا كساني كه قصد جدايي دارند تنها راه كار را قتل طرف مقابل ندانند.بايد رسانه ها و مخصوصا تي وي فرهنگ سازي كنند تا طلاق تابو نباشه
من خودم عشق را تجربه كردم آدم واقعا عقلش را از دست ميده
نکته 3 : با اسید پاشی روی زنش ؛آیا راه ازدواج مجددش باز میشه !!!
کلا داستانش مشکل داره
تا زمانی که قانون درست وحسابی و قصاص با همان اسید برای مجرمان اسید پاشی انجام نشه این کار ادامه پیدا می کنه.باید رو خودش هم اسید ریخته بشه تا عبرتی باشد برای سایرین
اما به شرطی که حق و حقوق طرف مقابل پرداخت بشه، نه اینکه یکی به شهوتش برسه و دیگری توی دادگاه سالها دنبال حقش بره
نظرسنجی
آیا به عنوان زن حاضرید با مهریه 14 سکه «بله» را بگویید؟





