قتل زن سالمند به روايت خواهرزاده بی پول

جوان بيکاري که براي تهيه پول، خاله اش را به قتل رسانده بود در بازجويي هاي پليسي به جرمش اعتراف کرد.

به گزارش شرق، ماموران کلانتري هفت چنار ساعت 21:30 روز دوم آذر از طريق مرکز فوريت هاي پليسي در جريان کشف جسد زني 80 ساله در خانه اي مسکوني در خيابان حسام الدين قرار گرفتند. کارآگاهان جنايي بعد از انتقال جسد به پزشکي قانوني تحقيقات شان را براي شناسايي قاتل يا قاتلان آغاز کردند. پسر مقتول در اظهارات خود گفت: «مادرم از يک روز قبل از کشف جسد پاسخگوي تماس هاي تلفني من و ديگر فرزندانش نبود و به همين علت تصميم گرفتم به خانه او بروم اما زماني که در منزل را باز کردم، ناگهان با جسد مادرم روبه رو شدم که روي مبل در اتاق پذيرايي افتاده بود.»

ماموران همچنين دريافتند تمام طلاو جواهرات مقتول به سرقت رفته است. آنها با توجه به تخريب نشدن در ورودي منزل اطمينان پيدا کردند، عامل يا عاملان جنايت از افراد آشنا هستند که به راحتي وارد خانه شده و پس از ارتکاب جنايت و با اطلاع از محل نگهداري طلاو جواهرات، ضمن شکستن در کمد ديواري طلاو جواهرات و وجوه نقد را دزديده اند. پليس بعد از افشاي انگيزه جنايت با تحقيق از اعضاي خانواده مقتول اطلاع پيدا کرد خواهرزاده اين زن از حدود شش ماه پيش بيکار شده و در حال حاضر نيز وضعيت مناسب مالي ندارد. به همين سبب محل سکونت اين جوان 39 ساله به نام محمد در قرچک ورامين شناسايي شد، اما وقتي ماموران به محل سکونت وي رفتند متوجه شدند محمد همزمان با تاريخ وقوع جنايت، به بهانه پيدا کردن کار محل سکونتش را ترک کرده است. در اين مرحله بود که فاش شد محمد باوجود مشکلات مالي، زمان ترک خانه، مبلغ شش ميليون تومان به همسرش داده و خانه اش را نيز براي فروش گذاشته است.

افسران جنايي که شکي در قاتل بودن محمد نداشتند، آخرين مخفيگاه وي را در منطقه قرچک ورامين، شهرک کارگر شناسايي و با محاصره اين محل متهم را ساعت يک بامداد روز چهارشنبه هفته پيش دستگير کردند. محمد بعد از انتقال به پليس آگاهي به ارتکاب قتل اقرار کرد و گفت: «ساعت 13 روز اول آذر با توجه به نياز شديد مالي و بيکار شدنم، براي تهيه پول و به قصد سرقت، به منزل خاله ام رفتم. پس از صرف نهار بود که در يک فرصت مناسب ابتدا گلوي خاله ام را گرفتم و او را خفه کردم و سپس روسري وي را دور گردنش پيچيدم و گره زدم و براي اطمينان از مرگش، با چاقوي آشپزخانه نيز دو ضربه به گردنش زدم. پس از اطمينان از مرگ خاله ام، شش النگو، دو رشته گردنبند و مبلغ 450هزارتومان وجه نقد داخل کمدها را سرقت کردم و پس از فروش طلاها مبلغي از پول ها را به همسرم دادم و خود نيز از تهران خارج شدم؛ پس از گذشت چند روز با مراجعت به ورامين قصد فروش منزلم را داشتم که توسط پليس دستگير شدم.»