وقتي ناگهان و بدون آن كه انتظارش را داشته باشيد دچار ناراحتيهاي گوارشي ميشويد، بدون ترديد به متخصص گوارش مراجعه ميكنيد تا علت ناراحتيهاي گوارشيتان را ريشهيابي و درمان كند.
اگر دچار ضايعات پوستي شويد، از متخصص پوست كمك ميگيريد يا اگر دچار دردهاي عضلاني و استخواني شويد، به ارتوپد يا متخصص اعصاب حركتي يا حتي فيزيوتراپ مراجعه ميكنيد.
اما نميدانيد براي پيشگيري از دردهاي استخواني و عضلاني پيشرفته و ناتوانكننده به كدام متخصص بايد مراجعه كنيد يا نميدانيد پس از درمان بسياري از بيماريهاي حاد چون بيماريهاي قلبي، ريوي و حتي عفوني بايد براي بازتواني و احياي تواناييهاي كاهشيافته حسي و حركتي حتما بايد زيرنظر متخصص طب فيزيكي و توانبخشي باشيد.
ريشه اين سردرگمي، ناآگاهي بسياري از مردم از تخصصي به نام طب فيزيكي و توانبخشي است. دانشي كه با توجه به تغيير الگوي جمعيتي و حركت به سوي سالمندي و بروز بيماريهاي ناشي از تغيير وضع اقتصادي، اجتماعي، رواج زندگي ماشيني و كمتحركي به يكي از نيازهاي اساسي جامعه امروز بدل شده است.
به بيان ديگر، رشته تخصصي طب فيزيكي و توانبخشي يكي از حيطههاي نسبتا جديد پزشكي است كه در مسير ارتقاي سلامت عمومي با تاكيد بر پيشگيري بسياري از ناتوانيهاي حسي و حركتي ايجاد شده است.
دكتر سيد احمد رييسالسادات، عضو هيات علمي بيمارستان شهيد مدرس دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي و دبير انجمن طب فيزيكي و توانبخشي ايران در گفتوگو با جامجم زمينه آشنايي با اين رشته و كاربردهاي آن را فراهم ميكند.
با وجود توجه عمومي به استفاده از درمانهاي غيرجراحي و غيردارويي مقرون به صرفه در حوزه بيماريهاي عضلاني و استخواني، آشنايي كافي با رشتهاي به نام طب فيزيكي و توانبخشي كه بتواند اينگونه درمانها را ارائه كند، صورت نگرفته است. شما اين رشته را برايمان معرفي كنيد.
رشته طب فيزيكي و توانبخشي يكي از رشتههاي پزشكي ـ تخصصي باليني است كه به پيشگيري، ارزيابي، تشخيص و درمان بيماري سيستمهاي مختلف و بويژه اختلالات و ضايعات عضلات، استخوانها، اعصاب و مفاصل و توانبخشي بيماران و نيز افراد داراي ناتواني و معلوليت به صورت سرپايي يا بستري ميپردازد.
طب فيزيكي و توانبخشي به صورت مختصر فيزياتري (Physiatry) و كارشناسان اين رشته فيزياتريست (Physiatrist) ناميده ميشوند. البته اين كلمه را نبايد با كلمه فيزيوتراپيست اشتباه گرفت چون كلمه فيزياتريست از دو لغت يوناني physikos به معناي فيزيك و iatreia بهمعناي هنر درمان گرفته شده است.
آيا متخصصان اين رشته، ناگزير به گذراندن دوره عمومي پزشكي هستند؟
علاقهمندان اين رشته پس از طي كردن دوره هفت ساله پزشكي عمومي و گذراندن دوره طرح و تعهدات قانوني و پذيرش در آزمون دستياري وارد دوره رزيدنتي طب فيزيكي ميشوند و پس از سه سال فراگيري علوم توانبخشي و پزشكي مرتبط از جمله آناتومي، حركتشناسي و اصول بيومكانيك بهعنوان پزشك متخصص طب فيزيكي و توانبخشي فارغالتحصيل ميشوند.
كارشناسان طب فيزيكي براي ارائه خدماتشان از چه ابزاري كمك ميگيرند؟ آيا به طور عمده از درمانهاي فيزيكي يا دستي استفاده ميکنند؟
متخصصان اين رشته، طيف بسيار وسيعي از روشهاي تشخيصي و درماني را در اختيار دارند و درمانهاي فيزيكي و دستي تنها بخشهاي جزئي از اين روشهاست. طب الكترودياگنوز، تزريقات تخصصي ـ تشخيصي و درماني داخل مفصلي و بافت نرم، تجويز داروها از جمله روشهاي مختلفي است كه فيزياتريستها برحسب نياز براي درمان، كنترل درد و جلوگيري از عوارض ناشي از معلوليتها از آنها بهره ميگيرند.
پس ميتوان گفت هدف از ايجاد اين رشته در اصل، ارائه درمان هاي کمکي به بيماران حركتي ـ عضلاني است؟
هدف و فلسفه وجودي كارشناسان اين رشته، ايجاد حداكثر بهبودي و ارتقاي عملكرد فيزيكي، رواني، اجتماعي و شغلي در افرادي است كه توانايي آنها در اثر درد، بيماري و آسيب يا نقص مادرزادي محدود شده است. با اين توضيح حتي افراد سالم و غيربيمار نيز براي پيشگيري و افزايش تواناييهايشان ميتوانند از خدمات طب فيزيكي بهرهمند شوند. به عبارتي طب فيزيكي كيفيت را به زندگي (طول عمر) ميافزايد.
رابطه متخصصان طب فيزيكي با ساير گروههاي دخيل در خدمات توانبخشي چگونه است؟
خدمات توانبخشي در موارد قابلتوجهي به صورت تيمي يا با همكاريهاي بين بخشي، چندرشتهاي و مشاركت ساير پزشكان متخصص و كارشناسان و مقاطع بالاتر علوم توانبخشي انجام ميگيرد. در بسياري موارد، رهبري و نظارت بر عملكرد كلي تيم توانبخشي برعهده متخصصان طب فيزيكي و توانبخشي است.
چه تفاوتي ميان كارشناسان و متخصصان فيزيوتراپي و طب سوزني با كارشناسان طب فيزيكي وجود دارد؟
بيشتر رشتههاي پزشكي بر اساس عضو يا سيستمي كه در آن رشته مورد بررسي و درمان قرار ميگيرد، نامگذاري ميشود؛ مثلا چشمپزشك، متخصص بيماريهاي داخلي، جراح مغز و اعصاب و... به اين ترتيب اگر از الگوهاي پيچيده و تظاهرات مختلف بيماريها كه ممكن است مشابه يكديگر باشد، صرفنظر كنيم، بيماران براحتي متوجه ميشوند هنگام اختلال ديد به چشمپزشك، هنگام نفخ شكم به متخصص داخلي و هنگام درد قفسه سينه به متخصص قلب مراجعه كنند.
از ويژگيهاي طب فيزيكي اين است كه براي پوشش و تكميل برخي خدمات رشتههاي تخصصي ديگر به وجود آمده و به دليل ماهيت همهجانبهنگري كه قرار است به بيمار و بيماري داشته باشد، براساس نامگذاري بخش خاصي از بدن ناميده نشده است. به عبارتي ديگر در بدن عضو يا دستگاهي به نام طب فيزيكي وجود ندارد كه بيمار صرفا به دليل درد يا اختلال عملكرد آن به فيزياتريست مراجعه كند. برخي خدمات طب فيزيكي و توانبخشي با خدمات قابل ارائه در رشتههاي ديگر همپوشاني دارد و اين خود ميتواند سبب مشكل شناخت مردم از اين رشته شود.
از اشتباهات رايج در شناخت و نامگذاري فيزياتريستها ميتوان به دكتر فيزيوتراپي، دكتر طب سوزني، دكتر فيزيك پزشكي و... اشاره كرد. به عنوان مثال، درمانهاي دستي (مانيپولاسيون) ستون فقرات كه در طب فيزيكي رايج است، شباهتهاي زيادي به تطبيق ستون فقرات توسط همكاران كايروپراكتور دارد. برخي موارد از جمله استفاده از درمانهاي فيزيكي بين دكتري تخصصي(PhD) فيزيوتراپي و پزشكان متخصص طب فيزيكي(MD) مشترك است، اما همانطور كه قبلا توضيح دادم، متخصصان طب فيزيكي، پزشك هستند و همچنين ممكن است براي بيمار، دارو تجويز كنند يا تزريقات تشخيصي و درماني و الكترودياگنوز و... را به كار بگيرند. انجام آزمون نوار عصب و عضله (EMG/NCV)همراه با سوزن زدن در عضلات براي بررسي سلامت اعصاب و عضلات است؛ اين جنبه از خدمات طب فيزيكي و نيز كاربرد طب سوزني توسط برخي فيزياتريستها سبب ميشود با پزشكان طب سوزني اشتباه گرفته شود.
ارتباط اين رشته با پزشكان عمومي چگونه تعريف ميشود و آيا با ايجاد سيستم ارجاع و پزشك خانواده مشكلي در اين رابطه ايجاد نميشود؟
پزشكان عمومي هم مانند پزشكان متخصص ميتوانند بيماران خود را بخصوص در مورد تشخيص و درمان بيماريهاي اسكلتي ـ عضلاني، مشاورههاي توانبخشي يا بيماراني كه به هر دليل مثلا احساس گزگز يا خوابرفتگي دست و پا نياز به انجام آزمون نوار عصب و عضله دارند، به اين متخصصان ارجاع دهند. نكته مهم اين است كه در حال حاضر، دانشجويان پزشكي عمومي بیشتر درس، واحد يا دورهاي را تحتعنوان طب فيزيكي نگذراندهاند و اين سبب ميشود بسياري از پزشكان عمومي نهتنها آگاهي، دانش و مهارت كافي در زمينه ارائه خدمات اوليه طب توانبخشي نداشته باشند، بلكه در موارد قابلتوجهي حتي ممكن است با حيطه عملكرد و قابليتهاي اين رشته نيز به ميزان كافي آشنا نباشند. اين امر يكي از نگرانيهايي است كه در سيستم ارجاع بيمار و اجرايي شدن طرح پزشك خانواده بايد روي آن تامل شود. به عنوان مثال، در تحقيقي كه سال 91 توسط گروه طب فيزيكي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي روي بيش از 800 رزيدنت شاغل دانشگاههاي علوم پزشكي شهيد بهشتي، تهران ـ ايران سابق ـ و شيراز انجام شد، تنها حدود نيمي از آنها در كل مدت تحصيل و طبابت با متخصصان طب فيزيكي و توانبخشي مشاوره داشته يا به آنها بيمار ارجاع داده بودند.
براساس اين مطالعه، شناختهشدهترين حيطههاي فعاليت رشته طب فيزيكي و توانبخشي شامل آزمونهاي الكترودياگنوز (نوار عصب و عضله) و تجويز درمانهاي فيزيكي و درمانهاي دستي و توانبخشي بيماريهاي سيستم عصبي مركزي و كمترين حيطههاي شناخته شده شامل طب سالمندان، كنترل درد و توانبخشي قلبي و ريوي بودند.
مشكل ديگر اين كه در دستورالعملهاي اجرايي طرح پزشك خانواده، به پزشكان عمومي اجازه ارجاع مستقيم بيمار به مراكز فيزيوتراپي و كاردرماني داده شده كه اين مطلب با عنايت به تسلط نداشتن اين پزشكان ممكن است سبب ارجاع نامناسب و افزايش هزينههاي درمان بيماران شود. در حالي كه فيزيوتراپي و كاردرماني در صورت انتخاب مناسب بيمار و دستور پزشكي و اجراي صحيح درمانگر، از جمله خدمات مفيد موثر و مقرون به صرفه در سيستم سلامت محسوب ميشود.
پس حيطههاي كلي عملكرد اين رشته، محدود به درمانهاي كمكي به بيماران داراي مشكلات اسكلتي و استخواني نميشود؟
عملكرد اين رشته به سه حيطه كلي تقسيمبندي ميشود؛ اول حيطه درماني شامل انواع اقدامات مرتبط با پيشگيري و درمان ضايعات و بيماريهاي اسكلتي و عضلاني اعم از دارودرماني، اداره كلينيكهاي درد، تجويز ورزشهاي درماني، كفش و كفي طبي و كمربندهاي طبي، پروتز، درمانهاي دستي و... است. مبتلايان به كمردرد، آرتروز، پوكي استخوان، بيحسي و گزگز و درد اندامها از جمله مهمترين بيماراني هستند كه از اين خدمات بهره ميگيرند.
دومين حيطه، مقوله توانبخشي است. به طور خلاصه در طب توانبخشي به درمان، بازتواني يا نوتواني در زمينههاي مختلف از جمله بيماريهاي عصبي ـ عضلاني (مانند سكتههاي مغزي، ضايعات نخاعي و فلج مغزي)، كنترل درد بخصوص دردهاي مزمن، طب ورزشي (مثلا توانبخشي پس از آسيبهاي ورزشي)، توانبخشي بعد از پيوند اعضا، توانبخشي قلبي و نيز توانبخشي بيماريهاي ريوي مانند توانبخشي در مبتلايان به بيماريهاي مزمن انسدادي ريه و توانبخشي در سرطانها پرداخته ميشود.
سومين حيطه، جنبههاي تشخيصي است و شامل انواع روشهاي الكترودياگنوز محيطي و مركزي است. منظور از طب الكترودياگنوز، انجام تست نوار عصب و عضله با هدف تشخيص و پيگيري پاسخ به درمان و توانبخشي است و در حقيقت يك معاينه الكتروفيزيولوژيك محسوب ميشود.
نقش توانبخشي در كدام مرحله از بيماري است؛ آيا بايد حتما ناتواني و معلوليتي در كار باشد تا خدمات توانبخشي موثر واقع شود؟
در گذشته، سطوح خدمات بهداشتي و درماني را به سه سطح پيشگيري اوليه شامل آموزش، پيشگيري ثانويه شامل تشخيص و درمان و پيشگيري و پس از آن، شامل توانبخشي براي جلوگيري از گسترش ناتواني و معلوليتها يا بازتواني آنها تعريف ميكردند. اما در حال حاضر، طب فيزيكي و علوم توانبخشي از مرحله پيش از ابتلا به بيماري و كمتواني يعني از مرحله پيشگيري مدنظر قرار ميگيرد.
در بسياري موارد، اگر توانبخشي هر چه سريعتر و در مراحل اوليهتري از بيماري ارائه شود، موثرتر است.
با توجه به شيوع بالاي مشكلات اسكلتي ـ عضلاني در افراد مختلف، رشته طب فيزيكي و توانبخشي در پيشگيري از اين نوع بيماريها تا چه حد و از چه روشهايي ميتواند موثر واقع شود؟
بيترديد اصلاح الگوي زندگي و ورزش درماني از جمله مهمترين ابزار طب فيزيكي و توانبخشي در پيشگيري از بيماريهاست. بد نيست براي روشن شدن اين مطلب به چند مشكل شايع مثل كمردرد آرتروز و پوكي استخوان اشاره كنيم.
حدود 80 درصد از مردم در طول مدت زندگي به كمردرد مبتلا ميشوند. شايعترين انواع آن، كمردرد غيراختصاصي مكانيكي است كه اين كمردردها با انجام فعاليتهاي فيزيكي تشديد ميشود. با رعايت يكسري اصول مانند رعايت استانداردها در طراحي محيط كار (اندازه و تنظيمات ميز و صندلي و رايانه)، وضعيت صحيح خوابيدن، نشستن و كار كردن ميتوان از بروز كمردرد جلوگيري كرد. افزايش بيش از اندازه گودي كمر ممكن است با افزايش قوز پشت يا ابتلا به دردهاي كمر و پشت همراه باشد. از مهمترين عواملي كه ميتواند به اصلاح گودي كمر كمك كند، ورزشهاي تقويت عضلات كمر، اصلاح كوتاهي عضلات پشت ساق پا و رانها با انجام حركات كششي و كاهش وزن است. از مواردي كه به پيشگيري و بهبود دردهاي ناشي از آرتروز كمك ميكند نيز ميتوان به ورزشهاي آبي، ورزشهاي آيروبيك(هوازي) و تقويت عضلات چهارسر ران و اصلاح الگوي زندگي از جمله كاهش وزن و انجام فعاليتهاي فيزيكي مناسب اشاره كرد.
با تغذيه مناسب در سنين پايينتر و استفاده از مكملهاي مناسب و ورزش ميتوان از احتمال ابتلا به پوكي استخوان به عنوان شايعترين بيماري متابوليكي استخوان يا شدت آن كم كرد. مطلب بسيار مهم ديگر در پوكي استخوان، مساله پيشگيري از زمين خوردن (سقوط) است. اصلاح محيط كار و منزل مانند ايجاد نور مناسب در محل تردد سالمندان و احتياط و كار گذاشتن دستگيره ديواري و كفي مناسب در محيطهاي لغزنده مانند حمام و... از جمله مهمترين مواردي است كه با كاهش احتمال زمين خوردن و عوارض ناشي از شكستگيها ميتواند كيفيت زندگي مبتلايان به پوكي استخوان را افزايش دهد. همچنين ورزشهاي تحملكننده وزن از جمله پيادهروي، ورزشهاي كمكننده قوز پشتي و ورزشهاي بهبود تعادل در مبتلايان به پوكي استخوان مفيد است.
يكي از كاربردهاي اصلي طب توانبخشي، بازتواني بيماران قلبي است. منظور از برنامههاي پيشگيري در بيماريهاي قلبي چيست؟
پيشگيري اوليه و ثانويه بيماريهاي قلبي و ريوي به عنوان يكي از اهداف مهم در نظام سلامت در نظر گرفته ميشود. در پيشگيري اوليه بيماريهاي قلبي و عروقي مواردي چون كاهش عوامل خطر ابتلا به اين بيماريها از جمله ترك سيگار، كاهش وزن و بهبود عادات تغذيه، پيشگيري و كنترل ديابت، ورزشدرماني و بهبود شرايط روحي ـ رواني مورد توجه قرار ميگيرد. در پيشگيري ثانويه از عوارض و پيشرفت بيماريهاي قلبي ايجاد شده جلوگيري ميشود.
برنامههاي توانبخشي قلبي براي كدام دسته از بيماران توصيه ميشود و اين برنامهها چه فوايدي دارد؟ آيا خدمات اين رشته تحتپوشش بيمه قرار دارد؟
توانبخشي قلبي، حلقه مفقوده و مغفول حوزه پيشگيري و درمان بيماريهاي قلبي به حساب ميآيد بهطوري كه بسياري از بيماران و پزشكان از اثرات سودمند و مقرون به صرفه آن خبر ندارند.
در برنامههاي جامع توانبخشي قلبي مبتلايان به سكتههاي قلبي و نارسايي قلب، پس از استنتگذاري(بالن) و جراحيهاي دريچهاي و بايپس قلب مورد بازتواني قرار ميگيرند.
از مهمترين اثرات توانبخشي قلبي ميتوان به كاهش تعداد و شدت عوارض حملات قلبي بعدي، بهبود عملكرد رواني اجتماعي و شغلي و در نهايت افزايش طول عمر و بهبود كيفيت زندگي بيماران اشاره كرد.
گروه توانبخشي قلبي شامل پزشك، پرستار فيزيوتراپيست، كارشناس تغذيه و روانشناس است. در يك برنامه توانبخشي قلبي خدمات متعددي از جمله آموزش بيمار، ويزيت و مشاوره در زمينههاي بيماريهاي اسكلتي ـ عضلاني، ورزشدرماني (تمريندرماني) از جمله تجويز ورزشهاي كششي، تقويتي و ورزشهاي هوازي با استفاده از دوچرخه ثابت، تردميل و اسكي فضايي، مشاوره روانشناسي و تغذيه و در صورت نياز تجويز فيزيوتراپي، ارتوپدي فني و دستگاه ضربانساز در بيماران قلبي ارائه ميشود و خوشبختانه بيشتر اين خدمات تحتپوشش بيمه ارائه ميشود.
با توجه به اين كه امسال تمركز ويژهاي بر سلامت سالمندان شده است، چرا كه جامعه ما به سمت سالمندي پيش ميرود، به برخي خدماتي كه اين رشته به سالمندان ارائه ميكند اشاره كنيد.
با توجه به افزايش تعداد سالمندان و شيوع بيماريهاي مزمن از جمله بيماريهاي قلبي، عضلاني ـ اسكلتي و نارساييهاي سيستمهاي مختلف بدن، در بسياري موارد قادر به درمان و علاج قطعي در بيمار نيستيم و فقط ميشود با بازتواني، وضع بيمار را بهتر كرد. مجموعهاي از تغييرات كوچك در شيوه زندگي و رويكرد به بيماريهاي سالمندي ميتواند اثرات قابلتوجهي بر بهبود عملكرد آنها داشته باشد.
با توجه به حساسيت بيشتر سالمندان به اثرات جانبي داروها و عوارض ناخواسته ناشي از تداخل اثر داروها، بهكارگيري طب فيزيكي مثلا استفاده از سرما و گرمادرماني و... ميتواند با كاهش مصرف داروها و بويژه مسكنها كمك مهمي به آنها كند.
ورزش منظم و مناسب با شرايط فيزيكي بيمار و بيماريهاي زمينهاي وي ميتواند از بسياري عوارض عصبي، اسكلتي وعضلاني و ضعف عمومي سالمندان جلوگيري كند. نكته بسيار مهم اين است كه ورزشهاي گروهي و ورزشهايي كه بدون در نظر گرفتن شرايط جسماني هر بيمار توصيه ميشود ممكن است باعث تشديد بيماريها و حتي ايجاد بيماري جديد شود. به عنوان مثال، ورزشهايي كه در آن بيمار كمر و پشت را خم ميكند يا ورزشهايي كه در آن بيمار عضلات پشت ساق و رانها را كشش ميدهد، ممكن است براي مبتلايان به تنگي كانال نخاعي مفيد باشد، اما براي مبتلايان به پوكي استخوان مناسب نيست.
آيا ورزشدرماني در سالمندان ملاحظات خاصي دارد؟
به عقيده متخصصان طب فيزيكي، توصيه به انجام ورزش به اندازه داروها و گاه بيش از آن نياز به دانش و تجربه دارد و بايد مانند نسخه دارويي توسط پزشك يا درمانگر باتجربه تجويز شود. در تجويز ورزش نيز مانند دارو بايد متناسب با بيماري زمينهاي فرد و ويژگيهاي جسماني او نوع ورزش، شدت، مدت زمان و تعداد جلسات در روز و هفته حين ورزش مشخص و معين باشد. در سالمندان نيز مانند بقيه گروههاي سني بهتر است در تمريندرماني و ورزشهاي روزمره از انواع مختلف ورزشها و اثرات مفيد آنها بهره جست. در تجويز ورزش بايد به تمام اجزاي تقويتي، استقامتي و ورزشهاي مفيد براي انعطافپذيري و تناسب اندام و همچنين بهبود تعادل توجه شود. ورزشهاي هوازي و غيرهوازي هركدام در جايگاه خود مفيد است، اما انجام ورزشهاي پربرخورد مانند فوتبال، دويدن سريع يا ورزشهاي رزمي خشن در سالمندان توصيه نميشود. نكته مهم ديگر اين كه وسايل ورزشي و تجهيزاتي كه قابليت تنظيم براساس شرايط فيزيكي بيماران را ندارد از جمله وسايل نصب شده در پاركها ممكن است به سلامت سالمندان آسيب برساند. به عنوان يك ورزش مفيد و مقرون به صرفه، پيادهروي در سطوح بدون شيب، راحتترين و مفيدترين ورزشي است كه براي سالمندان توصيه ميكنيم.
بپردازيم به درمانهاي دستي؛ مفهوم كلي طب درمانهاي دستي و تفاوت و شباهتهاي آن با ماساژ و قولنجشكني سنتي در طب فيزيكي چيست؟ چه چالشهايي در ارتباط با درمانهاي دستي، دستكاري ستون فقرات و ماساژدرماني وجود دارد؟
درمانهاي با دست انواع مختلفي دارد كه از جمله مهمترين آنها ماساژ دستي یا مانيپولاسيون مفاصل است. در ايران بيشترين افرادي كه از لحاظ علمي و عملي روي ماساژدرماني تسلط دارند؛ همكاران فيزيوتراپيست هستند. پزشكان متخصص طب فيزيكي و توانبخشي از ماساژ دستي براي آمادهسازي بافتها براي انجام درمانهايي مثل مانيپولاسيون ستون فقرات يا مفاصل اندامها يا انجام ورزشدرماني استفاده ميكنند.
مانيپولاسيون يا دستكاري ستون فقرات و مفاصل يك روش درماني علمي است كه پزشكان متخصص طب فيزيكي طي آن با انجام يك حركت با دامنه كم و سرعت زياد سعي ميكنند اختلال عملكرد مفاصل و ستون فقرات را بهبود بخشند.
نكته مهم اين است كه بايد بين قولنجشكني و درمانهاي موسوم به طب مانيپولاسيون فرق قائل شد. اثرات مثبت مانيپولاسيون در برخي از دردها از جمله كمردرد حاد كاملا اثبات شده است و شواهد علمي زيادي براي آن وجود دارد، اما در مورد دردهاي مزمن اثرات مانيپولاسيون به شگفتانگيزي و موثري دردهاي حاد نيست.
مانيپولاسيون معمولا يك درمان كمكي در كنار ساير درمانهاي ستون فقرات و مفاصل است و بايد همراه با آن موارد ديگري مانند توصيه به اصلاح وضعيت قرارگيري بدن هنگام كار و استراحت، ورزشدرماني و درمانهاي دارويي و فيزيكي مناسب به كار گرفته شود.
انجام مانيپولاسيون در برخي بيماران از جمله مبتلايان به پوكي استخوان و بيماريهاي التهابي و روماتيسمي حاد ممنوع است. پس انتخاب بيماراني كه ممكن است با مانيپولاسيون بهبود يابند صرفا بايد توسط پزشك صورت گيرد. انجام قولنجشكني غيرعلمي توسط برخي شكستهبندهاي محلي و نيز انجام مانيپولاسيون توسط غيرپزشك ميتواند به عوارض مخربي از جمله ايجاد ضايعه نخاعي منجر شود. مطلب چالشي ديگر اين است كه با توجه به اين كه فرد ماساژدهنده به عنوان يك درمانگر بايد موارد كاربرد صحيح، موارد ممنوعيت ماساژ را بداند، ارائه خدمات ماساژ در مراكز غيرمجاز ممكن است سبب افزايش درد و تشديد بيماري و حتي ايجاد عوارض اسكلتي، عضلاني و روحي ـ رواني شود.
در شرايط كنوني چه چالشهايي سر راه ارائه مناسب خدمات توانبخشي وجود دارد؟
با وجود تلاشهاي ارزندهاي كه از طرف متخصصان اين رشته و نيز همكاران ساير گروههاي علوم توانبخشي از جمله فيزيوتراپي، كاردرماني، ارتوپدي فني، گفتاردرماني، مددكاري اجتماعي و پرستاري توانبخشي صورت گرفته است هنوز جايگاه طب توانبخشي در نظام سلامت بدرستي مشخص نيست. هماكنون در كشور حتي يك بيمارستان توانبخشي استاندارد وجود ندارد. حتي در مراكز پزشكي آموزشي و درماني دانشگاهي كه سرويس طب فيزيكي در آنها وجود دارد نيز براي بستري با مشكل مواجهيم. همانطور كه پيشتر اشاره شد، آگاهي نسبتا محدود مردم و حتي بسياري از پزشكان سبب ميشود تا از قابليتها و اثرات موثر توانبخشي بهره كافي گرفته نشود.
تعداد پزشكان متخصص طب فيزيكي بسيار كم است و از اين تعداد معدود نيز سالانه تعداد قابلتوجهي به ساير كشورها مهاجرت ميكنند. رديف سازماني در بسياري از بيمارستانهاي حتي بيش از 200 تخت، براي اين كارشناسان وجود ندارد. تعرفه پايين برخي خدمات از جمله فيزيوتراپي باعث ميشود ناخودآگاه از ميزان ارائه آنها كاسته شود ضمن اين كه بسياري از موارد از جمله كاردرماني و ارتوپدي فني و حتي برخي خدمات طب توانبخشي مانند توانبخشي ريه تحتپوشش بيمه نيست.
طب فيزيكي و توانبخشي نياز امروز و ضرورت فرداست و هيچ حيطهاي از پزشكي نيست كه نيازمند خدمات بازتواني نباشد. پس براي گسترش منطقي كمي و كيفي اين خدمات بايد هماكنون چارهاي انديشيد.
منبع: جام جم
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.