آل‌سعود از بزرگ كردن خطر شيعيان سود می‌برد

گفت‌وگو با ناراضی معروف سعودی
کد خبر: ۲۵۸۲۱۱
|
۲۵ تير ۱۳۹۱ - ۲۲:۳۴ 15 July 2012
|
2413 بازدید
مي‌گويند دكتر «سعد الفقيه» بارزترين چهره اصلاح‌طلب و ناراضي سعودي است؛ كسي كه متهم به همكاري با القاعده شده بود و نامش در فهرست سياه قرار گرفت. اما چند روز پيش در خبرها آمد كه شوراي امنيت سازمان ملل به رغم همه تلاشي كه مقامات سعودي داشتند تا اين اتفاق نيفتد نام او را از اين فهرست خارج كرد زيرا چنين اتهامي بي‌مورد بود. سعودي‌ها او را متهم به همكاري با القاعده و گاه نيز مزدوري ايران يا انگلستان مي‌كنند. با اين حال او سال‌هاست كه از اصلاحات در عربستان دفاع مي‌كند. براي خود طرفداراني دارد و يك بار شبكه‌اي تلويزيوني به نام «الحوار» و يك‌بار ديگر شبكه‌اي به نام «الاصلاح» را داير كرد. كمتر جايي از او مصاحبه‌اي مكتوب به چشم مي‌خورد زيرا غالب رسانه‌هاي مكتوب در جهان عرب يا به طور مستقيم يا غيرمستقيم تحت نفوذ سعودي‌هاست. حتي در فضاي مجازي هرچه هست دشنام و تهمت نسبت به اوست كه باز در آنها رد پاي سعودي‌ها پيداست. حتي شبكه الجزيره نيز كه روزگاري خار چشم عربستان بود كمتر سراغ اين ناراضي مي‌رود. آنچه را مي‌خوانيد تركيبي گزينشي از دو مصاحبه است كه يكي را «دويچه وله» و ديگري را «نيويورك تايمز» در دو زمان متفاوت از فقيه به چاپ رسانده بودند. الفقيه سال‌هاست كه در خارج از عربستان (لندن) زندگي مي‌كند.

اخيرا در عربستان كتاب‌ها و مقالاتي منتشر مي‌شود كه تاكنون سابقه نداشته است، آيا اين نشانه ايجاد يك فضاي باز سياسي نيست؟
    ‌
اگر بگوييم نشانه يك فضاي باز سياسي است، بايد قبول كنيم كه دولت سياست جديدي اتخاذ كرده و اقتضاي اين امر آن است كه بگوييم توافقي در خاندان آل‌سعود درباره اينچنين سياستي حاصل شده است. اما من ترديد دارم كه سياست جديدي در پشت اين مساله باشد زيرا آل‌سعود در شرايطي نيستند كه بتوانند روي يك سياست مشخص توافق نظر كنند. براي همين هركدام از اميران سعودي به صورت فردي عمل مي‌كنند. رسانه‌هاي عربستان در اختيار امير نايف است (وليعهدي كه چندي پيش مرد) و او به صورت فردي عمل مي‌كند. از سوي ديگر ما نشانه‌هايي مبني بر تغيير سياست‌ها نمي‌بينيم كه بگوييم چنين رويكردي را به وجود آورده است.
    ‌
چرا چنين توافقي را بعيد مي‌دانيد؟
    ‌
در عربستان هر طرفي كه قوي‌تر است طرف يا طرف‌هاي ديگر را دربرابر يك امر واقع قرار مي‌دهد. از سوي ديگر آزادي بيان مساله‌اي است كه هرگز مقامات سعودي نمي‌توانند روي آن توافق كنند. براي مثال در شرايطي كه امير عبدالله با اين مساله تا حدودي موافق است بقيه با آن مخالف هستند. سلطان، نايف و سلمان (سه وليعهدي كه ظرف كمتر از يك سال يكي پس از ديگري به اين مقام رسيدند) به طور آشكاري با اين موضوع مخالفت كرده‌اند.
    ‌
پس اين آزادي‌هايي را كه ما مشاهده مي‌كنيم نشانه چه مي‌دانيد؟
    ‌
اينها يك‌سري مقالات مودبانه و نرم است كه از بعضي جوانب حكومت انتقاد مي‌كند. براي مثال از خدمات عمومي و كاركرد يك وزارتخانه يا بيكاري اما مسايل اصلي را مطرح نمي‌كند. هرگز از سرنوشت اموال عمومي مردم پرسش نمي‌شود و هيچ وقت انتقادها را متوجه شخص اول مملكت نمي‌كند. اگر ما يك منحني ترسيم كنيم و سير انتشار اين مقالات را در نظر بگيريم، درمي‌يابيم مثلا مقالاتي منتشر مي‌شود كه از سرقتي يا هرج و مرجي در جايي مشخص حرف مي‌زند اما هرگز از كساني كه اموال يك كشور را به سرقت مي‌برند حرفي نمي‌زند. از كساني كه حقوق مردم را نقض مي‌كنند يا دين مردم را به بازي مي‌گيرند و با غرور و خودپسندي با مردم رفتار مي‌كنند هرگز سخني به ميان نمي‌آيد.
    ‌
هدف از اين كار چيست؟
    ‌
اگر به مردم تا حدودي آزادي بيان داده شود از اينكه به خيابان بريزند جلوگيري شده است. آل‌سعود مي‌دانند كه تا چه حد مردم ناراضي هستند. مطالبي كه در رسانه‌هاي مجازي چاپ و منتشر مي‌شود عمق اين مساله را نشان مي‌دهد. اينها در نهايت ديوار ترس را خواهند شكست. اگر اصلاحاتي واقعي و فراگير در كشور به وجود نيايد موج اعتراضات به راه خواهد افتاد.
    ‌
مگر فلان شاهزاده يا فلاني از گسترش آزادي‌هاي مطبوعاتي چه زياني مي‌بيند كه امير عبدالله نمي‌بيند؟
    ‌
به هرحال هركدام از اينها سابقه‌اي در ذهن مردم دارند كه نمي‌خواهند خراب شود.
    ‌
اجازه بدهيد به همان سوال برگرديم كه اگر اين يك سياست جديد نيست پس چيست؟
    ‌
يك احتمال قوي اين است كه اين امر نشانه رقابت بين اميران باشد. من شنيده‌ام كه امير عبدالله شخصا از فلان برنامه در تلويزيون دفاع مي‌كند يا پشتيبان روزنامه عكاظ و برخي ديگر از روزنامه‌هاست. شايد دليل آن اين باشد كه اميران سعودي هركدام سعي مي‌كنند به نوعي توجه مردم را به خود جلب كنند. از سوي ديگر با ورود اينترنت فضاي گسترده‌اي براي نقد رژيم به وجود آمده است. در كل آل‌سعود هم درك مي‌كند كه عصر جديدي به وجود آمده و مي‌طلبد تا مقداري فضاي كشور را باز نگه ‌دارد.
    ‌
آيا اين سياست استمرار خواهد داشت؟
    ‌
من اعتقادي ندارم. چون كساني كه حكومت مي‌كنند تغيير نكرده‌اند و حتي شيوه‌هاي حكومت‌داري را تغيير نداده‌اند. انتشار يك مقاله در يك روزنامه ممكن است مهم باشد اما به هيچ‌وجه بيانگر يك تغيير واقعي در سياست عربستان و تفكر آل‌سعود نيست.
    ‌
اگر بخواهيم روشن حرف بزنيم شما انتظار چه تغييراتي را در سياست عربستان و تفكر آل‌سعود داريد؟
    ‌
در سياست ما انتظار يك تغيير واقعي را داريم. به‌خصوص در قلمرو آزادي‌ها. به گونه‌اي كه يك فرد بتواند نظر خودش را در هرجايي اعم از روزنامه يا تلويزيون يا مسجد يا مدرسه بيان كند يا با هركسي كه خواست نشست و برخاست داشته باشد. تنها نهادهاي قضايي مستقل هستند كه مي‌توانند از اين آزادي‌ها دفاع كنند. در مورد تفكر و عقلانيت آل‌سعود هم بايد گفت ما از آنها مي‌خواهيم از اين تفكر دست بردارند كه خود را مالك و سرور تام‌الاختيار كشور مي‌دانند. اين تفكر همچنان باقي است و تمام شاهزاده‌هاي سعودي چنين برداشتي از خود دارند. درحالي كه به جز خانواده آل‌سعود كسان ديگري هم دراين كشور زندگي مي‌كنند.
    ‌
برخورد دولت عربستان با شيعيان را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
    ‌
به شيعيان هم در عربستان مانند بقيه ستم مي‌شود. آل‌سعود براي سركوب آنها از برگه طايفه‌گرايي استفاده مي‌كند. آنها مي‌گويند تظاهراتي كه در مناطق شيعه‌نشين رخ مي‌دهد زير سر طرف‌هاي خارجي است اما اين حرف‌ها ساخته و پرداخته سازمان اطلاعات و رسانه‌هاي سعودي است.
   
برخلاف تونس، مصر و ليبي كه دولت‌ها مردم را از گروه‌هاي اسلامگرا يا تروريست مي‌ترساندند، در عربستان دولت مردم را از شيعيان مي‌ترساند. درواقع از مساله شيعيان براي يك مصرف داخلي استفاده مي‌كند. چون درخارج كه كاربردي ندارد. رژيم به اين وسيله مي‌خواهد مردم را از مشاركت در هرگونه تظاهرات اعتراضي بازدارد و بگويد آنها مزدور خارجي هستند. دولت عربستان خطر ايران را براي مردم بزرگ مي‌كند تا بگويد ديكتاتوري فساد يا طغيان حاكمان مساله اصلي نيست بلكه مساله اصلي ايران است. اگر دولت موفق شود بگويد عامل تظاهرات مردم شيعيان هستند در نتيجه مي‌تواند به صورت خودبه‌خود آنها را از ريختن به خيابان‌ها بازدارد. اما مردم آگاهي زيادي دارند و مي‌دانند كه اين بهانه‌ها نمي‌تواند جلو اعتراضات آنها را بگيرد.
    ‌
شما گفته‌ايد ماندن‌تان در خارج به دليل شرايط كشور است. اگر اين آزادي‌ها تحقق پيدا كند دوباره به عربستان بازخواهيد گشت؟
    ‌
قطعا. اگر آزادي‌هاي واقعي به وجود آيد و بتوانيم همه آنچه را در خارج مي‌گوييم در كشورمان بگوييم دليلي ندارد كه اينجا (لندن) بمانيم. با اين حال بايد دانست كه اصلاحات يك پروسه طولاني است و زماني مي‌توان به آن اطمينان داشت كه ديگر برگشت‌ناپذير باشد.

منبع: شرق
اشتراک گذاری
تور تابستان ۱۴۰۳
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# دولت چهاردهم # اسماعیل هنیه # مسعود پزشکیان
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
پاسخ های رئیس جمهور پزشکیان در اولین نشست خبری را چطور ارزیابی می کنید؟