زندگی مردم ایران از نگاه یک خبرنگارهلندي!

ميرزا قلمدون در مرخصي
کد خبر: ۱۸۴۲۰۹
|
۲۵ مرداد ۱۳۹۰ - ۲۳:۵۶ 16 August 2011
|
44986 بازدید
|
سرويس فخيمه طنز اقتصادي- بالاخره ميزا قلمدون هم آدم است و خسته مي شود و خدا رو شكر شده و رفته مرخصي! از اين رو كه سرويس فخيمه طنز اقتصادي هم نويسنده اي بجز او ندارد اين بار از خاطرات يك خبرنگار هلندي كه اقتصاد ايران را طبق مشاهداتش توصيف كرده بجاي طنز استفاده كرديم كه البته خود خالي از طنز نيست.

این نوشتار به قلم يك خبرنگار هلندي است كه پش از شش سال زندگي در ايران به تعجب خود ا نحوه تنظيم مناسبات در زندگي ايرانيان مي پردازد (بعضي ارقام يا قضاوتها ممكن است اغراق آميزو كاملا از ديد يك غربي  باشد اما براي دست نخورده ماندن متن بدون تغيير آن را نقل كرديم):

هنوز پس از شش سال سکونت در این کلان‌شهر، نمی‌دانم تهرانی‌ها از کجا پول در می‌آورند.

بسیاری افراد در نگاه اول به نظر می‌آید که هیچ درآمدی ندارند یا درآمدشان ۳۰۰ یورو بیشتر نیست. ۳۰۰ یورو نسبت به پولی که برای زندگی در تهران لازم است، انعامی بیش نیست.

با علم بر این‌که تورم در ایران بالاتر از ۲۵ درصد است، نظام همگانی پرداخت هزینه خرید خانه با اقساط وجود ندارد و کمک‌هزینه‌هایی که دولت به بیکاران می‌دهد، در حداقل قرار دارد، این پدیده که ساکنان تهران باز هم دستشان به دهانشان می‌رسد، یک راز عجیب است. البته چنین نتیجه باید گرفت که وضع زندگی تهرانی‌ها دشوار است.

با همه دشواری‌ها مردم باز هم پول برای خرج کردن دارند. این احتمالاً به خلاقیت بی‌انتهای آنان در به دست آوردن سود برمی‌گردد.

کسی که در ایران می‌خواهد سود کند، باید ۲۴ ساعت در فکر پول باشد. تهرانی‌ها هم به صحبت زیاد در مورد پول علاقه وافری دارند؛ چه در جشن‌ها، چه در تشیع جنازه، در فروشگاه‌ها، در سونا یا در تاکسی؛ فرقی ندارد.

این عادت بدی به حساب نمی‌آید؛ بلکه جزئی است از بازی زندگی. تبادل افکار در مورد روش‌های جدید درآمد همیشه ممکن است امکانات جدیدی را پیش پای فرد قرار بدهد.

فکر کردن به پول در ایران یک نیاز تلخ است، چرا که دولت هرچند هم مهربان باشد باز این تک‌تک خود افراد هستند که باید آب خود را از گلیم بالا بکشند.

در کشور بسته‌ای مانند ایران با تعداد فراوانی قوانین دولتی که آزادی فردی را محدود می‌کند (برای نمونه قوانین لباس، قوانین الکل) فرد می‌تواند با پول یک تکه از آزادی را در بازار سیاه برای خود بخرد. بازار سیاهی که همه‌ی چیزهای ممنوع در آن یافت می‌شود.

با پول می‌توانی فرزندت را برای تحصیل به خارج بفرستی؛ خانه بزرگ‌تری بخری تا دیوارهای باز هم بلندترش دنیای بیرون را پس بزند؛ و هر وقت به هنگام کار اشتباهی گیر افتادی، بتوانی با خرج كردن راحت تر آن را رفع كني.

نمایندگان طبقه متوسط ایران، به ویژه شهرنشینان کلان‌شهر تهران، از همان نوجوانی کار بر روی ساختن یک وضعیت مطمئن مالی را آغاز می‌کنند.

سنت‌های ایرانی طی سده‌های متمادی یک طرح نبوغ‌آمیز مالی برای زندگی و آینده افراد ترتیب داده است. روش آن‌ها مانند هلند، ایجاد یک حساب بانکی پس‌انداز برای کودک نیست؛ بلکه سیستمی است که طبق آن باید فرزندان و نوه‌های شخص هم دارای مسکن شوند.

پرداخت بهای خانه با اقساط به سبکی که در اروپا وجود دارد، یعنی با بهره‌های نسبتاً پایین و قسط‌هایی که چندین دهه طول می‌کشد، در ایران وجود ندارد اما داماد و عروس جوان روی این حساب می‌کنند که خانواده داماد خانه را برایشان خواهد خرید و خانواده عروس وسایل خانه را.

برای رسیدن به چنین لحظه‌ای یک عمر سرمایه‌گذاری هوشمندانه پشت سر گذاشته شده است.

به تازگی یک بانوی جوان از دوستان من با پزشکی ازدواج کرد. با این‌که والدین او بایستی هزینه‌های خرید خانه را متقبل می‌شدند؛ ولی پدر عروس هم چندین قطعه زمین مختلف را که طی سال‌ها خریداری کرده بود، فروخت تا بتواند هزینه وسایل منزل دخترش را بپردازد (تلویزیون‌های بزرگ و مبل‌های مجلل).

بر طبق سنت، او از همان زمان تولد دخترش چند قطعه زمین خریده بود.. قیمت این زمین‌ها به شدت بالا رفته بود.

یکی از زبانزدهای ایرانیان این است که بهای خانه و زمین در ایران هیچ‌وقت پایین نمی‌رود. هر خانواده‌ای که بتواند در مسکن سرمایه‌گذاری کند، حتماً این کار را برای روز مبادا هم که شده، انجام می‌دهد.

اما برای رسیدن به اطمینان مالی در ایران به چیزی بیش از خانه و زمین نیاز داری. بیشتر از ۸۰ درصد اقتصاد ایران در دست دولت است و ۲۰ درصد بقیه اکثراً در دست بازاریان و فعالان اقتصادی طبقه متوسط.

یکی از راه‌های موفقت در ایران این است که از طرقی به دفاتر نمایندگی وارد شوی و حق فروش یک مارک یا محصول را در ایران نمایندگی کنی.

دفترهای نمایندگی در تمام اشکال و انواع و با این‌که محبوب هستند، در تمام درجات مختلف موفقیت در ایران یافت می‌شوند.

شخصی هست که حق انحصاری فروش آسانسورهای اوتیس را گرفته و تاجر دیگری فروشنده انحصاری مته‌های ماشینی مارک بوش است.
زندگی ایران، یک زندگی پر از ریسک است. ایران کشوری است که در آن دولت، یک‌شبه بهره‌ها را نصف می‌کند با همه آثار پیش‌بینی‌ناپذیر.

شاید برای همین هم هست که ایرانی‌ها سرمایه‌گذاران خطرپذیری هستند. طرز نگرش مردم به سرمایه‌گذاری هم با کشورهای دیگر فرق دارد.

وقتی می‌گویم که قسط خرید مسکن در هلند کمی بالای ۵.۵ درصد است، دوستان ایرانی‌ام با تعجب می‌پرسند که پس چرا من درجا ۱۰ خانه نمی‌خرم؟

در ایران برای خرید مسکن تنها می شود وام‌های کوتاه‌مدت گرفت؛ با بهره‌هایی بسیار بالاتر از ۳۰ درصد.

پس‌انداز در ایران، کار ابلهان است. تورم همیشگی باعث می‌شود که ارزش پول پایین بیاید؛ بنابراین باید با پول کار کنی. بیشتر ایرانی‌ها معتقدند که دم غنیمت است. برای همین هم بیشتر پول به دست آمده را با همان سرعت خرج اجناس لوکس می‌کنند تا وجهه بالاتری به دست بیاورند.

هر کس دشت خوبی داشته سریعاً یک ماشین گران‌قیمت یا کیف و لباس گران می‌خرد؛ چرا که همسایه‌ها باید ببینند که وضع ایشان خوب است.

در مهمانی‌ها و عروسی‌ها هم همه با علاقه، وضع مالی دیگران را بررسی می‌کنند. کسانی که پول دارند، حتی اگر این پول را از طریق تماس با حکومت به دست آورده باشند، به چشم افراد موفق دیده می‌شوند.

یکی از پرسش‌های استاندارد به هنگام غیبت از همسایه جدید یا داماد و شوهر جدید دخترخاله این است که: پولداره؟

در مورد هر تازه‌وارد به محفل بستگان ایشان هم که هنوز نرده‌های زیادی را از نردبان اجتماع باید بالا برود گفته می‌شود: «انشاءالله زود پولدار می‌شه» چرا که همه در ایران لزوم رسیدن به رفاه را درک می‌کنند.

حتی از آن هم فراتر، تلاش برای دستیابی به این رفاه، برای ایرانی یک نوع سبک زندگی شده است.

جالب اینجاست که در ایران پولدار شدن به هر قیمتی نوعی زرنگی به حساب می آید و انسانهای سالم و بی پول بی عرضه تلقی می شوند.

در ایران استاندارد قیمت وجود ندارد یعنی ممکن است برای خرید یک کالا از دو مغازه دو قیمت متفاوت بپردازید یا اینکه کرایه ماشین را در هر بار استفاده از مسافرکشها متفاوت پرداخت کنی همیشه میشود دعوای بین مسافرکشها و مسافران را بر سر قیمت مشاهده کرد.

بزرگترین درآمد دولت ایران بعد منابع زیر زمینی کسب درآمد از مردم میباشد در ایران دولت سیم کارت گوشی همراه ، خط تلفن ، معافیت سربازی و ... میفروشد.

دولت مرزها را بسته و اجازه ورود کالاهای ارزان را نمیدهد تا خود دولت به میزان بالاتر آن را به مردم بفروشد.

تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۴
در انتظار بررسی: ۷
انتشار یافته: ۷۴
چووستر
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۶
عجب تحلیل درستی ،راست میگه مگه نه؟
m
|
United Kingdom
|
۰۰:۳۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۶
بسیار عالی خلاصه کرده است.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۶
هر کس دشت خوبی داشته سریعاً یک ماشین گران‌قیمت یا کیف و لباس گران می‌خرد؛ چرا که همسایه‌ها باید ببینند که وضع ایشان خوب است.
محمد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۰:۵۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۶
در ایران پولدار شدن به هر قیمتی نوعی زرنگی به حساب می آید و انسانهای سالم و بی پول بی عرضه تلقی می شوند.این آقای هلندیم طرز فکر ایرانیارو فهمیده واقعا باید خجالت بکشیم!!!!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۱۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۶
به نظر شما اغراق کرده؟ یا بهتر بگم چند درص اغراق کرده؟
فکر کنم کمتر از 10 درصد!
جلال رستمی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۱۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۶
سلام خدائیش شماقضاوت کنیدغیرازواقعیت چیزدیگه ای داشت؟
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۶
جالبه هر چند کمی اغراق آمیزه ولی مگه دروغه؟ یه نگاه به خودمون بکنیم فقط وقتی عزرائیل میاد از فکر چطور پول درآوردن میایم بیرون- خسیس و غیر حسیس پولدار و فقیر هم نداره
فرهاد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۶
این بد بخت چشم دیدن خوردن نون حلال رو نداشته و یا بهتره بگیم اینا اصلا نمیدونن نون حلال یعنی چه . پول در اوردن که این همه صغرا کبری و چاخان کردن نداره ، اینا یه نگاه باید به زندگی کثیف خودشان بندازن که اگه در غرب زندگی ادمها مرفه و راحت هستند پشتش یک تاریخ دزدی و غارت و چپال و جنایت علیه ملل تحت استعماره و همین عصر حاضر هم این همه جنگ که مسببش همین غربیها هستند و هزاران ادم رو به خاطر اون دارن می کشن تو همین منطقه خودمان به خاطر نفت و غارت ثروت مردم اینجاست تا اون زندگی غربی که این اقا پزشو میده ادامه داشته باشه و خوب طبیعیست این تیپ ادما که همه چیز براشون از انسانیت و فرهنگ و سیاست پول است بیان پز اون زندگی نکبتشونو بدن .
اینایی که مثل این اقا پز زندگی به قول خودشان استاندارد غرب رو می دن و طرفداراشون در شرق که البته کم هستن خوبه اینو بدونن ما اگه باتمام مشکلاتی که تو کشور باهاش روبرو هستیم دست و پنجه نرم می کنیم اما خوشحالیم که زندگیمون رو با شرافت اداره می کنیم و در همین اوضاع و احوال انسانیت و عواطف و حس نوع دوستی و وطن دوستی رو فراموش نکردیم و این ارزشها در حد اعلا بین همین مردم موج میزنه اما تو اقای غربی که به فکل کراوات مردمت می نازی بدون اینها همش رنگ و ظاهری بیش نیست اگه یه روز همین غربیهای استاندارد دچار کمبود بشن و کوچکترین مشکلی از نظر مادی براشون پیش بیاد اونوقت چهره واقعی اونها رو خواهی دید که چطور مثل گرگ به جون هم بیفتن و اون روی فرهنگ غربی رو نشان بدن ! یه تکون اقتصادی خوردن دارن بهم می ریزن اگه ادامه داشته باشه اونوقت خواهی دید ایرانیا خیلی چیزها دارن که شما غربیها باید حسرت نداشتنشو بخورید .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۰:۱۰ - ۱۳۹۰/۰۶/۰۱
فرهاد عزیز نمیخوام بگم مرغ همسایه غازه اما این ارزشهایی که شما فرمودین روز به روز داره تو کشورمون کمرنگ تر میشه خیلی دلتو به همنوع دوستی و این شعارها خوش نکن.از حق نگذریم بخش عمده ای از تحلیل این مستر هلندی حقیقت داره کاش میشد آدمای خواب زده رو بیدار کرد...افسوس محال است ایران که آباد شود...
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۲:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۶
بابا این خیلی اغراق کرده!وجدان نداشته نویسندش؟
ناشناس
|
United States
|
۰۵:۳۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۲۶
والا راست میگه!
نظر شما

سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

برچسب منتخب
# قیمت طلا # مذاکره ایران و آمریکا # قیمت سکه # کالابرگ # حقوق بازنشستگان # انفجار بندرعباس
نظرسنجی
توافق نهایی ایران و آمریکا تا چه زمانی انجام می شود؟
الی گشت