مرا بكشيد تا راحت شوم. من اصلا يادم نميآيد ضربهاي زده باشم. ما روي چمنهاي فضاي سبزنشسته بوديم و در طرفداري از پرسپوليس شعار ميداديم كه مقتول و دوستانش آمدند و شروع به شعار دادن به طرفداري از فولاد خوزستان كردند. يكمرتبه بينمان دعوا پيش آمد و با هم گلاويز شديم.