نميدانم چه كوتاهي در حق دخترم كرديم كه اينگونه از مسير زندگي منحرف شد و به بيراهه رفت. اما آرزو داشتم دخترم درس بخواند و انسان موفقي باشد، نه يك معتاد فراري. ما ديگر در شهرمان آبرويي نداريم. شوهرم از داغ دوري و مشكلات دخترم سكته كرده و من هم آواره شدهام!»