والدين کلثوم در ابتدا با اين پيشنهاد مخالفت کردند اما آن  ها با دريافت مبلغي به عنوان شيربها، به اين ازدواج رضايت دادند و کلثوم عروس شد. او در روز عروسي اش نيز در دفترچه خاطرات خود نوشت: خدايا! خودم را دست سرنوشت سپردم و اميدوارم صاحب زندگي خوبي بشوم و بتوانم دست پدر و مادرم را بگيرم و ... !