احمد سرش را به ديوار گذاشت و آه بلندي كشيد و در حالي كه خشم و عصبانيت در چهرهاش به وضوح ديده ميشد، صحبت خود را ادامه داد: امروز متوجه شدم همسرم هنوز امضاي طلاق ما خشك نشده به عقد دوست صميمي من درآمده است، همه عصبانيت من هم اين است كه چرا حالا با دوست صميمي من اين كار را كرده است.