میلی صفحه خبر لوگو بالا
میلی صفحه خبر موبایل
در مقاله ای بررسی شد

چرا ترامپ بر اخوان‌المسلمین سخت‌گیری می‌کند؟/ نفع ایران از تروریستی اعلام شدن «اخوان»

فرمان اجرایی ترامپ کمتر درباره شاخه‌های مشخص اخوان‌المسلمین است و بیشتر به این مربوط می‌شود که چگونه لابی‌گری خارجی و جنگ‌های فرهنگی سیاست آمریکا را شکل می‌دهند.
کد خبر: ۱۳۴۳۸۷۷
| |
696 بازدید

چرا ترامپ بر اخوان‌المسلمین سخت‌گیری می‌کند؟/ نفع ایران از تروریستی اعلام شدن «اخوان»

تلاش‌ها برای سوق دادن دولت آمریکا به سمت قرار دادن نام اخوان‌المسلمین در فهرست سیاه موضوع جدیدی نیست. در دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ، برخی بازیگران در داخل و خارج از آمریکا تلاش کردند کاخ سفید را برای انجام این اقدام متقاعد کنند.

به گزارش سرویس بین الملل تابناک، «نیو عرب» در مقاله ای به بررسی رویکرد دولت ترامپ بر جریان اخوان المسلمین پرداخته که در ادامه آمده است.

لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.

در ۲۴ نوامبر، رئیس‌جمهور ایالات متحده، دونالد جی. ترامپ، فرمان اجرایی‌ای را امضا کرد که روندی را آغاز می‌کند و می‌تواند در نهایت به قرار گرفتن سه شاخه خاورمیانه‌ای اخوان‌المسلمین در فهرست سازمان‌های تروریستی توسط واشنگتن منجر شود.

با استناد به اتهاماتی مبنی بر اینکه شاخه‌های این گروه در مصر، اردن و لبنان «در خشونت و کارزارهای بی‌ثبات‌کننده که به منطقه آن‌ها، شهروندان ایالات متحده و منافع آمریکا آسیب می‌زند مشارکت داشته یا آن را تسهیل و حمایت می‌کنند»، این فرمان اعلام می‌کند که واشنگتن با «شرکای منطقه‌ای خود برای حذف توانایی‌ها و عملیات شاخه‌های اخوان‌المسلمین که به‌عنوان سازمان‌های تروریستی خارجی معرفی شده‌اند، همکاری خواهد کرد».

تلاش‌ها برای سوق دادن دولت آمریکا به سمت قرار دادن نام اخوان‌المسلمین در فهرست سیاه موضوع جدیدی نیست. در دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ، برخی بازیگران در داخل و خارج از آمریکا تلاش کردند کاخ سفید را برای انجام این اقدام متقاعد کنند

تلاش‌ها برای سوق دادن دولت آمریکا به سمت قرار دادن نام اخوان‌المسلمین در فهرست سیاه موضوع جدیدی نیست. در دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ، برخی بازیگران در داخل و خارج از آمریکا تلاش کردند کاخ سفید را برای انجام این اقدام متقاعد کنند.

با این حال، نام‌گذاری گسترده این جنبش به طور کلی با پیچیدگی‌های عملی، حقوقی و سیاسی روبرو بود.

با انتخاب هدف قرار دادن شاخه‌های مصری، اردنی و لبنانی این گروه، به نظر می‌رسد دولت دوم ترامپ رویکردی تدریجی‌تر را برای برخورد با «شبکه فراملی اخوان‌المسلمین که تروریسم و کارزارهای بی‌ثبات‌کننده علیه منافع و متحدان آمریکا در خاورمیانه را تقویت می‌کند» اتخاذ کرده است؛ همان‌گونه که کاخ سفید توضیح داده است.

دستور ترامپ وزیران خارجه و خزانه‌داری را موظف می‌کند که در مشورت با مدیر اطلاعات ملی، ظرف ۳۰ روز گزارشی درباره پیشنهاد این نام‌گذاری تهیه کنند.

اگر این پیشنهاد تأیید شود، نام‌گذاری رسمی اخوان‌المسلمین به‌عنوان «سازمان تروریستی خارجی» (FTO) ظرف ۴۵ روز پس از تکمیل گزارش اجرایی خواهد شد.

مصر: سرکوب، تبعیدهای پراکنده و توجیهی مبهم

بر اساس فرمان اجرایی، «یکی از رهبران ارشد» در اخوان‌المسلمین مصر در تاریخ ۷ اکتبر ۲۰۲۳ «خواهان حملات خشونت‌آمیز علیه شرکا و منافع ایالات متحده» شده است. با این حال، هنوز مشخص نیست دولت ترامپ به کدام رهبر یا کدام اظهارنظر اشاره دارد.

با وجود این، شاخه مصری اخوان‌المسلمین از زمان کودتای نظامی میانه‌ی سال ۲۰۱۳ که به سقوط ریاست‌جمهوری محمد مرسی انجامید، در مصر به فعالیت زیرزمینی کشیده شده و اکثر اعضای آن زندانی یا تبعید شده‌اند.

اردن: از اپوزیسیون مدیریت‌شده تا جنبش مجرمانه

دلیل دولت ترامپ برای هدف قرار دادن اخوان‌المسلمین اردن از ادعاهایی ناشی می‌شود مبنی بر اینکه رهبران آن سابقه طولانی در فراهم‌سازی حمایت مادی از شاخه نظامی حماس، یعنی گردان‌های القسام داشته‌اند.

شایان ذکر است که در ماه آوریل، مقامات اَمان اخوان‌المسلمین اردن را که از سال ۱۹۴۵ شکل گرفته و قدیمی‌ترین نیروی اپوزیسیون در پادشاهی هاشمی است، ممنوع اعلام کردند. نیروهای دولتی به سرعت به دفاتر این گروه یورش بردند، اسناد را ضبط کردند و تبلیغ ایدئولوژی آن را ممنوع ساختند.

این اقدام پس از اعلام دولت مبنی بر کشف و خنثی‌سازی یک طرح ادعایی تروریستی مربوط به سال ۲۰۲۱ صورت گرفت؛ طرحی که در نهایت به بازداشت چندین سلول شبه‌نظامی و ۱۶ عضو اخوان‌المسلمین بین سال‌های ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ انجامید.

نهادهای امنیتی در اردن ادعا کردند این گروه با توطئه‌چینی علیه دولت، از یک خط قرمز اساسی عبور کرده است.

لبنان: تغییر ائتلاف‌ها و چشم‌انداز پس از ۷ اکتبر

جماعه اسلامیة که در سال ۱۹۶۴ به‌عنوان شاخه لبنانی اخوان‌المسلمین تأسیس شد، در شهرها و مناطق سنی‌نشین شمال و جنوب لبنان حضور قابل توجهی ایجاد کرده است. شاخه نظامی آن، نیروهای الفجر، در سال ۱۹۸۲ در واکنش به حمله اسرائیل طی جنگ داخلی لبنان شکل گرفت.

جماعه اسلامیة که متحد نزدیک حماس محسوب می‌شود، مدت‌ها رابطه‌ای پیچیده با حزب‌الله، سازمان شیعه غالب در لبنان، داشته است. این دو گروه در جنگ داخلی لبنان در دو سوی مقابل قرار گرفتند و بعدها نیز بر سر مسئله سوریه شدیداً دچار اختلاف شدند؛ به‌گونه‌ای که جماعه اسلامیة در مقابل رژیم سابق سوریه قرار گرفت.

با این حال، روابط از زمانی که روند آشتی میان حماس و حزب‌الله شکل گرفت و تقابل اسرائیل و حزب‌الله از اکتبر ۲۰۲۳ شدت یافت، رو به بهبود گذاشت.

این شرایط هم‌پوشان به‌تدریج از تنش‌ها کاست و به ایجاد رابطه‌ای عمل‌گرایانه‌تر میان دو گروه لبنانی کمک کرد.

به گفته یکی از کارشناسان، جماعه اسلامیة «عملاً به‌عنوان امتداد حماس در لبنان فعالیت می‌کرد»، هرچند نقش آن در امور داخلی لبنان محدود بود و تا مارس ۲۰۲۴ حدود ۵۰۰ نیروی مسلح داشت.

با این حال، روابط جماعه اسلامیة با حزب‌الله، حماس و دیگر گروه‌های مسلح فلسطینی پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، دلیل رسمی در فرمان اجرایی ترامپ برای هدف قرار دادن این جنبش عنوان شد.

محرک‌های داخلی آمریکا: ایدئولوژی، جنگ فرهنگی و چارچوب‌سازی سیاست

انگیزه‌های دولت ترامپ برای این فرمان اجرایی را باید دست‌کم تا حدی در چارچوب فضای سیاسی ایالات متحده درک کرد. در اصل، نیروی اصلی پشت این فرمان اجرایی ترامپ بسیار کمتر از آنچه تصور می‌شود به شرایط خاص لبنان، مصر یا اردن مربوط است.

در بطن ماجرا، محرک اصلی از یک شکاف عمیق ایدئولوژیک و فرهنگی در خود آمریکا نشأت می‌گیرد و به‌طور مستمر توسط آن شکل می‌گیرد.

بحث‌ها، نگرانی‌ها و مواضع راهبردی که در سیاست داخلی آمریکا بروز می‌کنند، لنز اصلی تفسیر و چارچوب‌بندی موضوعات مربوط به اسلام سیاسی هستند. تحولات جهان عرب تنها در مرتبه‌ای ثانویه و تبعی در این فرایند نقش دارند.

دکتر هلیِر، عضو ارشد مؤسسه سلطنتی خدمات متحد (RUSI) مطالعات دفاعی و امنیت بین‌الملل در لندن، در گفتگو با «العرب جدید» گفت: «در حالی که لابی‌گری بین‌المللی درباره اخوان‌المسلمین بدون تردید در دوران ترامپ ادامه داشته، به‌ویژه از سوی اسرائیلی‌ها، من فکر می‌کنم عامل جدید مهم در این معادله بُعد داخلی است؛ اینکه راست‌گرایان جمهوری‌خواه چگونه از این موضوع برای بهره‌برداری در جنگ فرهنگی جاری در داخل آمریکا استفاده می‌کنند.»

در مورد عوامل ایدئولوژیک و سیاست داخلی، دکتر آندریاس کریگ، استاد بخش مطالعات دفاعی در کینگز کالج لندن، اشاره کرد که: «ترامپ با شعار مبارزه با ‘تروریسم اسلامی رادیکال’ وارد کارزار انتخاباتی شد و حلقه داخلی او — بنن، پمپئو، شبکه‌های انجیلی و اسلام‌هراسان — معمولاً تفاوت میان سلفی‌جهادی‌گری و اسلام‌گرایی جریان اصلی و جامعه مدنی مسلمان را کمرنگ می‌کردند.»

هم‌سویی منطقه‌ای: امارات، مصر، اسرائیل و اسلام سیاسی

فرمان اجرایی ترامپ یک پیروزی بزرگ برای برخی دولت‌های عربی و همچنین برای اسرائیل به شمار می‌آید. این اقدام احتمالاً بلافاصله سود سیاسی برای مصر، اردن، عربستان سعودی و به‌ویژه امارات متحده عربی به همراه خواهد داشت.

این دولت‌ها معمولاً افزایش فشار بر اخوان‌المسلمین را همسو با اهداف گسترده‌تر خود در زمینه تثبیت رژیم تفسیر می‌کنند. بنابراین، آن‌ها به‌طور طبیعی چنین تحرکاتی از سوی واشنگتن را تقویت‌کننده راهبردهای داخلی خود برای مقابله با جریان‌هایی مانند اخوان‌المسلمین می‌دانند.

با این حال، این اقدام «خطر محدود کردن ظرفیت دیپلماتیک واشنگتن در جهان عرب-اسلامی را به همراه دارد؛ جایی که بسیاری از جوامع، از جمله در اردن و مصر، اخوان‌المسلمین را نه فقط یک بازیگر سیاسی، بلکه یک جنبش اجتماعی با پشتوانه مردمی عمیق می‌دانند»، فرانچسکو سالِسیو شیاوی، تحلیلگر خاورمیانه و پژوهشگر وابسته در مؤسسه خاورمیانه سوئیس (MEIS)، در گفتگو با TNA توضیح داد.

دکتر کریگ نیز در مصاحبه با TNA گفت: «اخوان‌المسلمین مصر قدرتمندترین آلترناتیو انتخاباتی جریان بهار عربی در برابر نظم قدیم بود. امارات به‌ویژه از زمان خیزش‌های ۲۰۱۱ اخوان‌المسلمین را دشمنی وجودی دانسته و با حمایت مالی، رسانه‌ای و ساختاری از کودتای سیسی تلاش کرد جریان انقلابی را در آن زمان از تحرک بازدارد.»

وی افزود: به‌کارگیری رویکردی کلی برای برچسب‌زدن به مجموعه‌ای از گروه‌های جامعه مدنی مسلمان به‌عنوان ‘وابسته به اخوان’ و در نتیجه یک سازمان تروریستی، کودتای ۲۰۱۳ در مصر و ضدانقلاب امارات را به‌صورت گذشته‌نگر مشروع جلوه می‌دهد؛ ضدانقلابی که ابوظبی از آن به‌عنوان بهانه‌ای برای مداخله تهاجمی در لیبی، یمن، سودان و سومالی استفاده کرده است.

کمپین نفوذ هماهنگ‌شده میان امارات و اسرائیل در واشنگتن به‌طرز چشمگیری مؤثر ظاهر شد. ابوظبی شبکه گسترده‌ای از شرکت‌های روابط عمومی را برای متقاعد کردن سیاستگذاران آمریکایی بسیج کرد تا جنبش‌های مستقل جامعه مدنی اسلامی، به‌ویژه آن‌هایی که خارج از کنترل دولت فعالیت می‌کنند، با تروریسم همسان‌سازی شوند

کمپین نفوذ هماهنگ‌شده میان امارات و اسرائیل در واشنگتن به‌طرز چشمگیری مؤثر ظاهر شد. ابوظبی شبکه گسترده‌ای از شرکت‌های روابط عمومی را برای متقاعد کردن سیاستگذاران آمریکایی بسیج کرد تا جنبش‌های مستقل جامعه مدنی اسلامی، به‌ویژه آن‌هایی که خارج از کنترل دولت فعالیت می‌کنند، با تروریسم همسان‌سازی شوند.

این تلاش بر درس‌هایی استوار بود که از کمپینی پیشین در بریتانیا به دست آمد؛ جایی که فشار امارات لندن را تشویق کرد تا اخوان‌المسلمین را مورد بررسی قرار دهد و بی‌سروصدا آن بررسی را به معاملات احتمالی تسلیحاتی پیوند بزند.

در مجموع، همان‌طور که دکتر کریگ اشاره کرد، این اقدامات الگویی برای بهره‌گیری از نفوذ اقتصادی به‌منظور امنیتی‌سازی اخوان‌المسلمین در پایتخت‌های غربی ارائه داد.

او ادامه داد که ابوظبی «به‌طور سیستماتیک این چارچوب‌سازی ضد اخوان را با جعبه‌ابزار گسترده‌تری از سرمایه‌گذاری‌ها، شراکت‌های امنیتی و عملیات پنهان از یمن تا سودان در هم می‌آمیزد» و تأکید کرد که فشار ترامپ بر اخوان‌المسلمین «کاملاً با همان الگوی امارات منطبق است».

عبدالرحمن عیاش، پژوهشگر در مؤسسه سنچری اینترنشنال و مدیر گروه کاری اخوان‌المسلمین مصر، در گفتگو با TNA گفت که «محدود کردن هدف به ‘شاخه‌ها’ به کاخ سفید امکان می‌دهد پس از غزه چهره‌ای سخت‌گیر نشان دهد بدون اینکه وارد دعوای حقوقی برای یک ممنوعیت کلی شود.»

او افزود: «این همچنین پیروزی نمادینی برای قاهره به همراه دارد، جایی که اخوان‌المسلمین نقش مخالف دلخواه رژیم را بازی می‌کند، و با دیدگاه مقامات اسرائیلی که فوراً از این خبر استقبال کردند، همخوانی دارد. نتیجه، تصویری ایدئولوژیک‌محور است، نه ضدتروریسم مبتنی بر رفتار واقعی.»

مایکل یانگ، سردبیر ارشد مرکز کارنگی خاورمیانه در بیروت، در مصاحبه با TNA توضیح داد که با توجه به اینکه اسرائیل اقدام علیه اخوان‌المسلمین را به‌عنوان «چماق» علیه ترکیه می‌بیند، این عامل باید در چارچوب رقابت فزاینده میان تل‌آویو و آنکارا، به‌ویژه در سوریه پس از اسد، بررسی شود.

او گفت: «رابطه ترکیه با گروه‌هایی مانند حماس و اخوان‌المسلمین مصر نقطه ضعفی است که اسرائیلی‌ها می‌توانند روی آن فشار بیاورند تا حاشیه مانور ترکیه را محدود کنند.»

یانگ افزود: «در سال‌های اخیر کشورهای خلیج فارس با ترکیه رابطه بهتری داشته‌اند، اما اسرائیل می‌خواهد نقش ترکیه در سوریه محدود شود و به‌طور کلی، این احتمالاً یکی از راه‌ها برای کاهش حاشیه مانور ترکیه است.»

فرانچسکو شیاوی نیز در گفتگو با TNA گفت: «برای امارات، این فرمان یک دهه تلاش برای بی‌اعتبار کردن اخوان‌المسلمین در سراسر منطقه را تأیید می‌کند. اما هم‌راستایی به‌طور خودکار به انسجام سیاستی منجر نمی‌شود: در حالی که ابوظبی و تل‌آویو به دنبال مهار جامع سیاسی و ایدئولوژیک هستند، نام‌گذاری واشنگتن محدودتر و تراکنشی است.»

او افزود: «ایالات متحده در معرض خطر درگیر شدن در برنامه‌های منطقه‌ای قرار دارد که کاملاً با منافع بلندمدت خودش هم‌راستا نیست، به‌ویژه در شرایطی که مشارکت سیاسی و ثبات اجتماعی به هم گره خورده‌اند.»

پیامدهای احتمالی: هزینه‌های دیپلماتیک، ایدئولوژیک و راهبردی

اگر این سه نام‌گذاری به‌عنوان سازمان تروریستی خارجی (FTO) رسمی شود، ممکن است پیامدهای مهمی به‌همراه داشته باشد، از جمله پیامدهایی که در این مقطع چندان قابل پیش‌بینی نیستند.

ممکن است پیامدهای ثانویه‌ای در رابطه با نام‌گذاری اخوان‌المسلمین مصر به‌عنوان گروه تروریستی ایجاد شود.

دکتر هلیِر با تأکید بر واژه «کمی» گفت: «اعضایی از اخوان‌المسلمین مصر در قطر، ترکیه و برخی دیگر از نقاط جهان حضور دارند. بنابراین این ممکن است مسائل را با آن کشورها کمی پیچیده کند.»

او به TNA گفت: «هم‌اکنون گروه‌هایی وجود دارند که ایالات متحده از آن‌ها در برخی کشورها راضی نیست، اما آن‌ها همچنان با آن کشورها ارتباط دارند و تعاملات دوجانبه بسیار قوی‌ای با آن‌ها برقرار کرده‌اند — از جمله قطر.»

دکتر کریگ توضیح داد که بسیاری از گروه‌های خیریه، مؤسسات آموزشی و ارائه‌دهندگان خدمات اجتماعی و عدالت اجتماعی در کشورهای با اکثریت مسلمان، به نوعی با اخوان‌المسلمین ارتباط دارند، هرچند به هر نحوی که تعریف شود، و بنابراین چنین نام‌گذاری‌هایی توسط دولت آمریکا می‌تواند پیامدهای جدی برای جایگاه کلی واشنگتن در جهان عرب-اسلامی داشته باشد.

او گفت: «وقتی ایالات متحده چنین بازیگرانی را ‘تروریست’ می‌نامد، روایت دیرینه‌ای را تقویت می‌کند مبنی بر اینکه واشنگتن نه تنها نسبت به اسلام خصمانه است، بلکه نسبت به جامعه مدنی مسلمانان نیز خصومت دارد و با هر مستبدی که وعده ‘ثبات’ علیه جامعه مدنی ‘اسلام‌گرا’ بدهد، هم‌سو خواهد شد.»

او افزود: «این امر سخنرانی‌های دموکراسی‌محور آمریکا را تضعیف می‌کند و به هر دو گروه جهادی، که می‌گویند اسلام‌گرایان صلح‌طلب هرگز پذیرفته نخواهند شد، و ایران، که محور آمریکا-خلیج فارس-اسرائیل را به‌طور یکنواخت ضداسلامی و ضدمردمی تصویر می‌کند، مواد تبلیغاتی می‌دهد.»

فرانچسکو شیاوی هشدار داد که با محو کردن مرزها میان تمامی اشکال اسلام سیاسی، فعالیت‌های غیرخشونت‌آمیز و اقدامات مسلحانه، چارچوب گسترده FTO می‌تواند در سطح منطقه‌ای «تصوراتی از اکوسیستم سیاست آمریکا را تقویت کند که شرکای اقتدارگرا را بر تکثر اجتماعی ترجیح می‌دهد و احتمالاً اعتبار واشنگتن را در گفتگوهای آینده درباره حکمرانی یا اصلاحات تضعیف کند.»

او به TNA گفت: «با گذشت زمان، آمریکا ممکن است دریابد که مقابله با تهدیدات افراطی پیچیده‌تر، نه ساده‌تر، می‌شود اگر فضاهای ایدئولوژیک گسترده در قالب نام‌گذاری‌های تروریستی جمع شوند.»

یک خطر مهم در آسیب‌پذیری حقوقی ذاتی چنین رویکردی نهفته است. طبق قانون آمریکا، نام‌گذاری‌ها باید بر اساس اقدامات قابل اثبات باشد، نه گرایش‌های ایدئولوژیک یا باورهای شخصی

یک خطر مهم در آسیب‌پذیری حقوقی ذاتی چنین رویکردی نهفته است. طبق قانون آمریکا، نام‌گذاری‌ها باید بر اساس اقدامات قابل اثبات باشد، نه گرایش‌های ایدئولوژیک یا باورهای شخصی.

عبدالرحمن عیاش توضیح داد: «این چارچوب یک آسیب‌پذیری ساختاری ایجاد می‌کند: وقتی دلیل نام‌گذاری از رفتارهای مشخص به سمت باور یا نیت ادراک‌شده کشیده می‌شود، در برابر چالش‌های حقوقی، بررسی مدارک و نقض قضایی بسیار آسیب‌پذیرتر می‌شود.»

او افزود: «اگر دولت نتواند کنترل و فرماندهی بر خشونت را نشان دهد، پرونده‌های ‘شاخه‌ها’ در دادگاه آسیب‌پذیر می‌شوند و هر باخت در دادگاه ابزار FTO را برای تهدیدات واقعی کاهش می‌دهد. علاوه بر این، محو کردن مرز میان اسلام‌گرایان غیرخشونت‌طلب و جهادی‌ها، خط جهادی‌ها را تأیید می‌کند که رأی‌گیری تله است و تنها گلوله جایگاه می‌آورد؛ به‌ویژه با توجه به نزدیکی اخیر میان دولت ترامپ و دولت جدید سوریه.»

دکتر کریگ اشاره کرد: «حتی اگر این نام‌گذاری‌ها به‌طور کامل تحقق نیابند، انتشار این فرمان اجرایی خود نشان می‌دهد که اقدام با استفاده از چارچوب‌های ارائه‌شده توسط امارات مورد بحث قرار گرفته و گفتمان آمریکا از ظرافت فاصله گرفته و به دوتایی اماراتی ‘ثبات اقتدارگرا یا تروریسم اسلام‌گرا’ سوق یافته است.»

فرمان اجرایی ترامپ یک تشدید مهم در بحث طولانی‌مدت واشنگتن درباره نحوه مقابله با اخوان‌المسلمین به شمار می‌آید، اما پیامدهای آن فراتر از شاخه‌های مشخص هدف‌گذاری‌شده در سه کشور عربی است.

با محدود کردن نام‌گذاری به چند شاخه مشخص، دولت رویکردی تاکتیکی‌تر و از نظر سیاسی قابل تحقق‌تر نسبت به تلاش‌های قبلی برای قرار دادن کل جنبش در فهرست سیاه اتخاذ کرده است.

با این حال، این اقدام به‌شدت با سیاست داخلی آمریکا در هم تنیده است و به‌طور نزدیک با اولویت‌های بازیگران منطقه‌ای، به‌ویژه امارات، مصر و اسرائیل، همسو است؛ کشورهایی که مشکلات طولانی‌مدت آن‌ها با اخوان‌المسلمین تا حد زیادی دیدگاه‌های سیاستگذاران واشنگتن درباره اسلام سیاسی را شکل داده است.

میلی صفحه خبر موبایل
اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# جنگ ایران و اسرائیل # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران # تابناک ورزشی # جنگل الیت # نرخ سوم بنزین
نظرسنجی
آیا از سهمیه بندی جدید بنزین رضایت دارید؟
الی گشت