صيد فصلي اسكناس توسط خانها و خانزادهها
در سالهاي اخير، فصل نقل و انتقالات فوتبال حرفهاي ايران، به عنوان مقطعي مطرح است كه برخي اشخاص مرتبط با فوتبال در آن، بار خود را ميبندند و به فعاليت اقتصاديشان براي يك سال پايان ميدهند.
به گزارش خبرنگار ورزشي «تابناك»، فصل نقل و انتقالات، حكايتي تلخ از صيد فصلي دلالهاي اسكناس به دستي است كه در چند سال اخير، چتري بزرگ بر سر فوتبال حرفهاي ايران گشودهاند و هرچه پيش ميرويم، اين چتر به مراتب وسعت بيشتري به خود ميگيرد و دايره نفوذ و تأثيرگذاري دلالها به صورت زيرپوستي، سر به فلك ميگذارد تا با پسوند خان از ايشان ياد شود.
اردشيرخان، حميدخان، ناصرخان، علي آقا و چندين چهره پرفروغ ديگر، خانهايي هستند كه نشريات بهرغم مطالب گستردهاي كه پيرامون بحث دلالها درج ميكنند، حتي جرأت ذكر نام كوچك عاملان اصلي را ندارد و همه رسانهها با ابهام كامل در اين باره به نقد و بررسي شرايط پرداختهاند.
در باب دلالي، اين خانها، خانزادهها و حتي گماشتههايي نيز دارند كه جامه مربي، سرپرست و حتي مديرعامل باشگاه را برتن ميكنند. البته راقم اين سطور با كليگويي قصد ندارد همه را با يك چوب بزند، اما بايد پذيرفت در اين سوداي شوم يك دست و دو دست درگير نيست و اشخاص حقيقي و حقوقي بسياري پاي اين سفره مينشينند و هر يك دراين بازار مكاره سهمي ميبرند از آنچه قرار بوده صرف حرفهايگري در فوتبال شود.
هماكنون اوضاع به گونهاي شده است كه حتي گفته ميشود برخي اشخاص براي گرفتن مسئوليت در برخي باشگاههاي مطرح و يا متمول، حاضر به پرداخت ارقام نجومي هستند، چرا كه به خوبي روش بازگرداندن اصل پولشان و مزاياي آن را در دوره نقل و انتقالات ميدانند.
هرچند در چند سال گذشته، بخش عمدهاي از اهالي فوتبال بر وجود دلاليهاي گسترده در بحث نقل و انتقالات و ديگر مسائل همچون فروش نتايج مسابقات، صحه گذاشتهاند، به رغم اينكه بسياري از اصحاب فوتبال و فوتباليستها، انتقاد خودشان را از اين پديده به گونهاي بيان كردهاند، اما واقعيت امر آن است كه گستردگي اين مجموعه و سازوكارهايي كه اين واسطهها براي حذف منتقدان دارند و همچنين منتفع شدن اشخاص گوناگون، باعث شده تا هيچ حركت جدي براي برخورد با اين موضوعات صورت نپذيرد.
با روي كار آمدن دولت نهم كه مبارزه با مافيا در بخش هاي گوناگون در دستور كارش بود، انتظار ميرفت دولتمردان سراغ اوضاع نابسامان مستطيل سبز در بحث حرفهاي و مافياي اين رشته بروند و فساد را از اين صحنه حذف كنند، اما خبري نشد تا اين كه چندي پيش، رئيس سازمان تربيتبدني، جرقه لازم را زد تا باور كنيم عزم برخورد با مافياي اين رشته وجود دارد.
چندي پيش، علي آبادي اظهار داشت: براي جلوگيري از رشد بيرويه قراردادها، بهتر است 20 درصد از مبالغ فصل گذشته نفرات پرسپوليس و استقلال كم شود. البته شايد اين يك پيشنهاد براي مبارزه با مافيا بود تا يك دستور جدي، چرا كه حتي با وجود اظهارنظر مصطفوي، مبني بر تعيين سقف قرارداد 150 ميليوني براي بازيكنان فصل جديد پرسپوليس نيز، براي هيچكس باورپذير نيست كه برخي بازيكنان مطرح با اين ارقام در ميان سرخپوشان باقي بمانند.
در اين فضا با وجود آنكه در زمان ثبت بخشي از قراردادها، رقمهاي سيصد الي پانصد ميليوني به لحاظ اعمال مالياتهاي معمول حول و حوش صد ميليون تومان ثبت ميشود، اما در پس پرده هر كس حق خودش را ميگيرد كه در عمده مواقع، كمترين حق نيز نصيب بازيكنان ميشود و هنوز همان رويدادهاي معمول در حال به وقوع پيوستن است.
دلالها به گونهاي نقش بازي ميكنند كه جمعي از بازيكنان، مربيان، خبرنگاران و حتي مديران و سرپرستان باشگاهها را به كارگرفتهاند، در حالي كه بسياري از آنها، خود از نقش و كاري كه بر عهده دارند و قرار گرفتن در اين راه بيخبرند و هنوز بايد شاهد اين سناريوي چندشآور و مشمئزكننده باشيم كه بازيكني از قرارداد چند صد ميليون تومانياش، بيش از چند ده ميليون به دست نميآورد و مابقي را كادوپيچ كرده، تقديم ديگر عوامل پشت پرده ميكند. اين دلالها از نفوذ لازم براي جابجايي عوامل يك باشگاه برخوردارند و بدين سبب، برخورد با ايشان به سادگي امكانپذير نيست.
هماكنون اين بازار عکاظ بر پاست و برخي نشريات زرد ورزشي، پيراهن چند باشگاههاي آلماني، ايتاليايي، فرانسوي و حتي روسي با چاشني چند باشگاه مطرح داخلي را در قالب حدس و گمان بر تن اجناسشان ميكنند تا خريداران و مشتريان كه عموماً از خودشان هستند، توجيهاتي براي پرداخت رقمهاي چند صد ميليوني به بازيكنان بينام و نشان داشته باشند و اين برهكشان دلالهاي فوتبال تا مرداد ماه ادامه خواهد داشت!
اكنون و پس از اظهارنظر اخير رئيس سازمان ورزش، انتظار اين است كه با اين پديده شوم كه گريبان فوتبال حرفهاي ايران را گرفته، برخورد قاطع شود، چرا كه در غير اين صورت، بايد شاهد ذبح شدن بيش از پيش ارزشهاي اخلاقي ورزش در اين ميدان و افول سطح فوتبال كشورمان باشيم.
من هم نظرات آن مهندس اکتشاف نفت را تایید میکنم این حواشی فوتبال و دامن زدن رسانه ها خصوصا رسانه ملی به فوتبال برای چیست .من با تحصیلات دانشگاهی بیش از 10سال در پروژه های عمرانی کار کرده ام در گرما ودر سرما .خوب میدانم چه افرادی باید زحمت بکشند تا یک بیابان را به یک سد یا یک جاده یایک مدرسه یا یک نیرو گاه تبدیل کنند بیاد می آورم ان زمستانی که چگونه در برف وسرما من ودیگر ان با این که 4ماه بود حقوقمان را نگرفته بودیم چگونه کار میکردیم وپس از سالها ان سد ساخته شد و به درد خشکسالی امسال خورد و حتی یک نفر هم ازما تشکر نکردچگونه است که بعضی دست اندرکاران فوتبال که یک مدرک مهندسی گرفته اند را با لقب مدرکشان خطاب میکنند بدون اینکه حتی یک روز گره ای از مشکلات صنعت باز کرده باشند یا آنقدردر یک برنامه تلویزیونی می آورند. مگر او چه کرده است که این همه تفسیر برایش می گذارید از تلویزیونی که یک ثانیه پخش برنامه اش میلیونها تومان هزینه دارد .در یک پروژه سد سازی شاهد بودم که یک مرد 60ساله که سواد خواندن ونوشتن نداشت وبراثر کار زیاد در آفتاب سنش به نظر 70ساله میزد سرپرستی تیم خاکریزی را برعهده گرفته بود که بسیار موفق بود راستی از این افراد که در راه سازندگی بیش از 90 دقیقه تلاش میکنندواثرشان نیز با یک سوت پایان نمی پذیرد و دهها سال بر سر سفره های مر دم ماندگار است چه کسی تقدیر میکند. در کشورهای اروپایی و غربی وآنهایی که فوتبال سهمی در اقتصاد ملی کشورشان دارد باشگاههای فوتبال از نظر مالی وسیاسی وبال گردن دولتهایشان نیست و سهمی هم از درامد ملی رابر عهده فوتبال گذاشته اند وتمام تیمها از استادیوم وامکانات اختصاصی بر خوردارند. همه از درآمد های تیمها طی سالیان دراز تهیه شده است.و البته خود آن کشورها همه زیر ساخت هایشان ساخته شده است.
در این کشور که هنوز آواره های جنگ بر جاست و بوی عطر شهادت می دهد وگوشه گوشه آن برای برون رفت از معضلات اقتصادی و اجتماعی وفرهنگی جای تلاش و سازندگی دارد در حال حاضر میدان برای طنازی هیچ فوتبالیستی نیست.
با خصوصی شدن باشگاه ها، کسی هم نگران ارقام نجومی نیست چون بازار خصوصی سازوکار خاص خود را دارد و تا بازیکنی برای تیم سوددهی لازم را نداشته باشد برایش هزینه نمی کنند.







