رسانه با ذهن ما چه می‌کند؟/

ترس از F35 از خود واقعی‌اش کارسازتر است/تام‌ کروز را باور کردید قهرمانان خودمان را نه؟

اما همین‌دوستان که پیروزی‌های هوایی ایران را در دفاع مقدس را در عین کمبودها و محدودیت‌ها شنیده و باور دارند، به‌واسطه ذات فراموشکار آدمی، تحت تاثیر فیلم «تاپ گان ۲؛ ماوریک» قرار گرفتند و هیچ ایرادی هم از فیلم نگرفتند که چه‌طور ممکن است تام کروز با جنگنده اف‌چهاردهی که نسل چهارمی است و امروز مسخره‌اش می‌کنند و می‌گویند از رده خارج است، حریف سوخو ۵۷ روسی نسل پنجمی با آن‌ حرکات محیرالعقولش ‌شود؟
کد خبر: ۱۳۳۳۸۵۸
| |
963 بازدید

ترس از F35 از خود واقعی‌اش کارسازتر است/تام‌ کروز را باور کردید قهرمانان خودمان را نه؟

سکانس پایانی تاپ‌گان ۲ که تام‌کروز با اف‌چهارده، سوخوهای ۵۷ روسی را نابود می‌کند

به گزارش سرویس فرهنگی تابناک، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا چندی پیش در مراسم شام بنیانگذاران موسسه آمریکایی کرنر استون، عملیات حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران را به فیلم «تاپ‌گان ۲» (ماوریک) با بازی تام‌کروز تشبیه کرد و البته کار درستی کرد چون ماجرا اصلا تشبیه و شبیه‌دانستن نیست بلکه دستگاه تبلیغات و رسانه یهود بین‌الملل که کنترل دولت آمریکا را هم در دست دارد، تاپ‌گان اول را برای تضعیف شوروی و تاپ‌گان ۲ را برای زدن ایران در ذهن مخاطبان ساخت. یعنی پیش از آن‌که حمله واقعی به تاسیسات هسته‌ای ایران در واقعیت انجام شود، این‌کار چندسال پیش‌تر روی پرده نقره‌ای سینما انجام شده بود؛ آن هم با هوشمندی زیاد و نگه داشتن فیلم برای زمانی که پاندومی کرونا تمام شده باشد و جشن افتتاحیه مفصلی برایش در جشنواره فیلم کن گرفته شود تا انهدام تاسیسات هسته‌ای ایران روی پرده سینما، هرچه باشکوه‌تر باشد. 

اگر آمریکایی‌ها در تاپ‌گان ۱ با اف‌چهارده، میگ عجیب و غریب سیاه روسی را هدف قرار می‌دادند (که البته آن‌میگ‌های سیاه دشمن، همان‌اف‌پنج‌های خودشان بودند)، این‌بار قرار بود با اف‌هجده تاسیسات هسته‌ای یک‌کشور را که در حال هسته‌ای شدن است، هدف قرار دهند. اسمی هم از آن‌کشور برده نشد ولی خیلی عجیب بود که در پایگاه هوایی آن‌کشور، هواپیمای اف‌چهارده قرار داشت! تنها کشوری هم که در حال حاضر اف‌چهارده دارد، ما یعنی ایران هستیم! طبق معمول فیلم‌های هالیوودی هم آمریکایی‌ها آمدند و زدند و کشتند و بردند و فقط آخر کار، با چندهواپیمای نسل پنجمی روبرو شدند که خب آن‌ها را هم با اف‌چهارده قدیمی ما ولی با عرق جبین و زحمت زیاد ترکاندند و به خوبی و خوشی به ناوشان برگشتند!

***

در گپ و گفت‌های مختلفی که با خلبان‌های نیروی هوایی ۸ سال دفاع مقدس داشتم، برخی این‌جمله را می‌گفتند که خلبان مهم است نه هواپیما! و برخی دیگر معتقد بودند برای پیروزی و برتری هوایی لازم است هواپیمای روز را در خدمت داشته باشیم. به هرحال هرکدام از خلبان‌های شکاری جنگ نظر و دیدگاهی داشتند اما حقیقتی که مردم ایران و جهان در دفاع مقدس ۸ ساله دیدند، این بود که ایران با هواپیماهایی که به روز نبودند، وارد جنگ با نیروی هوایی، زمینی و دریایی عراق شد که هر روز فربه‌تر، گسترده‌تر و به‌روز تر می‌شد. 

ایرانی‌ها و مردم جهان دیدند که ایران، با هواپیمای اف‌پنج (با خلبانی امیر خلبان محمدرضا زارع‌نژاد)، توانست میگ ۲۵ عراقی را که سرعت و بدنه‌اش ۳ برابر اف‌پنج است، شکار کند. یا با فانتوم F4 میراژهای اف‌یک فرانسوی را شکار کند و یا با اف‌چهارده، میگ ۲۵ عراقی را هدف قرار دهد. نمونه‌های زیاد دیگری هم از افتخارات شکارچیان نیروی هوایی در طول جنگ تحمیلی با عراق داریم که ذکر همین‌چندنمونه از آن‌ها به‌عنوان موارد شاخص کافی است. این‌‌افتخارات با هواپیماهایی انجام شدند که زمان شروع و بازه ۸ ساله جنگ، هواپیماهای به‌روز دنیا محسوب نمی‌شدند و با مدل‌های جدیدتر جایگزین شده بودند؛ جای اف‌پنج، F16 آمده بود و جای F4 هم هواپیماهای F15 و F16 و F14 ناوگان هوایی آمریکا را پر کردند. بنابراین خلاف تبلیغات سلطنت‌طلبان و طرفداران حکومت پهلوی، ناوگانی که البته در جنگ تحمیلی به کار ایران آمد، به‌روز و برترین در منطقه نبود؛ این‌خلبانان ایرانی بودند که با این‌پرنده‌ها، چنان مانورها و ماموریت‌های غیرممکنی را ممکن کردند. 

اما ظاهرا آدمی فراموشکار است و هر روز به تذکر و تکرار نیازمند! یک‌ویژگی این‌مخلوق خداوند این است که دروغ و تبلیغات را راحت‌تر از حرف راست می‌پذیرد. دروغ هم که هرچه بزرگ‌تر، باروش راحت‌تر! به‌ویژه که در زرورق تبلیغات و کلیپ‌های حماسی ارتش آمریکا پیچیده شده باشد! اما بشر مورد اشاره ما باید به آموزه‌های فلاسفه شرق و غرب عالم توجه کند که اگر از چیزی یا مفهومی بترسد، ترس از خیال رویارویی با آن‌چیز، از خود واقعی‌اش ترسناک‌تر است. قدما و اهالی معرفت هم از قدیم تا امروز به این‌مساله اشاره کرده‌اند که درگیری ذهنی ما آدم‌ها با خیال یک‌چیز یا عامل تهدیدکننده، از مواجهه مستقیم و عینی با آن، وحشت بیشتری ایجاد می‌کند.

این‌نکته منطقی و فلسفی، در جریان جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم جعلی صهیونیستی که خیلی به تجهیزات نظامی خود می‌نازد، خود را در همین‌چند وجه نشان داد؛ فراموشکاری آدمی و ترس‌اش از لولویی که برایش ساخته‌اند. به این‌ترتیب تعدادی از هموطنان – یا از سر دلسوزی واقعی و یا همنوایی با دشمن – می‌گفتند «بابا! مگر می‌شود با اف‌چهار و اف‌چهارده به جنگ F35 رفت؟» ما هم حرف کاپیتان‌های نیروی هوایی خودمان را تکرار می‌کردیم که «بله می‌شود! چون خلبان مهم است نه وسیله! یعنی کسی که پشت استیک هواپیما نشسته و هدایتش می‌کند!» آن‌دوستان هم می‌گفتند این‌ها شعار است و خلبانی که این‌حرف‌ها را زده الان پیر است و دنبال خاطرات خوش جوانی‌اش! 

اما همین‌دوستان که پیروزی‌های هوایی ایران را در دفاع مقدس در عین کمبودها و محدودیت‌های آن‌دوران، شنیده اند و باور دارند، به‌واسطه ذات فراموشکار آدمی، تحت تاثیر فیلم «تاپ گان ۲؛ ماوریک» (۲۰۲۲) قرار گرفتند و هیچ ایرادی هم از فیلم نگرفتند که چه‌طور ممکن است تام کروز با جنگنده اف‌چهاردهی که نسل چهارمی است و امروز مسخره‌اش می‌کنند و می‌گویند از رده خارج است، حریف سوخو ۵۷ روسی نسل پنجمی با آن‌ حرکات محیرالعقولش ‌شود؟ بله! خلبان آن‌اف‌چهاردهی که سوخو ۵۷ ها را سر انگشت می‌چرخاند، تام کروز است نه برگ چغندر! تازه با گان (مسلسل) هواپیما دوتایشان را هم می‌اندازد!خب بعله! وقتی قرار باشد فیلمی ساخته شود که جاده‌صاف‌کن حمله به ایران باشد و برای تام‌کروز و دست‌اندرکاران ساختش هم کلی سود و پول بیاورد، طوری ساخته می‌شود که مخاطب مسخ شود و باور کند اف‌چهارده حریف سوخو ۵۷ می‌شود. 

عجب تناقضی! می‌شود تام کروز بازیگر را در فیلمی سراسر دروغ و غلو باور کرد ولی قهرمانان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران را در جهان واقعی نه؟ بالاخره چه می‌شود؟ هواپیما مهم است یا خلبانش؟ اگر خلبان ایرانی در اف‌چهارده بنشیند، حریف اف ۳۵ نمی‌شود ولی اگر تام‌کروز در اف‌چهارده بنشیند، می‌تواند سوخو ۵۷ را بندازد؟

ترس از F35 از خود واقعی‌اش کارسازتر است/تام‌ کروز را باور کردید قهرمانان خودمان را نه؟

مانور سوخو ۵۷ روسی در آسمان در واکنش به شلیک موشک اف‌چهاردهی که تام‌کروز هدایت می‌کند

برخی از هموطنان عزیز تحت تاثیر تبلیغات رسانه‌ای دشمن، تصور می‌کردند نیروی هوایی ایران به‌خاطر قدیمی‌بودن و به‌روز نشدن پرنده‌هایش در ایام جنگ ۱۲ روزه، دست روی دست گذاشته و حملات اف ۳۵ و اف ۱۶ های اسراییلی را به نظاره نشسته بوده است! سوال مهم از این‌هموطنان این است که چرا تصور می‌کنید فاصله تکنولوژیکی اف‌۳۵ تا هواپیماهایی مثل فانتوم اف ۴ یا اف چهارده تامکت، نجومی و خیلی دور از تصور است؟ واقعا منبع اطلاعاتی شما کجاست؟ کمپانی‌های خبری یهودی که برای ساخت هر ثانیه و دقیقه از فیلم‌های مستند و گزارش‌هایشان که مرجع شما شده‌اند، دلار پارو می‌کنند؟ خب در آن‌دنیایی که این‌رسانه‌ها برای ذهن شما می‌سازند، جمهوری اسلامی ایران هرسال بناست برف سال آینده را نبیند و مردمش هم همه ناراضی و در خیابان‌ها مشغول شعاردادن و آتش‌زدن امکان عمومی هستند!

نتیجه‌گیری منطقی این است که همه‌چیز در ذهن و اندیشه ما می‌گذرد. پس بهتر است کمی فلسفه امانوئل کانت و بحث اصالت دادن به ذهنیت و عینیت را مرور کنیم. نکته مهم دیگری که باید با آن‌گروه از هموطنان واقعا دلسوز و نگران در میان گذاشت، این است که با وجود گذشت ۴ دهه از انقلاب و جنگ، چرا فکر نمی‌کنید با وجود فعالیت‌های زیاد جهاد خودکفایی و تلاش نخبگان، ادوات نظامی کشور ارتقا پیدا نکرده است؟ بزرگ‌ترین گواه در این‌مساله درخواست آتش‌بسی است که از جانب دشمن مطرح شد و ایران پذیرفت. اگر ایران، قوی نبود و ضرباتش به دولت یهود در اراضی اشغالی مرگبار نبود، به‌نظرتان در جنگلی که به‌اسم دنیای متمدن امروز در آن زندگی می‌کنیم، زیاده‌خواهانی مثل آمریکا و رژیم صهیونیستی درخواست آتش‌بس می‌دادند؟ یک‌سوال دیگر! چرا اف‌سی‌وپنج‌هایی که حتی خدا هم حریف‌شان نیست، کار ایران را تمام نکردند؟ جلسه شورای عالی امنیت ملی را هم که هدف قرار دادند! پس در رودربایستی چه چیزی بودند که با اف‌سی‌و‌پنج‌هایشان طومار ما را نپیچیدند؟

البته این‌نوشتار منکر کمبودها و محدودیت‌ها نیست. همچنین لزوم خرید جنگنده‌های به‌روز و مدرن‌تر از ناوگان فعلی را گوشزد می‌کند. اما وقتی شرایط مانند زمان جنگ تحمیلی ۸ ساله است و در شدیدترین تحریم‌ها به سر می‌بریم، چاره‌ای جز قوی‌شدن با اتکا به خودمان داریم؟ مگر زمان دفاع مقدس ۸ ساله، توانستیم در مقابل همه جنگنده‌های عراقی، مدل معادل را پرواز بدهیم؟ آیا گردان‌های پروازی ایران در آن‌زمان، به ازای هرکدام از هواپیماهای میگ۲۱، میگ۲۳، میگ ۲۵، میگ ۲۹، سوخو ۲۲، سوخو ۲۴، و آواکس‌های عربستان که تنها یکی از شیرین‌کاری‌هایشان افشای عملیات کربلای ۴ بود، هواپیما داشت؟ اسکادران شکاری‌های ما در زمان جنگ تشکیل‌شده از F5 و F4 و F14 بود که برای تهیه قطعاتشان مشکل داشتیم و ناوگان ترابری‌مان هم که حساب جدایی دارد. اما چرا عراقی‌ها با وجود همه تاخت و تازهای وحشیانه و جنگ شهرها که یک‌نمونه‌ بارزشان بمباران یک‌ساعته اندیمشک و دزفول است، نتوانستند کار ما ایرانی‌ها را تمام کنند؟ از نظر امکانات هوایی و دریایی و لجستیک نظامی که برتر بودند؟

برای رویارویی هوایی با اسراییل، باید F35 و F16 و F15 داشته باشیم. از کجا باید بخریم؟ آمریکایی که به ما نمی‌فروشد؟ پس این‌راه‌حل منتفی است. راه حل دیگر دست روی دست گذاشتن و غر زدن است که تا از نظر ناوگانی با ناوگان جنگی اسراییل برابر نباشیم، نباید با او پنجه در پنجه شویم. این راه حل هم آزمونش را پس داده و ناکارآمدی‌اش مشخص است. چون اگر بنا بود با این‌دست‌فرمان وارد جنگ ۱۲ روزه و از آن‌ خارج شویم، حتما باخته بودیم و چیزی از ایران نمانده بود. 

راه حل نهایی، اتکا به توانایی داخل و به‌کارگیری روحیه بچه‌های جنگ است؛ همان‌هایی که در ارتش و سپاهِ زمان جنگ، معطل کمک‌های خارجی نماندند و خودشان ساختند. توکل‌شان هم به خدا بود و واقعا وقتی می‌گفتند «خدا»، مخاطب و شنونده، انرژی و نسیم خوش مفهوم «قادر متعال» را حس می‌کرد. سید مرتضی آوینی جمله خوبی داشت و می‌گفت «دشمن در پناه آهن است و پنداشته است كه راه ما با آتش بسته می‌شود و ترسِ مرگ ما را از راه باز می‌دارد، دشمن در پناه آهن و آتش است، غافل كه ما در پناه حیدر و حسینیم. آهن در كف ما موم است و به اذن‌الله آتش بر ما گلستان می‌شود.»

بنابراین به میدان جنگ رفتن با داشته‌ها، کم نگذاشتن و واگذاری نتیجه با اتکا به خدا، همان‌نتیجه‌ای را می‌دهد که در دوران دفاع مقدس شاهدش بودیم و جلوی تجزیه ایران و جدا شدن خوزستانش را گرفتیم. البته دوستان واقعا دلسوزمان هم باید روی خودشان کار کنند و بیشتر سعی کنند تحت تاثیر تبلیغات مستندها و تولیدات حماسی دشمن قرار نگیرند. زمانی که کشتی تایتانیک ساخته شد، در تبلیغات آمریکا و انگلستان به‌عنوان وسیله‌ای مطرحش شد که طبیعت نمی‌تواند شکستش دهد اما یک‌کوه یخی شکستش داد و غرق شد. رسانه‌های داخلی و خودی هم باید زحمت بکشند و این‌معنا را در ذهن دلسوزان و نگران‌های واقعی جا بیاندازند که F35 افسانه‌ای یا همان‌چیزی که در حکم ارابه مرگ می‌بینند، هم در ناوگان هوایی آمریکا سانحه داده و سقوط کرده و هم اتفاقات دیگری برایش افتاده است. بنابراین رویین‌تن نیست که نشود هدف قرارش داد. بله رادار گریز هست اما رویین‌تن نیست. چون هواپیمای پنهانکار F117A آمریکا سال ۱۹۹۹ هنگام جنگ ناتو با یوگسلاوی بر فراز شهر بلگراد مورد اصابت پدافند صرب‌ها قرار گرفت و سقوط کرد. لاشه‌اش هم در موزه هوانوردی شهر بلگراد در معرض تماشاست. 

یک‌گزاره منطقی دیگر؛ هر وسیله‌ای نقاط ضعف دارد؛ همان‌طور که ا‌ف‌چهارده‌های ما داشتند و به‌واسطه هدف‌قرارگرفتن‌شان توسط میراژهای عراقی به آن‌ پی بردیم.

در پایان بد نیست برخی از ایرانی‌ها را با وجدانشان تنها بگذاریم؛ فیلم‌ها و خالی‌بندی‌های آمریکایی‌ها را باور می‌کنید و آب در آسیاب ترامپ می‌ریزید! اما فداکاری و خدمات شبانه‌روزی هموطنان خود را باور نمی‌کنید؟ شاید به‌قول سهراب سپهری چشم‌ها را باید شست! جور دیگری باید دید!»

دوستان عزیز! جاده وطن‌پرستی این‌روزها با تیر و ترفندهای رسانه‌ای یهود، خیلی لغزنده شده است! لطفا مواظب خودتان باشید!

صادق وفایی

اشتراک گذاری
برچسب ها
سلام پرواز
سفرمارکت
گزارش خطا
برچسب منتخب
# آتش بس غزه # خروج از ان پی تی # جنگ ایران و اسرائیل # عملیات وعده صادق 3 # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران # حمله اسرائیل به ایران # مکانیسم ماشه # اسنپ بک
نظرسنجی
مهم‌ترین اولویت دولت چه باید باشد؟
الی گشت