به گزارش تابناک به نقل از خبر آنلاین، مالک شریعتی، اخیرا تصویری از پیامک حقوق دریافتی خود را منتشر کرد. البته پیامکی که او منتشر کرده بود مربوط حقوق عضویت در هیات علمی یک پژوهشگاه بود. او در توییتی که منتشر کرده بود، هزینه دفاتر، مشاوران و ... را به هیات رئیسه مجلس حواله کرده بود.نوشته این نماینده مجلس بار دیگر سوال را به میان آورده که هر نماینده مجلس ماهانه چقدر دریافتی دارد و چقدر از آن مربوط به حقوق نمایندگی او می شود.
ما در ارتباط با این موضوع با احمد بیگدلی، نماینده خدابنده در مجلس گفتگو کردیم.
او می گوید حقوق نمایندهها حولوحوش ۴۰ میلیون تومان و هزینههای دفتر او نیز همین مقدار است که سرجمع زیر ۱۰۰ میلیون تومان میشود.
آقای بیگدلی! هزینه ماهانه هریک از نمایندههای مجلس مثل حقوق نماینده، مخارج دفاتر، مشاوران و ... چقدر است؟
اگر ارقام دقیق آن را میخواهید جزئیات آن را باید از کارپردازان مجلس بپرسید؛ چون من جزئیات اینکه چقدر از پرداختیها بابت حقوق، چه میزان برای هزینههای دفتر، همراهان و رفتوآمد است را نمیدانم؛ ما نمایندگان یک حقوق ثابت داریم و مبلغی هم بابت اداره دفتر و هزینههای جاری آن پرداخت میشود.
هیچ چیز مشخصی از طرف مجلس بابت دفتر، هزینههای دائمی آن یا رفتوآمد به شهرستان و تهران در اختیار ما قرار نمیگیرد. حتی برای نمایندگان، برخلاف کارمندان معمولی، چیزی به نام اضافهکاری یا مأموریت تعریف نشده است. مثلا یک کارمند اگر یک ساعت بیشتر بماند، اضافهکاری میگیرد؛ یا اگر از شهرستان به تهران بیاید، برای او مأموریت لحاظ میشود. اما برای نماینده چنین چیزی اصلاً وجود؛ برای نمایندگان ساعت اداری مشخصی تعریف نشده که بگویند مثل کارمندها از هفت صبح تا چهار بعدازظهر سرکار باشید و بعد از آن اضافه کار است. جمعه، شنبه و یکشنبه هم فرقی ندارد. برای نمونه، یک وزیر، استاندار یا معاون استاندار، وقتی به سفر میرود برایش مأموریت و اضافهکاری ثبت میشود؛ اما نماینده چنین چیزی ندارد.
اما در کل ما یکسری دریافتی داریم که مربوط به حقوق است. راستش را بخواهید، من حتی ریز حقوق خودم را هم دقیق نمیدانم که چقدر پرداخت میکنند، چون برایم مهم نیست پرداخت کنند یا نه. همان مبلغ را هم در اختیار دفتر گذاشتهام هزینه مراجعهکنندهها و مدیریت دفتر شود.
حدود آن را هم نمیدانید؟
حدوداً فکر میکنم امسال با آن افزایش ۲۰ درصدی، حقوق چیزی حدود ۴۰ تا ۴۱ یا ۴۲ میلیون تومان شده باشد. راستش را بخواهید دقیق نمیدانم میزان حقوق نمایندگی چقدر است.
آیا این حقوقی است که هر نماینده مستقل از هزینههای دفتر و اینها دریافت میکند؟
بله، این یک حقوق مستقل از هزینههای دفتر است. بهعلاوه، مبلغی هم بابت دفتر پرداخت میشود که در مجموع فکر میکنم چیزی حدود ۸۰ میلیون تومان در ماه میشود. همه هزینههای دفتر یا رفتوبرگشت هم بر عهده خود ماست. یعنی حتی اگر یک خودکار بخواهیم بخریم باید از همین محل تهیه کنیم. کاربرگها و سربرگها را البته مجلس میدهد، اما مثلاً میز و صندلی، لوازم اداری و سایر نیازهای دفتر را خودمان باید تهیه کنیم. همچنین هزینههای مربوط به مهمانها، جلساتی که در دفتر برگزار میشود، و مراجعات مردمی که گاهی هزینه یا پذیرایی لازم دارند، همه و همه از همین محل پرداخت میشود. این هزینهها واقعاً سنگین و گسترده است.
این هزینه ها مربوط به هردو دفتر نماینده هاست یعنی هم دفتری که در مجلس دارند و هم دفتر شهرستان آنها؟
نه مجلس جدا است. هزینه ها در خود مجلس با مجلس است. منظور دفتر حوزههای انتخابیه است.
هر نماینده مشاور یا افرادی در اختیار دارد. هزینههای آنها چگونه است؟
ما طبق قانون میتوانیم پنج مشاور داشته باشیم که از ادارات به دفتر ما مأمور به خدمت میشوند. حقوق اصلی این افراد بر عهده همان ادارات است. اما چون معمولاً ادارات به آنها اضافهکاری یا مأموریت نمیدهند، یا اگر هم بدهند حداقل میزان اضافهکاری را در نظر میگیرند، عملاً کسی حاضر نمیشود فقط با یک حقوق ثابت حداقلی در دفتر نماینده کار کند.
چون دفتر نماینده واقعاً شبانهروزی باید پاسخگوی مردم باشد. مثلاً ممکن است ساعت ۱۰ شب یک نفر مشکلی اورژانسی داشته باشد؛ در بیمارستان یا جای دیگری گیر کرده باشد. در چنین مواقعی یا خود ما یا مسئول دفترمان باید پاسخ بدهیم. حتی اگر در شهرستان مشکلی پیش بیاید، ممکن است همان موقع به بیمارستان یا محل حادثه برویم.
به همین دلیل نمایندگان و دفاترشان عملاً شبانهروزی کار میکنند. طبیعی است کسی با حقوق حداقلی حاضر نمیشود این حجم از مسئولیت را بپذیرد، چون خودش هم باید هزینههای زندگیاش را جبران کند. بنابراین ما ناچاریم علاوه بر آن حقوق، به نوعی از دریافتیهایی که داریم، کمکهزینهای برای آنها در نظر بگیریم.
از دریافتی دفتر؟
بله، از همان دریافتی دفتر. عرض کردم همه هزینههای جاری و غیرجاری دفتر از همان مبالغ پرداختی تأمین میشود. مطمئن باشید مجموع این دریافتیها حتی به ۱۰۰ میلیون تومان هم نمیرسد.
در حالی که باید دفتر اجاره کنیم، هزینههای جاری و هزینههای دیگر وجود دارد، رفتوآمد داریم و خیلی مسائل دیگر. الان اگر مثلاً خودرو را به تعمیرگاه ببرم، حتی تعویض روغن یا بنزین را هم باید از جیب خودم پرداخت کنم. مثل ادارات نیست که برایشان سهمیه بنزین یا هزینه روغن و تعمیرات در نظر گرفته شود. علاوه بر این، هر نماینده حداقل ماهی دو تا سه بار بین حوزه انتخابیه و تهران رفتوآمد دارد.
این خودرو، خودرویی است که مجلس در اختیارشان قرار میدهد دیگر؟
نه، ببینید مجلس میتواند یک خودرو در اختیار نماینده بگذارد؛ مثلاً یک پرشیا یا سمند. اما واقعیت این است که رفتوآمد مداوم به شهرستان با چنین خودروهایی سخت است. هر هفته یک یا دو بار، یا ماهی سه چهار بار رفتوآمد کردن خیلی دشوار میشود.
البته ممکن است بهجای خودرو مبلغی بابت رفتوآمد پرداخت کنند. اما اگر خودرو به شما بدهند، تمام هزینههای آن اعم از بنزین، روغن، لوازم مصرفی، تعمیرات و بیمه به عهده خود نماینده است.
اگر بخواهیم مقایسه کنیم، یک نماینده حتی بهاندازه یک بخشدار هم امکانات در اختیار ندارد. بخشدار برای خودش ساختمان بخشداری دارد، حداقل پنج تا هشت کارمند، راننده و خودرو در اختیارش است و یکسری امکانات و اختیارات دارد. در حالیکه نماینده هیچکدام از اینها را ندارد؛ چه برسد به مدیران کل یا فرماندار که امکاناتشان بهمراتب بیشتر از نماینده است.
پس یعنی هزینههای خودرو و راننده با مجلس نیست؟
خیر. ما فقط میتوانیم پنج نفر را به دفتر مأمور کنیم؛ حالا اینها میتوانند راننده باشند، رئیس دفتر یا کارشناسانی که آنجا مشغول پیگیری امور هستند. در واقع اگر یک نماینده بخواهد درست وظایف نمایندگیاش را انجام دهد، پنج نفر واقعاً کم است. ما حداقل به یک یا دو نفر نیاز داریم که در حوزه امور نظارتی و قانونگذاری مشاور و کمکمان باشند.
مثلاً خود من با جمعیت ۱۸۰ تا ۱۹۰ هزار نفری و فقط یک دفتر و یکی دو نیرو، واقعاً کار سختی دارم. عرض کردم، تمام هزینههایی که پرداخت میکنیم اگر سرجمع با حقوق حساب کنید، به زور به ۱۰۰ میلیون تومان میرسد. این را مقایسه کنید با کسی که ۱۰۰ میلیون حقوق میگیرد و همه امکانات دولتی هم در اختیارش است؛ ماشین دولتی دارد، بنزین و هزینههای تعمیرات خودرو به او مربوط نیست، منشی، رئیس دفتر، نیروهای خدماتی و... همه را دولت تأمین میکند. اما ما باید تمام این موارد را با همین حدود ۱۰۰ میلیون تومان مدیریت کنیم.
برای همین حقوق است که بعضی نمایندهها دنبال حضور در وزارتخانهها هستند؟
این را دیگر نمیدانم. هر کسی که بعد از نمایندگی دنبال پست در وزارتخانهها یا جاهای دیگر میرود، خودش باید پاسخگو باشد. اما اگر کسی بخواهد واقعاً نماینده مردم باشد، اصلاً نباید به فکر این باشد که چقدر حقوق میگیرد یا چه امکاناتی در اختیارش قرار میدهند.
ما آمدهایم از حقوق مردم دفاع کنیم، پل ارتباطی بین مردم و حاکمیت باشیم. خودمان خواستیم وارد این مسیر شویم، کسی ما را منصوب نکرده است. ما خودمان خواستیم، خود را در معرض رأی مردم قرار دادیم و به مردم گفتیم به ما رأی بدهید چون میتوانیم نماینده خوبی برای شما باشیم.
در روند انتخابات هزینههای بعضی از کاندیداها را که آدم نگاه میکند، فراتر از ماهی ۱۰۰ میلیون تومان میشود که شما گفتید...
فرمایش شما را رد نمیکنم. من هم شنیدهام و شاید هم دیده باشم. بله، افرادی هستند که میآیند و بودجه بسیار زیادی را هزینه میکنند. اما این موضوع شامل همه نمایندهها نمیشود؛ شاید در بعضی موارد چنین هزینههایی انجام شود.
ببینید، ناچاراً این هزینهها وجود دارد. ما باید قانون انتخابات را اصلاح کنیم. مثلاً همین دوره، با وجود انتقاداتی که در برخی موارد به صداوسیما دارم، واقعاً صداوسیما در انتخابات مجلس خیلی خوب عمل کرد. در استانها مناظره برگزار کرد، آنها را پخش و بارها تکرار کرد. در شهرستان ما که حدود ۷۰ درصد جمعیت آن روستانشین هستند، حتی بسیاری از روستاهای دورافتاده هم این مناظرات را دیدند و تأثیر آن محسوس بود.
اگر بخواهیم هزینههای انتخاباتی را کاهش دهیم، باید از همین روشها استفاده کنیم و تبلیغات میدانی و روشهای پرهزینه را محدود کنیم. در آن صورت کاندیدا ناچار نخواهد بود برای تبلیغات، هزینههای سنگینی متحمل شود.
در واقع میخواستم از شما بپرسم که چه توجیهی دارند آنهایی که مثلاً این همه هزینه میکنند و بعد کمتر از حقوق نمایندگی درمیآید؟
راستش خود من میتوانم در مورد خودم بگویم که هیچگاه هزینه مازادی برای نماینده شدن نمیکنم و برنامهریزیام هم طوری نیست. حتی اعتقاد من این است که اگر قرار باشد مثلاً کسی بگوید «عیب ندارد، من فردا یا پسفردا میروم از جیبم یک مدرسه میسازم»، مثل یک خیر، یا مثلاً به یک مسجد کمک میکند، این هزینهها نوعی کمک خیری است.
اما اگر همین کمکها در مقیاس کلان حوزه انتخابیه یا استان انجام شود، میتواند معادل همان اقدامات خیر باشد؛ مثلاً ساخت یک مدرسه، حداقل پنج تا پانزده میلیارد تومان هزینه دارد. من نمیخواهم این عدد را با حقوق نمایندگی مقایسه کنم، چون در اینجا نوعی نگاه خیری هم وجود دارد و میتوان آن را از آن زاویه دید.