به گزارش سرویس فرهنگی تابناک، پس از حمله رژیم جعلی اسرائیل به برخی از کشورهای خاورمیانه از جمله غزه، لبنان، یمن و ایران و آتش افروزی های این رژیم که خشم جهانیان را برانگیخته و موجی از مخالفت را در کشورهای جهان به همراه داشته و همچنین منطقه را با ناامنی کم سابقه ای مواجه ساخته، سوالی که در ذهن تداعی می گردد این که ریشه این رفتارهای ظالمانه، نسل کشی، جنایات جنگی، نقض مکرر آتش بس (در غزه و لبنان) و دیگر رفتارهای غیر اخلاقی و بی تعهدی این رژیم نسبت به پیمان های بین المللی چیست؟
در نوشتاری که در ادامه میآید، تلاش میشود با بهرهگیری از گزاره های تاریخی و دینی یهودیان، پاسخ این سوالات ارائه شوند.
پیروان حضرت موسی(ع) که از نسل لاوی از پسران حضرت یعقوب (ع) و یکی از پیامبران اولو العزم الهی است، و کتاب آسمانی تورات (تورات اصلی و تحریف نشده) را آورده، از یکی از پیامبران و ادیان الهی پیروی میکردند. بسیاری از حکایت ها و رویدادهای درس آموز این پیامبر بزرگوار(ع) در قرآن کریم یادآوری شده است. این آیین که پس از حضرت موسی(ع) نیز به حیات خود ادامه داده و بسیاری از پیامبران و رسولان(ع) از جمله یوشع، صموئیل، داود، سلیمان، زکریا، یحیی و عیسی علیهم السلام نیز از دودمان اسرائیل (حضرت یعقوب) برگزیده شده و بزرگان این دین در طول تاریخ، در چندین قسمت آثار پیامبران(ع) و سرگذشت آنان و تعالیمشان را گردآوری کرده و نام "کتاب مقدس" یا "عهد عتیق" بر آن اطلاق میشود که شامل: تورات، سخنان و زندگی پیامبران و نوشته های نویسندگان اسرائیلی است که بر آن افزوده شده است. (الدیانة الیهودیة، ص۱۱۱- ۱۱۰).
قوم بنی اسرائیل که سالیان دراز ظلم و ستمگری فرعون (رامسس دوم) را تحمل کردند، به موسی(ع) ایمان آورده و خداوند آنان را از آزار فرعون (پادشاه مستکبر مصر که قوم بنی اسرائیل را به بردگی گرفته و آنان را به شیوه های گوناگون مورد اذیت و آزار قرار داده و در تاریخ یهود و قوم بنی اسرائیل نیز یکی از بدنام ترین چهره های تاریخ این قوم محسوب می گردد و دوران اسارتی که فرعون بر دودمان اسرائیل تحمیل نمود، از سیاه ترین دوران های تاریخی آنان شمرده میشود) نجات بخشید.
قوم حضرت موسی(ع) که از آنان به عنوان اجداد یهودیان کنونی یاد می شود، در زمان این پیامبر بزرگ(ع)، در موارد متعددی دچار انحراف گردیده و نافرمانی خود را با آموزه های الهی موسی(ع) آشکار ساختند و در مواردی به عقوبت و کیفر پروردگار دچار گردیدند که مهمترین آن، جریان غیبت موسی(ع) از قوم خود و گرایش آنان به گوساله پرستی در این مدت است که این رفتار بنی اسرائیل، عذاب الهی را نیز به دنبال داشت.
"سامری" یکی از مردان بنی اسرائیل بوده که از زیورهای برجای مانده از مصر، شکلی همچون گاو ساخته که صدایی می داد. از این رو خاندان اسرائیل در نبودِ موسی(ع)، فریب سخنان سامری را خورده و به گوساله پرستی روی آورده و پس از بازگشت موسی(ع)، متوجه گمراهی خود شده و به شدت پشیمان گردیدند. (تفسیر البیضاوی، ج۱ ص۳۶۰).
بسیاری از یهودیان پس از حضرت موسی(ع) نیز از نگاه های افراطی، نافرمانی و ایستادگی در برابر فرمان خداوند و به ویژه تفکر خطرناک نژاد پرستی، دست برنداشته و نکته جالب توجه این که در بخش های بسیاری از تورات، بر ضرورت پرستش خداوند یگانه و اطاعت از او تاکید شده است؛ به طور نمونه در سِفر تثنیه چنین آمده است: "اکنون ای اسرائیلی ها (فرزندان اسرائیل)، پروردگارتان از شما چه می خواهد جز آنکه از او پروا کرده و در مسیرهای او حرکت کنید و او را دوست داشته و پرستش نمایید ؟... و او را اطاعت کرده و سفارش هایش را فرمانبرداری کنید ... پروردگارتان، صاحب آسمانها و آسمانِ آسمانها و هر چه درونش است، می باشد ... پس قلبهای گنه کارتان را پاک کرده و از عناد، تهی سازید؛ چرا که خدای شما پروردگار همه ارباب است، خدای بزرگی است که جبار بوده .... از کسی رشوه دریافت نمی کند، به نفع حق یتیم و زن بیوه حُکم کرده و غریب را دوست می دارد و برایش، غذا و لباس مهیا می سازد. شما (فرزندان اسرائیل) نیز غریب را دوست بدارید؛ چرا که شما نیز در سرزمین مصر غریب بودید". (الکتاب المقدس، التثنیة، ص۳۱۱).
رویکرد نژادپرستانه صهیونیسم مبنی بر ممتاز بودن یهودیان و فرزندان اسرائیل (در هر شرایطی و با وجود هر کارِ اشتباه و ستمی که به انجام رسانند) دیدگاهی نامعقول و بر خلاف آموزه های تورات شمرده می شود. این نگاه خطرناک، یکی از دلایل اصلی انحراف جریان صهیونیسم (که می توان آن را قرائتی افراطی از برخی تعالیم یهودی از جمله عهد عتیق و تلمود تعبیر نمود) از آیین حق و حقیقتی است که حضرت موسی(ع) و دیگر پیامبران بنی اسرائیل(ع) عرضه کردند. جریان صهیونیسم (و از جمله سران رژیم اسرائیل با این باور غلط) چنین می پندارد که قوم برگزیده خداوند بوده و پروردگار هیچ گاه بر ایشان خشم نمی گیرند و آنان را مورد مجازات و قهر خویش قرار نمی دهد! از این رو همواره خود را حق به جانب دانسته و هیچ انتقادی را برنمی تابند و خود را فراتر از قوانین بین المللی دانسته و با این رویکرد فکری، هر گونه زیر پای نهادنِ میثاق های جهانی (حتی سازمان ملل) را نیز بر خود مجاز می دانند.
اندیشه ای که در قرآن کریم به شدت نکوهش شده و از جمله خداوند در اِبطال این رویکرد و این که جهان آخرت تنها برای یهودیان است و خداوند آنان را عذاب نمی کند، چنین می فرماید: "بگو (ای یهودیان) اگر جهان آخرت (و بهشت برین الهی) تنها برای شما نزد خداوند است و نه دیگر مردم، پس تمنای مرگ کنید اگر راست می گویید. آنان هرگز آرزوی (مرگ) نخواهند کرد؛ به دلیل آنچه فرستاده اند (اعمال و کردارشان) و خداوند به (احوال) ستمگران) داناست. آنان را حریص ترین مردم به زندگی (در دنیا) می یابی حتی بیش از مشرکان. هر یک از آنان می خواهد هزار سال زندگی کند و (حتی اگر چنین شود و عمر هزار ساله یابند)، او را (که دارای چنین آرزویی است) از عذاب نمی رهاند و خداوند به آنچه می کنند، بیناست". (سوره بقره، آیات ۹۴ تا ۹۶).
پس می توان یکی از مهمترین علل انحراف در میان اندیشه صهیونیسم را که برگرفته از برخی نکته های تحریف شده تورات و آموزه های ناصواب تلمود است، در اندیشه نژادپرستانه آنان و برتری یهودیان از همه اقوام و نژادهای روی زمین دانست که نوعی خود برتربینی و غروری کاذب را ناشی می گردد و راه را برای توجیه اقدامات ضد بشری این تفکر خطرناک، هموار می سازد؛ اندیشه ای که متاسفانه در میان مسیحیان پروتستان (به ویژه در ایالات متحده آمریکا) نیز نفوذ کرده و آنان بر این باورند خداوند هر آن کس را که اسرائیل را حمایت کند، حمایت کرده و مبارک می گرداند؛ تا جایی که برخی از مسیحیان پروتستان (که می توان آنان را مسیحیان صهیونیسم نیز نام نهاد) این شعار را سر می دهند: اسرائیل، کلید بقای آمریکاست!
نکته دیگر، تحریف بخش هایی از متون مقدس یهودیان به ویژه عهد عتیق است که تا جایی پیش رفته که گاه چهره ای خشن، غیر الهی و فریبکار از پیامبران الهی(ع) تصویر کرده که با چهره حقیقی آنان کاملا متفاوت است. به طور نمونه، به گزارش تورات، هنگامی که موسی(ع) از قوم خود غیبت کرد، برادرش هارون (ع) بنی اسرائیل را به گوساله پرستی تشویق می کند و مردم نیز سخن او را می پذیرند!
این ادعای ناجوانمردانه، علاوه بر این که با آیات قرآن کریم در تعارض است، با مقام عِصمت و آراستگی پیامبران(ع) که فرستادگان الهی بوده و مردم را به راه خدا و بندگی پروردگار یگانه دعوت کرده و پایه و اساس دعوتشان همواره توحید و یگانه پرستی بوده، در تناقض قرار داشته و سخنی ناصواب است. همچنین به گزارش تورات، خداوند پس از گوساله پرستی قوم بنی اسرائیل (با وجود آن همه معجزه و نشانه از سوی خداوند و رهایی شان از ستم فرعون)، می خواست بنی اسرائیل را نابود سازد که موسی(ع) با خدا مناجات کرده و عرض کرد: چرا خشمت را بر ملتت که آنان را از سرزمین مصر بیرون آوردی، جاری می سازی؟ در این صورت، مصریان ما را سرزنش خواهند کرد و خواهند گفت: پروردگارشان آنان را از اینجا بیرون برد تا در کوه ها هلاک سازد و از روی زمین بردارد. از خشمت بگذر و بر ملت خود این عذاب را نازل مکن ... (الکتاب المقدس، سفر الخروج، ص۱۴۵).
این تحریف ها شامل تهمت هایی به دیگر پیامبران الهی همچون داود و سلیمان (علیهما السلام) نیز می شود و این فرستادگان الهی به ستم گری، کشتار بی رحمانه، شهوت طلبی، آواره ساختن مردم و ... متهم شده اند؛ این اتهام های ناروا که با تصویر حقیقی این رسولان(ع) فاصله بسیاری داشته، راه را برای توجیه اقدامات ضد بشری دولت نژاد پرست صهیونی هموار می سازد.
علت دیگر رفتار خشن و دور از جوانمردی سران رژیم اسرائیل، فراز و نشیب های تاریخی و گرفتاری ها و بحران هایی است که یهودیان در طول تاریخ با آن مواجه بوده اند (از جمله رفتارهای غیر انسانی نبوکد نصر پادشاه بابلیان در آواره ساختن قوم یهود و تخریب عبادتگاهشان و به آتش کشیدن تورات)؛ از این رو خود را در هر شرایطی مُحق دانسته و هر گونه رفتار برای حفظ دولت یهودی را حق دفاع از خویش تعبیر می کنند؛ حتی اگر به قیمت کشتار انبوهی از مردمِ غیر یهودی شود. سران این رژیم، ارتکاب هر گونه جنایت، ترور، رشوه به سازمان ها و موسسات بین المللی و ... را برای خود مجاز دانسته و دفاع از خویش توصیف می کنند. در سده بیستم نیز رویکرد ضد یهودی حزب نازی در آلمان و اسارت یهودیان و آزارهایی که به آنان رسیده، دست مایه رفتارهای ناپسند و ناروای یهودیان در حق مردم منطقه به ویژه آواره ساختن فلسطینیان و تجاوزگری به خاک لبنان ارزیابی می گردد.
این در حالی است که اولا مظلوم واقع شدن در یک مقطعی از تاریخ، به هیچ وجه ظلم، وحشی گری و ستم گری در دوره دیگر را مجاز نمی کند. از سوی دیگر، ظلم حزب نازی تنها شامل یهودیان نشده و در جریان جنگ دوم جهانی، ملیون ها تن از مردم اروپا و دیگر مناطق جهان کشته شده، عده بسیاری زخمی و مفقود شده و هرگز به خانه های خود بازنگشتند و حتی بمب اتمی از سوی ایالات متحده آمریکا در دو شهر ژاپن استفاده شد و فاجعه بزرگی در این کشور روی داد. می توان گفت مردم ژاپن بیشترین آسیب را از جنگ دوم جهانی دیدند؛ یهودیان نیز مورد ستم و آزار و اذیت قرار گرفتند؛ اما این مساله اِشغال گری و غصب خانه ها، تجاوزکاری و کشتار وسیع مردم در سرزمین فلسطین از سوی یهودیان با حمایت غرب را توجیه نمی کند؛ زیرا فلسطینیان در ستمگری حزب نازی نسبت به یهودیان، نقشی نداشته اند و نباید بهای آن را پرداخت کنند. از سوی دیگر، ظلم و تجاوز از سوی هر کس که اِعمال شود، ناپسند و نادرست بوده و نمی توان به این بهانه، ارتکاب ظلم و کشتار را برای گروهی جائز دانست. این، خلاف اخلاق و اصول انسانی و پیمانها و منشور ملل متحد است که کشورهای جهان بدان التزام دارند.
به طور خلاصه میتوان گفت نژاد پرستی و اندیشه قوم برگزیده بودن که ریشه در برخی آموزه های تحریف شده متون دینی یهودیان دارد، مهمترین علت انحراف بزرگ بسیاری از آنان ارزیابی میشود.
بسیاری از یهودیان با افکار و باورهای جریان صهیونیسم مخالف بوده و قرائت آنان از متون دینی یهودی را نادرست می دانند و دامن آیین حقیقی موسی(ع) را از اتهام های جریان تمامیت خواه و جاه طلبِ صهیونیسم، مُبرا میدانند و باور دارند صهیونیست ها، آموزه های دین یهود را به نفع خود مصادره کرده و دستاویزی برای ارضای حسِ قدرت طلبی و اقتدارگرایی خود در منطقه و جهان قرار دادهاند.
منابع:
۱- قرآن کریم
۲- الکتاب المقدس
۳- بیضاوی ابوسعید عبد الله بن عمر، تفسیر البیضاوی، بیروت، دار الکتب العلمیة
۴- عید، یوسف، الدیانة الیهودیة، بیروت، دار الفکر اللبنانی ۱۹۹۵
تابناک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.