حجت الاسلام پناهیان مطرح کرد:

آیا در جنگ با صهیونیست‌ها پیروز خواهیم شد؟ /مدیریت هوشمندانه فرماندهان، کلید تغییر سرنوشت جنگ‌هاست

حجت الاسلام پناهیان با تاکید بر اینکه در میدان‌های نبرد، پیروزی تنها به قدرت تسلیحات نیست گفت: ایمان قوی رزمندگان و مدیریت هوشمندانه فرماندهان، کلید تغییر سرنوشت جنگ‌هاست که می‌تواند جبهه‌ها را به نفع یک طرف رقم بزند. این رازهای پنهان، موفقیت‌های بزرگ را رقم می‌زند.
کد خبر: ۱۳۱۵۰۴۹
|
۱۲ تير ۱۴۰۴ - ۱۴:۴۹ 03 July 2025
|
4178 بازدید

چگونه ایمان راسخ و مدیریت هوشمندانه دشمن، سرنوشت میدان نبرد را تغییر می‌دهد؟

به گزارش تابناک، در بحبوحه تنش‌های منطقه‌ای و جنگی که سوالات و اذهان بسیاری را به خود مشغول کرده، حجت الاسلام پناهیان با نگاهی عمیق و قرآنی به پرسش‌های اساسی درباره پیروزی، قدرت و وظایف ما در برابر دشمنان پرداخته است. او فراتر از سوالات ظاهری، ریشه جنگ و معنای واقعی جهاد را بررسی کرده و تأکید می‌کند که پیروزی نه تنها به ابزار و سلاح، بلکه به ایمان، اتحاد و مدیریت دشمنی درونی وابسته است.

مشروح سخنان حجت الاسلام پناهیان به شرح زیر است:

سوال که مطرح می‌شود این روز‌ها این است که آیا ما در جنگ با صهیونیست‌ها پیروز می‌شویم یا نه؟ خیلی سوال خوبی است. طور دیگر هم این سوال مطرح می‌شود که آیا ما قدرت کافی برای پیروزی بر دشمن را داریم یا خیر؟ آیا به قدر کافی از موشک یا وسایلی که بتواند حمله دشمن را کنترل بکند بهره‌مند هستیم یا خیر؟ یا مثلا آمریکا دوباره به اسرائیل دستور حمله خواهد داد یا مانع خواهد شدد یا خیر؟ یا آیا صهیونیست‌ها رفتند بازسازی شوند دوباره حمله بکنند یا خیر؟ این بازسازی که انجام داده‌اند برای حمله دوباره است یا خیر؟ آیا نیرو‌های نظامی جایگزین ما می‌توانند جنگ را مدیریت کنند؟ آیا نفوذی‌های دشمن کنترل شده‌اند؟ دستگیر شده‌اند یا می‌توانند به ما ضربه بزنند.

اینها سوالات متعددی است که ذهن‌ها را به خود مشغول می‌کند. 

سوالا‌های فراوان دیگری هم می‌شود مطرح کرد. مثل این سوال بسیار مهم که مثلا ما چقدر جواب بدهیم خوب و مناسب است؟ اگر خیلی محکم جواب بدهیم همه جهان علیه ما اجماع نخواهند کرد؟ یا باید بک جواب دندانشکنی بدهیم؟ یا اینکه کار صهیونیست‌ها را تمام بکنیم، یا آنها تمام شدنی هستند، چون هر چه آنها را بزنیم باز از اروپا تسلیحات و سلاح می‌آورند؟ 

این سوال‌ها هیچ کدام سوال‌های اصیلی نیستند، چون پاسخی که در فرهنگ جهاد و در قرآن برای این سوالات پیدا می‌کنیم می‌فهمیم ماجرا یک چیز دیگری است.
ولی به این سوالات هر چند اصیل نیستند به روش قرآن که به صورت به ماجرای نبرد و جهاد و جنگ نگاه می‌کند به پاسخ این سوالات به صورت اجمال خواهیم پرداخت.
یک سلسله سوالات دیگری هم همست که ناظر به وظیفه ما در این موقعیت است این سوال اصیل‌تر است. الان ما باید چکار کنیم؟ سوال خوبی است. در پاسخ به این سوال اول، اگر درست به سوال اول جواب بدهیم معلوم می‌شوئد.

سوال اول این بود که آیا ما در این جنگ به پیروزی خواهیم رسید یا خیر؟

اگر این سوال را به صورت اصیل از قرآن پاسخ بدهدیم طبیعتا سوال دوم بسیار مهم و ارزشمند که ارزشمندتر از سوال قبلی است معلوم خواهد شد. ما چکار باید بکنیم؟ 
به این سوال که ما باید چکار بکنیم؟ یک سلسله دیگر سوالات دیگر اضافه می‌شود. مثل سوالات بسیار حساس که مطرحش می‌کنم. 

اینکه ما چکار می‌توانستیم بکنیم که از این جنگ جلوگیری بشود؟ ما چکار می‌توانستیم بکنیم که نکردیم؟ آیا اساسا می‌توانستیم این شهدای والامقام را ندهیم؟ می‌توانستیم کاری بکنیم که دشمن جرات حمله به ما را نداشت؟ 

آیا بهتر نبود ما بعد از سید حسن نصرالله همین مقدار حمله را می‌کردیم که او دیگر الان فرصت نکند؟ وعده صادق ۳ زودتر انجام می‌شد. 

یا حتی زودتر، قبل از اینکه یاران و فرماندهان سید حسن نصرالله را مورد هدف قرار بدهند بهتر نبود از همان اول هر چه دارایی داشتند می‌زدند. اینها که خیلی هایشان به شهادت رسیدند می‌زدند و این جبهه را از پیروزی پر می‌کردند و زمینه به دشمن نمی‌دادند. دشمن بعدش چکار می‌کرد؟ همین کاری که الان می‌کرد را انجام می‌داد. آیا کوتاهی بوده؟ 

اینها جزء وظایف ما چیست حساب می‌شود. الان دیگر وظیفه ما چیست مطرح است؟

آیا ما می‌توانستیم همین توقف جنگ را قبول نکنیم؟ وظیفه مان بود که ادامه بدهیم یا خیر؟
اگر بار دیگر دشمن حمله کرد و بار دیگر توقف کرد باید همینطور با بازی او سرگرم بدهیم و ادامه بدهیم؟
اینها سوالاتی است که اذهان را به خودش مشغول می‌کند.
سری دوم سوالات اصالتش بیشتر از سری اول است.
پس اولین گروه از سوالات ما بر این محور راست که ما کی به پیروزی می‌ررسیم؟ دومین سوال اینکه وظیفه ما چیست؟ 
هر دو سوال مشخص بشود سوالات پیرامونی هم جواب داده می‌شوند.
اگر مشخص بشود مشخص‌تر خواهد شد.

سراغ پاسخ قرآن برویم.

قرآن کریم برای ما ترسیمی دارند که جملاتی که عرض می‌کنم، بیشتر به آن پرداخته‌ایم.

اولا اینکه شما می‌گویید آیا ما به پیروزی می‌رسیم یا خیر؟ باید ببینیم هدف پدید آمدن چنین جنگ‌هایی اساسا در حیات بشر و زندگی مومنان چیست؟ تا قبل از اینکه برویم سراغ دشمن و بگوییم که هدف او از این حملات چیست، خیلی عمیق تر، اصیل‌تر به این بحث بپردازیم. اصلا جنگ در حیات بشر چیست؟

انشتین یک نامه به فروید نوشت و از او سوال کرد، که چرا انسان‌ها تمایل به جنگ دارند؟ ما چطور می‌توانیم به صلح برسیم؟

فروید هم پاسخ داد که این سرشت انسان است که به جنگ تمایل دارد.

هم سوال انشتین سووال عمیقی بود و هم جواب فوروید بیراه نبود. البته دقیق نبود. ولی انسان جنگ طلب به این معنا نیست. ولی اضطرار دارد به نبرد. برای اینکه انسان به گونه‌ای ساخته و پرداخته شده که مهمترین هوس او، تصاحب دیگران، مهمترین هوای نفسش قدرت پیدا کردن به دیگران است و مهمترین طمع او برتری است؛ لذا طبیعتا جنگ پیش می‌آید. 
آیا جنگ بین انسان‌ها همیشگی است؟ خیر. باید جنگ را مدیریت کرد. ریشه جنگ حسادت و عداوت است.

در زمان امام زمان (عج)، چه اتفاقی می‌افتد؟ این حسادت به رقابت برسد به عداوت و جنگ برسد مدیریت می‌شود. 
حالا سر نحوه مدیریت برای این ذات درگیری که در حیات بشر هست باید بیشتر صحبت شود.

حالا چرا جنگ پیش آمده؟ خدا خواسته ما به قدرت مدیریت جنگ برسیم. به قدرت مدیریت این عداوت برسیم. این مسیر کمال انسان است.
مسیر‌های دیگری که ترسیم می‌کنند خیالبافی است.

شما نمی‌توانید حیات انسان را بدون این درگیری‌ها و بدون عبور این درگیری‌ها تصویر بکنید. الان هم در متن اصیل‌ترین درگیری‌های عالم هستیم. کی با کی مقابله می‌کند؟ دو جریان اصلی در جهان است.

در آینده من این جریان صهیونیست عنود را که با پیروان امیرالمومنین مقابله می‌کند را بیشتر توضیح خواهم داد. معلوم بشود که ما در جای درستی از تاریخ ایستادیم. جای حساسی که باید از این مرحله نبرد عبور بکنیم.

پس اینکه ما بگوییم آیا ما پیروز می‌شویم یا خیر باید بگوییم که هدف این جنگ چیست که پیش آمده است؟

وقتی از هدف جنگ صحبت می‌کنیم زیاد به دشمن نگاه نکنیم. اما خدا در قرآن فرمود: اگر خدا می‌خواست، لن تصر منهم، خدا اصلا نمی‌گذاشت این دشمن نزد شما بیاید و با شما مقابله بکند. خودش شما را بر دشمن پیروز می‌کرد. دشمن یعنی چی؟ طراح اصلی من هستم. من از پدید آوردن چنین جنگ‌هایی که مقصرش ان‌ها هستند، باید به دست شما هم نابود بشوند، هدفی دارم.

دنبال اراده ترامپ و نتانیاهو نگرد برای اینکه خاتمه جنگت را ببینی. مگر هدف جنگ را آنها تعیین می‌کنند؟ کی در حیات بشر امکان تقابل حق و باطل را دارد؟ من خدا. کی قبل از حیات انسان، دشمنش را آفرید؟ کی زندگی انسان را در مسیر نبرد با دشمن و مدیریت کردن دشمنی قرار داد؟ من خدا.

مسیر زندگی شما در نبرد با دشمن است و در رسیدن به مدیریت دشمن. مدیریت دشمنی از کی تحقق پیدا می‌کند؟ از زمان ظهور به بعد. تا این دشمنی را مدیریت کند. 
مولوی می‌گفت: این جنگ، جنگ آورنده صلح‌ها است.

خدا پدید آورده است. چرا دنبال اراده آنها می‌گردید؟ 

ما امکاناتش را داریم را خیر؟ چرا شما دنبال امکانات خودت می‌گردی؟ هدف جنگ چه بوده؟ تو به قدرت عبور از این دشمنی دشمنان برسی و به قدرت مدیریت کردن عداوت که دیگر دشمنی پیش نیاید. تا وقتی که تو به این قدرت عبور از دشمنی دشمنان و به قدرت کنترل اصل این دشمنی در حیات بشر، تا به اینجا نرسی، از آنها نترس از من بترس. من برایت این دشمن را قرار دادم. من برایت امکان درگیری را برای دشمن قرار دادم. اگر خدا می‌خواست. لو انشاءالله لو تصر منهم، اگر خدا می‌خواست اینها را نابود. می‌کرد. 

خداوند می‌فرماید: میخواهم به قدرت مدیریت جنگ برسید. به قدرت عبور از دشمن و کنترل دشمن و نابود کردن دشمن و کنترل اصل دشمنی در حیات بشر برسید. 

ما پیروز می‌شویم یا خیر؟ می‌فرماید شما به این قدرت برس، من پیروزت می‌کنم. من دشمنت را نابود می‌کنم. نه به سلاح شما نگاه می‌کنم نه به سلاح دشمن. نه به برتری شما نگاه می‌کنم که اگر برتر باشید حتما پیروز می‌شوید. 

فلسفه این جنگ چه بود؟ اصل این درگیری‌ها که تصادف نبوده. اصل این درگیری‌ها که ناشی از طمع دشمن صرفا نبوده. بله دشمن طمع کرده که تو را غارت بکند، اما چرا خدا به او اجازه داده است؟ خداوند در قرآن توضیح داده است. می‌فرماید من می‌خواهم تو را آزمایش بکنم و به جایی تو را برسانم.

ما چه زمانی پیروز می‌شویم؟ شاید این سوال را یاران امیرالمومنین از حضرت هم مطرح می‌کردند.

امیرالمومنین (ع) تجربه جنگ‌های پای رکاب رسول خدا را دارند. مردم درمانده برای این سوال که آیا ما بر معاویه پیروز می‌شویم یا خیر؟ حضرت می‌فرمایند که ما آن زمان پیروزی را به خاطر کثرت یاران و به خاطر امکاناتمان به دست نمی‌آوردیم. ما همیشه پیروزی‌ها را همراه با قلت یارانمان نسبت به دشمن به دست می‌آوردیم. 

 علت پیروزی یک چیز دیگری است. بعد اشاره می‌فرمایند که علت پیروزی در میان شما نیست. 

در ورزشگاه وقتی شما وزنه را بر می‌دارید، طرف می‌گوید این وزنه را تا کی بالا و پایین می‌آورد؟ می‌گوید تا وقتی که این بازو قوی نشود این کار را ادامه می‌دهد. 

ما اگر بخواهیم به پیروزی برسیم باید به کجا فکر بکنیم؟ ما تمام امکانات پیروزی بر دشمن را داریم. اما در غزوه حنین، شاید اولین بار بود که دوازده هزار از سپاهیان رسول خدا بودند که به جنگیدن با قبیله هوازن و قبیله دیگری که به آنها کمک می‌کرد و آنها تعدادشان کمتر بود و لشگریان اسلام شکست خوردند. رسول خدا و حضرت علی حضور داشتند، اما این شکست اتفاق افتاد. چطور می‌شود که این شکست اتفاق بیفتد؟ در این آیه کریمه قرآن داستانش آمده است. 

شما در آیه غزوه حنین می‌فرماید، به یاد بیاورید وقتی که غرور پیدا کردید به خاطر کثرت عددتان و شکست خوردید و بعد وقتی آدم شدید خدا شما را پیروز کرد. 

الان مردم شما نگران چه هستید؟ کمبود سلاح؟ به چه می‌خواهید دل خوش کنید؟ زیاد بودن سلاح؟ می‌خواهیم از چه بترسیم؟ قدرت دشمن؟ میخواهیم مترصد ضعف دشمن باشیم؟ 

به پدید آورنده اصلی این غائله نگاه کنم. قرآن بخوانید. بزرگترین واقعیت عالم هستی این است که واقع بین باشید. مومن یعنی واقع بین. 

واقع بین باشید. مهمترین واقعیت در جنگ اراده خداست. مهمترین واقعیت در جنگ نصرت خداست. 

در آیه قران هست می‌فرماید ما حتما غلبه پیدا می‌کنیم! هدف جنگ را فراموش کردید.

در این جنگ طوری شد که همه فرار کردند و رسول خدا فریاد زد. به مظلومیت رسول خدا عده از فراریان انصار دلشان بر اثر فریاد‌های رسول خدا متاثر شد. برگشتند و به جنگیدن شروع کردند.

هدف این جنگ این است که قدرت بر دشمن پیدا کنیم. آن قدرت اصیلی که خدا از می‌خواهد. کی پیروزی نهایی می‌شود؟ وقتی بتوانید بر اصل ماجرای دشمنی در حیات بشری کنترل پیدا کنید.

در حیات بشر چطور قدرت کنترل را می‌توانیم پیدا بکنیم؟ 

من بر اساس آیات قرآن می‌گویم که ما قطعا پیروز هستیم. اما ممکن است هزینه‌ای بدهیم. هزینه‌هایی به ما تحمیل بشود. همین ترس‌ها و نگرانی و ابهامات و حیرت‌هایی که بعضی‌ها دارند. 

چه می‌کردیم که دشمن اینگونه به ما حمله نمی‌آورد؟ پاسخ دارد. همین شرایطی که الان پدید آوردیم قبلا پدید می‌آوردیم این حملات صورت نمی‌گرفت.

حملات تا کی ادامه دارد؟ خداوند می‌فرماید که من می‌خواهم شما را امتحان کنم.

فهرستی از درخواست‌های خداوند از ما وجود دارد که اجمالات به تعدادی از آنها اشاره می‌کنم.

خداوند از ما می‌خواهد که نترسیم. خدا همان را به صورت بلایی سر ما می‌آورد منظورم شما نیست. منظورم نیست به تک تک انسان‌های مومن یا ضعیف الایمان است. من به عنوان جامعه صحبت می‌کنم، چون این جنگ علیه جامعه ماست. 

تکلیف من چیست؟ شما در جامعه‌ای هستید که صفت غالب این جامعه ترس باشد هر چند تو شجاع باشی، محکوم به فنا هستی. الان دوران خودسازی تنهایی نیست. دوران جامعه سازی است. وقتی در عالم خودت سجاده هم برای تقاضای شهادت خود پهن میکنی مربوط به خودت است. اما می‌خواهی جامعه به پیروزی برسد یا به نان و نوای شهادت برسی؟ جامعه هم باید ویژگی‌هایی داشته باشد. این ویژگی‌ها را پیدا بکنی خداوند به تو نصرت می‌دهد. یک مورد این است که ترس نداشته باشی.

تو باید قدرتی پیدا بکنی که خدا از تو می‌خواهد. قدرت پیدا بکنی با رعبی که از تو در دل دشمن خداوند می‌افکند پیروز می‌شوی. 

این جنگ قبل از اینکه روی زمین صورت بگیرد در ذهن‌ها صورت می‌گیرد. قبل ازاینکه در امکانات صورت بگیرد در قلوب و روحیات صورت می‌گیرد. این سخن قرآن است. 

یاران امام زمان با اسلحه دشمن را درو نمی‌کنند. رعب اینها در دل دشمن می‌افتد و وآن‌ها نابود می‌شوند. این رعب از کجا پدید می‌آید؟ از قدرت درونی تو. خداوند می‌فرماید که من رعب در دل‌های اینها می‌افکنم. اینها واقعیت است. 

مثل اینکه چه تعداد موشک داریم و واقعیت است، این مسائل هم واقعیت است. ایمان میوه عقل است.

این جنگ برای چه پدید آمده است؟ اصل نبرد در حیات بشر برای چه پدید آمده است؟ برای اینکه انسان‌ها به جایی برسند. مرحله اول؛ بتوانند دشمنی که با آنها شد با قدرت و شجاعت از این دشمنی برخیزند. در زمان رسول خدا این اتفاق افتاد.

مرحله دوم؛ باید بتوانند این دشمنی را در حیات بشری مدیریت بکنند که دیگر پیش نیاید. چطور پیش می‌آید؟ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ. خدا دوست دارد از کسانی که در راه او جهاد می‌کنند. صفا یعنی افرادی که بهم فشرده هستند. مرصوص یعنی سرب می‌ریختند بین جدار که دیگر سربی بشود. می‌فرماید اینها اتحادشان با هم مثل دیوار سربی است. هر موقع با هم مثل دیوار سربی زندگی کردیم، نه اینکه این جنگ را با پیروزی به پایان می‌رسانیم. با آمدن مولایمان تا ابد با پیروزی زندگی خواهیم کرد. 
تو عزیزتر از رسول خدا نیستی که برای تو دشمن نگذاشته باشد. تو عزیزتر از امیرالمومنین نیستی که در سه جنگ درگیر نشود. 

من برای آدم خوب‌های جامعه مان متاسفم. می‌دانید اگر جامعه به اینجا نرسد چه اتفاقی می‌افتد؟ شما شهید می‌شوید به نان و نوایی می‌رسید و جامعه شما ذلیل دست دشمن می‌افتد. خواهش میکنم از شما، به جای اینکه بروید ما هم با خود ببرید. سید الشهدا و یارانش آدم خوب‌های عالم وجود بودند. 

جامعه نکشید و آنها به شهادت رسیدند. امیرالمومنین به شهادت رسید، امام حسن به شهادت رسید. 

پیروزی یک جامعه به یک رهبر خوب نیست. مگر امیرالمومنین (ع) یک رهبر خوب نبود؟ مگر امام حسین (ع) یک رهبر خوب نبود؟ رهبر خوب به تنهایی کفایثتی نمی‌کند. همچنان که پیروزی یک جامعه به درخشیدن ستاره‌های جاویدان عرصه شهادت نیست. مگر اطرافیان امام حسین مثل حضرت ابالفضل (ع)، ستاره‌های درخشان نبودند؟ چرا موجب پیروزی نشدند؟ 
پیروزی شما ناشی از ضعف دشمن نیست. 

در دو مقطع ما دو شهادت فاجعه بار در تاریخ اسلام داریم. یعنی مصیبت این شهادت‌ها ما را نابود می‌کند. یکی شهادت حضرت زهرا و دیگری شهادت حضرت سیدالشهداء. در هر دو وضعیت دشمن در نهایت ضعف بود. 

ممکن است شما بگویید که من شما را از خدا می‌ترسانم. این دستور خداست. 

از دشمن نترس او عددی نیست. 
از خودمان بترسیم اگر از خدا نترسیم. غزه حنین را یادمان بیاوریم.

از بین غزوات رسول خدا، نه بدر را مثال می‌زنم که مومنان در نهایت ضعف بودند، نه احد را مثال می‌زنم که مومنین به ان‌ها حمله شده بود. نه جنگ احزاب را مثال می‌زنم. 
اعتقادم است، بخواهیم مثال بزنیم باید به حنین مثال بزنیم. یک گروه کوچکی به آنها حمله کرد. ما قدرت اینکه آنها را نابود بکنیم همین الان داریم. خرخره تمام منافع غربی‌ها در منطقه زیر پای ماست. 

پس کی ما به پیروزی می‌رسیم؟ با مساجد برگردیم. صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ را داریم؟ 
نمی‌شود این سبک زندگی زندگی جمعی مهربانانه و ایثارگرانه را نداشته باشیم و به پیروزی برسیم؟ خیر نمی‌شود.
امام باقر فرمود: یاران آن امامی که قیام خواهد کرد کسانی هستند که بینشان مرز مالکیت نیست. 

به امام باقر گفتند که شما ۳۱۳ نفر می‌خواهید ما ۵۰ هزار نفر هستیم به پیروزی می‌رسیم قیام کنید. قدرت ۵۰ هزار نفر زیاد است. اما امام باقر می‌فرمود: با هم چگونه هستید؟ چرا امام فرمودند که با هم چگونه هستید؟ چون فلسفه دشمنی دشمنان با ما آن ذات عداوتی است که بین انسان‌ها رخ می‌دهد. اسلحه تو برای این پیروزی، اصلش چیزی از جنس ارتباط است.

عداوت یک وضعیت منفی در ارتباط است الان چوبش را می‌خوری. اسلحه ات چیست برای مقابله با آن؟ یک وضعیت برای ارتباط تا پیروز بشوی.

امام فرمودند که با هم چطور هستید؟ گفتند که خیلی خوب هستیم. فرمودند که به هم محبت می‌کنید؟ می‌گفتند بله. بعد امام وارد حوزه اقتصادی شدند، فرمودند که به همدیگر از لحاظ مالی کمک می‌کنید؟ اما آنها گفتند که حساب حساب است و کاکا برادر!

اینها برای چه با شما دشمنی می‌کنند؟ جنس دشمنی آنها عداوت بین انسانهاست. نظام سرمایه داری غربی بر چه مبنایی طراحی شده است؟ انسان‌ها رقیب یکدیگر هستند و این رقابت که به دشمنی می‌رسد خودشان را جمع می‌کنند و به یک نظام اجتماعی می‌رسند. 

ما باید به چه وسیله‌ای به نظم اجتماعی برسیم؟ 
جالب است! بعضی‌ها مبنای نظام غربی برای زندگی اقتصادی را پذیرفته‌اند و فقط در این مبنا دنبال عدالت می‌گردند.‌
می‌گوید حساب حساب است کاکا برادر است باشد هیچ کدام از ما زندگی مساواتی نداشته باشیم حالا دزد را بگیر. هزار قوه قضائیه هزار برابر هم کار بکند این جامعه به سعادت نخواهد رسید.

مگر نمی‌خواهی با دشمنانت مبارزه بکنی؟ برای چه این دشمنی پدید آمده است؟ به خاطر ذات آن وضعیت دشمنی که بین انسان‌ها است اگر خودشان را نسازند. جامعه باید جامعه صالح باشد و ریشه این دشمنی را بکند. 

اگر من ریشه دشمنی را در وجود خودم بکنم و نابود بکنم، دشمن نابود می‌شود؟ صددرصد. این سخن امام باقر است. 
چرا در جبهه یک فضایی پدید می‌آمد و بچه‌ها برای همدیگر می‌مردند؟ واقعا عاشق همدیگر می‌شدند و برای همدیگر می‌مردند. 
اگر ما یک بار بتوانیم حقیقت ارتباط عاشقانه سالم عالی بدون وابستگی‌های الکی ناهنجاری‌ها که در بعضی از روابط احساسی غلط پیش می‌آید، اگر بتوانیم عشق وافر رزمندگان در جبهه‌ها را که تجربه کردیدم، این عشق را اگر بتوانیم نشان بدهیم، مقوله عشق در عالم از وضع دختر پسری و زن و شوهری خارج خواهد شد. 
خدا محبتی بینشان قرار می‌دهد یک جلوه اش را شما در اربعین دیدید. بچه‌هایی که در شب عملیات بودند می‌گویند که اربعین بوی جبهه را می‌دهد. 

ما در جمهوری اسلامی باید بعد از حمله صریح دشمنان به ما، وضعیت زندگی مان را تغییر بدهیم. بعد از دوران دفاع مقدس این اشتباه را کردیم. به جای اینکه فرهنگ دفاع مقدس را تئوریزه و قانونمند و توسعه بدهیم در زندگی. گفتیم دوران دفاع مقدس دیگر گذشته و مثل بقیه در دنیا زندگی بکنیم. راه توسعه به صورت دیگری پیش رفت! و ما به این وضعیتی رسیدیم که الان می‌بینید. از اختلاف طبقاتی گرفته تا...

اصلا سبکی که انتخاب کردیم این بود.
شما که در دفاع مقدس تجربه کردید. این بچه‌ها برای چه جان می‌دادند؟

دو ماه پیش به دزفول برای افتتاح یک چایخانه در بیمارستانی در دزفول رفتم. برای من چه موضوعیتی داشت؟ این چایخانه به نیت امام رضا و حرم امام رضا، شبیه چایخانه‌هایی که در حرم هست کنار یک پارک درست کردند به مردم چای بدهند. مثل همین موکب ها. تا چند ماه گفتند که به مردم چای دادند به عشق امام رضا. رفتم آنجا، دیدم چه جمعیتی جمع شدند. گفتم که مردم می‌دانید آینده زندگی ما این است. فکر نکنید که گوشه‌ای از زندگی ماست. 

من نمی‌خواهم فقط بروم در مسجد نماز بخوانم و به خانه‌ام بروم. من می‌خواهم امام رضا را به همه معرفی بکنم. من نمی‌خواهم امام رضا را به روش‌های دیگری معرفی بکنم.
بعد به من گفتتند که شما گفتید همه زندگی ما باید اینگونه باشد؟ گفتم بله. گفتند ما یک بیمارستان در دزفول داریم. یک نفر دیگر هم گفتند که یک درمانگاه در هشتگرد داریم. گفتم گزارشش را بدهید می‌رویم می‌بینیم. 

بیمارستان ویژه سرطانی هاست. قوی‌ترین دستگاه‌های کشور در آنجاست. کنارش یک هتل برای پذیرایی از همراهان بیماران شهرستانی هست. از اول تا آخر مریض که می‌رود در طول درمان و گرفتن دارو یک ریال هزینه نمی‌کند.

بقیه شهر‌ها این آدم حسابی‌ها نیستند؟ 
این یک سبک زندگی است. دو سبک زندگی داریم؛ شما الان در این جلسات یک مداح می‌آید می‌خواند. اگر بروی کنسرت آنجا هم یک خواننده است و می‌خواند. جلوی در از شما پول می‌گیرند، تغذیه می‌دهند دو برابر هم پول می‌گیرند، اینجا هم برایت می‌خوانند اینجا هم خرج می‌شود، خرج دانشگاه است، هزینه می‌شود برایش عادی نیست که ده شب هزینه بکند. چندین دانشجو هست که از شما پذیرایی می‌کنند می‌توانستند بنشینند و درس هایشان را بخوانند. اینها دکتر‌های آینده کشور هستند. آدم‌های فهمیده‌ای هستند. بالاخره پول خرج می‌شود.

آیا آن بد است؟ بد نیست، اما نمی‌توانی با بشر را از دست عداوت دشمنان بشر در جهان نجات بدهی. 
مردم چه زمانی ناراضی می‌شوند و جامعه خودشان را متلاشی می‌کنند؟ وقتی که اینگونه زندگی نکننند!
شما فکر می‌کنید صهیونیست‌ها اصل مشکلشان کجاست؟ همین اربعین بیست میلیونی. چرا حمله نمی‌کنند؟ می‌گویند بدتر می‌شود. 

یکی از موکبداران عراقی به ایران آمده بود از او سوال شد که امسال اربعین چقدر جمعیت می‌آید؟ گفت که بیشتر از سال‌های قبل. می‌گفت که ایرانی‌ها بیایید؟ ما عراقی‌ها عاشق شما هستیم. برای مقاومتی که کردید. یک نفر از او سوال کرد که حمله نمی‌کنند؟ گفت به خدا قسم اگر حمله بکنند ده برابر می‌شود جمعیت حاضر در مراسم اربعین. محکم‌تر می‌شوند. نترسید حمله نمی‌کنند!

مشکلات اقتصادی ما ناشی از چیست؟ چرا ما را تحریم می‌کنند؟ برای اینکه ما از نظر مالی زجر بکشیم. با این مدل بانکداری و بورس بازی نمی‌شود ما در برابر تحریم‌ها بایستیم. 
این جنگ کی به پیروزی خواهد رسید؟ دشمن به قدر کافی ضعیف است؟ پیروزی ما به ضعف دشمن بستگی ندارد، در غزوه حنین دیدیم. پیروزی ما به اسلحه مان بستگی ندارد این خداست که بزرگترین واقعیت عالم هستی است و خدا می‌گوید من باید شما را به پیروزی برسانم، چه عده شما بیشتر باشد و چه اسلحه تان بیشتر باشد.

مگر یاران امام علی (ع) بیشتر از یاران معاویه نبود؟ پس چرا پیروز نشد؟ مگر امیرالمومنین عزیز دل خدا نبود؟ 

ما پیروز می‌شویم یا خیر؟ وقتی خدا تصمیم بگیرد که شما را پیروز بکند. خدا کی تصمیم می‌گیرد؟ وقتی در درون به یک قدرت مقاومت برسید.

ما باید عداوت را درمیان ابناء بشر به پایان برسانیم. ما باید ماجرای عدالت را پایان بدهیم. 
در این جنگ چطور به پیروزی می‌رسیم؟ به عده و عده و سلاح نیست. البتهه آنها را باید تامین کرد به عنوان وظایف فرعی و حداقلی باید تامین کرد. 

کی پیروز می‌شویم؟ به ارتباط ما، ارتباط ما تا نرود در اقتصاد محک نمی‌خورد. این سخن امام باقر است. امام حسین (ع) هم می‌فرماید اگر اقتصاد ما چطور باشد که الان هست، امکان حرامخوری افزایش پیدا می‌کند. وقتی امام حرامخوری افزایش پیدا کرد، حضرت سید الشهدا فرمود از بس شکم‌های شما پر از حرام شده است دیگر ناله‌ها و صحبت‌های من بر شما تاثیری ندارد.

روضه امام حسین، شنیدن قصه امام حسین تو را تکان داده و آورده در خانه امام حسین. از پدرهایتان تشکر بکنید که با لقمه حرام شما را بزرگ نکرد. شنیدن روضه و مصیبت امام حسین تو را پای رکاب امام حسین آورده است. آنجا خود سید الشهدا را دیدند و تکان نخوردند. بعد امام حسین فرمود شکم هایتان پر از حرام شده است به چه کسی فرمود؟ به سی هزار نفری که اکثرشان فقیر بودند. فقیر حرام خور در یک سیستم اقتصادی حرامخور حرامخور می‌شود.

اشتراک گذاری
برچسب ها
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
نظر شما

سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.

برچسب منتخب
# عملیات وعده صادق 3 # جنگ ایران و اسرائیل # مذاکره ایران و آمریکا # آژانس بین المللی انرژی اتمی # حمله آمریکا به ایران
الی گشت