تحليلي بر جنگ تحمیلی صهیونیستها بر ایران در ایام 12 روزه

1-پدیده انقلاب اسلامی

این جنگ تحمیلی از سوی اسرائیل بر ایران نیست بلکه ميان آمریکا و ایران است و اسرائیل به نيابت از او وارد این معرکه شده است زیرا دو گروه يهوديان صهیونیست و مسیحیان صهیونیست که دارای عقايد افراطی آخر الزمانی در آمریکا هستند همچنان ایران و انقلاب اسلامی را مانع اهداف خود میدانندحقیقت این است که پیروزی انقلاب اسلامي تمام معادلات آمریکا در منطقه را بهم ریخت و تصور نمی‌کردند که نطام ج.ا.ا. دوام بیاورد چون میدیدند کادر اداره کشورومدیران وجود نداشت ارتش از بین رفته بود و از نظر آنها اداره یک کشور نیازمند یک سازمان منسجم ودارای برنامه است روحانیت هم که اصلا سابقه اداره کشور را نداشته و گمان می‌کردند زمان زیادی طول نخواهد کشید که نطام با مشکل مواجه شده ومردم مجددا به سراغ آمریکا خواهند رفت گذشت ایام خلاف این را ثابت کرد تا اینکه موانع را یکی پس از دیگری مقابل انقلاب اسلامی ایجاد کردند که فهرست طولانی دارد و مهم‌ترین آنها جنگ تحمیلی،کودتای نوژه،جنگ مسلحانه منافقین و....بود

2-تثبیت نظام و مقابله با آن

پس از تثبیت نظام جمهوری اسلامي و استقرار نظام‌ها و نهادهای انقلابی خاصه سپاه و بسیج وموفقیت در جنگ ۸ساله تحميلي وپیشرفت در حوزه های مختلف علمی،پزشکي،هسته ای و....وتاثیرات منطقه ای انقلاب اسلامی و تشکیل گروه‌های جهادی ،دشمنان خاصه شیطان بزرگ را برآن داشت تا راهبرد مقابله با ج.ا.را بر تحریم‌ها متمرکز کند،از سال ۸۲ با جاسوسی منافقين کوردل موضوع هسته اي بیشتر از سایر موارد مورد توجه و بزرگ نمایی قرار گرفت با اینکه ایران عضو آژانس است وتاسیسات آن باید مورد حمایت قرار گیرد ولی این عضویت برسمیت شناخته نشد و توطئه ها با کمک آژانس برعلیه ایران فزونی گرفت علی رغم تحریمهای شدید، جمهوری اسلامی توانست چرخه تهیه انرژی هسته‌ای را کامل بدست آورد واین دستاورد بشدت شیطان بزرگ وغرب را مناثر نمود ج.ا.با اینکه بارها اعلام کرد فعالیت‌های هسته‌ای برای تامین انرژی و نیازهای علمی است و آژانس تولید بمب هسته‌ای را هیچگاه تایید واعلام نکرد وحتی مسئول اطلاعات ملی آمریکا صراحتا گفت که ایران به بمب دسترسی ندارد با این حال به بهانه تولید بمب هسته تحریم‌ها ادامه یافت واسرائیل به نمایندگی از طرف آمريکا به هر مناسبت وبهانه ایران را تهدید می‌کرد و نهایتا در ۲۵ خرداد مرتکب جنایت بزرگ حمله به ایران شد.

3-تصور غلط از ایران

بعد از تحولات سوریه،قطع حمایت ایران از حزب الله و تضعیف حماس این توهم به شیطان بزرگ وحلقه اسرائیلیان دست داد که بازوان ایران در منطقه قطع شد والان زمان زدن جایگاه اصلی خطر برای اسراییل است آنها واقعا گمانشان این بود که حمایت از حزب الله وحماس برای حفظ و دفاع از ایران بوده است توهمی که بعضا در داخل هم بعضیهامیگفتند ما حاشیه امنیتی برای خودمان توسط حزب‌الله و حماس درست کرده ایم در حالیکه اصلا درست نبود آن دو نهاد فلسفه وجودیشان مبارزه با اسرائیل و دفاع از سرزمین خودشان بود و ما کمک میکردیم البته که دفع دشمن در بیرون از مرزها یک حاشیه امنیتی هم بدنبال دارد ولی هدف اصلی این نبوده‌است ،دشمنان در یک جمع بندی سه عامل را براي حمله مناسب دیدند وتصورشان این بود که در یک هفته نه تنها موضوع هسته ای و پایگاههای موشکی حذف خواهد شد بلکه رژیم در ایران عوض خواهد شد به گمان اسرائیلیان بازوان ایران قطع شده،به لحاظ اقتصادی ایران وضعیت خوبی ندارد و تحریم‌ها اقتصاد ایران را فلج کرده است و مردم در داخل معترض و آماده قیام هستند و منتظر یک جرقه و منجی هستند البته زمینه های داخلی این برداشت اخیر در داخل کشور مهیا بود عده ای همواره در قالب‌های مختلف در ابعاد سیاسی،فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی این بر داشت را برای دشمن فراهم کرده اند که باید درجای خود بررسی کرد ولی نقطه کانونی اشتباه‌ محاسباتی دشمن در اینجا بوده و هست که گمان کردند بگومگوهای داخل ایران یعنی آمادگی برای تغییر رژیم و پناه بردن به دشمن، این محاسبه دشمن علی رغم همکاری منافقین،جاسوسان داخلی و سلطنت طلبها وعناصر مرتد سیاسی در این چند روزه نقش بر آب شد ،قدرت هجومی سپاه و ارتش هم نشان داد که ایران ضعیف نشده است لذا در یک ارزیابی کلی شیطان بزرگ تا این مرحله شکست خورده و سگ دست آموز او نتوانسته ماموریت خود را انجام دهد و بدنبال حیله ای دیگر است یا پذیرش شکست در این مرحله یا ورود به رویارویی مستقیم با ایران که در بخش بعدی به آن خواهیم پرداخت.

4-علائم شکست

برابر اطلاعات و اخبار روند جاری بضرر اسرائیل است زیرساخت‌های او ازبین میرود،اعتراضات مردمی کم کم شکل میگیرد،زندگی در پناهگاه طاقت فرسا شده است،تسليحات اهدایی آمریکا پاسخگو نیست و از همه مهمتر بدلیل فناوری خاص سلاحهای ایرانی در یک آشفتگی و دست پاچگی بسر می‌برد تقاضای رسمی کمک از آمریکا و اروپا و پاسخ مبهم امریکا و انگلیس همه حکایت از وضعیت بحرانی این رژیم است حال سوال این است که آیا آمریکا وغرب بطور مستقیم وارد نبرد می‌شوند؟ بااینکه از قرائن وشواهد پیداست که مقدمات ورود را مهیا می‌کنند و اظهارات متناقض ترامپ نیز به این مسئله دامن می‌زند ولی برآوردها دال براین است که اینهمه فریاد برای توقف جنگ وگرفتن امتیاز در این مرحله و بازگشت به مذاکرات است مگر اینکه دیوانگی ترامپ بر سایر امور غلبه کند و منطقه را در کام مرگشان ببرد،آمریکا و اروپا بحقیقت ایران را شناخته اند و می‌دانند با دخالت آنها پایگاهها و مراکز مرتبط با منافع آنها مورد هجوم قرار خواهد گرفت،امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز بهم خواهد ریخت مرکز مهم تبادل معاملات و امور تجاری مانند امارات تعطیل یا نابود خواهد شد و دود این مسائل به چشم اقتصاد جهانی خواهد رفت و بعید است که جامعه‌ جهانی بی تفاوت باشد از طرفی خشم فرو خفته ملتهای مسلمان در چنین شرایطی فوران خواهد کرد و منافع مستکبران را خواهد سوخت.انشاالله.

5-حیله و تله مذاکرات

مذاکرات در شرایط فعلی فقط برای همراهی افکار عمومي جهان و رسوائی آمریکا توجیه‌پذیر است چرا که با بررسی الگوی رفتاری آمریکایی-اسرائیلی یک نکته کاملا واضح است که بکاربردن مفاهیمی مثل آتش‌بس، مذاکره، توافق و تضمین اجرایی، پس از ناکامی در جنگ و نبرد سخت کاملا معانی واقعی خود را از دست داده‌اند، و همگی تنها ابزاری هستند که در راستای اهداف جنگی اسرائیل و آمریکا و دستمایه‌ای برای رسیدن به اهداف کثیف‌شان است.

برای اثبات این ادعا کافی است نمونه های ذیل را مرور کنیم:

🔹موضوع فلسطین پس از جنگهای اعراب و اسرائیل در ۵۰ سال گدشته اسیر مذاکرات است و مذاکرات آتش تهیه ای شده است برای گسترش سرزمین اسرائیل و کشتار فلسطینیان ونفی موجودیت فلسطین.

🔹 اسرائیل با طرح آتش‌بس با حزب‌الله، و پس از آن‌که حزب‌لله طبق توافق به مفاد مرتبط عمل کرد، پیش‌روی‌هایی کرد که حتی در اوج جنگ با حزب‌الله خوابش را هم نمی‌دید.

🔹آمریکا با توافق برجام، توانست آسیب‌هایی به برنامه هسته‌ای کشورمان وارد کند که حتی در اوج تحریم و حتی به کمک نفوذی‌ها نتوانسته‌بود بزند؛ ولی پس از آن برجام را پاره کرد.

🔹نتانیاهو با فرستادن سیگنال‌های آتش‌بس از قلب آمریکا، توانست موقعیت سیدحسن نصرالله را شناسایی کرده و او را ترور کند.

🔹با میانجی‌گری آمریکا، به بهانه آتش‌بس اسرائیل تعدادی از اسیران خود را از حماس پس گرفت ولی در مقابل حملات خود را تشدید کرد و اکنون حتی به هدفی بالاتر فکر می‌کند.

🔹و اخیرا، ترامپ به بهانه مذاکرات، و زمانی که تنها دو روز به دور تازه مذاکرات با ایران مانده بود، قسمتی از عملیات غافلگیر‌کننده حمله اسرائیل به کشور عزیزمان شد.

🔹تاسف بار ترین منظره این است که تمام این بدعهدی‌ها، تخلفات در مقابل چشمان سازمان‌های حقوقی، نظارتی، اجرایی و امنیتی غربی و بین‌المللی رخ داده، و تنها واکنش این مترسک‌ها در بهترین حالت "دعوت به آرامش" و "ابراز نگرانی" و حتی "تاکید بر حق مشروع کشور متخاصم و وحشی" بوده‌است.

🔹بنابراین، کشورمان باید به جِد و بدون دل‌بستن به نظارت مجامع بین‌المللی، پیام‌های امریکا درباره عدم ورود به جنگ را فریب ارزیابی کند و آمادگی بالای خود برای سناریوهای درگیری با آمریکا و نیز منطقه‌ای برای جمع کردن موضوع کاملا حفظ کند.

6-موضوع فراتر از هسته ای است.

گذشت ۸ روز از تجاوز آشکار اسرائیل به نمایندگی از غرب وحشی و اظهار نظرهای شیاطین غربی ومزدوران اسرائيلي همه حکایت از یک برنامه ریزی جامع برای اجرای طیفی از اقدامات بمنظور تغییر نظام در ایران بوده است آنچه که این ادعا را در معرض غیر قابل تردید بلکه یقین قرار می‌دهد اقدامات و اعترافات در این باره است که می‌توان در فهرست ذیل شماره‌ کرد:

-اعلام شياطين اسرائیل که هدف از این حمله‌ تغییر رژیم در ایران است در ظرف دوهفته،

-اعتراف به سرگرم کردن ایران در مذاکرات و حمله بهنگام که انجام‌ شد ولی معلوم شد که نابهنگام بوده است،

-سکوت مجامع بین المللی و عدم محکومیت اسرائیل متجاوز

-همکاری آژانس بین المللی با آمریکا و اسرائیل در دادن اطلاعات هسته ای ایران

-همکاری اطلاعاتی ولجستیکی انگليس، آلمان وآمریکا

-حمله به ایران با اذعان به اینکه توان هسته ايران با بمباران از بین رفتنی نیست،

-ترور فرماندهان نطامی که رابطه مستقیمی با موضوع هسته اي ندارند،

-سازماندهی ‌عناصر خود فروخته داخلی و خارجی بمنظور ایجاد اغتشاش و بی نظمی وجنگ داخلی با این فرض که زمینه قیام داخلی فراهم است.

-سازماندهی جنگ سايبري و روانی همپوشان با اقدامات سخت در توجیه تجاوز و امکان یارگیری از افراد بی تفاوت.

-تهدید به ترور مقام معظم رهبری بعنوان ستون خیمه نظام با عطف به این هدف قابل طرح است

با لطف ونصرت الهی تاکنون دشمن در رسیدن به اهداف خود ناکام مانده است ولی نا امید نیست و خود را به آب و آتش میزند ان‌شاالله با استقامت الهی این مرحله نیز با پیروزی جبهه حق بر باطل به سر انجام خواهد رسيد که فرمود

ان تنصرالله ینصرکم ویثبت اقدامکم

یریدون لیطفئوا نور الله بافواههم ولله متم نوره ولو کره المشرکون.

لاتهنوا و لا تحزنو انتم الاعلون ان کنتم مومنبن .ان‌شاالله.

7-فرصت استثنائی برای ایران

همانگونه که انتظار میرفت شیطان بزرگ شتابان به کمک سگ دست آموز خود آمد و سه مرکز هسته ای مجاز تحت نظارت آژانس هسته ای بین المللی را مورد حمله قرار داد و قبل از عکس العمل ایران خبر شادباش پخش می‌کند و ایران رادر این شرایط به صلح تحميلي فرا میخواند طبیعی است که حمله آمریکا همچون حمله‌ اسرائیل بدلیل فقدان وجاهت حقوقی وبین المللی مورد اقبال افکار عمومي جهان واقع نخواهد بود و غیرت مسلمانان و آزادیخواهان را بجوش خواهد آورد آنچه مسلم و مهم است حمله آمریکا برای ایران فرصت استثنایی در پاسخ دهی به هر هدف آمریکا بدست خودشان را فراهم کرده است اینکه پاسخ به این اقدام شیطانی چگونه باشد در حوزه دانش و تدبیر فرماندهان نظامی وسیاسی است ولی با عنایت به شرایط میدان به نطر می‌رسد ج.ا.از این فرصت با فراست و تانی استفاده کند و باصطلاح بموقع خرج کند در درجه نخست هدف اصلی در این مرحله تداوم حملات به اسراییل تا حد فلج کردن ماشین جنگی آن متجاوز باشد و سپس با فرصت بیشتری به سایر اهداف و منافع آمریکا در منطقه بپردازد و از ظرفیت‌های منطقه ای و دریایی خود بهره ببرد. وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ

انشاالله .

8-کینه توزی شیطان بزرگ

سخنان و اراجیف آمریکایی‌ها بعد از تجاوز به تاسیسات هسته اي در کمک و نجات سگ دست آموز خود حاکی از این است که پديده انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوري اسلامي همچنان داغ جگر سوز و فرساینده روح و روان آنان شده وشیاطین را آزار میدهد و بدنبال انتقام و بازگرداندن اوضاع به زمان قبل از انقلاب و یا حداقل انتقام گیری بهر شکل هستند ،ترامپ قاتل وملعون و رذل بعد از تجاوز اخیر گفته است : "ایران در دوران دولت کارتر هزاران آمریکایی را کشت و به آنها آسیب رساند و سفارت ما در تهران را تصرف کرد.این سخنان آغشته بدروغ حاکی از آن است که موضوع هسته ای اگرچه محملی برای توجیه جنایت شیطان بزرگ است ولی همچنان خاطرات شکست از ملت ایران و تحقیر آمریکا در موضوع فتح لانه جاسوسی برای آنها جانکاه است و از هر فرصتی دنبال تسکین آلام روحی خود هستند ،باری انقلاب اسلامی به گفته امام‌خمینی‌ ره انقلاب مستضعفان برعليه مستکبران است و انشاالله امیدواریم با بیداری امت اسلامی شاهد تحقق این وعده‌ الهی باشیم

وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ

و ما می خواهیم به آنان که در آن سرزمین به استضعاف گرفته شده بودند، نعمت های با ارزش دهیم، و آنان را پیشوایان مردم و وارثان [اموال، ثروت ها و سرزمین های فرعونیان] گردانیم.

9-چرا پایگاه العدید؟

پاسخ ایران به تجاوز شیطان بزرگ و آمریکای جنایتکار در بمباران مراکز هسته ای یک حق طبیعی بود که انتظار میرفت وانجام شد ولی سوال این است که از بین پایگاههای موجود چرا قرعه کار اول بنام قطر افتاد با اینکه قطر درمقایسه با کشورهای منطقه رابطه نسبتا خوبی با ایران دارد و نقش اين کشور در تعاملات تجاری و همکاری‌های اقتصادی و عدم اتخاد مواضع افراطی بر علیه ایران کاملا روشن است اگرچه‌ قطر در زمره و طیف گروه اخوان المسلمین وارتباط نزدیک با ترکیه از رقابت عقیدتی و منطقه‌ ای با ايران ابا ندارد و در قضایای سوريه نیز با آمريکا،ترکیه و اسرائیل همکاری داشته است در عین حال ظاهر ارتباط دیپلماتیک با ایران را حفظ کرده است و شاید گمان نمیرفت پایگاه آمريکا در قطر هدف اول جمهوری اسلامی ایران باشد به نطر می‌رسد این موضوع هرچند قبلا در پیام رئیس جمهور پزشکیان به امیر قطر گوشزد شده بود ولو به نحو غیر معین ،ولی بدلایل زیل قابل توجیه باشد:

۱-پایگاه العدید بزرگترین پایگاه و جایگاه سرفرماندهی سایر پایگاهها در نیروی هوایی آمریکا را دارد و حمله به آن دارای پیام خاصی است و در واقع در حکم زدن سر مار است.

۲-روابط با همسایگان برای ایران یک موضوع راهبردی است و از کسانی که در ظاهر به عرف دیپلماتیک پایبند هستند انتظار می‌رود به منافع همسایه خود نیزبیندشند خط قرمز جمهوري اسلامي ايران امنیت و منافع اوست و حق ابن است که‌ خطوط قرمز آن توسط امثال قطر بیشتر رعایت شود تا دیگران بنابراین انتخاب پایگاه العدید نشان از عزم ایران برای حفاظت از خطوط قرمز خود است.

۳-مزیت شیطان بزرگ در نبردهای منطقه ای عمدتا متمرکز بر نيروي هوائی بوده است و توفیق در این حوزه زمینه موفقیت و پیشروی در سایر حوزه ها را بدنبال خواهد داشت لذا انتخاب العدید در مقايسه با پایگاه دريايي در بحرین وپایگاه زمینی در کویت پیام معنی داری دارد که سران کاخ سفید بهتر از دیگران آن را میفهمند.

10-همچنان باید قوی بود

خدا رحمت کند حضرت امام خمینی ره را که در وصیت های نورانی خود که طبعأ برای تداوم شجره طيبه جمهوری اسلامی ایران است فرمود در هرشرایطی قدرت دفاعی کشور باید در بهترین وضعیت باشد این فرمایش ترجمان آیه کریمه قرآن مجید است که می فرماید وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ

و در برابر آنان آنچه در قدرت و توان دارید از نیرو [و نفرات و ساز و برگ جنگی] و اسبان ورزیده [برای جنگ] آماده کنید تا به وسیله آنها دشمن خدا و دشمن خودتان ودشمنانی غیر ایشان را که نمی شناسید، ولی خدا آنان را می شناسد بترسانید.

بر اساس این راهبرد موازنه قدرت اگر به نفع جبهه حق باشد باطل جرات اقدام نخواهد داشت تردیدی نیست که توان دفاعی همه جانبه ایران در شرایط فعلی در منطقه‌ بی بديل است ودر جنگ تحمیلی اخیر اگر آسراییل تنها بود قطعآ وضعیتی بمراتب وحشتناکتر از الان را داشت کمک غرب وحشی،ارتجاع منطقه ودر راس آنها شیطان بزرگ بود که او را وادار به پیشنهاد بلکه التماس آتش بس کرد آنچه در این نوشته کوتاه مورد تاکید است انقلاب اسلامی باهویت خود پدیدارشد و تاکنون به حیات خود ادامه‌ داده است پشتوانه اصلی آن قدرت نرم افزاری ایمانی و ملی برای پیروان و دوستداران وقدرت سخت افزاری در مقابل دشمنان کینه توز و بي بهره از انسانیت است باری در شرایطی که با تدبیر مسئولان نظام، آتش بس پذیرفته شده باید با حفط هوشمندی همچنان راهبرد افزایش توان قدرت نظامی تا حد عدم جرات مجدد در خوي تجاوز گری ادامه یابد و موازنه قدرت همواره به نفع جبهه حق باشد.انشاالله.

11-راهبرد آتش بس

از جمله راهبردها در جنگها ونبردها استقاده بموقع از آتش‌بس است تردیدی نیست که راهبرد آتش بس در ادامه جنگ است که نوعا بدو منظور ،یابرای فرار از شکست است یا فریب طرف مقابل باهدف تجدید قوا وحمله ای دیگر،حال باید دید درخواست اتش بس از طرف خصم زبون در شرایط فعلی ناظر به کدام هدف است ،دشمنی که با پوشش ومحمل دروغین انهدام تاسیسات هسته‌ای بدنبال براندازی و تغییر رژیم در ایران بود وحسب گزارشات منتشره بیش از ۸ماه است که نقشه حمله به ایران را طراحی کرده وعملیات آزمایشی آن را چندین بار انجام داده بود و زمینه های داخلی را برای شورش و خرابکاری فراهم کرده بود ،چه شده است که پیشنهاد یا التماس آتش بس می‌کند ذهنیت بیشتر ما در رفتار پلید اسراییل در استفاده از آتش بس ناظر به منازعات با لبنان ،فلسطین واعراب است درحالیکه این مقایسه درست نيست وبه نحو تداعی معانی شکل میگیرد حقیقت این است که آنچه در میدان اتفاق افتاد بر خلاف تصورات شیطان بزرگ بود تصور آنها از ضعیف شدن ایران، گسست در وحدت ملی و عدم همراهي مردم با نظام غلط از آب درامد وبار دیگر با پشتوانه اصلی نظام که مردم باشند مواجه شدند لذا ضمن حفظ هوشیاری و بخصوص مراقبت از عناصر نفوذی ، بدانبم که دشمن متحمل خسارت زیادی در بعد داخلی و خارجی شده است و امکان یک جنگ فرسایشی طولانی برای او متصور نیست، باری این احتمال هست که آتش بس راه نجات او وپشیمانی از عملی است که تصورش را نمی‌کرد، طبيعي است پذیرش این شکست سهل وآسان نخواهد بود و چه بسا فرایندی ازپبچیدگی ها بهمراه داسته باشد ،در جبهه ایران باید ضمن آمادگی و هوشمندی، امکان سوء استفاده دشمن از موضوع آتش بس در فضای مجازی و جنگ روانی را گرفت .

12-فتنه آتش بس

مرور ایام و درز اخباربعد از تعدی شیطان بزرگ وسگ دست آموزش به ایران بدون انکه بخواهیم بزرگ نمایی کنيم نشان می‌دهد که یکی از

پیچیده ترین جنگ تاریخ را پشت سر میگذرانیم. در آینده بعد از نشر اسناد روشن خواهد شد که زیر اتش تهیه تحربمهای بین المللی جاسوسی آژانس بین اللملی انمی ویارگیری عناصر مزدور و وابسته برای ایران چه نقشه شیطانی ریخته بودند. جنگی که ترکیبی بود از موشک ، پهپاد ،عملیات سایبری، ،هوش مصنوعی ‌،ریزپرنده،شبکه جاسوسی،اطلاعاتی،امنیتی،تضعیف اراده وجنگ روانی بی سابقه،با این وصف در هر شرایط باید مراقب این شیطان بود،حتما به آتش بس هم باید با کمال احتياط و مراقبت نگریست وچه بسا ابن دشمن رذل بخواهد از پذیرش آتش بس هم فتنه درست کند و درصفوف ما رخنه کند وبعضی از ما ها هم نادانسته آب به آسیاب دشمن بریزیم در سخنان بعض از منبری ها و تحلیل بعض افراد شنیدم ودیدم که بی قید وشرط آتش بس را رد می‌کنند و فرمان ادامه حمله وآتش به فرماندهان می‌دهند و تو گویی که در اتاق فرمان جنگ و درجایگاه فرماندهی کل قوا امارت می‌کنند وحتی به مسئولین سیاست خارجی ناسزا میگویند وتندتر از ولی فقیه فرمان می‌رانند باری اگر در مقام تبیین وتحلیل به بررسی ماهیت این آتش بس بپردازم و انذار وهشدار لازم را بدهیم نیکوست،اما مراقب باشیم که در مقام عمل از امام خود پیشی نگیریم که فرمودند المتقدم لهم مارق و المتاخر عنهم زاهق وللازم لهم لاحق،در شرایطی که نطام قدرتمند ما در حال اداره‌ وضع جاری است وامور از مجازی آن تدبیر می‌شود برخلاف تدبیر مسئولین سخن گفتن و العیاذ بالله آنها را متهم کردن گناه نابخشودنی است توصیه ما به این جماعت این است که مراقب فتنه درزمان آتش بس باشند یعنی مانع بهره برداری دشمن در ایجاد اختلاف بین مردم از این موضوع باشند و بیش از هر چیز به وظیفه تببین خود در شرایط فعلی بپردازند وهوشمندی همه جانبه مردم را تأکید نمایند.

13-مراقب جنگ"روایت "باشیم

تردیدی نیست که دشمن صهیونیستی در این جنگ تحمیلی که به پشتوانه غرب وحشی و شیطان بزرگ آغاز کرده بود .به اهداف خود نرسید. زیرا هدف اصلی آنان با محمل و پوشش جلوگیری از ساخت بمب اتم ولی سرنگونی دولت – ملت ایران بود، نه صرفاً وارد آوردن خسارت یا جنگ روانی.بلکه حذف توان بازدارنده‌گی جمهوری اسلامی نیز در دستور کار بود. اما در نهایت، این ایران بود که دشمن را وادار به پذیرش آتش‌بس کرد.

این بدان معنی نیست که ما آسیبی ندیده باشیم یا خطر کاملاً رفع شده باشداما ما به شکلی بیشتر از متوازن، به دشمن ضربه زدیم – جز در مسئله‌ی ترور فرماندهان که هنوز جای جبران دارد.حال که در وضعیت آتش‌بس هستیم

پایبندی دشمن به آتش‌بس، وابسته به قدرت ماست؛ اگر باور داشته باشیم که دشمن شکست‌ خورده و از سر استیصال تن به آتش بس داده جرات اقدام مجدد نخواهد داشت

اما اگر خودمان شروع به تبلیغ شکست‌ خود کنیم وروحیه حماسی و ملی را فروکش یا تضعیف ‌نماییم این دشمن غدارهیچ التزامی به آتش بس نخواهد داست بنابراین بطور طبیعی طیفی از جنگ روانی و روایت‌ها برای ارزیابی اثر از سوی طرفین آغاز می‌شود بعبارتی جنگ روایت‌ها شروع می‌شود در ابن مرحله حساس همگان خاصه اهل نظر ودقت باید بیشتر از دیگران مراقب محیط باشند و با خنثی سازی روایتهای کاذب دشمن زمینه انفعال اجتماعی را از بین ببرند،در اخبار و گزارشات با تکیه بر پلیدی و ناکثی صهیونیستها و شاهد آوردن از وقایع فلسطین، لبنان وسوریه احتمال نقض آتش‌بس را محتمل می نمایانند، باتاکید بر هوشیاری همه جانبه باید تاکید کنیم چنين مقایسه ای بلاوجه است صهیونیستها در مواجهه با اعراب همیشه نقش برتر را داشته و به معنی واقعی رقیب نداشته اند و هرموقع اراده کرده اند هرجنایتی را مرتکب شده اند در حالیکه در این جنگ تحمیلی برخلاف تصور خویش که اخبار آن تازه درز پیدا می‌کند متوجه شده اند که چه خطاي بزرگی را مرتکب شده اند که تصورش را هم نمی‌کردند بنابراین بار دیگر با تاکید بر حفظ آمادگی کامل باید مراقب روایتهای کاذب صهیونیستها و عوامل داخلی آنها برای شکستن روحیه مقاومت ومبارزه باشیم.

14-آثار و پیامدها

بررسی آثار این واقعه خود فرصت جداگانه ای لازم دارد ولی بطور مختصر میتوان در بعد داخلی و خارجی به موارد ذیل اشاره کرد:

الف بعد داخلی:

جنگ فی ذاته پدیده شومی است ولی وقتی موضوع آن ماهیت دفاعی پیدا میکند با عزت وشرف یک ملت گره میخورد مردم عزیز و شرافتمند ایران نشان دادند که علت و دلیل تحمیل این جنگ را بخوبی فهمیدند و بموقع پاسخ دادند و اساسا درک و محاسبات دشمنان را بهم ریختند وبرای مدتها ذهن آنها را مختل نمودند و باید با صرف وقتها و هزینه های زیاد به تحلیل برداشت غلط خود بپردازند و در عالم گیجی وهراسی بسر ببرند.موضوع زمانی اعجاب بر انگیز میشود که نسلهای مربوط به دهه های هفتاد به بعد که جنگی را از نزدیک تجربه نکرده بودند شجاعانه در برابر این تجاوز ایستادند و روحیه حماسی وانقلابی خود را به نمایش گذاشتند و بکلی آرزوهای دشمنان را نقش بر آب کردند از این اثر مهم ملی که بگذریم این حادثه نشان داد مردم ایران حول محور وحدت و کشور حاضر به صبوری،تحمل سختیها وناراحتیهای تحمیلی دشمنان هستند تا کشور را به قله های پیشرفت برسانند این روحیه مغتنم است تا مسئولین نیز به وظایف خود عمل کنند و خودشان را در خدمت مردم قرار دهند در یک نگاه بازتعریفانه آسیبها و موانع را شناسائی وگامهای مهم پیشرفت را برای مردم فراهم آورند بخصوص در مبارزه با فساد وناکارامدیها، دراین باره حرف زیاد است به فرصت دیگر می سپاریم.در بحث نظامی و اطلاعات و امنیت اتفاقات عجیبی افتاد که امیدواریم دست اندر کاران با هوشمندی و فراست یک خانه تکانی در این باره داشته باشند ودر بحث اتباع نیزشوربختانه مسائلی پیش آمد که عاملان آنها برای همیشه در تاریخ ایران باید سرزنش شوند.

ب:بعد خارجی

در بعد خارجی این اعجازمقاومت مردم ایران پیامهای معنی داری برای دوستان و دشمنان ایران و منطقه دارد .دوستان و امت اسلامی بخوبی دریافتند که راه مبارزه و مقاومت در برابر دشمنان همچنان باز ونتیجه بخش است وزندگی در سایه مقاومت بمراتب شرافتمندانه تر از سرسپردگی به شیاطین و مستکبرین است دوستان فهمیدند که شکست ناپذیری اسرائیل در منطقه یک افسانه بیش نبوده ونیست متاسفانه یهود عنود از اختلاف و دنیادوستی وضعف مسلمان استفاده کرده وپرچم سیادت را بلند کرده است اگر دویاچند کشور مانند ایران درمقابل این غده سرطانی می ایستاند امروز منطقه آرامش وصف ناپذیری داشت بقول شاعر:

از کوتهی ماست که دیوار بلند است.

بجز چند کشور که همپیاله شیطان بزرگ هستند و طبیعی است که در راستای منافع نامشروع خود اتخاذ موضع کنند ولی اکثریت کشورها این جنگ تحمیلی را محکوم کردند و تو گوئی یک همبستگی جهانی در نکوهش صهیونیستها شکل گرفت وفرصتی فراهم ساخت تا دستگاه سیاست خارجی بتواند حقوق ملت ایران را پیگیری و استیفاء نماید.این جنگ با محمل مهمل مبارزه با بمب اتم بر ما تحمیل شد ولی از شدت کوری ودستپاچگی سریع اعلام کردند بدنبال تغییر نظام هستند اما مقاومت مردم شکست ناپذیر ایران خواب دشمن را آشفته کرد و نشان داد ایران،انقلاب اسلامی،روحیه دشمن ستیزی و اتفاق حول محور ایران واسلام همچنان پابرجاست انشاالله