دكتر غلامعلي رجايي در ادامه خاطرات خود از سفر چين، توصيف جالب سفير آمريكا در ايران از شاه سابق را به نقل از سفير سابق چين در ايران نقل ميكند.
وي مينويسد:
از ديدارهاي جالب ما در سفارت، ملاقات با اعضاي انجمن دوستي چين در ايران بود كه البته هنوز راه نيفتاده است و خوشبختانه در اين يك مورد، ما از چينيها جلوتريم و انجمن دوستي ايران و چين سالهاست در تهران فعال است.
سه نفر به اين ديدار آمده بودند: رئيس انجمن، فرد بلند قدي بود به نام «چن خاوسو» كه با لباس قديمي مائوئيستها، نشان ميداد هنوز خود را به آن فرهنگ، وابسته ميداند.
از دو نفر ديگر، يكي آقاي «خوالي مينگ» بود كه پيش از انقلاب و پس از آن، سفير چين در ايران بوده و در ضيافت شام، كنار دست من نشسته بود، خيلي راحت و روان و درست مثل خود ما صحبت ميكرد. «خوالي مينگ» خاطرات بكر و جالبي از مشاهدات و ديدارهاي خود با شاه در ماههاي آخر سلطنتش داشت كه به او گفتم خيلي خوب است اينها را بنويسد تا ما در ايران به نام خود او چاپ كنيم.
او به من ميگفت، در يكي از ملاقاتهاي سفرا با شاه كه من در كنار سوليوان سفير آمريكا ايستاده بودم، پيش از اينكه شاه به ما برسد، سفير آمريكا آهسته در گوش من گفت: تمام مشكلات اين مملكت، از ناتواني اين آدم است. من كه گمان نميكردم منظور او شاه باشد، گفتم: كدام آدم؟ اشارهاي به شاه كرد و گفت: اين.
زبان فارسي در چينيكي از جلسات خيلي خوب و قابل استفاده براي من در چين، ديدار با اساتيد و دانشجويان زبان و ادبيات فارسي بود. در اين جلسه، دانشجوياني كه در رشته زبان فارسي تحصيل كرده و بعضا به ايران آمده و اينك در چين در اين رشته مشغول به كار شدهاند، حضور داشتند. در اين جلسه، حرفهاي خيلي خوب و شنيدني زده شد.
...فردي كه از كاركنان بازنشسته راديو بينالمللي پكن بود، ميگفت: با اينكه سني از من گذشته و در خانه نشستهام، مشغول ترجمه كتاب «ظهور و سقوط سلطنت پهلوي» حاوي بازگفتههاي ارتشبد حسين فردوست، از دوستان نزديك محمدرضا شاه و از رؤساي اوليه ساواك در دهه سي است، هستم.
مترجم ديگري به نكته حساسي كه يكي از مشكلات ما در بقيه كشورهاست اشاره ظريفي كرد و آن اينكه متون ادبيات فارسي كه در دسترس ما چينيهاست غالبا شاهنامه و مثنوي و ديوانهاي حافظ و سعدي است كه مربوط به قرنها پيش است ولي اطلاعات ما از سبك و روند ادبيات فارسي و خلاقيتهاي ادبي پس از انقلاب شما ناچيز و در حد صفر است. شنيدم يكي از محققان حاضر درجلسه به نام خانم «موهون يانگ»، دو جلد كتاب در مورد ادبيات معاصر فارسي نوشته كه يكي از آنها تحقيق و بررسي درباره شعر سپيد و نيمايي است و جلد ديگر ترجمه 139 شعر از 35 شاعر معاصر ايران است كه آشناييهاي اوليه با ادبيات معاصر ايران را در اختيار علاقمندان چيني قرار ميدهد.
خيلي بد است كه ما در اين زمينه در گذشته بمانيم و ادباي معاصر ما شناخته نشوند. چرا نبايد اشعار مرحوم دكتر حسن حسيني، پروين اعتصامي، شهريار و قيصر امينپور و... در كنار اشعار حافظ و سعدي ترجمه شوند؟
پس از اساتيد نوبت صحبت به يازده نفر از دانشجويان و دانشآموختگان زبان فارسي رسيد كه سه نفر آنها در مقطع فوق ليسانس و هشت نفر ديگر در مقطع كارشناسي درس ميخوانند. همه آنها به زبان فارسي حرف ميزدند و برخي، خيلي روان و راحت و البته با سر تكان دادنهاي خاص چينيها كه ديدن آن جالب بود.
تقريبا بيشتر آنها براي خود نامي فارسي را برگزيده بودند و جالب اينكه به هنگام معرفي خود پس از ذكر نام چيني به نام ايراني خود اشاره داشتند. نامهايي كه من از اين دانشجويان دختر و پسر شنيدم و نوشتم، از اين قرار بود: فيروزه، داريوش، كيوان، نادر، رستم، آرزو، رقيه، سيمين و زرين.
داريوش درباره سينماي ايران مطالعه ميكرد و ميگفت، با چند فيلمساز معروف ايراني از جمله كيارستمي مصاحبه داشته است.
...
بيتشريفاتي مقامات چيني
در اين هشت، نه روزي كه در چين بوديم و بيش از پانزده ملاقات و بازديد رسمي داشتيم، شاهد سادگي چينيها در تشريفاتشان بودم. در جلساتي كه با وزير فرهنگ، رئيس آكادمي علوم اجتماعي و رئيس سازمان مركز اديان چين داشتيم، فقط و فقط از ما با يك ليوان چاي سبز كه پيدا بود، مورد علاقه چينيهاست، پذيرايي شد، آن هم بدون قند يا شكر يا شكلات. روي ميزها هيچ چيز نبود. حتي يك دسته گل كوچك و ميزهاي جلسات كاملا ساده و بيتشريفات بود.
ديدار با جمعي از مسلمانان چينبا جمعي از مسلمانان چين كه در ميان آنان، استايد دانشگاه، نويسنده، شاعر، مترجم ديده ميشد، در سفارت ديدار خوب و مفيدي داشتيم كه دو، سه نكته آن خيلي جالب بود. دو تن از شعراي مسلمان چين كه بر مذهب اهل سنت (حنفي) هستند، به نامهاي خديجه و يحيي صنوبرلين سونگ كه مترجم قرآن و استاد دانشگاه است و چند سال پيش در نمايشگاه بينالمللي قرآن در تهران به عنوان خادم قرآن برگزيده شد، اشعاري بسيار زيبا به زبان چيني در مدح و منقبت و مصيبت حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ خواندند. چقدر جالب بود نام مبارك فاطمه را از زبان اين چينيها شنيدن.
....
نماز درون كعبه از دوستاني كه با او در اين سفر آشنا شدم، آقاي خوشلهجه، خبرنگار ايرنا در چين است كه در مراسم شهادت حضرت زهرا (س) مداحي هم ميكرد، ميگفت خاطرات خوبي از سفرهايي كه با آقاي خاتمي داشته، دارد. از او خواستم تعريف كند. به دو خاطره اشاره كرد و گفت: در سفر به عربستان نيمه شبي كه آقاي خاتمي در كنار كعبه زيارت ميكردند، به دستور مقامات سعودي متوليان مسجدالحرام در كعبه را باز كردند و ايشان و همراهانشان به داخل كعبه رفتند. جالب اين بود كه در درون كعبه هر كس به هر طرف كه دلش ميخواست نماز ميخواند و بعضيها درست روبهروي هم نماز ميخواندند.
خاطره جالب ديگر او تشرف در مدينه با آقاي خاتمي به زيارت قبور غريب ائمه بقيع است. خدا كند آن گونه كه آيتالله هاشمي رفسنجاني در اين روزها گفته به زودي شاهد احيا و بازسازي قبور امامانمان باشيم. ميگفت، آقاي خاتمي در اوج تعجب مقامات و همراهان سعودي به در قبرستان بقيع كه رسيد، بياعتنا به عرف ديپلماتيك و اينكه رئيسجمهور ايران است، كفشهاي خود را از پاي درآورد و با پاي برهنه به زيارت ائمه بقيع شتافت. او همچنين ميگفت، با آقاي خاتمي در سفر سوريه هم همراه و شاهد روضه خواني او در حرم حضرت رقيه(س) بوده است! خاتمي و روضه خواني؟! بايد جالب باشد.
عشق مسلمانان چين به اهل بيت پيامبر(ص)
با يكي از دوستان چينشناس سفارت گفتوگويي خصوصي داشتم تا بر اطلاعات محدود اين هشت روز من در مورد چين بيفزايد. ميگفت: مسلمانان چين بيشترشان حنفي هستند و بسيار نزديك به اهل بيت.
اين امر در شهر شيعهنشين ياركند و روستاهاي اطراف آن جلوههاي زيباي ديگري پيدا كرده است. در بيشتر خانههاي اهالي شهر، چه شيعه وچه سني، نام مبارك «ياحسين» و «يا ابوالفضل» روي پردههاي رنگارنگي نوشته و نصب شده است. ميگفت: نام برخي از مسلمانان غيرشيعه، نام ائمه شيعه و اهل بيت پيامبر و پنج تن آل عباست كه درود و سلام خداوند تا هميشه بر آنان و شيعيان و دوستانشان باد. گفته ميشود در اين منطقه مقابري به نام ائمه ـ عليهم السلام ـ همچون امام صادق، امام كاظم و... هست كه محل زيارت شيعيان و اهل تسنن در اين منطقه است.
درباره تعداد شيعيان چين مثل تعداد مسلمانان اين كشور به لحاظ سياستهاي غير اعلام شده حزب كمونيست چين، آمار دقيقي در دست نيست. برخي در يك آمار تعداد شيعيان چين را رقمي حدود دوازده تا پانزده هزار نفر ميگويند كه غالبا در شهر و روستاهاي ياركند ساكنند و غالبا به لحاظ اقتصادي در وضع بسيار بدي قرار دارند.
ظاهرا دولت چين بنا به مصالحي كه در كمتعداد نشان دادن جمعيت مسلمانان دارد، رقم مسلمانان چين را عدهاي نزديك بيست تا 22 ميليون ذكر ميكند كه قطعا عددي غيرواقعي و مربوط به گذشته است، چه مسلمانان بنا بر سياستهاي حزب كمونيست چين، مبني بر لزوم تكفرزند بودن خانوادهها، دچار اين محدوديت نيستند. رقم هرچه باشد، بايد گفت بيش از نيمي از اين تعداد در استان سين كيانگ ساكن هستند. گفته ميشود آمار غير رسمي تعداد مسلمانان اين كشور بيش از پنجاه ميليون نفر است.
متن كامل چهارمين بخش گزارش سفر به چين و ماچين را
اينجا بخوانيد.