ابطحي در سايت خود نوشت:
با گذشت چند روز از اينکه آقاي رئيسجمهور در قم اعلام کردند در عراق قصد ربايش ايشان وجود داشته و خنثي شده است و پس از آن که عراقيها و آمريکاييها و شوراي امنيت کشورمان و کميسيون امنيت مجلس، اعلام بياطلاعي از اين پروژه خطرناک کردند، طبعا پرداختن به اصل خبر نميتواند از اهميت ويژهاي برخوردار باشد، اما اين اتفاق نادر که رئيسجمهور کشور ربايش خود را اعلام کند و هيچ يک از دستگاههاي امنيتي و نظامي آن را تأييد نکنند و واكنشي نشان ندهند، داراي مسائل جانبي مهمي است که بايد به آنان براي آينده توجه کرد.
اين مسائل در جمع روحانيون عاليرتبه کشور ايراد شده است. قبلا نيز بحث مديريت کشور توسط امام زمان عج که جنجال فراواني ايجاد کرد، در جمع بخشي از روحانيون مشهد ابراز شده بود. اينکه رئيسجمهور ترجيح ميدهد اين مسائل را در بين عالمان ديني مطرح کند، حکايت از اين برداشت دارد که گويا روحانيون بنا به اين نظريه، آماده شنيدن اين مباحث هستند و در ذهن مردم خطور ميکند که آنان يا به دليل سادگي و يا کم اطلاعي از اوضاع جهان از اين خبرهاي هيجان انگيز خوشحال ميشوند و بدون اينکه به واقعيت آن توجه کنند، باعث حمايت از رئيسجمهور ميشود و يا روحانيون به خاطر باورهاي ديني از اين خبرها راضي ميشوند. اين برداشت، قبل از هر چيز اهانت مستقيمي به علما و روحانيون است. کساني که از وضعيت حوزهها و منش عالمان ديني خبر دارند، ميدانند که بر عکس اين برداشت، اساسا اين نوع ادبيات سخن گفتن با عالمان ديني و بزرگان حوزه نتيجه منفي فراوانتري دارد. کسان زيادي از افراد حاضر در جلسه سخنراني رئيسجمهور، وقتي ميبينند خبر بسيار مهم ربايش رئيسجمهور مورد تأييد قرار نميگيرد و عکس العمل اندکي هم در داخل و خارج نسبت به آن به وجود نميآيد، حتما احساس خوبي از اعلام اين خبر در جمع خودشان نخواهند داشت. شايد خيلي از بزرگان حوزه نخواسته باشند در حوادث سياسي روزمره ابراز نظر کنند، اما آنقدر هوشمند هستند که مفهوم نقل اين نوع اخبار در جمعشان را درک کنند.
چند سال پيش، پس از سخنراني رئيسجمهور در سازمان ملل، فرزند يکي از مراجع بزرگ و مهذب را ديدم. ايشان نقل ميکرد که رئيسجمهور براي آن مرجع بزرگ پيغام داده است که به ايشان بگوييد در جلسه سازمان ملل چند بار اسم امام زمان و چند بار اسم حضرت زهرا را بردم. وقتي اين پيام به آن مرجع بزرگ داده شده بود، ايشان فرموده بودند اينها خوب است، اما در ميان آن جمع که اين حرفها اثري ندارد. کاش بيشتر رئيسجمهور کشور به حل و فصل مسائل کشور در آن جمع ميپرداختند.
يا در فيلم معروف هاله نور وقتي رئيسجمهور آن مسائل را نقل کرد، آيتالله جوادي آملي با هوشمندي درباره دروغ گفتن مطالبي را اعلام کردند. از اين شکل عکسالعملها در مجالس خصوصي از قول مراجع تقليد و علماي بزرگ نسبت به اين نوع خبرها و اظهار نظرها زياد نقل ميشود. اين نمونهها نشانه آن است که عالمان ديني با اين نوع خبرها به ابتهاج نميرسند و ميفهمند که اين حرفها در جمع آنان يا از سر بي سليقگي است و يا خواسته و ناخواسته، اهانت مستقيم به آنان تلقي ميشود. اگر مشاوران روحاني رئيسجمهور خود حوزهها را خوب بشناسند، حتما به ايشان مشورت ميدهند که اين حرفها را در جمع حوزويان نزنند. گمان من بر اين است که نه تنها منتقدان، بلکه هواخواهان ايشان هم از اين نوع نظرات خوشحال نميشوند، زيرا نتيجه آن آسيب ديدن ملت بزرگي است که بنا به تاريخ و عظمتش حق دارد سربلند و محترم بماند. هر کس رئيسجمهور اين کشور شود بايد بيش از ديگران به فکر اعتلاي نام ايران که با نام اسلام پيوند خورده، باشد. وقتي اين خبر در دنيا منعکس شد و تنها عملا لبخند مليح بر لب مخاطبان جهاني جاري گشت، به همان ميزان عرق خجالت بر پيشاني ايرانيان و هواداران ايران در جهان نقش ميبندد