جاويد قربان اوغلي*
حدود سه سال و نيم پيش روزنامه آمريكايي «كريستين ساينس مانيتور» مورخ هفتم فوريه 2005(19 بهمن 1384) مقالهاي را تحت عنوان «ناكامي آمريكا در جذب مسلمانان» منتشر كرد. اين مقاله را آقاي «راس فينگلد» سناتور دموكرات از ايالت ويسكانسن و عضو عاليرتبه كميته فرعي آفريقا در مجلس سناي آمريكا به رشته تحرير در آورده بود. تاريخ نگارش مقاله مذكور حدودا يك ماه پس از سفر آقاي سيد محمد خاتمي، رئيسجمهور سابق به آفريقا و موضوع مقاله نيز در ظاهر مربوط به سفر ايشان به مالي يكي از كشورهاي آفريقايي مورد سفر آقاي خاتمي ولي در محتواي بررسي نقايص سياست خارجي آمريكا در قاره آفريقا و توصيههايي به دستگاه ديپلماسي اين كشور در حوزه قاره سياه بود.
آقاي خاتمي در آخرين سال رياستجمهوري خود به هفت كشور آفريقايي كه جملگي در آفريقاي سياه قرار دارند، سفر كرد. اينكه چرا اين سفر در ماههاي پاياني دوره هشت ساله رياست ايشان انجام شد، موضوع اين يادداشت نيست؛ هر چند ضروري است در زمان مقتضي به اين مساله نيز پرداخته شود. آقاي فينگلد كه همزمان با ورود رئيسجمهور كشورمان و هيات همراه به مالي ـ كشوري در صحراي آفريقا ـ به اتفاق سفير آمريكا از طريق تومبوكتو شهري در شمال مالي وارد باماكو پايتخت شده بود مقاله خود را چنين آغاز ميكند:
«چند روز قبل هنگامي كه در بازگشت از تومبوكتو مركز تاريخي و اسلامي مالي در اتومبيل سفارت آمريكا در باماكو قرار گرفتم، هزاران ماليايي را مشاهده كردم كه هلهله كنان در دو طرف خيابان صف كشيده بودند. به نظر ميرسيد حضور اين جمعيت براي استقبال از شخصيت بسيار مهم( VIP )است. اقرار ميكنم كه از حضور اين جمعيت و شور و احساساتي كه براي سفير آمريكا و يك سناتور امريكايي مشاهده ميكردم به وجد آمدم. اما ديري نپاييد كه دريافتم اين جمعيت براي استقبال از ما نيامدهاند. آنان منتظر ورود سيدمحمد خاتمي، رئيسجمهور ايران بودند كه هواپيمايش در همان زمان در فرودگاه باماكو بر زمين نشسته بود.»
سناتور آمريكايي بلافاصله در ادامه مقاله به دولتمردان آمريكايي هشدار ميدهد: «استقبال باماكو از رئيسجمهور ايران بايد زنگ بيدارباشي به سياستسازان آمريكايي باشد... بسياري از مالياييهايي كه در خيابانها از رئيسجمهور ايران استقبال كردند، كودك بودند. آمريكا نيازمند سياستي است كه اين كودكان هنگامي كه بزرگ شدند، آمريكا را همپيمان بدانند نه يك دشمن؛ شريك و نه رقيب و با تروريسم بينالمللي و حاميان آن مخالفت كنند.»
كساني كه خاتمي را در سفر به مالي همراهي ميكردند، از حضور جمعيتي كه از رئيسجمهور ايران در مسير فرودگاه تا محل اقامت استقبال كردند، شگفت زده شده بودند. گزافه نيست اگر گفته شود مسير 20 كيلومتري فرودگاه تا باماكو مملو از جمعيت بود. هنگامي كه سناتور آمريكايي از مشاهده «هزاران نفر» در اطراف فرودگاه سخن ميگويد، ميتوان تعداد جمعيت استقبال كننده در مسير و پايتخت را در ذهن تصور كرد.
مالي كشوري است كه در مرز بين آفريقاي عرب زبان و آفريقاي سياه قرار گرفته است. كشوري فقير از لحاظ اقتصادي ولي غني از نظر فرهنگ اسلامي. شهر تومبوكتو زماني پايتخت اسلامي در مركز آفريقا بود و خدمات اين كشور در توسعه اسلام به مناطق آفريقاي سياه تاريخي عميق دارد. اين كشور فقير و رئيسجمهور متين و مودبش آقاي احمدو توماني توره در همان يك شب اقامت خاتمي سنگ تمام گذاشته و آداب ميزباني را به حد كمال به جاي آورد. در مراسم شامي كه براي خاتمي ترتيب يافته بود، همه مقامات كشوري و لشكري، سفراي خارجي و همه شخصيتهاي كشور حضور داشتند. نميدانم در زمان آن سفر، رسانه ملي از آن استقبال و پذيرايي تصاويري را پخش كرد تا ملت از عمق احترام يك دولت و ملت به رئيسجمهور كشورش آگاه گردد يا نه.
سناتور آمريكايي، آقاي فينگلد به خاطر حضور همزمان در باماكو شاهد اين صحنه بود و آن مقاله را در يكي از معروفترين نشريات آمريكا نوشت، ولي واقعيت اين است كه اين صحنهها با تفاوتهايي بيش و كم در شش كشور ديگر نيز تكرار شد. خاتمي در هر هفت كشور با احترام كاملي كه شايسته ملت بزرگ و انقلاب پرآوازه اسلامي است، مورد استقبال دولتي و مردمي قرار گرفت. اين احترام تنها به خاتمي و شخصيت مثال زدني او نبود. دنيا در شخصيت رئيس كشور ايران تجسمي از اسلام و انقلاب بزرگ امام خميني را مجسم ميكند. احترام به رئيس جمهور تجليل از انقلاب اسلامي و مقاومت پايداري ملت بزرگ ايران در برابر زيادهخواهي قلدراني است كه نه فقط افريقا، بلكه منابع ديگر مناطق جهان را نيز به تاراج بردهاند و سهم بزرگي از پيشرفت و توسعه خود را مديون همين ملتها هستند. هشدار سناتور آمريكايي به سياست سازان دولتش نيز از نگراني او از بيداري همين ملتها نشات ميگيرد.
سفر آقاي هاشمي رفسنجاني به شش كشور آفريقايي در تابستان 1375 نيز همين گونه بود. هر شش كشوري كه آقاي هاشمي از آنها ديدار كرد، استقبال شايستهاي از رئيسجمهور ايران به عمل آوردند. در يكي از كشورها آمريكا از طريق سفير خود به طور رسمي خواسته بود كه از پذيرش رئيسجمهور ايران خودداري کند. اين مطلب علاوه بر اينكه از طريق ديپلماتيك به دست هيات رسيده بود، يكي از خبرنگاران غربي در مصاحبه مطبوعاتي مشترك آقاي هاشمي با رئيسجمهور كشور ميزبان طي سوالي مطرح كرد كه با پاسخ دندان شكني از طرف رئيسجمهور كشور ميزبان روبرو شد.
آقاي نلسون ماندلا در شرايطي كه روز بعد از سفر آقاي هاشمي براي عمل زانو در بيمارستان بستري شد، براي استقبال از وي دو ساعت در فرودگاه منتظر بود. علت تاخير ورود تغييري جزيي در برنامه كشور قبل از آفريقاي جنوبي بود. كساني كه از تشريقات اين كشور در استقبال از روساي كشورهاي ديگر آگاهند، درك ميكنند كه استقبال از آقاي هاشمي رفسنجاني در تاريخ آفريقاي جنوبي بيسابقه بود.
دولت نهم بارها از توجه خود به آفريقا و سفر آقاي رئيسجمهور به اين قاره در اولين سال رياست ايشان و غفلت دولتهاي پيشين از آن سخن گفته است. اما در يك نقد منصفانه بايد اذعان كرد كه هم هاشمي و هم خاتمي اگرچه در سال پاياني دوره خود به آفريقا سفر كردند، ولي هر دو صادقانه به تاخير حضورشان در آفريقا اعتراف كردند و هر دو اقدامات مثبتي را براي ساماندهي كار با اين قاره انجام دادند. آقاي هاشمي پس از بازگشت از آفريقا شوراي عالي آفريقا را براي سياستگذاري و كار عمدتا اقتصادي ايران در اين قاره تشكيل دادند. در كابينه آقاي خاتمي نيز ستاد آفريقا به مديريت بسيار منظم معاون اول ايشان آقاي عارف تشكيل شد. بسياري از كارهاي انجام شده در آفريقا نيز محصول همان دوران و شوراي عالي و ستاد است. در حالي كه همين ستاد در دوره دولت نهم در ستاد ديگري ادغام شد و حتي يك تصميم اصولي نيز درباره سياستهاي آفريقايي در اين دوره اتخاذ نشد.
در رابطه با سفر مقامات سطح بالا به آفريقا نيز اگر منظور از قاره آفريقا همان آفريقاي زير خط صحرا باشد، در دولت نهم هيچ سفري كه جنبه دوجانبه داشته باشد، در سطح رئيس جمهور انجام نشده است. سفر آقاي رئيس جمهور به گامبيا در تابستان سال 1385 به منظور شركت در اجلاس سران اتحاديه آفريقا بود و سفر سال گذشته ايشان به سنگال نيز جهت مشاركت در اجلاس كنفرانس اسلامي صورت گرفت. دو سفر مجدد و گذري ايشان به اين دو كشور در مسير سفر به آمريكاي لاتين انجام شد. البته در علاقمندي وافر دولت به انجام سفر در سطح رئيس جمهور به ديگر كشورهاي آفريقايي شكي نيست، ولي اينكه چرا با گذشت سه سال از دوره آقاي احمدينژاد اين امر محقق نميشود، سوالي است كه بايد دست اندر كاران به آن پاسخ دهند.
مديركل سابق آفريقاي وزارت خارجه