بازدید 16521
نقیض ادعاهای آقای علم‌الهدی بسیار است

ایرانی بودن ما مهمتر است یا مسلمان بودن ما؟

کد خبر: ۱۱۱۶۶۰۱
تاریخ انتشار: ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۸:۰۰ 01 May 2022

به گزارش «تابناک»، عباس عبدی در اعتماد نوشت: آقای علم الهدی برای اثبات ضرورت دفاع از مساله فلسطین ضمن اشاره به اینکه ما هم امروز با هر مسلمانی در هر نقطه‌ای از دنیا مناسبت داریم، اما با یک کافر در درون جامعه خودمان هیچ مناسبتی نداریم، گفته است که« مناسبت‌های ما، بر مبنای جغرافیا، خون و... نیست، بلکه بر مبنای مسائل اجتماعی و دینی قرار دارد. شما نسل جوان نیز که امام و انقلاب را ندیده‌اید، بدانید آنچه امروز ما را به همه دنیا متصل می‌کند، مناسبات دینی و اسلامی ماست و نه چیز دیگری.»

این رویکرد خلاف قانون اساسی و مورد اختلاف جدی است. اگر کسانی کتاب کشف‌الاسرار امام را که در دهه ۱۳۲۰ نوشته شده خوانده باشند، متوجه می‌شوند که مبتنی بر این رویکرد است. در حالی که در سال ۵۷ و سپس تدوین قانون اساسی این رویکرد به کلی تغییر کرد و به تعبیری نسخ شد.

در آن رویکرد سنتی چیزی به عنوان ملیت، مرز و اصولا کشور در قالب حقوقی موجود وجود ندارد، بلکه یک تصویر از امت دینی ارایه می‌شود. این لزوما به معنای بی‌توجهی به خاک ایران نبود، ولی ملیت و کشور در معنای حقوقی آن متفاوت از تعلق به وطن بود. ولی ایران در معنای جدید دولت-ملت شامل حدود ۸۵ میلیون نفر جمعیت در داخل یک محدوده جغرافیایی مشخص می‌شود و تابعیت ایرانی مفهومی فراتر از تعلقات نژادی، جنسیتی، دینی و قومی است.

در این مفهوم حکومت و قدرت سیاسی برآمده از اراده این ۸۵ میلیون نفر است و هیچ گروه دیگری اعم از مسلمان یا غیرمسلمان فراتر از مرزها و تابعیت کشور حق دخالت در این امر را ندارد و هیچ تمایزی هم میان افراد دارای تابعیت ایرانی در اجرای این حق نیست. به همین علت است که مقررات اعطای تابعیت ایرانی بسیار سخت است و ریشه آن نیز خون است.

حتی خاک را هم در این باره به رسمیت نمی‌شناسند. یعنی نوزاد متولد ایران به شرطی ایرانی شناخته می‌شود که از طریق پدر ایرانی باشد. مسوولان کشور هم تابعیت ایران دارند. جالب اینکه مادر را هم به عنوان ریشه تابعیت نمی‌پذیرند و به همین علت است که ده‌ها هزار کودک و جوان متولد شده از مادران ایرانی هنوز نتوانسته‌اند تابعیت ایرانی خود را بگیرند. اصولا رویکرد رسمی حکومت به غیرایرانی‌ها بسیار امنیتی است، چه مسلمان باشند و چه نباشند.

اگر رویکرد سنتی به حکومت را بپذیریم، کل ساختار حکومت و قانون اساسی با چالش مواجه شده و فرو می‌پاشد. حکومت نمی‌تواند و نباید نسبت به غیرایرانیان، حساسیتی مشابه با آنچه ۸۵ میلیون نفر ایرانی دارد، داشته باشد. نه فقط در داخل مرزهای ایران، بلکه همه ایرانیان اعم از مسلمان و غیرمسلمان، در سراسر جهان، باید تحت حمایت سیاسی و حقوقی حکومت باشند. علت نیز روشن است، چون کشورهای دیگر و مردم‌شان نیز همین رویکرد را به ایرانیان دارند.

البته این بدان معنا نیست که از حقوق بشر، به ویژه برای مسلمانان دفاع نکنیم، ولی این کار متفاوت از برخورد یکسان میان شهروند ایرانی با دیگران است. در عمل هم همین طور رفتار شده است.

برخورد ایران با مسلمانان چچن در روسیه، سین‌کیانگ در چین، مسلمانان در هند یا از همه مهم‌تر شیعیان افغانستان را می‌توان نقیض روشن ادعاهای آقای علم‌الهدی دانست. امکان تشکیل حکومتی فراتر از مفهوم دولت ـ ملت‌ های کنونی وجود ندارد. حداقل در شرایط کنونی نیست. مفهوم تابعیت مقدم بر هر تعلق دیگری است. در قانون نیز همین آمده است. آنچه رسمیت دارد مفهوم و مصداق ایران است، نوع حکومت فرع بر آن است. این قانون اساسی نیز فقط با رای همه مردم ایران مشروعیت یافته و مسوولیت آن نیز با خودشان است. این مهم‌ترین و ریشه‌ای‌ترین اختلاف نواصولگرایان با انقلابیون است. این مساله قابل تفاهم هم نیست، چون نقیض انقلاب و قانون اساسی کشور است. بخشی از فقر و تنگدستی مردم ناشی از وجود این رویکرد است.
حکومت ما در درجه اول مربوط به همه شهروندان ایرانی بدون تمایز است و در برابر دیگران هیچ مسوولیت حقوقی ندارد. قواعد زندگی سیاسی ما نیز در همین چارچوب شکل گرفته و معنادار می‌شود. تا این اختلاف حل نشود، مباحث دیگر بیهوده است.

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۴
در انتظار بررسی: ۸۳
انتشار یافته: ۱۹
هیچ چیزی بالاتر از انسان بودن نیست نه زبان نه ملیت و نه عقاید مذهبی
انسانیت مهمتره
آنچه ایران را حداقل در نزدیک به 1000 سال گذشته نگه داشته چیزی جز اسلامیت نیست. پس ایرانیت ما در کنار اسلامیت و مسلمانی ما معنا پیدا می کند و هویت یک شکل و منسجم پیدا می کند.
ما دیگر نه ایرانی هستیم نه مسلمان ؟.از هر دوطرف از بوم افتادیم؟..
چرا کسی با این امام جمعه کاری ندارد و هر حرفی که به ذهنش رسید بدون آنکه به عواقبش فکر کند بیان میکند! ایشان که خدا را شکر مسیولیت اجرایی ندارد ولی وای اگر مسیولین اجرایی ما هم تفکر اینچنینی داشته باشند که متاسفانه شخص نخست مسئول اجرایی ایران، داماد ایشان هستند!
این فقط ماییم که بخاطر منافع شخصی، کاسه داغتر از آش شده ایم ؛ هر وقت شهروندان یک کشور جناب علم الهدا رو با خودشون یکسان دونستند ما هم این حق رو خواهیم داشت در صورتیکه یک نفر _ حتی یک نفر فلسطینی و لبنانی پیدا نمیشه که ایشون رو قبول داشته باشه و به رسمیت بشناسه.
اگر ایرانی نباشم مسلمان هم نخواهم بود

ایرانی ام و ایرانی می مانم

ترجیح میدم ایرانی باشم باقیشو کار نداشته باشم
ایرانی بودن
مشکل ما اینه که دین با سیاست قاطی شده و هیچ کدوم سر جای خودش نیست
جانم فدای وطنم - من ایرانیم.
ایران نام قدیم افغانستان بوده است تا قبل از صفویه هیچ تاریخ نویس و هیچ سفرنامه نویسی برای کشور ما از نام ایران استفاده نکرده است. برای مثال در 16 جلد تاریخ طبری حتی یکبار کلمه ایران استفاده نشده است. قبل از صفویه کشور ما یک کشور واحد نبوده است و چندین مملکت در این سرزمین وجود داشته، صفویه این مملکت ها را فتح کرد و اسمش را گذاشت ممالک محروسه صفوی، بنابراین مسلمان بودن و شیعه بودن برای صفویه در اولویت بوده است و الا اقوام با این حد اختلاف زبانی و نژادی نمی توانند فقط بر اساس زندگی در یک محدوده جغرافیایی عضو یک ملت باشند.
انسان بودن ما از همه مهم‌ترین است
درود بر شما
فرض کنیم آرمان ملت فلسطین و حضرت آیت الله علم الهدی به حقیقت پیوست و کشور فلسطین تاسیس شد. گمان می کنید کشور فلسطین در اختلافات بین مثلا جزایر ایرانی با امارات طرف چه کسی را خواهد گرفت؟ کشور فلسطین با جمعیت حداکثری سنی های سَلَفی چگونه روابطی با ایران شیعه خواهد داشت؟ حتما ایشان اطلاع دارند که سنی های سلفی چه عقایدی دارند. شما اول با بحرین و امارات و عربستان و مصر و ترکیه و ... باقی کشورهای مسلمان روابط معمولی (نه حتی حسنه) برقرار کنید سپس بدنبال تشکیل تندروترین مسلمانان سنی شوید.
توضیح: مسلمانان سلفی، یزیدبن معاویه را امیرمومنان یاد می کنند و چیزهای "مگوی" دیگر.
ارسال کمک های مالی فراوان به سایر مردم کشورهای همسایه نیز در راستای این دیدگاه اشتباه در حال انجام است درصورتیکه نیمی از مردم کشورمان زیر خط فقر زندگی می کنند .
هویت یک ایرانی نیرومند در ایرانی بودن و مسلمان بودن اوست و کسی که این دو عنصر را در مقابل هم قرار دهد و باعث تضعیف یکی از آنها شود در حقیقت پایه های تمدن نوین ایران را از بین خواهد برد.
ایرانی بودن در اولویته چون یه تعدادی از ایرانی ها مسلمان نیستند و زردشتی و... هستند و یه تعدادی دیگر اسمن و رسمن مسلمون هستند اما اعتقاد سفت و سختی به دین ندارند. در ثانی وجه تمایز ما ایرانی بودن ماست و نه مسلمان بودنمون چون در کشورهای دیگه هم مسلمون داریم.
فقط انسانیت مهمه
ما اول ایرانی هستیم بعد مسلمان
برچسب منتخب
# حمله به کنسولگری ایران در سوریه # اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس