بازدید 18264

پاسخ عراقچی به کیهان درباره ماجرای گریه‌ی شرمن

«جای تعجب دارد که ادعای یک دیپلمات آمریکایی مورد پذیرش واقع می شود و از آن به عنوان مستمسکی برای تمسخر دیپلمات جمهوری اسلامی، یا حداقل یک برادر دینی، استفاده می شود.»
کد خبر: ۱۰۷۸۳۱۷
تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۴۰۰ - ۱۴:۱۴ 25 September 2021

به گزارش تابناک، سید عباس عراقچی، معاون سیاسی سابق وزیر خارجه و مذاکره کننده ارشد ایران در مذاکرات هسته ای به مطلب روز چهارشنبه روزنامه کیهان علیه تیم مذاکره کننده هسته‌ای پاسخ داده است.

کیهان در گزارشی تسلط تیم مذاکره کننده را زیر سوال برده و در بخشی از گزارش با اشاره به ماجرای گریه وندی شرمن مذاکره کننده ارشد آمریکا در مقابل عراقچی، عملکرد معاون ظریف را مورد انتقاد قرار داده است.

در جوابیه عراقچی به کیهان آمده است:

جناب آقای شریعتمداری
مدیر مسئول محترم روزنامه کیهان
با سلام،

در شماره روز چهارشنبه ٣١ شهریور روزنامه کیهان مطلبی تحت عنوان "مسلط به فنون مذاکره بودند و آن خسارت محض را بار آوردند؟!" به چاپ رسیده است که تسلط به رموز و فنون مذاکره از سوی اینجانب را با ذکر نام به تمسخر گرفته و دلیل آن را چنین آورده است:

"وندی شرمن، مذاکره‌کننده آمریکایی در کتاب خاطراتش آورده که در بخشی از مذاکره کشورش خواسته‌ای داشته که نمی‌توانسته آن را به طرف ایرانی بقبولاند و همین کار را مشکل کرده بود. تا اینکه وندی شرمن با نشان دادن عکس نوه اش که تازه به دنیا آمده بود و ریختن چند قطره اشک باعث می‌شود عراقچی خواسته طرف مقابل را قبول کند."

این داستان چند سالی است که توسط افراد مختلف و رسانه ای گوناگون مرتبا تکرار می شود. اینجانب برای جلوگیری از ایجاد حواشی برای مسئولیت و ماموریتی که در وزارت امور خارجه به عهده داشتم همواره سکوت را ترجیح می دادم، اما اکنون که فراغ بالی دارم، چند نکته را توضیح می دهم:

١- اینجانب هیچ گاه در مورد تخصص کاری خود در وزارت امور خارجه ادعایی نداشته ام، اما اگر قرار است در این مورد قضاوتی صورت گیرد شایسته است که مستند آن ادعاهای یک دیپلمات کهنه کار آمریکایی، که قرار است به هر قول و فعل آنها بی اعتماد باشیم، نباشد.

٢- جای تعجب دارد که ادعای یک دیپلمات آمریکایی مورد پذیرش واقع می شود و از آن به عنوان مستمسکی برای تمسخر دیپلمات جمهوری اسلامی، یا حداقل یک برادر دینی، استفاده می شود. مگر اصل بر این نیست که آمریکایی‌ها حیله گر و غیرقابل اعتماد هستند؟ چطور شده است که نوشته های آنان مرجع قضاوت در مورد سربازان خط مقدم شما شده است؟ چطور شده است که در شب های مقدس ماه مبارک رمضان فردی که لباس روحانیت دارد در سیمای جمهوری اسلامی کتاب شرمن را سر دست بلند می کند و به جمله جمله آن استناد می کنند تا ثابت کند عراقچی به آمریکایی ها اعتماد کرده است؟!!

٣- اگر به خانم شرمن اعتماد دارید حداقل ادعای او را از کتاب خاطراتش درست و کامل نقل کنید: "عراقچی پیش از آن‌که به چارچوب قطعنامه بپردازد، گفت که نکته دیگری هست که می‌خواهد بر سر آن بحث کند. او نکته‌ای را که پیشتر بر سر آن توافق شده بود به چالش کشید. این یکی از ویژگی‌های ثابت شیوه مذاکره ایرانی‌ها بود. همین که به نظر می‌رسید اجماع واقع شده، آنها ناگهان چیزی را پیش می‌کشیدند و باز اوضاع را به هم می‌ریختند. منطق‌شان این بود که ما چیزی را که شما می‌خواستید دادیم، حالا یکی از چیزهایی را که ما می‌خواستیم و شما برداشته بودید، به ما بدهید. اما در آن لحظه من صبرم به سر رسیده بود. درست در لحظه‌ای که در آستانه توافق قرار داشتیم، خطر این وجود داشت که همه چیز از دست برود. با توجه به آنچه خارج از این جلسه ممکن بود رخ دهد و تمام زحماتی که ما کشیده بودیم، این حرکت او برای من دیوانه‌کننده بود. من جواب دادم: عباس،‌ کافی است. شما همیشه بیشتر می‌خواهید. ما اینجا هستیم، در حالی که از مهلت مقرر عبور کرده‌ایم و کنگره به‌زودی به تعطیلات می‌رود. من می‌شنیدم که دارم داد می‌زنم. در آن موقع ناراحتی من از تمایل ایرانی‌ها به بازی‌های تاکتیکی داشت زیاد می‌شد و برخلاف اراده‌ام، اشک در چشمانم در حال جمع شدن بود. این اولین‌باری نبود که چنین چیزی برای من پیش می‌آمد، اما این قطعا نامناسب‌ترین زمان بود. من نفهمیدم که چه زمانی در درونم احساساتم به هم ریخت و در وضعیت گریه و خشم قرار گرفتم. در هر صورت، کار دیگری از من برنمی‌آمد، جز آن‌که اشک‌هایم را نادیده بگیرم و ادامه دهم. من به ایرانی‌ها کلافگی‌ام را توضیح دادم و این‌که چگونه تاکتیک‌های آنها برنامه‌های زندگی‌ام را به‌هم ریخته است و گفتم: من دیگر نمی‌دانم چه کنم، اما مهم‌تر از همه،‌ شما دارید تمام زحماتمان را به خطر می‌اندازید. پس از سکوت طولانی‌مدت، عراقچی نکته‌ای را که به آن اعتراض کرده بود پس گرفت. اشک‌های من به او نشان داد که دیگر چیزی برای دادن به آنها وجود ندارد و ما پس از آن توانستیم بر سر لحن قطعنامه سازمان ملل به توافق برسیم."

۴- اما ماجرای دقیق تر و صحیح تر در جلد پنجم کتاب راز سر به مهر آمده است: "حدود بیستم تیر 1394ش، بود. ۲۵ روز بود که در هتل کوبورگ زندانی بودیم. دو‌سال و‌نیم مذاکرات فشرده به لحظات نفس‌گیر پایانی رسیده بود، میزان خواب شبانه به حدود یک ساعت محدود گشته بود. صدها میلیون انسان در دنیا نظاره‌گر بودند و هشتاد میلیون ایرانی دل نگران و چشم انتظار... . موضوع مذاکره اکنون دیگر قطعنامه شورای امنیت بود. یکی از مهم‌ترین اسناد تاریخ ایران داشت رقم می‌خورد. در مذاکرات قطعنامۀ ۲۲۳۱ آمریکا pen holder بود، ابتدا با ما مذاکره می کرد و بعد نزد بقیه مذاکره‌کنندگان می رفت و با آنها مذاکره می کرد و تأییدیه آنها را می گرفت.

این یکی از اتفاقات نادر در تاریخ شورای امنیت بود که برای نوشتن قطعنامه با کشوری که خود موضوع قطعنامه است (ایران) مذاکره کنند. بند به بند، سطر به سطر، و کلمه به کلمه با ما مذاکره و توافق می شد و این کار آسانی نبود. تقریبا هر عبارتی، اگر نگوییم هر کلمه‌ای، موضوع یک دعوا بود. اعصاب ها متشنج بود و صداها مرتباً بالا و پایین می‌رفت. ... حفظ آرامش در آن لحظات سخت‌ترین کار دنیا است. آنچه از قطعنامه جدید می‌خواستیم را گرفته بودیم: خروج از فصل هفت شورای امنیت، پذیرش غنی‌سازی توسط ایران، فروپاشی رژیم تحریم بین‌المللی علیه ایران، لغو شش قطعنامه گذشته و به خصوص قطعنامه خطرناک۱۹۲۹، غیرالزامی شدن محدودیت‌های موشکی، لغو تحریم های تسلیحاتی پس از پنج سال و ... پاراگراف‌های اصلی توافق شده بود و بنیان قطعنامه جدید طبق خواسته‌های ما بسته شده بود. چند موضوع جزئی نگارشی مانده بود که در مورد آنها مذاکره می کردیم. در مورد یکی از موضوعات کوچکی که باقی مانده بود، خانم شرمن توضیحات زیادی داد و به من گفت قبول دارید؟ من گفتم «بله، ولی یک نکته کوچک وجود دارد». این عبارتِ «بله، ولی ...» که زیاد از طرف ما گفته می شد حسابی طرف های مقابل را کلافه می کرد. بعضی مواقع روی بخش «ولی...» که قسمت فرعی موضوع بود، روزها و ساعت ها مذاکره می کردیم. این بار خانم شرمن دیگر کلافه شد. کارد به استخوانش رسیده و صبری باقی نمانده بود. در طول مذاکرات هر صدایی که کسی بالا برد صدای ما بالاتر رفت اما این نوبت شرمن دیگر طاقت نیاورد. بغض کرد و گریست. سپس گفت: «ما راه طولانی آمده ایم و شما دارید سر یک مسئله بی‌ارزش نگارشی همه چیز را خراب می کنی». گفتم ولی این یک نکته کوچک است، شرمن گفت: «مشکل ما این گیردادن‌های مدام شما است». در میان گریه گفت «شما همیشه بیشتر می خواهید». راست می گفت. او بیش از آنچه فکر می‌کرد کوتاه آمده بود و اکنون مستاصل شده بود. موضوع مورد بحث اهمیت چندانی نداشت، یک راه‌حل میانه پیشنهاد کردم و او هم سریع پذیرفت و جلو رفتیم."

۵- و بالاخره، اگر نهایتا حرف شرمن را باور می کنید چرا از خودتان سوال نمی کنید که دیپلمات جمهوری اسلامی چه بر سر معاون وزیر امور خارجه آمریکا و مذاکره کننده ارشد آن کشور آورد که او را به گریه انداخت؟ ادعاهای شرمن برای توجیه گریه کردن خود در هنگام مذاکرات است چون می دانست که ما روزی آن را در کتاب خاطرات برجام خواهیم آورد، که آورده ایم. اگر فکر می کنید تاکتیک بوده آیا حتی یک مورد در تاریخ سراغ دارید که عالی رتبه ترین دیپلمات آمریکایی برای رسیدن به خواسته اش گریه کرده باشد؟ یک مورد دیگر نمونه بیاورید که یک دیپلمات آمریکایی، چه رسد به مذاکره کننده ارشد آنها و معاون وزارت امور خارجه شان، در مذاکره گریه کرده باشد.

خانم شرمن یک فرد معمولی نیست، او مذاکره کننده ارشد ایالات متحده آمریکا است. تعبیر درست آن است که بگویید دیپلمات پرورش یافته ی مکتب امام و رهبری طرف آمریکایی خود را در یک مذاکره سخت و طولانی چنان در استیصال قرار داد که نهایتا او را به گریه وادار کرد.

اگر صلاح دانستید متن فوق را جهت آگاهی خوانندگان خود به چاپ برسانید.

با احترام،
سید عباس عراقچی
جمعه ٢ مهر ١۴٠٠

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۶
در انتظار بررسی: ۱۱
انتشار یافته: ۳۰
شما و اقای ظریف در این چند سال تا می توانستید به مسافرت اروپا رفتید که هیچ حاصلی برای ما نداشت و میلیون ها دلار حق ماموریت گرفتین
پاسخ ها
ناشناس
| Romania |
۱۷:۳۸ - ۱۴۰۰/۰۷/۰۳
عملکرد جلیلی را که دیدیم. عملکرد باقری و عبدالهیان را خواهیم دید
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۳۴ - ۱۴۰۰/۰۷/۰۳
پیام دهنده محترم اگر بر ادعای خودت نتوانی سندی ارائه کنی هم در دنیا و هم در آخرت
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۷/۰۳
تهمت زدن بسیار در زمانه ما راحت شده اگر برای حرفهای خود مدرکی ندارید جواب خدا چه خواهی داد
چرا زمان روحانی خسارت بود الان خوبه؟ یک بام و دو هوا. زندگی مردم را سر سیاسی باز به فنا بردید...
چرا دفعه اول که گفتن پاسخ ندادید و تکذیب نکردید ... چرا شرمن را دروغ گو خطاب نمیکنید.
فازغ ار درستی یا اشتباه بودن این ادعا
برادر دینی شما به حرفی که زدید اعتقاد داشتید و عمل کردید "مگر اصل بر این نیست که آمریکایی‌ها حیله گر و غیرقابل اعتماد هستند؟ "
پس چرا وقتی حیله کردند هیچ کاری نمی توانستید بکنید؟
خدا حفظ تان کند برادر .
دقیقا مثل خرید گاو توسط قوم بنی اسراییل و سوالات عجیب قریب از مشخصات(بله ولی ...)
نتیجه مزاکرات عجیب ما هم شد تورم (بالا رفتن قیمت گاو بدلیل سوالات تخیلی) و بدبختی ملت
آقای عراقچی خودت را ناراحت نکن. اینها مامور هستند و معذور.
خوب اینکه تایید ضمنی حرف شرمنه!
کیهان ،منتقد منصف، برای کوبیدن دیگران به آمریکا و آمریکاییان اعتماد و استناد میکنه اما....
به نظرم وقت خودش را تلف کرده جواب کیهان را داده. نظریات کیهان برای هیچکس ارزشی ندارد.
بله انصاف بهترین چیز است که برخی از ما از آن غافل می شویم.
انسجام و وحدت ملی گزاره ای است که نشریاتی همچون کیهان بدان هیچ توجهی ندارند. صرف اینکه تیم مذاکره کننده در زمان ریاست جمهوری آقای روحانی تخریب شود آنها به هدف خود رسیده اند حتی اگر این تخریب به قیمت قربانی کردن منافع ملی باشد. جالب است روزنامه کیهان که ادعای امریکا ستیزی دارد، خاطرات یک دیپلمات امریکائی برایش حکم وحی مُنزل دارد و چنان با قاطعیت به گفته های یک سیاستمدار کثیف امریکائی استناد می کند گو اینکه مدیر مسئول این روزنامه خود در مذاکرات برجام حضور دائمی داشته است. واقعا در مملکت ما هیچ نهاد مسئولی نیست که ادعاهای روزنامه کیهان را ممیزی و بررسی کند تا این گونه هر روز منافع ملی به خاطر ایدئولوژی خاص گروه اندکی قربانی نشود؟
نگران قضاوت نباشید تاریخ قضاوت خواهد کرد. این کار کیهاتن توجیه انتخاب دکتر باقری بجای شماست. دو سال دیگر قضاوت ها مشخص خواهد بود.
کیهان و صاجبش کاملا بر ضد ایران و ایرانی حرکت میکنند.خسارت های سنگینی تاکنون از ناحیه کیهان به کشور وارد شده.
آقای عراقچی ضمن تقدیر و تشکر از شما به خاطر دفاع در حد توانتان ازمنافع ملی ای کاش به جای این توضیحات همان روز فقط با یک جمله مورد را تکذیب می‌کردید و پاسخ توصیفی را به زمانی مناسب مثل امروز موکول می‌کردید
متاسفانه حق با عراقچی است.
درود بر شرفت آقای دکتر عراقچی
درود به شرافتتان.
از نظر کیهان ، جلیلی خوب بود که برای تیم مذاکره موعظه می کرد.
آفرین به عراقچی که جای اما و اگر برای کیهان نگذاشت آفرین به هوش و ذکاوت و پایمردی هیئت ایرانی برجام باید جلوی انهاییکه از پشت خنجر زده و میزنند هم ایستاد
خب که چی آیا برجام ومذاکره شما سودی هم داشت خجالت هم نمی کشید حتی ازواردکردن واکسن هم عاجزبودید
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۸:۳۸ - ۱۴۰۰/۰۷/۰۳
به قول سعدی

چه بد مردمانی هستید که سنگ را بسته و سگ را رها کرده اید

حکایت ظریف و عراقچی مانند کسی است که دست و پای او را بسته اند و کتکش مبزند ... و بهش میگن سکوت هم بکند
ای کاش همان زمان پاسخ را داده بودید
اما همان اوباما هم در زمان‌شروع برجام در دادن مجوز برای ورود هواپیماهای نو به ایران یکسال وقت کشی کرد و اوفک معطل میکرد و متاسفانه قدرت های جهانی همیشه بدعهدی میکنند
به روسیه هم پول دادیم دریغ از ارسال به موقع واکسن

عباس عراقچی کارش درست بود
من کاری به صحبت های کیهان ندارم چون وضعیتش معلوم است
ولی واقعیت اینکه کسانی که برجام را نوشتن یا به کارشان وارد نبودن یا بهتر از آن را نمی توانستند بنویسند
چون عهدنامه مودت در حکومت قبل را آمریکا نتواست زیر پا بگذارد ولی برجام را به راحتی آب خوردن زیر پا گذاشت و هیچ کجا نتوانستید از آمريکا شکایت کنید
جناب اقاي عراقچي،
مردم سره را از ناسره تشخيص مي دهند و كسي منكر زحمات شما نيست منتها نكته اي كه حائز اهميت است اينكه عليرغم تمام تلاشهاي تيم مذاكره كننده ايران در رسيدن به هدف خود، طرف مقابل روحيه استكباري داشته و به راحتي پيمانهاي خود را زير پا مي گذارد. پيمان مي بندد، عمل نمي كند، طرف مقابل خود را زير سوال مي برد تا امتياز بگيرد و اين سيكل همينطور تكرار مي شود تا به تمام خواسته خود رسيده و طرف مقابل را خلع سلاح كند.
در قضيه برجام اولين كسي كه نقض عهد كرد دولت اوباما بود كه ساير كشورها را تهديد مي كرد تا با ايران تعامل اقتصادي نداشته باشند، بعد هم كه ترامپ كلا زير ميز زد تا امتياز بيشتري بگيرد.
مذاكره با آمريكا بدون دريافت ضمانت محكم هيچ خاصيتي نخواهد داشت، گر چه به ضمانتها آنها هم نمي توان اطمينان كرد.
امان از ایرانی ها . خیلی از ما ها تاریخ می‌خونیم که مردمان ما در سال‌های گذشته چه بر سر کسانی نظیر امیرکبیر یا قوام و غیره آوردند . سالیانی باید بگذره تا بفهمید چه بلایی داره سرمون میاد و تازه از ظریف و عراقچی تعریف کنیم
اصلا مذاکره ایران و کشورهای قوی تر یک چیز بی معنی هست. مذاکره غرب و ایران مثل مادری هست که به بچه 7 سالش قول خرید موبایل میده تا فعلا توی اتوبوس جیغ نکشه. اونها یک چیزی امظا میکنند و بعدا خیلی راحت تحریمها را برمیگردانند.
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر